شنبه 26 آبان 1403

ایستادگی ایران در مقابل آمریکا؛ جهانی که دیگر تک قطبی نیست

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
ایستادگی ایران در مقابل آمریکا؛ جهانی که دیگر تک قطبی نیست

تهران - ایرنا - مقاومت مقتدرانه ملت ایران در مقابل فشار حداکثری آمریکا، بخصوص در سال های اخیر که با شکست یکجانبه گرایی و سیاست های خصمانه این کشور همراه بوده است، جهان را نیز متوجه اقتدار پوشالی آن ساخته و می توان از جهانی چند قطبی سخن گفت ایران بدون تردید یکی از قدرت های مهم آن است.

به گزارش دوشنبه ایرنا، روزهای پایانی دولت ترامپ در حالی سپری می شود که سیاست های تحریم و فشار حداکثری کاخ سفید علیه ایران که از نخستین روزهای انقلاب آغاز و در سال های اخیر به ویژه از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحد آمریکا به اوج خود رسیده و ادعا می شد در صورت اعمال آن، جمهوری اسلامی ایران به زانو در خواهد آمد، به شکست حداکثری منجر شده است.

میخاییل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در سازمان های بین المللی در وین ضمن اشاره به شکست سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران، در توئیت خود نوشت: آمریکا با غرور اعلام می کند که کارزار فشار حداکثری تاثیرات مخرب بر اقتصاد ایران داشته است؛ اما این یک روی سکه است.

وی افزود: طرف دیگر سکه، مشکلات و رنج های انسانی و البته شکست کامل اهداف اعلام شده این سیاست است که در قالب 12 درخواست ترامپ از سوی واشنگتن اعلام شده بود.

در واقع همان طور که تحلیلگران بیان می کنند، کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران به طور کامل شکست خورده است.

نشریه اینترنتی آسیا تایمز نیز اخیرا در گزارشی تاکید کرد که کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران به طور کامل شکست خورده و ترامپ درصدد افزایش تحریم و ایجاد تنش برای مسدود کردن راه دولت بایدن برای آشتی دوباره با ایران است.

گندم برجام و طرد شدن آمریکا از محافل سیاسی بین المللی

دونالد ترامپ، شتابزده و با وسوسه های موهوم سیاسی نسبت به تضعیف اقتدار ایران، با توصیف برجام به «بدترین توافق ممکن»، در 8 می 2018 (18 اردیبهشت 1397) از آن خارج شد و خوشبینانه اطمینان داشت که می تواند ایران را با شرایطی جدید پای میز مذاکره بنشاند غافل از اینکه جز پشیمانی و حسرت ثمره ای برای وی به دنبال نداشت. پس از خروج بی منطق و بدون حساب و کتاب خود از توافق برجام، هر چه کوشید نتوانست اقدام اشتباه خود را جبران کند.

کارشکنی های آشکار و پنهان آمریکا علیه ایران و تهیه پیش نویس تمدید تحریم های تسلیحاتی به رغم به کارگیری همه توان، اعتبار و نفوذ خود و حتی تمسک به زبان و ابزار ارعاب و تهدید، با واکنش مایوس کننده شورای امنیت مواجه شد؛ دیپلماسی فعال ایران در کنار استحکام حقوقی توافق تاریخی برجام، واشنگتن را برای چندمین بار ناکام گذاشت و هژمونی پوشالی آن را دگر بار، به سخره گرفت. رد قاطعانه پیش‌نویس قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی علیه ایران از سوی شورای امنیت و اعلام مخالفت صریح با آن یکی از بزرگترین شکست های آمریکا در مقابل ایران بود. همه اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌جز دومینیکن، به همراه ریاست این شورا اعلام کرده بودند که آمریکا به دلیل خروج از برجام در جایگاهی نیست که بتواند مکانیسم ماشه را فعال کند و شورای امنیت هیچ اقدامی در این خصوص نخواهد کرد.

یکی از بارزترین شکست های سیاسی آمریکا متعاقب اعلام یکجانبه مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور و صدور بیانیه و ادعای بازگرداندن تمام تحریم های سازمان ملل از جمله تحریم های تسلیحاتی علیه ایران بود که همراهی جهان را به دنبال نداشت.

اما سرانجام به رغم تقلای فراوان دولتمردان کاخ سفید، موعد پایان تحریم تسلیحاتی ایران، 27 مهرماه (18 اکتبر) بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت فرا رسید؛ روزی که فارغ از دستاورد حقوقی آن برای ایران، از منظر سیاسی می توان آن را ضربه کاری اقتدار ایران و برجام بر پیکر سیاست تحریمی کاخ سفید و فشار حداکثری دولت «دونالد ترامپ» علیه ملت و جمهوری اسلامی ایران دانست.

از مهمترین پیامدهای این اقدام رئیس جمهوری آمریکا در خروج بی دلیل و یکجانبه واشنگتن از توافق هسته ای ایران، افزایش بی اعتمادی جهان به کاخ سفید و هراس از اتخاذ رویکردهای یکطرفه بیشتر به مسائل بوده است. نمونه بارز این موضوع در سخنان چندی پیش «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نمود داشت که به صورت آشکار ترامپ را به رفتارهای یکجانبه و بی اعتبارسازی یک توافق بین المللی متهم کرد. وی پشت پا زدن به توافقی که حتی در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب شد را غیرقابل پذیرش توصیف کرد.

اکنون تنها راه آمریکا از این طردشدگی، بازگشت به تعهدات بین المللی خود است. گزینه ای که «جو بایدن» رئیس جمهور منتخب مردم آمریکا باید در پیش گیرد.

 تحریم های یکجانبه آمریکا؛ شکست در کارزار حقوقی

تحریم های ظالمانه، غیرقانونی و غیر مشروع آمریکا در بعد حقوقی نیز بی پاسخ نماند. دولت جمهوری اسلامی ایران در تاریخ سوم خرداد 1398 لایحه تفصیلی خود مربوط به شکایت از تحریم‌های غیرقانونی ایالات متحده را به دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه تسلیم کرد. این لایحه مشتمل بر 7 جلد ادله و مستندات و بالغ بر حدود 3 هزار صفحه است که دلایل نقض معاهده 1955 توسط ایالات متحده به علت وضع مجدد تحریم‌ها علیه کشورمان و همچنین آثار زیانبار تحریم‌های غیرقانونی ایالات متحده بر اقتصاد و تجارت و زندگی روزمره مردم ایران را تشریح می‌کند. دولت ایران همزمان با ارائه دادخواست فوق و با توجه به فوریت امر، با استناد به ماده 41 اساسنامه دیوان درخواست صدور دستور موقت مبنی بر جلوگیری از اعمال مجدد تحریم‌ها توسط ایالات متحده آمریکا تا رسیدگی نهایی را نیز به دیوان تقدیم کرد. در پی این درخواست، رئیس دیوان بین‌المللی دادگستری ابتدا طی نامه مورخ یکم مرداد 1397 با قید فوریت به ایالات متحده اعلام کرد که از هرگونه اقدامی که منجر به تشدید اوضاع گردد خودداری کند و سپس طرفین را برای ارائه دفاعیات خود نزد دیوان در خصوص درخواست دستور موقت ایران دعوت کرد. پس از برگزاری جلسات استماع، دیوان در تاریخ 11 مهر 1397 دستور موقت خود را صادر کرد.

دیوان در قرار دستور موقت خود به اجماع ضمن اشاره به الزام آمریکا به تعهدات مندرج در عهدنامه مودت 1955، بیان کرد که آمریکا باید با هر روشی که بر می گزیند، موانع اعلام شده در اقدام 8 می 2018 خود را بر سر راه صادرات اقلام ذیل به ایران حذف نماید:

الف - دارو و تجهیزات پزشکی

ب - اقلام غذایی و کشاورزی

ج - قطعات، تجهیزات و خدمات مرتبط [...] برای ایمنی پروازهای مسافربری [...]

این دستور موقت تا این مرحله از رسیدگی بدون تردید شکست آمریکا در مقابل ایران است. قرار صادره از سوی دیوان بین المللی دادگستری و شکست های پیاپی آمریکا در تلاش برای توسل به مکانیسم ماشه و تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران که با مخالفت اروپا و سایر اعضای شورای امنیت مواجه شد، بار دیگر نشان داد که این دولت آمریکاست که با سیاست های غلط و افراطی خود و در نتیجه زیاده خواهی های خود در قبال دیگر کشورها، روز به روز منزوی تر می شود و بایستی از عادت غلط و اعتیاد ناپسند خود در اعمال تحریم های ظالمانه و غیرقانونی علیه مردم و شهروندان دست کشیده و به عضوی مسئولیت پذیر و متعهد به قوانین بین الملل در جامعه جهانی تبدیل شود.

پیگیری حقوقی ایران و شکایت از آمریکا محدود به پرونده فوق نبود بلکه با شکایت ایران از آمریکا در پرونده «برخی اموال ایران» پیرامون توقیف 2 میلیارد دلار از وجوه بانک مرکزی، بار دیگر دادگاه عدل جهانی صحنه تجلی و نمایش گفتمان عدالت محور و منطق محور ایران مطابق اصول و موازین حقوق بین الملل در تقابل با منطق زور و یکجانبه گرایی آمریکا شد. ایران در تاریخ 25 خرداد 1395 در پی توقیف و ضبط و مصادره حدود 2 میلیارد دلار از اموال بانک مرکزی و اموال سایر شرکت‌ها و موسسات ایرانی به موجب احکام واهی صادره از دادگاه های آمریکا که با موازین حقوق بین الملل به ویژه معاهده بین دو کشور موسوم به عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و کنسولی سال 1955 مغایر است، از اقدامات دولت آمریکا نزد دیوان بین المللی دادگستری لاهه شکایت کرد.

شکایت ایران در این پرونده در بدو امر با طرح ایراد صلاحیت دادگاه از جانب آمریکا مواجه شد. اما دفاعیات مستدل طرف ایرانی دیوان را مجاب به رد ایراد آمریکا با رای قاطع (11 موافق در مقابل 4 مخالف) کرد؛ در تاریخ 24 بهمن 1397 در جلسه‌ای با حضور نمایندگان دو طرف در دیوان و بعضی از وکلا و مقامات دولتین، تصمیم خود در خصوص اعتراض ایالات متحده به صلاحیت دیوان برای رسیدگی به پرونده را اعلام کرد. به موجب این رأی، ایرادات مقدماتی و صلاحیتی امریکا رد؛ دعوی ایران مسموع و پرونده وارد مرحله رسیدگی ماهوی شد.

ترور سپهبد حاج قاسم سلیمانی و کوبیده شدن اقتدار پوشالی آمریکا در منطقه

یکی از شکست های بارز آمریکا در سال های اخیر در مقابل ایران ماجرای به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی، پرچمدار مبارزه با داعش در منطقه بود که با دستور مستقیم دونالد ترامپ به درجه رفیع شهادت نائل شد. اگرچه در هم کوبیدن پایگاه نظامی عین الاسد تنها اقدامی موقتی برای پاسخ به عمل آمریکا بود اما انفعال این کشور و فقدان توان واکنش و هرگونه عکس العمل در مقابل موشک های جهوری اسلامی ایران، افزون بر تقبیح بین المللی و جهانی اقدام سخیف آمریکا یکی دیگر از شکست های مفتضحانه ایالات متحده بود که جهان را متوجه خار و کوچک بودن آمریکا ساخت.

ابهامات زیادی در ذهن جامعه بین المللی متعاقب اقدام آمریکا ایجاد شد چرا که نام سردار سلیمانی همه جای جهان به عنوان قهرمان مبارزه با داعش و تروریسم شناخته شده بود. دستور قتل چنین شخصیتی حکایت از همسویی با داعش و همراهی با تروریسم دارد.

آنچه از رهگذر اقتدار جهموری اسلامی ایران در بعد نظامی، حقوقی و سیاسی به ویژه در سال های اخیر برای آمریکا مسجل شده است مسیر دیگری برای رئیس دولت بعدی آمریکا جز بازگشت به تعهدات بین المللی، عقلانیت و منطق در مواجهه با ملت بزرگ ایران، پرهیز از نژادپرستی و دست کشیدن از سیاست نخ نما شده تحریم و فشار باقی نمی گذارد صرف نظر از اینکه چه کسی در دولت بعدی آمریکا بر کرسی ریاست کاخ سفید تکیه خواهد زد.

امروز آمریکا آموخته است که دیگر دوران بزن در رو پایان یافته و به عینه دیده است که ثمره اقداماتی چون به شهادت رساندن سردار سلیمانی ها، واکنش قاطعانه ای چون در هم کوبیده شدن مفتضحانه یکی از مهم ترین پایگاه های نظامی اش بوده و هرگونه عهدشکنی واشنگتن در برابر ایران، پیگیری مجدانه در محاکم حقوقی و هرگونه تلاش برای سوء استفاده سیاسی از برجام و نظایر آن، نتیجه ای جز انزوا و تحمل شکست های سنگین سیاسی برای واشنگتن به دنبال ندارد.

آمریکا اکنون پرچمدار نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت است؛ ترویج نژادپرستی و تبعیض نژادی، بی توجهی به حقوق رنگین پوستان و حمایت مستقیم و غیرمستقیم از جنایات ضدبشری در یمن، سوریه، عراق... گوشه های دیگر از نقض قوانین بین الملل و ذبح حقوق بشر از سوی رئیس دولت آمریکا است.

یکجانبه گرایی آمریکا محدود به برجام نیست بلکه خروج سریالی از معاهدات جهانی و نهادهای بین المللی مانند پیمان آب و هوایی پاریس، سازمان جهانی بهداشت، یونسکو... و تصمیم بر تحریم دیوان کیفری بین‌المللی، ضمن نقض قواعد و مقررات بین المللی، جلوه هایی از تلاش برای مقابله با افول هژمونی خود از طریق بر هم زدن نظم نوین جهانی در حال شکل گیری است. نظمی که بدون تردید ایران یکی از بازیگران قدرتمند آن است که جهان در سال های اخیر شاهد قدرت نمایی آن بوده است.

*س_برچسب‌ها_س*