یک‌شنبه 15 مهر 1403

این جزایر سه گانه، ایرانی و پارسی هستند جناب روس!

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
این جزایر سه گانه، ایرانی و پارسی هستند جناب روس!

مجموع جزایر و شهرستان ابوموسی با وسعتی بیش از 68 کیلومتر مربع مشتمل بر جزایر ابوموسی، جزیره تنب کوچک، سیری، فرور بزرگ و فرور کوچک است. جزیره ابوموسی با وسعت 12 کیلومتر مربع، تنب بزرگ با 11 کیلومتر مربع و تنب کوچک با 2 کیلومتر مربع مساحت همراه با سایر جزایر ایرانی خلیج فارس، دنباله چین خوردگی های زاگرس محسوب می شود.

جزیره ابوموسی یکی از 14 جزیره استان هرمزگان و نزدیک ترین و پهنه خشکی از خاک ایران به خط استوا است که در طول 222 کیلومتری بندرعباس و 75 کیلومتری بندر لنگه واقع است.

نام جزیره ابوموسی به صورت های مختلف در تاریخ ایران به کار گرفته شده است که از آن جمله می توان به ابوموسا، غضنفر، بوم موسی - بوموف، بابا موسی، و گپ سبزو اشاره کرد.

این جزیره با طول و عرض حدود 5/ 4 کیلومتر به عنوان یکی از مراکز صدور نفت خام کشور با ظرفیتی قابل توجه محسوب می شود. به دلیل نبود آب شیرین و اراضی مناسب کشاورزی بیشتر مردم ابوموسی ماهیگیرند. در این جزیره، معدن خاک سرخ نیز وجود دارد. جزیره تنب بزرگ به مساحت بیش از 10 کیلومتر در فاصله 14 مایل دریایی از جنوب غربی جزیره قشم واقع شده است.

جزیره تنب کوچک مثلث شکل و در 6 مایلی غرب جزیره تنب بزرگ قرار دارد. فاصله آن تا مرکز استان از طریق دریا حدود 105 مایل دریایی و مساحت آن حدود 2 کیلومتر مربع است.

این جزیره غیرمسکونی است. خلیج فارس و جزایر آن از جمله ابوموسی در روزگار عیلامیان به ویژه در زمان سلطنت «شیلهک این شوشیناک» در 1165 سال پیش از میلاد تحت تسلط این سلسله بوده است.

در دولت ماد نیز جزایر خلیج فارس جزو یکی از ایالت های جنوب غربی و سپس جزو ساتراپ (استان) چهاردهم دولت ماد به نام «درنگیانه» و بخشی از کرمان بود. در دوران هخامنشیان این جزایر از جمله جزایر ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ به موجب بند 6 ستون اول کتیبه بیستون جزو استان پارس بوده است.

همچنین در دوران اشکانیان در روزگار سلطنت مهرداد اول (171- 138 پیش از میلاد) بنادر و جزیره های پارس تحت حکومت این سلسله قرار گرفت.

در عهد ساسانیان جزایر و بنادر خلیج فارس جزو قلمرو ایران و شهر اردشیر از استان پارس و جزو پادکیسان نیمروز بود. پس از ورود اسلام به ایران در دوره اقتدار آل بویه از 322 هجری قمری بنادر و جزایر سراسر کرانه های خلیج فارس در قلمرو فرمانروایی آنها قرار داشت.

این فرمانروایی به دست سلجوقیان کرمان ادامه داشت تا این که پس از انقراض ملوک کیش در سال 626 هجری قمری در روزگار اتابکان فارس و ایلخانان مغول والی های دریای فارس یا ملوک هرمز در جزیره کیش سکنی گزیدند و تا سال 779 هجری قمری بر تمام جزایر خلیج فارس و دریای مکران - عمان - حکومت کردند.

تیموریان نیز خراج جزیره کیش و سایر جزایر خلیج فارس را تا سال 873 هجری قمری که در ایران حکومت داشتند، جزو فارس محسوب و وصول می کردند. با ورود پرتغالی ها به خلیج فارس و آغاز فعالیت های استعمار نوین در منطقه، جزایر این خلیج از جمله ابوموسی به اشغال دریانوردان پرتغالی درآمد.

در روزگار سلطنت شاه عباس صفوی، پس از یک دوره طولانی نبرد، جزایر و بنادر ایرانی در خلیج فارس از جمله ابوموسی، قشم، هرمز و بحرین به وسیله نیروهای ایرانی آزاد شد که به همین مناسبت بندر گمبرون به بندر عباس تغییر نام یافت. در سال 1147 هجری قمری (1735میلادی) نادرشاه افشار، لطیف خان دشتستانی را به سمت حاکم ایالت های جنوب ایران و کاپیتانی کل سواحل و بنادر و جزایر خلیج فارس منصوب کرد که این فرد در سال 1736 میلادی به بحرین لشکر کشید و شیخ جبار هوله، یاغی بحرین را شکست داد و کلید دژ بحرین را برای نادرشاه فرستاد.

کریم خان زند نیز در سال 1179 هجری قمری (1765 میلادی) بر سراسر منطقه فارس و جزایر خلیج فارس از جمله ابوموسی و بحرین و... اعمال حاکمیت کرد. در دوره قاجاریه آقامحمدخان پس از شکست دادن جانشینان کریم خان زند، موفق شد بر تمام ایران از جمله بنادر و جزایر خلیج فارس مسلط شود.

در روزگار فتحعلی شاه هم جزایر دریای پارس از جمله کیش، بحرین، ابوموسی، هندرابی، تنب بزرگ و تنب کوچک، فارور و... جزو ایالت فارس محسوب می شد و در سال 1263 ه. ق کرانه ها و جزیره های خلیج فارس از جمله جزیره ابوموسی بخشی از ایالت «بنادر خلیج فارس» شد.

در سال 1853 اسعتمار بریتانیا که از سال 1819 به بهانه حفظ امنیت در خلیج فارس استقرار یافته بود در راه تثبیت سلطه خود، حکام منطقه را در کنفراسی جمع کرد و آنها قراردادی را تحت عنوان صلح جاویدان امضا کردند که به موجب آن بریتانیایی ها اجازه یافتند نه تنها به بهانه مبارزه با دزدان دریایی بلکه به بهانه حفظ امنیت خلیج فارس بتوانند در هر حادثه ای که در کرانه های خلیج فارس اتفاق می افتد مداخله کنند. در سال 1819 میلادی بریتانیا در پی این کوشش ها جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک را که از روزگار کهن در تملک ایران و جزو لاینفک خاک آن بود به اشغال خود درآورد.

دولت ایران در دهه نخست قرن 13 بارها حق حاکمیت خود را بر جزایر تنب و ابوموسی اعلام کرد و در تاریخ 5 اسفند 1308 هم وزارت خارجه ایران، نامه اعتراضی را مبنی بر برافراشتن پرچم بریتانیا بر فراز جزایر ابوموسی و تنب بزرگ به وزیر مختار بریتانیا در تهران نگاشت.

حکومت ایران در طول سال های بعد نیز همواره ضمن انجام اقدام هایی مشابه و نامه نگاری های متعدد که همگی از اسناد معتبر حق حاکمیت ایران محسوب می شوند، بر احقاق حق خود پای می فشرد. تا این که در نیمه دوم سال 1971 دو کشور توافق کردند که یک روز پیش از خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج فارس، ایران نیروهای خود را به جزایر مسکونی ابوموسی و تنب بزرگ و جزیره غیرمسکونی تنب کوچک اعزام کند و بدین ترتیب پس از حدود 80 سال که سیاست استعمار برخلاف حقوق مسلم تاریخی مانع اعمال حاکمیت ایران بر این جزایر شده بود، پس از گفت وگوهای طولانی و پیگیر، بار دیگر این جزایر تحت حاکمیت بر حق ایران قرار گرفت.

زمانی که نیروی دریایی بریتانیا در سال 1948 به سواحل دریای عمان حمله و دزدان دریایی این منطقه را سرکوب کرد، همه چیز تغییر کرد. انگلیسی ها با روسای قبایل مهم سواحل دریای عمان ائتلاف ایجاد کرده و نظمی نوین را در آب‌های جنوب ایران برقرار کردند. آنها نام این منطقه ساحلی را "امارات متصالحه" گذاشتند. امارات متصالحه که نطفه اولیه کشور امارات متحده عربی را شکل می داد، شامل برخی جزایر ایران هم می شد. البته دولت ایران هیچگاه تسلط انگلستان و امارات متصالحه را بر جزایر سه گانه نپذیرفت اما برخی قبایل و امرای عرب مدعی تعلق این جزایر به امارات متصالحه بودند. در میان امارت های ساحلی، دو امیرنشین شارجه و راس الخیمه بیش از سایر امیرنشین ها ادعای حاکمیت بر این منطقه را داشت.

درگیری ها بین ایران و امارات متصالحه ادامه داشت تا اینکه سرانجام دو طرف حاضر شدند به طور مشترک این جزایر را اداره کنند. ایران و امیرنشین شارجه توافق کردند که نیروهای ایران در جزایر سه گانه حضور داشته باشند اما پرچم شارجه هم در پاسگاه های پلیس جزیره بر افراشته باشد. همچنین، توافق شد که نیمی از درآمدهای نفتی جزیره ابوموسی به‌طور مستقیم به ایران و نیم دیگر به شارجه پرداخت شود‌.

با این حال، توافق ایران و امارات موقت بود. اماراتی ها زیر توافق خود زدند و حاضر نشدند به تعهد خود پایبند باشند. ایران هم طی یک عملیات نظامی به جزایر حمله کرد و بعد از اخراج نیروهای امارات شارجه و راس الخیمه، جزایر را تصرف کرد.

این اتفاق باعث شد امارات به سازمان ملل شکایت کند. اختلافات حقوقی دو طرف چند ماه ادامه داشت تا اینکه سرانجام با وساطت سازمان ملل و چند کشور غربی قرار شد ایران به ازای جدایی بحرین، مالکیت قطعی این سه جزیره را به دست آورد.

رویکرد ایران؛ سکوت یا واکنش تند؟!

بعد از طرح این ادعاهای واهی گاه و بیگاه اماراتی ها که کاملا با برنامه صورت می گیرد افکار عمومی انتظار دارد جمهوری اسلامی ایران واکنشی تند به این مساله نشان دهد، اما به لحاظ حقوقی گاهی پاسخ به یک ادعا به نوعی به آن مشروعیت می بخشد به همین خاطر ما در سازمان ملل هم شاهد هستیم که وقتی در صحن مساله ای مورد اختلاف بین کشورها مطرح می شود کشور مورد ادعا واقع شده از حق پاسخ خود استفاده نمی کند تا به ادعای طرف مقابل مشروعیت نبخشد.

امارات مدام تاکید دارد که این مساله به عنوان یک اختلاف باید به دیوان ارجاع داده شود، اما ایران همواره تاکید داشته که این موضوع را اصلا اختلاف نمی داند که بخواهد چنین کند چرا که جزایر سه گانه را جزو لاینفک ایران مثل تهران، تبریز، سنندج یا هر شهر دیگری می داند بنابراین حساسیت بیش از اندازه نشان دادن ممکن است به ادعای طرف اماراتی به لحاظ حقوقی هم مشروعیت ببخشد، ایران باید بار دیگر مطابق همیشه تاکید کند که طرح چنین ادعایی اساسا ارزش پاسخگویی ندارد چرا که هیچ اختلافی در کار نیست!

به تجدید نظر اساسی در روابط سیاسی با روسیه نیاز داریم

مسئولان وزارت امور خارجه ما تصور نکنند با احضار سفیر روسیه در تهران می‌توانند به ماجرا پایان بدهند. ما به تجدید نظر اساسی در روابط سیاسی با روسیه نیاز داریم تا بتوانیم دولتمردان روس را از ارتکاب این قبیل خیانت‌ها به ملت ایران پشیمان نمائیم.

جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت: همراهی وزیر خارجه روسیه با وزرای خارجه کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس در زیر سوال بردن مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در بیانیه پایانی این شورا، یکبار دیگر درستی نقطه نظر‌های مخالفین افراط در روابط با روسیه را به اثبات رساند.

در کمتر از یکسال اخیر، دو قدرت شرقی که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران به صورت تعجب‌آوری برای تشدید روابط با آن‌ها تلاش می‌کنند یعنی چین و روسیه، غیرقابل اعتماد بودن خود را به اثبات رساندند. رئیس جمهور چین در 20 آذر 1401 در سفر به منطقه با دفاع از موضع انحرافی امارات، مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس را زیر سوال برد و علیرغم اعتراضات دولت و مردم ایران حاضر نشد عذرخواهی کند و به فاصله 7 ماه بعد از او، وزیر خارجه روسیه با تکرار همان کار، به مردم و دولت ایران بی‌حرمتی کرد. موضعگیری‌های چین و روسیه در موضوع مهم و حساس مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی، نشانه روشنی برای درک این واقعیت است که دولت‌های چین و روسیه برای جلب منافع خود حاضرند تمام قواعد اخلاقی و مقررات بین‌المللی را زیر سوال ببرند. این هر دو کشور ادعا می‌کنند با ایران روابط استراتژیک دارند و در عین حال بدیهی‌ترین حقوق ایران را به خاطر منافع خود نادیده می‌گیرند.

در بیانیه پایانی ششمین اجلاس مشترک وزرای خارجه کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس و روسیه که این هفته منتشر شد، از تلاش‌های امارات برای ایجاد راه‌حل مسالمت‌آمیز برای مساله جزایر سه‌گانه تنب‌کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی از طریق گفتگو‌های دوجانبه و یا دادگاه عدل بین‌المللی براساس قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل حمایت شده است.

این حمایت به معنای نادیده گرفتن مالکیت ایران بر این سه جزیره است در حالی که دولت ایران در طول سال‌های متمادی با صراحت اعلام کرده این جزایر صد درصد ایرانی هستند و هرگونه ادعای امارات نسبت به آن‌ها کاملاً مردود است. از این موضع ایران دولتمردان روسیه اطلاع دارند و علیرغم این آگاهی، برای خوشامد شیوخ امارات و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس، وزیر خارجه روسیه پای بیانیه مردود وزرای خارجه کشور‌های عضو این شورا را امضا کرده است!

روسیه، علاوه بر این موضوع، در موارد دیگری نیز غیرقابل اعتماد بودن خود را در روابط با ایران به اثبات رسانده است. دو مورد بسیار روشن و خسارت‌بار عبارتند از ماجرای برجام و جنگ اوکراین. در ماجرای برجام، کارشکنی‌های دولت روسیه و شخص لاورف وزیر خارجه‌اش مانع به ثمر رسیدن مذاکرات شد و در مورد جنگ اوکراین نیز دولتمردان روسیه عامدانه کارهائی کردند که ایران به دخالت در این جنگ و حمایت از روسیه متهم شود و دچار خسارت‌های زیادی در سطح بین‌المللی و رابطه با اوکراین گردد.

قطعاً آنچه وزیر خارجه روسیه در همراهی با امارات برای زیر سوال بردن مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه کرده، آخرین خیانت روس‌ها به ما نخواهد بود. به همین دلیل، مسئولان وزارت امور خارجه ما تصور نکنند با احضار سفیر روسیه در تهران می‌توانند به ماجرا پایان بدهند. ما به تجدید نظر اساسی در روابط سیاسی با روسیه نیاز داریم تا بتوانیم دولتمردان روس را از ارتکاب این قبیل خیانت‌ها به ملت ایران پشیمان نمائیم

منبع: نواندیش هم اکنون دیگران می خوانند -->

بیشتر بخوانید

این جزایر سه گانه، ایرانی و پارسی هستند جناب روس! 2