باهنر: نماینده ای دیدم که بعد از دوره نمایندگی در پمپ بنزین کارگر شد / کرونا ثابت کرد اگر از 5 میلیون کارمند، نصفشان سر کار نباشند، کار مردم بهتر راه می افتد
باهنر: من خط فقر 18 میلیون تومانی را قبول ندارم اما کسی در تهران با حقوق 10 تومان نمی تواند زندگی کند، مخصوصا اگر مستاجر باشد.
نشست «ضرورت های گفت وگوی ملی» هم اکنون در اتاق گفت وگوی شفقنا برگزار می شود. مهندس محمدرضا باهنر و مجید انصاری مهمانان این نشست هستند.
به گزارش شفقنا؛ محمد رضا باهنر در این نشست با اشاره به حوادث اخیر ایران، گفت: باید ابتدا فرایندها را بررسی کنیم و ببینیم این روندها هر کدام نسبت به قبلی چقدر وسیع تر و بغرنج تر شده است. بصیرت مردم و مخصوصا فرهیختگان و فعالان سیاسی در این قضیه می تواند نقش مهمی داشته باشد؛ اما مساله مهم این است که بصیرت هم به تنهایی معنا ندارد چراکه افراد باید همزمان دشمن شناس، هدف شناس و زمان شناس باشند.
او ادامه داد: به عبارتی باید همه را بتوانند با هم تحلیل کنند و دشمن و دوست را درست تشخیص دهند؛ لذا اگر بخواهیم بصیرت مردم خصوصا بصیرت نخبگان افزایش پیدا کند باید وجوه مشترک آن را بررسی کنیم. دشمنی ما با امریکا سابقه طولانی دارد و از زمانی که شاه ژاندارم منطقه شد، سد آهنین در برابر بلوک شرق ایجاد کرد. از آن زمان دشمنی آنها علیه ملت ایران علنی شد، بعد از انقلاب هم به سادگی حاضر به رها کردن ایران نبودند و در تحلیل ها عنوان می کردند که به دلیل حضور امام نمی توان کاری کرد و از ادامه کار ناامید شده بودند. بعد از رحلت امام و انتخاب رهبر انقلاب اسلامی به عنوان جایگزین باز هم همه آنها سکوت کرده بودند.
وی خاطر نشان کرد: بعد از فوت خانم امینی هم پروژه خود را برای ایران به جلو انداختند و از همه تجربیات گذشته استفاده و بر موج نارضایتی که در کشور وجود داشت مثل مشکلات معیشتی، ناکارآمدی ها و فسادی که وجود دارد، سوار شدند. فساد در کشور وجود دارد اما آنچه را که شبکه های رسانه ای آنها تبلیغ می کنند چند برابر بیشتر از واقعیت است. فساد، ناکارامدی و سنگین بودن گوش مسوولین توسط رسانه هایی که به نظام وابسته هستند هم زیاد تکرار می شود.
باهنر با تاکید بر اینکه تحلیل دشمن این است که نمی توانند این نظام را از پای در بیاورند، به همین دلیل جنگ ترکیبی راه میاندازند، گفت: مقام معظم رهبری می گویند ما جنگ سیاسی، اقتصادی و ترکیبی داریم اما از همه مهمتر جهاد تبیین است که باید هم برای نسل های بعد از خودمان و هم برای نسل فعلی تبیین کنیم که هدف و وضعیت کشور ما چیست. این وضعیت بالاخره تمام می شود اما توصیه ای که به خودمان و مسوولین داریم این است؛ اگر این داستان جمع شود فکر نکنیم مساله تمام شده است بلکه مساله فقط آرام میشود و باید ریشه های آن حل شود و برای حل آن پیشنهاداتی داریم.
حوادث اخیر ناشی از فعال شدن گسل های اجتماعی است
به گزارش شفقنا مجید انصاری مهمان دیگر این نشست با ابراز تأسف از آنچه که طی این دو ماه اتفاق افتاده، گفت: متاسفانه جمعی از هموطنان ما در این حوادث جان خود را از دست دادند. من به ارواح جان باختگان این حوادث و شهدای این واقعه ادای احترام می کنم و برای آنان آرزوی مغفرت دارم. کسانی که در این حوادث آسیب دیدند به خانواده هایشان تسلیت می گویم. امیدواریم که هیچ وقت این چنین حوادثی تکرار نشود و از نیروها و خدمتگزاران مردم تا شهروندان و معترضان کسی دچار آسیب نشود و ما به گونه ای عمل کنیم که نوبت به این امور نرسد.
وی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که در تحلیل این حادثه غم انگیز و خسارت بار، ما باید پرونده و مساله اعتراض را از اغتشاش و سخن داخل را از سخنان دشمنان و بیگانگان جدا کنیم. اینها پرونده های جدای از هم هستند که در یک جا با هم تلاقی پیدا می کنند. اینکه آقای باهنر می گویند و در تحلیل بسیاری از مسئولان هم هست که دشمن در این حادثه در تلاش است، خاصیت دشمن اختلاف افکنی است. اما اینکه ابتدای این حوادث نقشه دشمن بوده یا دشمن بر زخم کهنه ای که در اینجا ترمیم نشده نمک پاشیده، بایئ بگویم آیا زخم را هم دشمن ایجاد کرده؟ یا اگر دشمن ایجاد کرده آیا ما در پی بهبود و درمان آن برآمدیم؟ آیا این زخم ترکیبی از اقدامات دانسته و ندانسته ما بوده یا دشمنان؟ این دو را باید از هم جدا کنیم.
او با تاکید بر اینکه ما نباید برای این حادثه ساده ترین تحلیل ها را بیان کنیم و بگوییم که «حادثه ای مانند دیگر حوادث بود و باز هم ناشی از دشمنی دشمنان است»، گفت: باید چیستی این حادثه را بررسی و با عوامل شکل گیری این حادثه و حوادث این چنینی مقابله کنیم. من این اعتراضات را که بعد از فوت بسیار تأسف بار خانم مهسا امینی رخ داده، ناشی از فعال شدن گسل های اجتماعی می دانم که از سال ها پیش به وجود آمده و این گسل ها به مثابه گسل های بالقوه قابل حرکت و ایجاد لرزه مورد توجه قرار نگرفته است. ما نسبت به ترمیم این گسل ها غفلت کردیم. از ناآرامی های سال 78، 88 و 98 هر چه جلو آمدیم، می بینیم که فاصله زمانی کمتر شده و فرصتی را کرونا ایجاد کرد که به نظرم اگر نبود حادثه اخیر به هر بهانه دیگری ممکن بود که یک یا دو سال پیش اتفاق می افتاد.
انصاری تاکید کرد: از نگاه من اگر ریشه های فعال شدن یا پیدایش این گسل ها شناسایی و ترمیم نشود و از ایجاد گسل های جدید جلوگیری نکنیم، حتماً در فاصله زمانی کوتاه تری باز شاهد چنین حوادثی خواهیم بود و خیلی روشن است که دشمن هر حادثه ای که در ایران اتفاق بیفتد را بهره برداری می کنند و خواهند کرد. اگر علل و ریشه های نا آرامی های سال 78 که در کوی دانشگاه شروع شد و بعد از آن مسایلی پیش آمد به موقع شناسایی شده بود، ما به راه حل درمان این مسایل در نظام های دموکراتیک و مردم سالار که گفت وگوی تخصصی و حرفه ای و ملی، ریشه یابی و حل مشکل است، رسیده بودیم، قطعا حوادث بعدی را یا نداشتیم یا کمتر داشتیم.
او ادامه داد: سال 88 حادثه ای بود که هنوز هم در کشور و در سطح ملی به خصوص رسانه ملی این مساله با قواعد گفت وگو رو به رو نیست و تحلیلی به دور از جانبداری و پیش داوری تبیین نشده است.12 سال از آن سال می گذرد و شاهد محکمه های یک طرفه در صدا و سیما و محافل دیگر بودیم که یک جانبه تحلیل و محکوم کردند، یک جناح را حذف کردند و تصور کردند که پرونده بسته شده در حالی که پرونده های مفتوح و سرپوش گذاشته به مثابه انرژی های ناگفته در نهاد جامعه متراکم می شود. تراکم سوالات و پرسش های بی پاسخ و مطالبات بی پاسخ، تراکم احیاناً حق های تضعیف شده برآورد نشده و تضمین نشده، برآیند حرفهای شنیده نشده و فریادهای شنیده نشده، دلسوزی های دلسوزان و بی توجهی به بدیهیات اولیه که عواقب آنها قابل پیش بینی است، موجب ایجاد بسترهایی می شود که هر حادثه ای مثلاً یک روز گرانی بنزین آن را شعله ور می کند، یک روز نرخ ارز ترجیحی برداشته می شود و بلوا برپا می شود.
انصاری خاطرنشان کرد: امروز هم جرقه این آتش یا بادی که وزید و در واقع این آتش زیر خاکستر شعله ور شد در اثر بی تدبیری در برخورد با یک خانوم محترم و شهروند عزیز ما در فرآیند یک اقدام گرچه منطبق با قانون فعلی حجاب است، اما ناهماهنگی با تدبیر امور در قالب گشت ارشاد و حوادث ناگواری که اتفاق افتاد و هیچ کسی نمی تواند هیچ دفاعی داشته باشد این مساله شعله ور شد و اگر هم این حادثه نبود باز هم یک حادثه دیگر این آتش زیر خاکستر را شعله ور می کرد.
او هشدار داد: اگر در بستر یک جنگل که مجموعه ای از هیزم هایی برافروخته وجود دارد، از اساس مساله را حل نکنید با وزش هر بادی باید منظر یک آتش سوزی در یک گوشه ای باشید، معنای آن تحریک نیست، شاید حادثه حکم وزش باد را داشته باشد، از این جهت من عقیده ام این است که ما حتماً در ارزیابی این موضوع به خصوص این روزها که جلساتی در مراسم رسمی و غیر رسمی است، امروز هر کسی که دلسوز ایران است و هر ایرانی که به موجودیت ایران و حفظ ایران و استقلالی که ثمره خون چند صد هزار شهید بوده، همه این روزها مایل هستند که گامی در جهت حل مساله و جلوگیری از تکرار این حوادث خونبار، غمبار و خسارت بار بردارند لذا من این روزها تمام وقتم در این جلسات می گذرد. با آقای خاتمی و جناح های مختلف صحبت می کنیم و حتی مباحث فقهی برای پیدا کردن راه حل برای این معضل داریم.
انصاری تاکید کرد: دانشگاه ها و نخبگان و اساتید در حوزه و دانشگاه، واقعاً یک بار هم که شده در این حوادث تأسف بار اخیر باید منصفانه و بدون پیش داوری و قصد متهم کردن دیگری و بدون تصمیم به مچ گیری و برخورد مجادله گونه با هم صحبت کنند. چراکه مجادله بی ثمر، دشمنی زا، نفرت انگیز و فاقد راه حل و پایان خوش است، در حالی که گفت وگو و دور هم نشستن و دور راه حل گشتن، خروجی اش وحدت، دوستی، آرامش برای مردم و دستاوردی برای رفاه و استقلال و امنیت کشور است.
او با تاکید بر اینکه امنیت مهم ترین نیاز هر جامعه ای است، گفت: در قرآن هم وقتی چشم انداز جامعه ایده آل آینده را ترسیم می کند می فرماید: مومنان شایسته وقتی استقرار و حاکمیت پیدا می کنند اولین دستاورد و ثمره کارشان امنیت و آرامش است، این امنیت و آرامش تک بعدی و فیزیکی نیست، امنیت روحی، روانی، عمومی، فردی، اجتماعی و خانوادگی است و هر عاملی که این امنیت را به هر میزان مخدوش کند، ما از جامعه ایده آل مورد توجه اسلام و قرآن فاصله گرفتیم.
انصاری معتقد است: مجموعه ای از نارسایی ها وجود داشته و این نارسایی ها به مرور زمان در عرصه سیاسی به سمت عدم تحمل یکدیگر در ساختار نظام انتخاباتی کشور و محدود کردن و فاصله گرفتن از مسیر قانون اساسی و سنت حسنه اول انقلاب رفته و عرصه انتخابات را هر روز بر رقبا تنگ تر کردیم و با تفسیر غیر موجه و غیر حقوقی نظارت استصوابی و کنش گران سیاسی معتمد مردم به تدریج از صحنه خارج شدند، زمانی همه بودند به تدریج در مجلس و ریاست جمهوری نوبت به حذف اصلاح طلبان رسید و در این دوره نوبت به حذف اصولگرایان رسید. ما به سمت و سویی می رویم که در عرصه سیاسی و آزادی بیان با یک انسداد مواجه شویم. درست است که آزادی هایی هست ولی گفت وگو و بیان اگر قرار باشد برای گوینده و نویسنده هزینه های سنگین داشته باشد، فرد از خیر آن می گذرد یا موجب ظلم می شود که ظلم آسیب های اجتماعی به همراه دارد.
وی خاطرنشان کرد: زنان و جوانان ما مطالباتی دارند که ما با آنان زبان مشترک نداریم، نظام ارزشی ذهنی آنها ممکن است اصل خدا، اصل دین، تمامیت ارزش اصل انقلاب اسلامی و نظام را هم قبول داشته باشند ولی یک مطالبات دیگری دارند، زبان دیگری دارند. به هر حال نسل جوان ما با هزار علامت سوال در هر عرصه ای مواجه است سوالاتی که ما نه سوالاتشان را استقرار و کشف کردیم و نه تلاش کردیم که پاسخ مناسبی به سوالات آنها دهیم. جهاد تبیین که آقای باهنر اشاره کردند ابتدا کشف سوال و بعد گفت وگو است.
او با اشاره به مشکلات معیشتی در چند سال اخیر گفت: مساله معیشت که در رأس امور امروز است. مشکلات اقتصادی و معیشتی چند سالی است که توان را از مردم گرفته است و طبقات متوسط به طبقات پایین می ریزند. بخشی از اینها هزینه ای است که برای مسایل دیگر می دهیم و بخشی هم به تحریم مربوط می شود، امروز مردم می پرسند که تا ابدا این تحریم ها باید ادامه یابد، مردم می خواهند یک اقتصاد آرام در یک روابط بی تنش یا کم تنش با جهان داشته باشند. مسافرت کنند و در کشورهای مختلف ایران انگشت نما نباشند. سرمایه گذار بتواند در داخل کشور سرمایه گذاری کند و به 20 سال دیگر کشور اطمینان داشته باشد.
انصاری ادامه داد: الان قیمت ها هر هفته با هفته گذشته متفاوت می شود. این برای کسی که درآمد مکفی بسیار زیاد داشته باشد ممکن است که مهم نباشد، اما کسی که یک درآمد ثابت محدود دارد و با این درآمد باید به همه نیازهای زندگی پاسخ دهد به مشکل بر می خورد. هر اقلامی که گران می شود مجبور می شود که از سبد خانواده حذف کند. جوانان ما بسیار فرهیخته و تحصیل کرده هستند و در خانواده ای اصیل رشد و تربیت پیدا کرده اند. بالاخره این جوان باید یک چشم انداز روشنی برای 5 تا 10 سال دیگر داشته باشد. باید نسبت به شغل خود آرامش داشته باشد، نه حقوق بالا بلکه یک حقوق مکفی که بتواند یک زندگی آبرومندی را برای آن جوان فراهم کند و یک مسکنی که بتواند زندگی کند. اما آیا چنین چشم اندازی فراروی جوان ما هست؟
او با اشاره به موج سواری رسانه های فارسی زبان معاند بر روی حوادث اخیر، گفت: در جامعه ما چرا یک مرتبه همه مسایل به هم می پیوندد و منجر به رخداد یک حادثه می شود. امروز شاید تعداد افراد حاضر در خیابان در مقایسه با جمعیت 80 میلیونی زیاد نباشد، ولی باید دید که آیا همراهی ذهنی خانواده ها و مردم با اینها نیست؟! به نظرم این همراهی وجود دارد لذا بنده تحلیلم این است که بخش عمده این حوادث ناشی از مشکلات و مطالبات و برنامه های داخلی است که به هر بهانه ای فوران می کند و بلافاصله دشمن بر موج آن سوار می شود و با ابزار رسانه های که امروز در دنیاست و در حادثه اخیر با قاطعیت می گویم که رسانه های دشمن و معاند از اینترنشنال و من و تو و بی بی سی، VOA... به اتاق جنگ تبدیل شدند. این اقرار نیست که رسانه ها در این حادثه آموزش تخریب می دادند و از این پس هم همین کار را خواهند کرد. امیدوارم که با تدبیر مسئولین و ملت شریف ایران و با هم افزایی اندیشه و فکر و اقدام و عمل ما به ترمیم این زخم های کهنه و سوالات پاسخ داده نشده و مطالبات بپردازیم به گونه ای که بستر برای موج سواری دشمن فراهم نشود. در اوایل انقلاب علی رغم جنگ و کمبود امکانات، اما سرمایه اجتماعی آسیب ندیده بود، در حالی که امروز این سرمایه اجتماعی آسیب دیده و این آسیب دیدگی باید جبران شود.
مسیری برای اعتراضات قانونی مردم مشخص شود
باهنر در ادامه این مناظره در خصوص راه های برون رفت از بحران و شرایط فعلی، گفت: اگر اشکالی در کشور رخ می دهد باید عوامل آن را بشناسیم و به هر کدام، وزن عادلانه دهیم؛ مثلا در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری حضور مردم نسبت به دورههای قبل کمتر بود؛ عده ای از عمکرد دولت راضی نبودند، عده ای دیگر کرونا را مطرح کردند و عده ای دیگر کاندیدای مورد نظر خود را در نامزدها نمی دیدند. به اینها عوامل دیگری هم می توان اضافه کرد اما ما بعضی از عوامل را وزن می دهیم و از کنار بعضی از عوامل رد می شویم.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم طومارهای خدمات نظام را ارائه دهیم آنقدر بلند است که بعضی از موارد به معجزه شبیه است مثل دفاع مقدس، توسعه انسانی، بهداشت، آموزش و فناوریهای نوین و... اما در بعضی از شاخصها ما با ایده الها فاصله دارد و رهبری تاکید داشتند جوانان برای پیمودن این فاصله ها راهکار دهند. اینکه کشور ما در بعضی از واقعیات با ایده ال ها فاصله دارد، تردید نداریم اما یکسری رسانه ها واقعیتها را بدتر از وضع موجود نشان می دهند؛ مثلا «فساد» واژه پرتکرار در کشور ما است و مردم اینگونه فکر میکنند که بعد از انقلاب هر کسی مسوولیتی داشته، بار خود را بسته است. من خودم 28 سال نماینده مجلس بودم. در بین بیش از هزار نماینده 15 الی 20 درصد هستند که معیشتشان بعد از نمایندگی بدتر هم شده است. حتی نماینده ای دیدم که بعد از دوره نمایندگی در پمپ بنزین کارگر شد. 70 الی 80 درصد نمایندگان معیشتشان تغییری نکرد و حدود 10 درصد هستند که ارتقاء یافتند اما افکار عمومی این را قبول ندارد.
باهنر اظهار داشت: حتی من معتقد هستم دولت روحانی هم خدمات زیادی به کشور ارائه کرد اما آنقدر بر سر او زدیم حتی بعضی ها گفتند دولت روحانی جاسوس است که من بدنم لرزید زیرا رئیس جمهور، شخص دوم مملکت است و باید کمیته حقیقت یابی تشکیل می دادند که یا این مساله اثبات می شد و یا اگر حقیقت غیر از این بود، مدعی آن در هر جایگاهی که بود، مجازات شود. بنابراین شکاف بین واقعیت ها و ایده آلها انقدر زیاد است که امیدی در دل فرهیختگان برای بهبود اوضاع پیدا نمی شود. مرحوم هاشمی رئیس مجلس بود که مهمان کرمان شدند و من معاون سیاسی بودم که با ماشین دولت دنبال ایشان رفتم و او را به استانداری اوردم و در مسیر بازدیدها، به حرف های مردم گوش می کردند؛ بعد از ان سوء قصد به جان رهبری اتفاق افتاد که تشریفات امنیتی ایجاد شد و به نظر من شاید فقط 10 یا 15 نفر باید تشریفات امنیتی داشته باشند نه همه مسوولان. بنابراین در کنار جهاد تبیین و گفت و گویی که باید دلسوزان نظام داشته باشند، باید واقعیت ها را درست تبیین کنیم. اعتراض یا بحران ها وقتی تمام می شود باید زمینه و ریشه های ان را حل کرد مثلا معیشت یکی از اولویت ها است من خط فقر 18 میلیون تومانی را قبول ندارم اما کسی در تهران با حقوق 10 تومان نمی تواند زندگی کند، مخصوصا اگر مستاجر باشد.
وی با اشاره به وضعیت تحصیلات و اشتغال گفت: در کشور ما سالی هزاران نفر فارغ التحصیل ادبیات داریم اما اینها نان شب نمی شود. من در انگلیس راننده ای دیدم که لیسانس فلسفه داشت و در پاسخ به سوال من که چرا راننده شدی گفت «فلسفه عشق من بوده اما رانندگی، نان شب من است». الان به ازای هر دیپلمه یک و نیم صندلی دانشگاه وجود دارد اینها همه دکتر و مهندس می شوند اما جایی انها را استخدام نمی کند. کشور ما 5 میلیون کارمند دارد و هر کسی فارغ التحصیل می شود دنبال این است که کارمند شود. کرونا ثابت کرد اگر از این 5 میلیون نفر، نصفشان سر کار نباشند، کار مردم بهتر راه می افتد. زیرا تعداد امضاهایی که مردم باید بگیرند، کمتر می شود. البته این اشکال به ساختارها باز می گردد نه کارمندان. بنابراین مجلس نباید انقدر تعداد کارمندان دولت را زیاد کند.
باهنر در ادامه 3 راهکار اصلی را برای برون رفت از بحران پیشنهاد داد و گفت: اول اینکه باید مسیری در کشور برای اعتراضات قانونی مردم و سندیکاها ایجاد شود. مقام معظم رهبری 20 سال قبل گفتند کرسی های ازاد اندیشی در دانشگاه ها ایجاد شود. 5 ماه قبل شورای عالی انقلاب فرهنگی چند مصوبه جدی در خصوص حجاب داشت که مثلا برخورد فیزیکی رخ ندهد و جرم انگاری در چه حد باشد اما این کارها را نکردند تا اینکه موضوع فوت خانم مهسا امینی پیش امد.
وی ادامه داد: دوم اینکه در ساحت سیاسی فضا باید بازتر باشد یعنی باید رقبای خود را به رسمیت بشناسیم یعنی در میان کاندیداهای مجلس اصولگرا و اصلاح طلب و معتدلین همه باید لیست داشته باشند, سران فتنه 2 نفر هستند اما اینکه به هر اصلاح طلبی برچسب فتنه بودن بچسبانیم اشتباه است ما در میان اصلاح طلبان افرادی داریم که مقلد مقام رهبری هستند. ما باید احزاب قوی داشته باشیم، زیرا برنده شدن احزاب در انتخابات وقتی مهم است که رقبای انها هم در انتخابات حضور داشته باشند. بنابراین باید چند حزب قدرتمند و پاسخگو داشته باشیم که مردم سالاری دینی بتواند معنا دهد. 150 حزب از وزارت کشور مجوز گرفتند اما اینها به معنای واقعی حزب نیستند. حزب، باید با حزب رقابت کند نه با نظام اما عده ای خود را نظام معرفی می کنند درحالی که اگر من با دولت یا مجلسی مخالفت کردم، مخالفت با نظام نیست. نمایندگان ولی فقیه خود را اصل نظام می دانند که اشتباه است. به عنوان راهکار سوم هم باید در دراز مدت ساختارهایی را تغییر دهیم مثلا دو مجلسی شویم و انتخابات هم حزبی شود. بنابراین وقتی ضوابط حزبی حاکم نباشد، احزاب نمی توانند جان بگیرند.
شرایط امروز حاصل یک ساحت و دو ساحت نیست
انصاری در ادامه به بیان چند راهکار اصلی برای برون رفت از بحران پرداخت و گفت: راهکارهای برون رفت خیلی زیاد است همانطور که عوامل بر هم تنیده ریز و درشت و متوسط بوده است. ما شرایط امروز را حاصل یک ساحت و دو ساحت نمی دانم. ما در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، رسانه ای و زیر مجموعه های آنها دچار مشکلاتی بودیم. یک راهکار در عرصه سیاست خارجه و روابط ما با دنیاست، ما در دنیای به هم پیوسته که از آن به عنوان یک دهکده جهانی تعبیر می شود، زندگی می کنیم. من دهکده جهانی را به این معنا که یک کشور کدخدا باشد و دیگر کشورها تابع آن باشند، نمی دانم ولی به لحاظ ارتباطات، امروز همین جوانی که به آن بی توجه هستیم، در دنیای جدیدی زندگی می کند که فالورهای بسیاری در کشورهای مختلف دارد. فضا مجازی است اما با یکدیگر صحبت، گفت وگو، مشورت و... می کنند.
او ادامه داد: در شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظام آموزش و پرورش ما باید انقلاب به وجود آید. معلوم شد که سیاست های شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانسته آموزش و پرورش ما را در این 40 ساله روز آمد کند و ما درک درستی از جوان خود پیدا نکردیم. شما ببینید که همه گلایه می کنیم که جوانان تحت تأثیر احساسات قرار می گیرند، این در حالی است که اتفاقاً جوانان ما خیلی اطلاعات دارند و هوشمند هم هستند. البته برخی از آنها تحت تأثیر برخی از فضاهای رسانه های خارج قرار می گیرند، به این دلیل که رسانه های ما نتوانستند، رسانه جذابی برای ما باشند. صدا و سیمای ما نتوانسته برای جوان امروز جذاب باشند.
انصاری با تاکید بر اینکه هر کشوری احتیاج به نشاط و آرامش دارد، گفت: همه ما و همین جوانان به امام حسین و ائمه احترام می گذاریم و ایام اعیاد و رحلت ائمه را گرامی می داریم؛ اما می دانم که مهندس باهنر هم در این قضیه با من هم عقیده است که در 365 روز سال 250 روز آن مجموعه برنامه های صدا و سیما غمگین است، مردم مدام عزاداری یا تشییع جنازه می بینند! ممکن است 5 یا 10 درصد افراد باشند که با گریه، روضه و سینه زدن عشق می کنند اما آیا 90 درصد باقی مردم هم همین ذائقه را دارند؟!
تماشاخانه