تحلیل یک روزنامه اصولگرا درباره مشارکت حداقلی / دشمن را به تشدید فشارها ترغیب میکند
جوان آنلاین نوشت: انتخابات ریاست جمهوری به همان میزان که در فضای داخلی دارای اهمیت است و میتواند تغییرات چشمگیری در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رقم بزند، به همان میزان نیز برای غربیها و به ویژه امریکاییها حائز اهمیت است، به طوری که با نیمنگاهی به اظهارات برخی سیاستمداران غربی میتوان پی برد که موفقیت یا شکست یک شخص و یک جریان در انتخابات مذکور میتواند موجی از دلگرمی...
هدف غرب در انتخابات ایران فارغ از گمانهزنیهای که طی دو روز اخیر درباره نامزدهای تأیید صلاحیت شده شورای نگهبان وجود داشت و بدون توجه به ترکیب نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری دوره اخیر، میتوان درباره اولویتهای نظام سلطه در انتخابات کشورمان بحث کرد؛ نخست آنکه اولویت نظام سلطه در انتخابات ایران، مشارکت حداقلی با هدف مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی ایران است؛ هدفی که در صورت تحقق میتواند پشتوانه مردمی دولت آینده و مهمتر از آن نظام اسلامی را تضعیف کند و حتی قدرت چانه زنی را در عرصههای بینالمللی و منطقهای به صورت ویژه کاهش دهد، به خصوص آنکه یکی از مباحث مورد نظر در دولت آینده بحث مذاکرت هستهای است که همچنان کلاف سردرگم آن باقی است و امریکاییها و اروپا علاقه فراوانی برای پیوند زدن آن با موضوعات موشکی و منطقهای نیز دارند. مهمتر اینکه مشارکت حداقلی، وزانت سیاسی و اجتماعی نظام اسلامی را که طی 42سال گذشته انتخابات آن با مشارکتهای مطلوب برگزار شده است، کاهش میدهد و این میتواند آغازی برای افزایش فشارهای اقتصادی و بینالمللی بر ایران با هدف تشدید و گسترش نارضایتیهای عمومی با هدف براندازی و فروپاشی باشد. هدف دلخواه دیگر غرب در انتخابات ایران، موازی با تلاش برای ثبت مشارکت حداقلی در انتخابات ایران، روی کار آمدن افرادی خاص با روحیات و دیدگاههای نشانهدار است.
مطلوبیت غرب امریکاییها به خوبی میدانند کنار آمدن با یک جریان سیاسی برای امتیازگیری از طرف ایرانی در جهت استانداردسازی رفتار ایران بسیار راحتتر از گفتوگو با طرفی است که پافشاری روی اصول و گفتمان انقلاب اسلامی آنها به قدری زیاد است که راه «توافق به هر قیمتی» را بسته و میتواند بسیاری از اهداف نظام سلطه را با بنبست روبهرو سازد. غرب و در رأس آنها ایالات متحده امریکا در دو دوره زمانی سالهای 1383 و 1394 با طرف ایرانی بر سر یک متن مشترک در زمینه هستهای به توافق مشترک دست پیدا کردهاند و به جز آن همواره مذاکرات با طرف ایرانی به ویژه طی سالهای 1392 تا 1394 به رغم فشردگی و گستردگی به بنبست مطلق خورده است. در دو مقطع مورد اشاره نیز طیفی در ایران قدرت اجرایی را در دست داشته که انعطاف آنها عامل اصلی منعقد شدن توافقنامه بوده است و طبیعی است که طرف غربی با توجه به تجربیات مورد اشاره خواهان روی کار آمدن این جریان در انتخابات پیش رو باشد.
تلاشهای هدفمند امریکاییها فروردین ماه سال 92 و دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری ایران، کمیته روابط خارجی سنا قطعنامهای را تصویب کرد که برنامه هستهای ایران را تهدید بینالمللی میخواند و اجرای کامل تحریمها را توسط دولت باراک اوباما خواستار شد. جان کری وزیر خارجه امریکا در شورای روابط خارجی امریکا در بخشی از سخنانش در مخالفت با تصمیم کمیته روابط خارجی سنا و با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ایران از سناتورهای امریکایی که برای دور دیگری از تحریمها علیه ایران اعمال فشار میکنند، درخواست میکند تا شکیبایی به خرج دهند. رویترز در گزارش خود در این باره میگوید: جان کری، وزیر امور خارجه امریکا در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا گفت که «فکر میکنم اکنون زمان آن است که ما اندکی شکیبا باشیم.» رویترز در ادامه مینویسد: «کری گفت که ممکن است دولت بعدی از مذاکره درباره تحریمها استقبال کند. وی از ارائه جزئیات بیشتر درباره موضعش در قبال تحریمهای بیشتر خودداری کرد و گفت که در یک جلسه محرمانه میتواند در این باره حرف بزند. این اولین بار بود که کری پس از عهدهدار شدن ریاست بر وزارت امور خارجه در برابر کمیتهای توضیحات ارائه میداد که پیشتر ریاست آن را به عهده داشت.» همچنین جان کری قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 و در دفاع از برجام میگوید: «به ایران امروز نگاه کنید، میبینید که کشوری دارای مردمی با تحصیلات است که قبلا با بیشتر کشورهای منطقه از جمله اسرائیل روابطی دوستانه داشت. میدانید که پارسها، تاریخی طولانی دارند و واقعیت این است که این جوانان که 25درصد آنان بیکار هستند، به فکر آینده هستند. آنچه میدانم این است؛ دوستان، اگر به این توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطیها میفرستیم و آنها احساس خوبی پیدا میکنند و ما شاهد آنها خواهیم بود. چه کسی میداند که در انتخابات چه میشود؟ اما روحانی و ظریف که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند و توانستند با غرب مذاکره کنند و به یک نتیجه برسند، به نظرم به دردسر جدی میافتند.» وی درباره همکاری با ایران در دیگر موضوعات منطقهای نیز گفت: «من هیچ راهی برای پیشبینی ندارم. ظریف به من گفت اول از همه او برای مذاکره درباره آن موضوعات مقام و اختیار ندارد. من در بسیاری از مواقع سخت تلاش کردم این موضوعات را مطرح کنم اما او مقام و اختیار آن را نداشت، البته هم رئیسجمهور روحانی و وزیر خارجه ظریف تصریح کردهاند که با این توافق آنها برای بحث درباره موضوعات منطقه آماده میشوند.» هیلاری کلینتون نیز در کتاب خاطرات خود درباره تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 مینویسد: «روزهای آخر قبل از انتخابات بود که یک اتفاق قابلتوجه رخ داد. در میانه [روند برگزاری] انتخابات به دقت برنامهریزیشده حکومت، این سرخوردگیها وارد فضای عمومی [کشور] شد و ناگهان اختلافنظرها و شکستهای سیاستی حکومت، مقابل تمام [مردم] کشور مورد بازخواست واقع شد. مخالفان جلیلی در یک مناظره «انفجاری» که در تلویزیون سراسری ایران پخش میشد، به خاطر سوءمدیریت وی در سیاستهای هستهای و عوارض وحشتناک آن برای اقتصاد کشور، بیرحمانه به او حمله کردند.» کلینتون در ادامه میگوید: «حسن روحانی» که خود، مذاکرهکننده ارشد سابق ایران در موضوع هستهای بود و به دلیل بحث درباره «تعامل سازنده با جهان» نزدیکترین گزینه به یک کاندیدای میانهرو محسوب میشد، جلیلی را به خاطر اجازه دادن [و کمکاری درباره] تحریمهای شورای امنیت سازمان [علیه ایران]، کوبید؛ «همه مشکلات ما از همین ناشی میشود. خوب است که سانتریفیوژهای ما بچرخد، اما به شرط آنکه چرخ زندگی و معاش مردم هم بچرخد.»
هموار کردن مسیر استانداردسازی رفتار ایران تجربه نشان داده است برخی از رؤسای جمهور ایران میتوانند تا حدودی برخی خطوط قرمز نظام را در عرصه سیاست خارجی جابهجا و اولویتهای جریانی و سیاسی خود را جایگزین اولویتهای نظام کنند و امریکاییها با درک این مسئله تمایل دارند فردی روی کار بیاید که توانایی قبحشکنی و ساختارشکنی در عرصه سیاست خارجی را داشته باشد و مسیر استانداردسازی را میسر کند.
2323
کد خبر 1518870