توصیه به قالیباف برای مدیریت فضای بین دولت و مجلس / لاریجانی با چه کسانی مرزبندی میکند؟/ پشت پرده فیلم درگیری در فرودگاه مهرآباد چیست؟
هر روز اخبار فراوانی در رسانهها منتشر میشود که دنبالکردن آنها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیلهای صورتگرفته، مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
همصدایی پاستور و بهارستان
روزنامه ایران نوشت:
یکشنبه و دوشنبه گذشته دو صدای متفاوت از مجلس شنیده شد؛ یک صدا که از سوی اکثریت شنیده میشود و قالیباف آن را نمایندگی میکند، بر عقلانیت، واقعگرایی، موقعسنجی و همراهی با دولت نه بر اساس سلیقه سیاسی، بلکه بر اساس اقتضائات واقعی کشور تأکید دارد. صدای دیگر که گویی سمت دیگری میرود، با ثبت سه استیضاح برای سه وزیر شنیده میشود. چنین تفاوت نگرشی در هر مجلس مرسوم است. اما امروز که جامعه با مطرح شدن سه استیضاح سه وزیر اقتصادی کابینه در بهت فرو رفته، سوال این است که چگونه یک مرکز واحد یعنی مجلس، در واکنش به یک محیط اقتصادی واحد، یعنی محیط اقتصادی ایران که با انواع ناترازیها روبهرو است، دو واکنش متفاوت نشان میدهد؟ زیرا ناترازیها، همانطور که قالیباف دیروز گفت، حاصل ناترازی مدیریتی دهه 80 است.
رئیس مجلس هم بر تلاشهای دولت برای مدیریت این وضعیت صحه گذاشت و هم گفت مجلس و کمیسیون انرژی در حل ناترازیها با دولت همکاری خواهند کرد. پس از شنیدن سخنان قالیباف که از همگرایی و همنظری سران قوا در حل ناترازی حکایت میکند، آن سه استیضاح را چطور باید معنی کرد؟ استیضاح حقی است که قانون اساسی برای نمایندگان تعریف کرده، اما اگر وضع ناترازیها و عزم دولت برای حل آنها آنگونه است که رئیس مجلس تأکید کرده، استیضاح پاسخ خوبی به این عزم نیست. بر اساس اظهارات قالیباف، برای طرح استیضاح در این زمان و وضعیت، نه میتوان مبنای مدیریتی قائل بود، نه مبنای اصلاحی و نه نسبتی با واقعیتهای موجود ایران خواهد داشت. بنابراین، بهترین صفتی که میتوان برای این استیضاحها بهکار برد، «سیاسی» است و این «سیاست» «خیر جمعی» را دنبال نمیکند، بلکه با تشدید بحران مدیریتی (قالیباف ریشه ناترازی را مدیریتی دانست) در وزارتخانههای اقتصادی بر بحران میدمد.
******
در وزارتخانهها گویی انقلاب شده است!
روزنامه جوان نوشت:
یک نماینده مجلس اعتراض کرده که میزان برکناریها و جابهجاییها در بدنه دولت خلاف وفاق بوده و آنقدر زیاد است که گویی انقلاب شده است. شخص رئیسجمهور، دولتمردان او و فرزندان او بارها تأکید کردهاند که عزل و نصبها در دولت باید بر مبنای شایستگی باشد و حب و بغضهای جناحی در آن دخیل نشود. با این حال، ماه گذشته، سازمان امور اداری بخشنامهای را به همه دستگاههای دولتی فرستاد که تصریح میکرد تمام افرادی را که در دولت شهید رئیسی با قرارداد کار معین در جایگاههای مدیریتی مشغول کار بودند و در دولت پزشکیان از سمت خود برکنار شدند، کلاً قراردادشان را هم لغو و کد استخدام کار معین آنها را هم باطل کنند. این اقدام دولت خلاف ماده 25 قانون کار بوده و با اعتراض مجلس مواجه شد.
روحالله متفکرآزاد، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی با اشاره به رأی دادن مجلس به تمامی وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان، گفته: «اراده جمعی مجلس این شد که دولت از همان اول کار احساس کند که پشتیبانی میشود و به علت تفاوت دیدگاه سیاسی مورد حمله و هجمه نیست. فقط هم مجلس نبود، به نظرم همراهی با دولت آقای پزشکیان در نظام مشهود است. مثلاً از صندوق توسعه ملی چقدر این دولت برداشت کرد، واقعاً حضرت آقا برای حمایت از دولت در آغاز کارسنگ تمام گذاشتند؛ مجلس هم همراهی خود را با این دولت نشان داد و اسم این را آقای پزشکیان وفاق گذاشتند.»
او اضافه کرده: «من به جهت وفاق هم به آقایان عرض کردم در بدنه دولت، در پستهای پایینتر خبری از وفاق نیست و در برخی از وزارتخانهها و برخی استانداریها قلع و قمع شدید صورت میگیرد، به گونهای که انگار انقلاب شده است. در یک جاهایی اصلاً با رویکرد خودشان هم قابل توجیه نیست.»
******
روابط ایران - عربستان تنشآلود میشود؟
روزنامه وطنامروز نوشت:
در روزهای اخیر 3 اتفاق در روابط بین ایران و عربستان سعودی رخ داده که نشانههایی است از بحرانی جدید در منطقه خاورمیانه یعنی تشدید تنش بین کشورهای حاشیه خلیجفارس و ایران؛ اول اعدام 6 شهروند ایرانی توسط عربستان سعودی به جرم قاچاق کپتاگون، دوم فروش سهام گروه هلدینگ صافولا به ارزش 200 میلیون دلار و سوم تلاش برای شراکت مصر در ائتلاف علیه انصارالله یمن. با کنار گذاشتن این اخبار و تلاقی اتفاقات جدید، به نظر میرسد منطقه در حال آماده شدن برای روند جدیدی از تنشهاست که منطق اصلی آن را تلاش برای بازتعریف موازنه قدرت در منطقه با محوریت عربستان سعودی تشکیل میدهد. به نظر میرسد بعد از اتفاقات سوریه و سقوط اسد و افتادن سوریه به دست نیروهای طرفدار ترکیه و نیروهای وفادار به اخوانالمسلمین، عربستان تحولات منطقه را چندان باب میل خود نمیبیند. کنار هم قرار دادن اخبار روابط عربستان با ایران، نشان میدهد عربستان از تشدید وضعیت با ایران چندان دلسرد نیست و به دنبال این است که تحولات را به سمت تمناهای امنیتی خود پیش ببرد. خاصه اینکه تحولات سیاسی در آمریکا با روی کار آمدن دونالد ترامپ نیز این وضعیت را بیشتر تقویت میکند؛ وضعیتی که تشدید تنشهای بیشتر را توجیه و فاصله گرفتن از ایران را در چارچوب تحولات نظام بینالملل ارزیابی میکند.
تشدید تنش در حاشیه خلیجفارس وضعیت معادلات منطقهای و بینالمللی را پیچیده خواهد کرد. اگرچه برای صحبت درباره وخامت شرایط در روابط بین ایران و عربستان بسیار زود است اما از این نشانهها میتوان به این فرضیه رسید که روابط 2 کشور در صورتی که مدیریت تنش به وجود نیاید میتواند در وضعیتی از تنش قرار گیرد. البته درباره روابط بین 2 کشور باید به عدم خواست طرفین برای این تشدید تنش نیز اشاره کرد. واکنش وزارت امور خارجه ایران این موضوع را مخابره میکند که شاید وزارت امور خارجه با علم نسبت به همین موضوع که تشدید تنش در منطقه با منافع ایران سازگار نیست، نسبت به اخبار منفی که از جانب ریاض در حال مخابره است، سکوت اختیار کرده یا کمتر فضای رسانهای پیرامون این موضوع سازماندهی شده است؛ موضوعی که شاید اگر بعد از حوادث تنشآلود عربستان و ایران در سالهای بعد از حادثه منا اتفاق میافتاد، به این سادگی توسط دستگاه دیپلماسی و رسانهای ایران مورد بیتوجهی قرار نمیگرفت.
******
توصیه به قالیباف برای مدیریت فضای بین دولت و مجلس
استیضاح چند وزیر دولت مسعود پزشکیان در سامانه مجلس ثبت شده است. حالا پرسش این است که در مقطع کنونی میتوان این اقدام مجلس را مثبت دانست یا منفی؟ منصور حقیقتپور، فعال و تحلیلگر سیاسی، درباره این موضوع با سایت نامهنیوز صحبت کرده که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* همه نمایندگان بر اساس مصلحت کشور تصمیم بگیرند. بررسی کنند و ببینند که چه کاری به نفع مردم و کشور است و بر اساس همان جلو بروند. اگر تصور میکنند چون دولت تازه روی کار آمده و باید به آن مهلت داد، حتما این کار را بکنند و به وزرای مورد بحث مهلت بدهند اما اگر تشخیص میدهند که باید مطالبهگری کرد، طبیعی است حقوقی دارند و سؤال و استیضاح از حقوق اصلی نمایندگان در قبال دولت است. در مجموع شایسته است که فارغ از سیاسیکاریها بهترین تصمیم را بگیرند. مردم انتظار دارند نمایندگانش بر اساس حق، انصاف و عدالت پیش بروند و با بررسی زیاد بهترین روش و رویکرد را بیایند و به آن عمل کنند.
* اینکه برخی هم هر اتفاقی رخ میدهد میگویند خلاف وفاق است، حرف درستی نیست. درست نیست که اگر نمایندگان بخواهند از حق قانونیشان استفاده کنند، مدام بگوییم که آنها در حال برهمزدن وفاقاند. مسئله این است که نباید تحت عنوان وفاق، ناکارآمدی بروز کند».
* نباید انتظار داشته باشیم که تا چهارسال آینده رابطه مجلس و دولت در بهترین حالت خود باشد. دولت و مجلس قبل با یکدیگر کاملا همسو بودند اما نتوانستند هماهنگ عمل کنند و به مشکلاتی با یکدیگر برخورد کردند چه رسد به مجلس و دولت کنونی. اکنون نقش آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس مهم است؛ او میتواند فضای بین مجلس و دولت را مدیریت کند و اجازه ندهد که فضای مجلس علیه دولت تند شود و برخی مدام به دولت حمله کنند. او میتواند اگر نقدی هم هست به چارچوب منطقی هدایت کند.
اعلام وصول استیضاح به معنای رأی آوری آن نیست بیژن مقدم نیز در گفتوگو با نامه نیوز درباره استیضاح وزرای نیرو و اقتصاد گفت: استیضاح را در شرایطی که فقط 5 ماه از آغاز کار دولت چهاردهم می گذرد، درست نمی دانم چون معتقدم باید فرصت لازم به دولت داده شود تا بتواند برنامه های خودش را پیش ببرد.
وی با اشاره به سابقه اجرایی برخی وزرای دولت در حوزه تخصصی شان افزود: البته راه برای نقد و سوال باز است ولی اوضاع در حدی نیست که بخواهد منجر به استیضاح یک وزیر شود. مشکلات حوزه اقتصادی و انرژی کشور ریشه ای تر از علل سطحی است که برخی نمایندگان مجلس آن علل را توجیهی برای استیضاح وزیر مربوطه اعلام می کنند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی یادآور شد: البته برخی نمایندگان شاید بگویند استیضاح جزء اختیارات و وظایف نمایندگی است و ما داریم براساس وظیفه نظارتی خودمان عمل می کنیم و در مقابل کسانی که با برشمردن دلایلی معتقدند الان زمان مناسبی برای استیضاح نیست، اظهار می دارند که «این ها توجیهی برای محافظه کاری است حال آنکه مردم در کف جامعه با مشکلات زیادی مواجه اند».
وی افزود: ما واقعیت ها را می دانیم و براساس مسائل کلی قضاوت می کنیم، ما می دانیم این دوستان چه طوری رأی آوردند، چه نظری دارند و اتفاق جدیدی نیز در رفتار آنها ظاهر نشده است؛ طبعا این دولت را قبول ندارند بنابراین مسیر خودشان را می روند اما اعلام وصول استیضاح به معنای رأی آوری آن نیست چون همه نمایندگان باید اعلام نظر کنند. اگر کار به جایی رسید که استیضاح وزیری قطعی شد وزیر می تواند به مجلس برود و توضیحات خودش را ارائه کند؛ تجربه نشان می دهد اگر توضیحات وزیر منطقی باشد اکثریت نمایندگان با استیضاح مخالفت خواهند کرد.
این فعال مطبوعاتی اظهار کرد: متأسفانه برخی نمایندگان مجلس از استیضاح ابزارهایی را برای دستیابی به اهداف خود درست می کنند؛ مثال واضح آن هم این است که بارها دیدیم استیضاح هایی مطرح اما پس از مدتی منتفی می شوند. معتقدم فضای عمومی مجلس موافق این استیضاح هایی که این روزها مطرح می شود همراهی ندارد.
وی افزود: اصلا منطقی نیست که همه مشکلات اقتصادی و انرژی را فقط به نحوه مدیریت اجرایی کشور در 5 ماه گذشته مربوط کنیم. وقتی به گذشته برگردیم می بینیم که تقریبا بسیاری از روسای جمهور همین بحث ها را درباره نظام مالیاتی، مافیا، خودرو، تحریم و غیره مطرح کردند. معتقدم باید ریشه های عمیق مشکلات اقتصادی و انرژی کشور را پیدا و بر آن اساس برای حل مشکلات تصمیم گیری و اقدام کرد.
مقدم گفت: انتظار داریم مسئولان اجرایی در برشمردن دلایل و عوامل مشکلات اقتصادی از فرافکنی پرهیز کنند چون مردم وضعیتی را در اقتصاد مشاهده می کنند که هر روز ارزش سرمایه و پول شان تضعیف می شود. این دیدگاه وجود دارد که دولت از وضعیت تورمی و آشفته بازار ارز سود می برد تا کسری بودجه خود را جبران کند بنابراین جا دارد که مسئولان اقتصادی دولت توضیح منطقی به افکارعمومی بدهد.
******
شبیخون ارز به دارو
روزنامه خراسان نوشت:
نوسان قیمت ارز در نخستین گام، لگد خود را به کالاهای اساسی همچون دارو وارد کرده و شماری از اقلام دارویی با مجوز سازمان غذا و دارو با افزایش قیمت مواجه شده است. وزیر بهداشت دیروز تاکید کرد که «از طریق بیمه ها این گرانی را جبران می کنیم.» ماجرای دارو و سلامت اما غم انگیزتر از این حرفهاست. مگر می شود قیمت ارز، این گونه در تلاطم قرار گیرد و کالاهایی همچون دارو که بخش قابل توجهی از مواد اولیه آن با ارز تبادل می شود، تحت تاثیر قرار نگیرد. طبق گزارش ها از اول دیماه قیمت بیش از 100 قلم داروی مختلف که تولید شرکتهای متفاوت هستند، با مجوز سازمان غذا و دارو افزایش پیدا کرده است. این افزایش قیمت که البته مهدی پیرصالحی، معاون وزیر و رئیس سازمان غذا و دارو آن را «اصلاح قیمت» خوانده، با گروه داروهای تزریقی شروع شد که احتمالا به همین گروه نیز محدود نخواهد ماند. چراکه میزان افزایش قیمتها رقمی میان 19 تا 372 درصد است و طبیعتا این روند افزایشی به «اصلاح قیمت» شباهت ندارد.
از قدیم یک معادله ساده پیش روی کالاهای اساسی وجود داشته به این معنا که هرگاه، نوسان و تلاطمی در بازار ارز پدید می آید، اولین لگد آن به کالاهای اساسی اصابت می کند. با وجود این که همواره دولت ها در بوق و کرنا می کنند که کالاهای اساسی را با ارزهای دولتی همچون «ارز ترجیحی» تبادل می کنند اما واقعیت و آن چه روی زمین رخ می دهد، اثرپذیری قیمت کالاهای اساسی همچون دارو، در چنین شرایطی است. تجربه های سال های اخیر در اجرای طرح های گوناگون همچون «دارویار» که تا حدود زیادی به دلیل تخصیص نیافتن بهنگام بودجه در ناکامی فرورفت، نشان می دهد تا زمانی که نظام سلامت سهم اعتباری خود از بودجه تولید ناخالص (GDP) را دریافت نکند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید و نه تنها روند بهبود نمی یابد بلکه هر روز ناکام تر از دیروز خواهد بود. نمونه این وضعیت را در کاهش هرساله بودجه سلامت می بینیم.
******
لاریجانی با چه کسانی مرزبندی میکند؟
روزنامه فرهیختگان نوشت:
روز گذشته علی لاریجانی در نشستی که برای بزرگداشت رسول جعفریان برگزار شده بود؛ در خلال صحبتهایش که از جنس فرهنگ و جامعه بود، ناگهان گریزی به سیاست زد و مسئله «وفاق» که از سوی دولت پیگیری میشود را مورد نقد قرار داد و گفت: «وفاق با این قیمت دلار و گرانی بیمعنی است.» او در ادامه کارآمدی دولت را هم زیرسؤال برد و گفت: «دولت باید کارآمد باشد به این معنی که دولت از هر صنف، افراد کارآمد را انتخاب کند.» اینکه علی لاریجانی ناگهان تیغ نقد خود را به سمت شعار اصلی دولت میبرد را از چند زاویه میتوان نگریست.
1. علی لاریجانی و مرزبندی با دولت: پیشتر گفته شد «شعار وفاق» که دولت پزشکیان آن را برای راهبری امور انتخاب کرده در خطر جوانمرگی است؛ چراکه این شعار نمیتواند به عنوان کلانایده دولت، قدرت پیشبرندگی داشته باشد. اولاً قوه مجریه به عنوان نهادی که از دل چالشها و منازعات سیاسی ذیل انتخابات سر برمیآورد، نمیتواند در روز تصدی امور و فردای چالشهای انتخاباتی، مسئله وفاق را به عنوان راهی برای حلوفصل اختلافات گذشته پیش ببرد و در درون حامیان خود که با گروههای رقیب رقابت کردهاند با مشکلاتی مواجه خواهد شد و اساساً نهادهای رقابتپذیر نمیتوانند ظرفیتی برای وفاق ایجاد کنند. وفاق در نهایت میتوانست به عنوان یک شعار که نگاه رئیسجمهور به سیاست داخلی را توضیح میدهد، مفاهیمی را نمایندگی کند اما به عنوان یک «گفتمان» خیر. حالا که چند ماهی از استقرار دولت گذشته نتایج این فقر گفتمانی هم خود را در گروه حامیان دولت - در قالب مخالفت با برخی انتصابها - نشان داده و هم برخی چهرههای سیاسی با سخنان خود وفاق پزشکیان را نقد میکنند. علی لاریجانی یکی از همین چهرههاست که سعی دارد در روزهایی که موقعیت اجتماعی دولت با داغ شدن دلار هشتادوچند هزارتومانی و خاموشیهای ناشی از ناترازی انرژی رو به افول است، جایگاه خود را ارتقا دهد و در موقعیت منتقد دولت تثبیت کند.
2. علی لاریجانی و مرزبندی با محمدباقر قالیباف: همزمان با روی کار آمدن دولت چهاردهم، محمدباقر قالیباف رقیب انتخاباتی پزشکیان این بار تلاش کرد در قامت رئیس مجلس، حداکثرِ همکاری با رئیسجمهور منتخب را به نمایش بگذارد. این موضوع در ماجرای رأی اعتماد کامل به کابینه پیشنهادی دولت خود را نشان میداد؛ اما رفتهرفته رئیس مجلس نیز تلاش کرد در موضوعاتی مرزبندی خود با دولت را علنی کند. اما اینکه چقدر توانسته مرزبندی کند، محل سؤال است. حالا دولت پزشکیان با طیفی از منتقدان روبهروست که یکدستی ندارند. برخی تلاش میکنند در هرموضوعی هرچند بیربط با دولت فعلی، خود را در افکار عمومی در جایگاه منتقد پزشکیان بنشانند و برخی نیز همچون رئیس مجلس وضع نامعلومی دارند، علی لاریجانی حالا با اظهارات روز گذشته خود تلاش کرد در طیف دوم منتقدان، با محمدباقر قالیباف نیز مرزبندی واضحی کند و نمادی از منتقد غیر رادیکال باشد. لاریجانی در ادامه بازسازی چهره خود، تلاش دارد تا بذری را که در دمشق و سفرهایش در جریان تحولات منطقه ساخته شده بود، حالا در میدان سیاست داخلی درو کند.
3. علی لاریجانی و مرزبندی با محمدجواد ظریف: محمدجواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان قصد دارد تا در نشستی که با عنوان «برنامه گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» برگزار میشود، مسیر تئوریسازی شعار وفاق را هموار سازد. همانطور که از سوی برخی صاحبنظران گفته شده بود شعار وفاق با یک اغتشاش معنایی همراه بوده و است و ظرفیت موجسازی برای محیط اجتماعی ندارد. شاید به همین دلیل بود که محمدجواد ظریف در معاونت راهبردی دولت تلاش دارد با گردهمآوری اندیشمندان و جامعهشناسان سروشکلی گفتمانی به این شعار ببخشد. سخنان روز گذشته لاریجانی درست یک روز پیش از برگزاری این نشست و حمله به شعار وفاق میتواند نوعی مرزبندی ظریف با محمدجواد ظریف هم باشد.
4. علی لاریجانی و مرزبندی با خودش: شاید هنگامی که علی لاریجانی شرایط مجلس دوازدهم و دولت چهاردهم را نگاه میکند خودش را در آینه روزگار سیاست میبیند. روزگاری که او خواسته یا ناخواسته به شراکت سیاسی با دولت روحانی پیوند خورد و بخشی از جامعه علی لاریجانی با حسن روحانی را همسرنوشت پنداشت و تفسیر کرد. شاید او حالا بیشتر به این گزاره توجه میکند که مزیتهای مرزبندی سیاسی بیشتر از شراکت سیاسی با رقباست. از این منظر مرزگذاری دیروز او با دولت، به نوعی مرزبندی با خود لاریجانی هم است.
******
محسن هاشمی دولت روحانی را افراطی میداند؟!
روزنامه کیهان نوشت:
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا ضمن تعریف و تمجید از مرحوم هاشمی و دولت سازندگی به ریشهیابی مشکلات کشور پرداخته و در اظهارنظری جالب توجه گفته است: «از سال 1384 که احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری ایران پیروز شد، افراط جای اعتدال را گرفت... من همه مشکلات را از چشم افراطیون میبینم ما 20 سال است که به سمت افراط رفتیم.»
آقای هاشمی هیچ اشارهای به این موضوع نمیکند که مردم چه خاطرهای از عملکرد دولت سازندگی به ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی داشتند که سال 1384 حاضر نشدند به ایشان برای ریاستجمهوری رأی دهند و نامزد مقابل ایشان یعنی محمود احمدینژاد را که شخصیتی به مراتب کمتر شناخته شده بود برای ریاستجمهوری انتخاب کردند؟! او همچنین توضیح نمیدهد منظورشان از 20 سال افراط پس از سال 1384 دقیقا چه دولتهایی است چون ظاهرا ایشان 8 سال دولت حسن روحانی و عملکرد خسارتبارش را نیز به حساب افراطیون مدنظرش گذاشته است. البته اینکه هیچ جریان سیاسی در کشور مسئولت دولتهای یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی را برعهده نمیگیرد، پدیده تازهای نیست و در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 1403 نیز تمامی نامزدها در مرزبندی با آن دولت و عملکردش از یکدیگر سبقت میگرفتند و اصطلاحاً «بر سر نخواستنش دعوا بود!»
اما نکته قابلتوجه دیگر آن است که محسن هاشمی پیشتر در جریان یک برنامه تلویزیونی اعترافی دقیق کرده و گفته بود: «چهل سال است که از انقلاب میگذرد. اگر نگاه کنیم به دورههای هشتساله که روسایجمهور مختلف بودند؛ عمدتاً روسایجمهور از یک جناح مشخص اعتدال و اصلاحات بودند. چه در زمان مقام معظم رهبری که رئیسجمهور بودند و نخستوزیر آقای موسوی بود، بعد آقای هاشمی رئیسجمهور بودند، بعد آقای خاتمی رئیسجمهور بودند. یک دوره است که آقای احمدینژاد از جناح مخالف فرض میشوند. دوره بعد هم باز آقای روحانی بودند. یعنی از چهل سال، ما 32 سالش را توانستیم مسلط بر کشور کار را پیش ببریم.»
با این حساب معلوم نیست که آقای هاشمی اولاً «بیست سال» را از کجا آورده و ثانیاً چرا عملکرد بیش از 32 ساله همقطاران خود در اداره کشور را نادیده گرفته و فقط به کمتر از یازده سال اداره کشور توسط جناح رقیب خود میپردازد؟! واژهسازی آقای هاشمی با «افراطیون» نیز یک واژهسازی جعلی و بیمحتواست که نوعی استفاده از ادبیات سیاسی دشمن محسوب میشود.
******
واکنش سخنگوی قوه قضاییه به شایعهسازی درباره استعفای رئیسجمهور
اصغر جهانگیر سخنگوی قوه قضاییه در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، در پاسخ به این سوال که آیا پروژهای که اخیرا با نام استعفای رئیسجمهور و یا عزل او کلید خورده مصداق تشویش اذهان عمومی و خالی کردن دل مردم نیست و آیا در این خصوص برای شخص یا اشخاصی پرونده تشکیل شده است، گفت: «همانطور که ریاست محترم قوه دستور دادهاند و دادستان کل کشور هم در این خصوص بخشنامهای را صادر کردهاند همه دادستانهای ما در سراسر کشور موظف شدهاند که فضای رسانهای و مجازی را کنترل کنند.»
وی ادامه داد: «اگر کسانی با نشر اکاذیب اقدام به تشویش اذهان عمومی و یا اقدام به سیاهنمایی و خالی کردن دل مردم کنند، تفاوتی ندارد که چه موضوعی باشد حتما موضوع تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت و استثناءپذیر نخواهد بود.»
******
پشت پرده فیلم درگیری در فرودگاه مهرآباد چیست؟
سایت مشرقنیوز نوشت:
اخیرا رسانه های معاند با انتشار ویدئویی از فریاد های یک خانم در فرودگاه مهرآباد مدعی شدهاند که تذکر حجاب باعث عصبانیت او و درگیری در فرودگاه شده است. با بررسی دوربینهای مداربسته و همچنین اطلاعاتی که یک منبع آگاه در اختیار مشرق قرار داده است میتوان گفت ادعای رسانههای معاند در این خصوص کذب محض بوده است.
ماجرا از این قرار است که خانمی که از مشکلات روحی رنج میبرده است بدون دلیلی شروع به فریاد در فرودگاه میکند و به سمت مردم حملهور میشود و به افراد متعددی حاضر در فرودگاه توهین میکند.
با بازداشت ایشان و حضور خانواده و ارائه اسناد پزشکی مشخص میشود فرد خاطی دچار مشکلات روانی شدید بودهاند؛ افرادی که این خانم به آنها حمله کرده بود از شکایت منصرف شدند و وی ساعتی بعد آزاد شد.
موضوع مهم اینکه فرد روحانی که یکی از افرادیست که این خانم به او توهین و حمله کرده است هیچ تذکر حجابی به وی نداده است و هیچ مواجههای نیز با این خانم رخ نداده است و بدون دلیل به او حمله و از این صحنه نیز فیلمبرداری شده است. در نهایت این روحانی با دیدن وضعیت روحی زن و داروها و گواهی پزشکی که حکایت از وضعیت روحی و روانی غیرعادیاش داشت از شکایت صرف نظر کرد.
******
دفاع روزنامه اصلاحطلب از ضرورت اجتماعی حجاب
روزنامه اعتماد نوشت:
قبل از هر سخنی باید به این پرسش پاسخ داد که آیا پوشش یا اصطلاحا حجاب در مورد بانوان یک مقوله شخصی است یا اجتماعی؟ کلید بحث و گفتوگو درباره حجاب، پاسخ به این پرسش اساسی است. پاسخ، هم آری است و هم خیر. آری است چون انتخاب لباس (از طرح و رنگ و...) به خود شخص و سلیقه و ذوق او مربوط میشود. پس هر انسانی - چه مرد و چه زن - باید آزاد باشد تا همانگونه که مثلا نوع غذای خود را انتخاب میکند، نوع لباسش را نیز انتخاب کند و هیچ شخص حقیقی و حقوقی حق ندارد نوع خاصی از پوشش را به او تحمیل کند. اما از یک جنبه دیگر پاسخ به پرسش فوق خیر است؛ زیرا لباس - خصوصا لباس بانوان - یک پدیده دو وجهی است یعنی علاوه بر حریم خصوصی، در حریم عمومی نیز تعریف میشود. پس محل نزاع و چالش میان موافقان و مخالفان حجاب، حریم خصوصی نیست تا گفته شود فردی که با حجاب مشکل دارد باید برای با حجاب شدن قانع شود وگرنه اگر در حریم عمومی مجبور به رعایت حجاب شود، در حریم شخصی و در برابر نامحرم محدودیتی برای خود قائل نخواهد شد. بله، برای اینکه این فرد در حریم خصوصی نیز حجاب را رعایت کند، باید از طریق ابزارهای فرهنگی با فلسفه حجاب آشنا شود و از روی آگاهی و اختیار طرز فکر خود را نسبت به نوع پوشش خویش تغییر بدهد.
اما همه سخن در این است که در بحث حجاب که این روزها مطرح است، ادعای موافقان حجاب این نیست که در وضع قانون و نظارت نهادهای ذیربط، بانوان بیحجاب یا بدحجاب، باحجاب خواهند شد و طرز فکرشان درباره حجاب تغییر خواهد کرد؛ بلکه ادعا این است که بیحجابی بانوان در فضای عمومی جامعه خواسته یا ناخواسته عوارض و پیامدهای سویی دارد و حاکمیت نمیتواند در برابر این ناهنجاری بیتفاوت باشد، چرا که در تعارض میان حق فردی و حق عمومی باید حق عمومی مقدم داشته شود. اما اینکه چرا بیحجابی آسیبهای اجتماعی متعددی از جمله سست شدن پیوندهای عاطفی میان زوجین، تخریب نهاد خانواده، افزایش آمار طلاق و... را در پی خواهد داشت، به غریزه حرص و آز و فزونطلبی انسان برمیگردد که نمیخواهد در برابر خود سد و مانعی ببیند و لذا طغیان و سرکشی او حد و مرزی ندارد.
مقصود چیست؟ مقصود این است همان طور که در حوزه سیاست و اقتصاد، قوانین و مقررات محدودکنندهای وجود دارد که به روابط و مناسبات این دو حوزه اجتماعی انضباط میبخشد و از سرکشی غریزه قدرتطلبی در حوزه سیاست و حس زیادهخواهی در حوزه اقتصاد جلوگیری میکند، در عرصه اخلاق جنسی نیز وجود مقررات محدودکننده که مانع هرج و مرج و بیبند و باری و فساد اخلاقی شود، امری منطقی و معقول به نظر میرسد. به عبارت دیگر همچنان که در سیاست و اقتصاد، مصلحت عمومی آزادی فردی را محدود میکند، در حوزه اخلاق جنسی نیز این حق اجتماع است که آزادی پوشش را به منزله یک حق فردی محدود سازد.
تمرکز در این نوشتار بر تقدم حق اجتماع بر حق فرد بود. اما اینکه پوشش مناسب و درخور، حافظ کرامت و شخصیت زن است و ارزش و اعتبار او را نزد خود وی و دیگران بالا میبرد، واقعیتی است که به فلسفه حجاب مربوط میشود و شرح و بسط آن مجال دیگری میطلبد. در پایان جای این پرسش باقی است که چرا دشمنان این ملت در آن سوی مرزها سنگ به اصطلاح آزادی زنان ایرانی را به سینه میزنند و در حالی که با تحریمهای ظالمانه درصددند تا به خیال خام خود مردم ایران را به زانو درآورند، برای قشر بانوان دایه دلسوزتر از مادر شدهاند؟ آیا این همه جار و جنجال و هیاهو از سر خیرخواهی و دلسوزی است یا اهداف دیگری در میان است؟!