برخی ساختارها مانند شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا جمهوریت را دور میزنند / ناتوانی شورای نگهبان در اقناع افکار عمومی
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، طی نشستی که با حضور طیبه احمدی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه الزهراء، هانیه سید عبداللهی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه امیرکبیر و فاطمه امانگاه معاون سیاسی بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه تهران در خبرگزاری دانشجو برگزار شد فضای انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت، ساختارهای انتخاباتی، عملکرد دولت و مجلس، دو قطبیهای انتخاباتی...
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، طی نشستی که با حضور طیبه احمدی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه الزهراء، هانیه سید عبداللهی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه امیرکبیر و فاطمه امانگاه معاون سیاسی بسیج دانشجویی خواهران دانشگاه تهران در خبرگزاری دانشجو برگزار شد فضای انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت، ساختارهای انتخاباتی، عملکرد دولت و مجلس، دو قطبیهای انتخاباتی و عملکرد شورای نگهبان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مشارکت اصلیترین دغدغه در انتخابات ریاست جمهوری است
احمدی: مشارکت، مهمترین و اصلیترین دغدغه در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 است؛ چرا که این مشارکت است که موجب میشود تا نظام اسلامی مورد تایید قرار بگیرد. در واقع مردم با شرکت در انتخابات این پیام را میدهند که با انتخاب خود میتوانند وضع موجود را تغییر دهند و به معاندان نشان دهند که این کشور عزتمندانه در تحقق اهداف اسلامی تلاش میکند. ما در این نشست تلاش خواهیم کرد تا فارغ از هر نوع حرف کلیشهای و شعاری به مسائلی همچون مشارکت، ساختارها، عملکرد دولت و مجلس، دو قطبیهای انتخاباتی و عملکرد شورای نگهبان بپردازیم سید عبداللهی: نتایج نظرسنجیها بیانگر کاهش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 در مقایسه با انتخابات سال 96 است و البته طبق نظرسنجیهای جدید اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداها از سوی شورای نگهبان نیز در کاهش مشارکت موثر بوده است. اگر چه برخیها کاهش مشارکت را نتیجه عملکرد دولت میدانند؛ اما به نظر میرسد که مسئله اساسی عدم امید به تغییر با رای مردم و از طرفی ناامیدی و نارضایتی از حاکمیت است و این حاکمیت نیز صرفا دولت را شامل نمیشود. مثلا دولت در اقتصاد دارای نقش به سزایی است و به طبع آن نیز حاکمیت ابزارهایی برای کنترل دولت در اختیار دارد که از جمله این ابزارها میتوان به نقش نظارتی مجلس بر دولت اشاره کرد.
اقدام نظارتی از سوی مجلس برای کنترل دولت صورت نگرفته است
همه ما واقفیم که جریان اکثریت در مجلس با شعار کنترل دولت توانست در کارزار انتخاباتی سال 98 پیروز انتخابات شود و قدرت را در مجلس شورای اسلامی به دست بگیرد؛ اما تا به امروز اگر چه نمیتوان منکر برخی اقدامات خوب مجلس شد؛ اقدامی در جهت کنترل دولت صورت نگرفته است. به هر روی این مجلس در ابتدا مواضع تندی نسبت به دولت داشت و میخواست آن را وادار به کار کند؛ حتی بحث استیضاح رئیس جمهور نیز مطرح شد؛ اما در نهایت نمایندگان یک سوال هم از رئیس جمهور نپرسیدند و صرفا به واکنشهای توئیتری و یا طرح شکایت از دولت در رابطه با کرونا در قوه قضائیه بسنده کردند. اگر چه میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی پایین بود؛ اما کسانی هم که در این انتخابات شرکت نکرده بودند یک گوشه چشمی داشتند که عملکرد جریان مخالف دولت را در مجلس ببینند؛ اما تاکنون اقدام خاصی از سوی مجلس برای کنترل دولت صورت نگرفته است و حتی بعد از گذشت یک سال وضعیت موضوع شفافیت هم که خیلی ربطی به موضوع نظارت ندارد، مشخص نیست.
برخی ساختارها مانند شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا جمهوریت را دور میزنند
یکی از عواملی که در کاهش مشارکت موثر بوده این است که مردم رای خود را بی اثر میدانند. طی این چند سال ساختارهایی به وجود آمده اند که به نوعی جمهوریت را دور میزنند؛ مثلا درست است که ستاد ملی مقابله با کرونا و یا شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا برای ایجاد هماهنگی بیشتر برای مقابله با کرونا و یا در حوزه اقتصاد به وجود آمده اند؛ اما به طور مشخص معلوم نیست که این ساختارها چه هستند و از کجا آمده اند و ایرادی هم که به آنها وارد است این است که هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد، چون مثلا در شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا هم قاضی القضات و هم کسی که قرار است بر اجرای قانون نظارت کنند حضور دارند بنابراین دست مردم برای اینکه بگویند فلان مصوبه ایراد دارد و باید روی آن نظارت صورت بگیرد به هیچ کجا بند نیست. واقعیت این است که در شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا همه قوا حضور دارند، اما دولتی که باید تصمیم ساز باشد در تصمیم سازی نقشی ندارد، چون تمام تصمیم سازیها به این شورا محول شده است و این مسئلهای است که در آبان 98 بزرگترین فاجعه را در پی افزایش قیمت بنزین در کشور رقم زد فاجعهای که هیچ کس مسئولیت آن را قبول نمیکند. امانگاه: رهبر معظم انقلاب از بین دوگانه مشارکت و انتخاب اصلح، مشارکت، حضور عمومی مردم و انتخابات پرشور را عامل اقتدار ملی و علاج دردهای مزمن کشور دانسته اند و انتخاب اصلح را اولویت بعدی دانسته اند.
ضعف احزاب در کاهش مشارکت موثر بوده
در انتخابات پیش رو آسیبهایی در حوزه مشارکت وجود دارد که باید به آنها واقع بینانه نگاه کنیم. در تمام کشورها برگزاری یک انتخابات پویا، ایجاد فضای مشارکتی و معرفی افراد برای نامزدی در انتخابات ذیل فعالیت احزاب صورت میگیرد؛ اما در کشور ما فعالیت احزاب مقطعی و موقت است به گونهای که احزاب در ایام انتخابات صرفا جلساتی را با عناوین مختلف تشکیل میدهند و سعی میکنند افرادی را به عنوان نامزدهای مورد حمایت خود معرفی کنند؛ اگر چه در انتخابات پیش رو هم برخی احزاب از جمله احزاب اصلاح طلب در این زمینه به جمع بندی درستی نرسیدند و نتوانستند افرادی را که شایسته هستند و برای حضور در صحنه انتخابات تربیت شده اند، معرفی کنند.
عملکرد دولت روحانی به کاهش مشارکت دامن زده است
آسیب دیگری که در ارتباط با مشارکت وجود دارد این است که در ادوار مختلف هر چقدر میزان نارضایتی نسبت به وضع موجود بیشتر بوده مردم با آراء اعتراضی، اعتراض خود را در پای صندوقهای رای نشان داده اند؛ ولی آنچه که امسال باعث نگرانی میشود این است که مردم به تحریم انتخابات بپردازند و اعتراض خود را پای صندوقهای رای نشان ندهند. به هر روی از بدو پیروزی انقلاب تاکنون یکی از اقدامات معاندین نظام کاهش مشارکت بوده، اما در این دوره نا امیدی ناشی از عملکرد دولت روحانی و منفک شدن مردم از مسائل سیاسی نیز به کاهش مشارکت دامن زده است.
ناتوانی شورای نگهبان در اغناء افکار عمومی
بحث نگران کننده دیگری که در رابطه با مشارکت وجود دارد کمرنگ شدن دو قطبیها در این دوره از انتخابات است که بخشی از آن به عملکرد ضعیف احزاب و ناتوانی آنها در معرفی افراد شایسته برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری برمی گردد و بخش دیگری نیز ناشی از نتایج بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان است که به نوعی جامعه ایران را شوکه کرد و وسوالات جدی را در اذهان عمومی و به ویژه قشر نخبگانی به وجود آورد. مضاف بر این نکتهای که جای بحث دارد این است ما تلاشی هم از جانب شورای نگهبان برای پاسخگویی در رابطه با نتایج بررسی صلاحتها ندیدیم؛ البته این ادعا وجود دارد که شورای نگهبان در صدا و سیما و رسانههای مختلف نکاتی را مطرح کرده؛ اما طرح این نکات موجب اغناء افکار عمومی نشده است. نکتهای که وجود دارد این است که شورای نگهبان در لفافهای از قانون محرمانگی قرار گرفته و خود را به افکار عمومی پاسخگو نمیداند و این رویهای است که در دوره اخیر و در جریان اعلام نتایج احراز صلاحیتها نیز شاهد آن بودیم؛ البته بسیج دانشجویی دانشگاه تهران طی نامهای به شورای نگهبان نکات خود را در این رابطه در یک قالب حقوقی و قانونی ارائه کرده است. به گفته سخنگوی شورای نگهبان اگر نتایج احراز صلاحیتها خارج از مجرای قانونی و از مرجعی به غیر از وزارت کشور منتشر شود قوه قضائیه باید این موضوع را پیگیری کند؛ اما ما شاهد بودیم که شب قبل از اعلام رسمی احراز صلاحیت ها، نتایج از طریق یکی از رسانهها منتشر شد و هیچ برخوردی هم با این رسانه صورت نگرفت. یکی دیگر از مسائلی که میتواند در کاهش مشارکت در این دوره از انتخابات موثر باشد عدم وجود نماینده برای سلایق مختلف است که بخشی از این مسئله نیز به عدم معرفی افراد شایسته از سوی احزاب و بخش دیگر از آن به نتیجه بررسی احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان برمی گردد. بنابر اعلام شورای نگهبان بررسی احراز صلاحیت داوطلبین انتخابات ریاست جمهوری به صورت کمی و کیفی انجام میشود به گونهای که در چارچوب بررسی کمی صلاحیت نامزدها معیارهای قابل سنجش و ارزیابی مانند تحصلات افراد مورد بررسی قرار میگیرند؛ اما در بررسی کیفی صلاحیتها مسئله مصلحت و تحلیل فردی مطرح میشود و این بخشی است که شورای نگهبان نسبت به آن پاسخگو نیست تا جایی که این شورا به نکاتی هم که آیت الله آملی لاریجانی مطرح کرد، پاسخ نداد.
بیانات رهبری در حمایت از شورای نگهبان فصل الخطاب است
یقینا بیانات رهبر معظم انقلاب در حمایت از شورای نگهبان برای جنبش دانشجویی فصل الخطاب بوده و قطعا هم نمیشود جایگاه مهم و حساس این شورا را نادیده گرفت؛ البته به صورت قطعی نمیتوان گفت که ما به موضوع شورای نگهبان ورود نمیکنیم؛ بالاخره شورای نگهبان باید نسبت به سوالاتی که در افکار عمومی ایجاد شده پاسخگو باشد و ضمن شفاف سازی خود را در مصونیت قانونی قرار ندهند.
احمدی: وعدههای که روحانی در مناظرههای انتخاباتی به مردم داد از ازدواج و اشتتغال گرفته تا مسکن و ثبات بازار طی این سالها محقق نشده اند و همین مسئله باعث ناامیدی و سلب اعتماد مردم شده است با این وجود یکی از عواملی که در کاهش مشارکت موثر خواهد همین مسئله است.
ضرورت پرهیز از به کارگیری برچسب انقلابی برای افراد و جریانهای سیاسی
نقدی که به عملکرد مجلس یازدهم میتوان وارد کرد این است که این مجلس با برچسب مجلس انقلابی شکل گرفت؛ اما سیلی زدن آقای عنابستانی به یک سرباز راهور انقلابی بودن مجلس را تحت الشعاع خود قرار داد و با این حال اگر از ابتدا از برچسب انقلابی برای این مجلس استفاده نمیشد شاید مشکلی پیش نمیآمد. با این اوصاف معتقدم در انتخابات 1400 نیز وقتی میخواهیم ویژگیهای یک جریان یا فردی را بیان کنیم اگر چه ویژگیهای انقلابی بودن را هم داشته باشند با توجه به اتفاقی که در مجلس افتاد، نباید بگوییم انقلابی هستند. رهبر معظم انقلاب بارها از جمله در دیدار با دانشجویان متذکر شدند که اگر قرار است نقدی هم صورت بگیرد نباید سیاه نمایی کنیم تا مردم نا امید نشوند. مثلا ایشان در مورد عملکرد مجلس گفتند عملکرد مجلس در یک سال اخیر نشان دهنده تلاش، همت بلند، کارآمدی و حضور نیروهای جوان و پرتوان است؛ اما شاید آنچه که انتظار ماست در برخی بخشها تحقق پیدا نکرده، ولی مسیر، مسیر رو به رشدی بوده است. به هر روی همانطور که این مجلس با گفتمان شفافیت روی کار آمد ما انتظار داریم که این شفافیت علاوه بر آراء در زندگی مادی و اموال نمایندگان نیز نمود پیدا کند.
دولت جوان انقلابی نمی تواند معجزه آسا عملکرد خسارت بار دولت را حل کند
با توجه به عملکرد خسارت بار دولت در این هشت سال به ویژه در حوزه اقتصاد نباید انتظار داشته باشیم که در صورت تشکیل دولت جوان انقلابی این دولت بتواند بعد از یکی دو سال مشکلات را به صورت معجزه آسا حل کند؛ البته با روی کار آمدن دولت جوان حزب اللهی مسیر خدمت هموارتر میشود؛ چرا که این دولت چالشهای مردم را میشناسد و میتواند با اقداماتی از جنس چالشهای مردم کار را جلو ببرد. از طرفی مجلس نیز میتواند به راحتی روی اجرای مصوبات نظارت داشته باشد.
وظیفه شورای نگهبان مصلحتاندیشی و افزایش مشارکت نیست
بنده با اینکه گفته میشود در بین اعضای شورای نگهبان سلایق مختلف وجود ندارد، مخالفم، چون شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها به مر قانون عمل میکند با این وجود وقتی که جریان اصلاحات نتوانسته فرد مناسبی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری معرفی کند نمیتوان ایرادی به شورای نگهبان وارد دانست؛ البته ایرادتی به ساختار این نهاد وارد است و این ایرادات باید برطرف شود، ولی واقعیت این است که شورای نگهبان باید به مر قانون عمل کند و وظیفه آن افزایش مشارکت و یا مصلحت اندیشی نیست. نکته دیگر اینکه در جریان فعالیتهای انتخاباتی کاندیداها شاهد طرح وعدههایی هستیم که باید در آنها تامل کرد؛ مثلا فلان کاندیدا میگوید به زوجهای جوان چند صد میلیون تومان تسهیلات میپردازد و یا یکی دیگر میگوید به زنان خانه دار حقوق میدهد. به هر روی اینکه کاندیداها چگونه میخواهند این وعدهها را محقق کنند جای سوال است. سید عبداللهی: همانطور که معاون سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران هم اشاره کرد دخیل بودن مصلحتها در بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان نکته درستی است و اگر غیر از این هم بود ما میتوانستیم احراز صلاحیتها را با طراحی یک نرم افزار به یک ربات واگذار کنیم. به هر روی شورای نگهبان دارای 12 عضو فقیه و حقوقدان است که در مورد تایید یا رد افراد با هم بحث میکنند و در نهایت رای گیری میشود و این رویهای است که مشخصا مصلحت در آن دخیل است. مطالبهای از سوی جریان انقلابی مطرح شد مبنی بر اینکه داوطلبین حضور در انتخابات ریاست جمهوری خود دلایل عدم احراز صلاحیت شان را شفاف سازی کنند؛ اما طبق روندی که برای بررسی صلاحیت کاندیداها وجود دارد خود شورای نگهبان هم در نهایت نمیداند که چرا داوطلبین رد صلاحیت میشوند.
منتقدین شورای نگهبان معاند نیستند؛ دغدغه مشارکت دارند
گفته میشود که شورای نگهبان مسئول شور انتخاباتی و مشارکت نیست؛ اما طبق بند یازدهم سیاستهای کلی انتخابات ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب وظیفه شورای نگهبان این است که به مشارکت حداکثری هم گوشه چشمی داشته باشد؛ پس اینکه ما افزایش مشارکت را جزو وظایف شورای نگهبان ندانیم درست نیست و قطعا تمام کسانی هم که این نقد را به شورای نگهبان وارد میدانند همانطور که رهبری هم گفتند معاند نیستند و دغدغه مشارکت را دارند. بعد از اعلام بررسی صلاحیتها نقدهایی از سوی تشکلهای دانشجویی و فعالین اجتماعی نسبت به عملکرد شورای نگهبان مطرح شد؛ اما در پی سخنرانی رهبر معظم انقلاب به نظر میرسد که منتقدین به این نتیجه رسیدند که نباید چنین واکنشی از خود نشان میدادند و این صحیح نبود چرا که بنده معتقدم برای ورود به چنین مسائلی ابتدا باید ببینیم که فهم ما نسبت به رابطه امام و امت چیست؟ با این اوصاف سوال بنده این است که مثلا اگر رهبر معظم انقلاب از مجلس تقدیر کرده اند آیا ما نباید بگوییم که چرا طرح شفافیت آراء نمایندگان تصویب نشده است. معتقدم ما در چنین شرایطی باید ببینیم که چه درکی نسبت به جایگاه خود در جامعه و جایگاه، ولی فقیه داریم. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اینکه کاندیداها وابسته به چه جناحی هستند برای مردم مهم نیست؛ بلکه آنچه که برای مردم مهم است برنامههایی است که کاندیداها ارائه میدهند و این میدان بازی جدیدی است که رهبری تعریف آن را بر عهده حلقههای میانی از جمله تشکلهای دانشجویی و یا فعالان اجتماعی گذاشته اند با این وجود کسی باید در این میدان برتر باشد که حرفی برای گفتن داشته باشد. امروز برخیها برای اینکه بگویند اصولگرا نیستند لقب انقلابی را روی خود گذاشتند و میگویند کسی حقی ندارند در مقابل کاندیدای جبهه انقلاب بایستد و این موضوعی است که صرفا در الفاظ بزرگان جریان اصولگرا دیده میشود. امانگاه: گفته میشود که شورای نگهبان به مر قانون عمل کرده. با این وجود سوال این است که علم حقوق چه کمکی به سیاست میکند؟ هدف علم حقوق این است که برای سامان بخشیدن و منظم کردن تمام امور مسیری را ایجاد کند تا در نهایت اهداف از پیش تعیین شده محقق شوند و نه اینکه موجب انسداد در تحقق اهداف شود. از طرفی اساسا منفک کردن قانون از مصلحت یک نوع مغالطه است، چون اصلا نمیتوان چنین تفکیکی را بین قانون و مصلحت ایجاد کرد و ما امروز تقریبا شاهد چنین ساختاری هستیم.
قانون انتخابات دارای ضعفهای جدی است
در نقد این جمله که شورای نگهبان امسال به مر قانون عمل کرده سوال دیگری که پیش میآید این است که مگر این شورا در سالهای قبل به چه صورت عمل کرده است؟ البته منظور بنده این نیست که شورای نگهبان را به گوشه رینگ بفرستیم و به نقد غیرمنصفانه از آن بپردازیم؛ بلکه بحث این است که یک سری سوالهای جدی نسبت به عملکرد شورای نگهبان وجود دارد، ولی نمیبینیم که این نهاد نسبت به این سوالها پاسخگو باشد. همه ما واقفیم که قانون انتخابات دارای ضعفهای جدی است و مجلس نیز حدود دو سال است که روی این موضوع کار میکند پس ما نمیتوانیم قانون انتخابات را قانون بی عیبی بدانیم؛ البته تا وقتی که این قانون وجود دارد همه باید به آن عمل کنند. شورای نگهبان همواره در یک لفافه قانونی میگوید که مباحث ما قانونی و حقوقی است و عوام خیلی نمیتوانند در این مسائل ورود پیدا کنند قبول ما هم این را میپذیریم، اما قشری وجود دارد که در این حوزه صاحب تخصص هستند و نمیتوان پاسخ آنها را نداد. در ماده 33 آیین نامه داخلی شورای نگهبان تصریح شده که شورای نگهبان میتواند علت عدم احراز صلاحیتها را منوط به خواست دبیر منتشر کند؛ اما اکنون بحث این نیست که شورای نگهبان علت عدم احراز صلاحیتها را اعلام کند؛ بلکه بحث این است که بالاخره یک سری ظرفیتهای قانونی برای اغناء افکار عمومی وجود داشته، اما از آن استفاده نشده است.
مطالبه گری دانشجویان از شورای نگهبان به بعد از انتخابات موکول شود
احمدی: در این که دانشجو خود باید تحلیل داشته باشد و از طرفی هم به سوالاتش پاسخ داده شود شکی نیست؛ اما باید حد تعادل را هم در نظر بگیرم به این معنا که نه باید به دانشجو بگوییم که حق ندارد حرف بزند و نه اینکه دانشجو بدون موقعیت سنجی به موضوعات ورود پیدا کند. مثلا دانشجویان بعد از انتخابات هم میتوانند ساختارهای شورای نگهبان را مطالبه کنند تا در ایام انتخاباتها با طرح این مسائل نه دوقطبی ایجاد شود و نه جامعه مشوش شود و این مستلزم موقعیت سنجی است. تشکلهای دانشجویی به عنوان حلقه میانی و واسط بین مردم و مسئولین میتوانند واکنشهای مفید و جامعی را در رویارویی با مسائل از خود بروز بدهند. اما این تشکلها باید واقع بین باشند، تصورات غلط از قضایا نداشته باشند و به دور از هر هیجانی به واکنش به موقع عمل کنند. سلسله نشستهای تخصصی «علاج» یکی از برنامههای بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا (س) است که با محوریت بررسی راهکارهای حل مشکلات کشور در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با همکاری «خبرگزاری دانشجو» به صورت میدانی و در قالب مصاحبه با کارشناسان و صاحبنظران در حوزه مسکن، موانع اقتصادی ازدواج، بازار ارز و بیکاری برگزار شدند. پس از برگزاری نشستهای علاج راه حلهای مشکلات کشور در قالب اینفوگرافی طراحی و منتشر شدند و علاوه بر این محتوای نشستها در قالب بستهای شامل کلیپ، اینفوگرافی و کلیپ در مساجد توزیع میشوند. سید عبداللهی: جنبش دانشجویی به عنوان جزئی از حلقههای میانی به دلیل عدم وابستگی به جناح یا نهاد خاصی یک مجموعه آزاد است به همین دلیل هرگاه احساس میکند که به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی ظلم میشود و یا این آرمانها تحریف میشوند وظیفه دارد در مقابل این اتفاقات بایستد. در واقع جنبش دانشجویی، چون یک حلقه مبانی است باید شرایط مردم و جامعه را در ببیند و این شرایط را به حاکمیت منتقل کند. فهمی که ما از نقش دانشجو در صحنه انتخابات داریم این است که اگر او در مواقع دیگر در فضای آکواریومی خود مشغول برگزاری دورهها و امثالهم است در این ایام عملا وارد صحنه شود و در کف جامعه با مردم ارتباط بگیرد و منعکس کننده صدای آنها به حاکمیت و کاندیداها باشد.
جنبش دانشجویی به انتخاب آگاهانهتر کمک کند
به نظر میرسد که امروز بحث جمهوریت در کشورمان زیر سوال رفته، چون ما مردم را فقط زمانی که میخواهند رای بدهند، میبینیم. جنبش دانشجویی با فهمی که نسبت به قضایا دارد بر این باور است که جمهوریت و نقش مردم در حاکمیت روز به روز در حال کم رنگ شدن و لوث شدن است تا جایی که اگر سطح مشارکت هم خیلی خوب باشد مردم نباید پیگیر این باشند که مثلا نماینده آنها در مجلس در راستای تحقق شعارهایی که داده چه اقداماتی انجام داده است. با این اوصاف جنبش دانشجویی باید تلاش کند تا این خواست را به وجود بیاورد که نقش مردم در جمهوریت نه تنها فراتر از این است که صرفا بخواهند در یک راهپیمایی و یا انتخابات شرکت کنند؛ بلکه آنها باید در تصمیمات حاکمیت نیز دخیل باشند. وظیفه دیگر جنبش دانشجویی این است که به انتخاب آگاهانهتر کمک کند. مضاف بر این اگر شرایط به گونهای رقم بخورد که هم مردم و هم کاندیداها به جایی برسند که خیلی واقع گرا شوند و توقعاتشان پایین بیاید و به نوعی کاندیداها هیچ آرمانی نداشته باشند جنبش دانشجویی باید به مطالبه این آرمان بپردازد و آسیبهای نبود آن را برای مردم تبیین کند. امانگاه: در بحث مشارکت ایدهآل ما صرفا محدود کردن مشارکت در انتخابات نیست؛ اما شرایط فعلی، ساختارها و سیستم و قانون انتخاباتی فضا رابه سمتی پیش برده که در حال حاضر انتخابات تنها راه مشارکت در کشور است.
خلاء گفتمان به ضعف انتخابات 1400 دامن میزند
در انتخاباتهای مختلف همواره یک گفتمان کلان وجود داشته که میتوانسته نظر مردم را به خود جلب کند؛ اما در انتخابات پیش رو ما هنوز نمیدانیم که گفتمان اصلی این انتخابات چیست و یا داعیه دار گفتمانهایی که قرار است در انتخابات امسال مطرح شود چه کسی است از این رو ما در این انتخابات صرفا با یک سری کاندیدا روبرو هستیم، ولی هنوز معادلات در این انتخابات مشخص نیست و این مسئلهای است که به ضعف انتخابات 1400 دامن میزند. جنبش دانشجویی به دلیلی حریتی که دارد خود را از اینکه به بازیچه احزاب سیاسی تبدیل کند مصون میداند و به همین دلیل در جریان برگزاری انتخاباتها به حمایت از فرد و یا جریان خاصی نمیپردازد و صرفا جریان سازی در راستای افزایش مشارکت، روشن شدن فضا و مشخص کردن معادلات را وظیفه خود میداند. با این اوصاف یکی از پروژههای کلانی که همزمان با ایام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری از سوی بسیج دانشجویی دانشجویی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد طرح «دولت تحول» است به گونهای که در قالب این طرح هر کدام از دفاتر بسیج دانشجویی در دانشکدههای مختلف دانشگاه تهران با ورود به یک مسئله تخصصی به بررسی چالشها و ارائه راحل با حضور نمایندگان تخصصی نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میپردازند. مطالبه گری از نهادهای موثر در فضای انتخابات مانند شورای نگهبان و صدا و سیما، برگزاری تریبونهای صدای جمهور در سطح شهر تهران و نقاط مختلف کشور و انجام فعالیتهای رسانهای در راستای افزایش مشارکت و روشن کردن فضا از دیگر اقداماتی است که با محوریت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و با موضوع انتخابات برگزار شده اند. به هر روی ما باید بضاعت جنبش دانشجویی را هم در جهت افزایش مشارکت در نظر بگیریم، ولی با این وجود ما تلاش خواهیم کرد تا سطح مشارکت در این دوره از انتخابات سطح قابل دفاعی باشد. مسائلی مانند مشخص شدن گفتمان، ایجاد شور انتخاباتی و امید دادن به مردم برای تغییر از مولفههای مهمی برای ترغیب شدن مردم در انتخابات هستند احمدی: بعضا شاهدیم که برخی از تشکلهای دانشجویی در فضای مجازی به حمایت از یک کاندیدا میپردازند. معتقدم قشر دانشجو به جای پرداختن به این مسائل باید با کف جامعه ارتباط بگیرد و در راستای افزایش مشارکت تلاش کند. همچنین ما اگر میخواهیم به گفتمان سازی و آرمان خواهی بپردازیم باید مردم را با خود همراه کنیم و قطعا اگر یک آرمان و گفتمان در مسیر ذهنی مردم نباشد با ما همراهی نخواهند کرد.