جنگ روسیه و اوکراین ارزش دلار را به افول میکشاند / قیمت مواد غذایی در جهان افزایش خواهد یافت
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - مهران شفاعتی؛ شروع جنگ روسیه و اوکراین مسئله مهم این روزهای جهان است. حنگی که فقط به این 2 کشور آسیب نخواهد زد بلکه ممکن است تمام جهان را درگیر خود کند. این درحالی است که اوکراین و روسیه حجم قابل توجهی از غلات دنیا را تامین میکنند. بسیاری از کارشناان معتقدند اگر این جنگ به مدت طولانی طول بکشد، ممکن است کشورها را با کمبود گندم و بسیاری از محصولات دیگر...
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - مهران شفاعتی؛ شروع جنگ روسیه و اوکراین مسئله مهم این روزهای جهان است. حنگی که فقط به این 2 کشور آسیب نخواهد زد بلکه ممکن است تمام جهان را درگیر خود کند. این درحالی است که اوکراین و روسیه حجم قابل توجهی از غلات دنیا را تامین میکنند. بسیاری از کارشناان معتقدند اگر این جنگ به مدت طولانی طول بکشد، ممکن است کشورها را با کمبود گندم و بسیاری از محصولات دیگر مواجه سازد. این درحالی است که بعد از شروع جنگ روسیه و اوکراین، قیمت جهانی گندم تنها در یک روز 75 دلار افزایش یافت که بیشترین میزان 14 سال گذشته به حساب میآید. درواقع ترس و نگرانی جهانیان از شکل گیری کمبود گندم که روسیه و اوکراین نیز 2 تولیدکننده بزرگ این محصول در جهان هستند، باعث بالا رفتن قیمت جهانی آن شده است. در این میان، ایران نیز یکی از واردکنندگان گندم و غلات از روسیه و اوکراین است. جالب است بدانید طی سالهای اخیر، بارها جشن خودکفایی در تولید این محصول استراتژیک را گرفته بودیم که با وقوع این جنگ، غیرواقعی بودن این جشنها بیشتر نمایان میشود و حالا ممکن است امنیت غذایی کشور هم تحت تاثیر این جنگ قرار بگیرد. در همین راستا عبدالمجید شیخی، کارشناس مسائل اقتصادی با موضوع بررسی جنگ روسیه و اوکراین بر اقتصاد ایران و جهان با ما به گفتگو پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود. جنگ روسیه و اوکراین چه تاثیری بر اقتصاد بین الملل و همچنین اقتصاد ایران خواهد گذاشت؟ ممکن است این جنگ ظرف 2 مدت تمام شود و یا اینکه تدام پیدا کند. راهبرد غرب در 2 دهه گذشته، ایجاد جنگهای نیابتی بود. همزمان بعد از فروپاشی شوروی، شاهد هستیم که در کشور روسیه، رئیس جمهوری سرکار آمد که مخالف از دست دادن قدرت و موضع سیاسی و اقتصادی کشورش بود. در همین راستا، چین با نرخهای رشد بالاتر از 8 درصد، 10 درصد و گاهی هم بیشتر، روزبه روز در مقابل آمریکا ایستاد و همچنان هم درحال افزایش قدت اقتصادی خود است. آمریکاییها و اروپاییها اوکراین را گول زدند و سپر بلای خود کردند که 2 نتیجه را محتمل میدانستند، یا روسیه حمله میکند یا نمیکند. اگر حمله نکرد که عملا میتواند باعث گسترش ناتو شود و اقتدار روسیه را تضعیف خواهند کرد. اگر هم روسیه حمله کند، هم آثار زیان اوری برای اقتصاد، سیاست روسیه باشد و هم اوکراین هم در این مسئله ضربه بخورد، آنها چیزی را از دست نمیدهند. این جنگ در کوتاه مدت اسیب انچنانی به اقتصاد روسیه نخواهد زد، ولی اگر جنگ فرسایشی شود، احتمالا اقتصاد روسیه و جهان ضربه سنگینی خواهد خورد. اولین جرقهای که روشن شده، افزایش قیمت انرژی است و عرضه انرژی در بازار دچار نوسان خواهد شد و اعتماد مشتریان به ثبات عرضه به هم خواهد خورد، مگر اینکه عربستان، قطر و کشورهای حوزه خلیج فارس که گاو شیرده آمریکا هستند، این مسئله را جبران کنند، ولی آن اعتماد لازم نسبت به بازار به دست نخواهد آمد، زیرا قدرت مقاومت در منطقه خلیج فارس، با قیامی که در یمن، بحرین و جنبش مردمی در عراق و سوریه، غربیها نسبت به امنیت منطقه خلیج فارس نمیتوانند مطمئن باشند که انرژی به صورت مستمر به دستشان خواهد رسیدف لذا قیمت نفت از 100 دلار بالاتر رفت و در آینده به دلیلی اینکه انتقال گاز هزینه بر است، آلمانیها هم خط دوم نورد استریم را هم راه انداختند و حتی حاضر هم نشدند سوئیفت را هم از روسیه ببندند. این مسئله نشان میدهد که آنها به تامین گازشان نیاز مبرمی به روسیه دارند و به همین دلیلی هم احتمال میدهند که اروپاییها جرئت مداخله بیشتر هم در کمک به اوکراین نداشته باشند. اگر گازشان قطع شود، دچار بحران سوخت خواهند شد. با توجه به اینکه حدود 10 درصد غلات دنیا در روسیه و اوکراین تولید میشود، میتواند تاثیراتی را بر اقتصاد غذایی داشته باشد و قیمت مواد غذایی به خصوص گندم افزایش پیدا خواهد کرد و این مسئله خودش را در بازار نشان داده است. این اثرات، خودش را در اقتصاد امنیت غذایی و انرژی به صورت کاهش عرضه که باعث افزایش قیمتها میشود و این اتفاق از همین الان هم پیش بینی میشود و ثانیا به دلیل افزایش قیمتها و نا اطمینانی در بازار، قیمتها را بالا میبرد، چراکه هزینههای بالاسری بر اروپاییها و روسیه تحمیل میشود، عملا قیمت تمام شده عرضه مواد غذایی به بازار جهانی را هم میتواند تحت تاثیر قرار دهد. سومین اثر این است که ارزش دلار و یورو از این به بعد روبه افول خواهد رفت و این مسئله باعث کاهش قدرت خرید کشورهای واردکننده طرف قرارداد منطقه یورو و دلار خواهد شد و اینها عملا تقاضای خودشان را نسبت به کالای غیر ضروری کاهش میدهند و لذا این هم تاثیر غیرمستقیمی روی اقتصاد جهانی دارد. اثر دیگر، اثر روانی است که به لحاظ اقتصاد کشورهای واردکننده، تولیدکننده و صادرکننده خواهد گذاشت. این جنگ میتواند انگیزه افزایش ذخایر غلات را بیشتر کند که باعث افزایش قیمت مواد غذایی خواهد شد.
ما وارد کننده محصولات کشاورزی از جمله گندم از روسیه و اوکراین هستیم و با فرض فرسایشی بودن این جنگ، ممکن است این 2 کشور محدودیتهایی در صادرات خوشان داشته باشند و امنیت غذایی کشور ما به خطر بیفتد. راهکار شما برای حفظ امنیت غذایی در این شرایط چیست؟ رابرد بلند مدت کشور ما این است که الگوی کشت را پیاده کنیم. باید الگوی آب را پیش از الگوی کشت پیاده کنیم. باید یک نظام تولید، توزیع، مهار و ذخیره سازی و شبکه سازی کنیم برای استفاده از اب؛ بنابراین یک الگویاب نیاز داریم برای کشور که متاسفانه تا الان مورد توجه قرار نگرفته است. بعد از آن باید روی الگوی کشت فکر کنیم. راهبرد ما پیاده سازی الگوی کشت است. دولت جدید پیشنهادی را مطرح کرده است تحت عنوان کشت قراردادی. به نظر من سریعترین راه برای تضمین امنیت غذایی کشور، فعال کردن پدافند غیرعامل در مقابله با بحران دسترسی به مواد غذایی در صورتی که این بحران بین روسیه و غرب تداوم پیدا کند، این است ک ما بیاییم در راستای برقراری و استقرار الگوی کشت، کشاورزان، غلات و گندم و محصولات ضروری را بکارند. شنیدم که وزیر نیرو فرمودند که از این به بعد اگر کسی که ان کشت مورد نظر دولت را نکارد، ممکن است تامین آبش میسر نشود و این مسئله میتواند در این سیاست کمک کند؛ بنابراین باید از این ابزار کشت قراردادی استفاده کنیم و سیاست گذاری کنیم تا آن نیازهای ضروری مان را به گندم، جو، ذرت و غلات دیگر تغییر دهیم. در کنار این مسئله باید قیمتها را به روز و لب مرز کنیم. در حال حاضر قیمت تمام شده ورود گندم به کشور حدود 12 هزار تومان بیشتر است، ولی ما آخرین قیمتی که برای خرید تضمینی از کشاورز دادیم، حدود 9 هزار تومان است. عملا باید قیمتهای تضمینی را مرتبا به روز کنیم. از وزارت جهاد کشاورزی باید درخواست کنیم یک تجدید نظر مجددی روی محاسبه قیمت تمام شده همه محصولات ضروری داشته باشند تا قیمت تضمینی به روز و متضمن 20 درصدسود برای کشاورز باشد. مسئله خرید تضمینی را باید جدیتر بگیریم و روی خرید براساس معیار کیفیت تاکید کنیم. باید به بخش خصوصی که گندم را ذخیره میکند، هزینه خدمات ذخیره سازی را پرداخت کنیم تا تشویق شوند، بکارند و ذخیره سازی کنند، یا کارخانههای آرد و سیلوهای خصوصی بخرند و ذخیره سازی کنند، چرا که با نگه داری 2 ماه گندم، درصد پروتئین آن افزایش مییابد، بنابراین ارزش غذایی گندم برای کشور بالا میرود. عملا باید معیارهای کیفی را هم در قیمتهای تضمینی لحاظ کنیم، یعنی گندمی که مثلا 2 ماه نگهداری شده و 20 درصد ارزش افزوده پیدا میکند و قیمتش متناسب با آن افزایش ارزش افزوده کیفیتش باشد. این فرصت خوبی است که ماه مقداری تغییر جهت بدهیم واردات را کاهش دهیم، چراکه در دولت گذشته باندی حاکم بودند که طرفدار محصولات تراریخته و دستکاری ژنتیکی شده، بودند که این محصولات برای سلامتی مردم ضرر دارد و میتواند باعث ناباروری و حتی تومورهای مختلف شوند. بسیاری از این محصولات مثل برنج، سویا و ذرتهای تراریخته و روغنهای خوراکی وارداتی وارد سبد غذایی مردم شده است و باید خودمان کشت سالم و ارگانیک داشته باشیم. با شروع جنگ روسیه و اوکراین، فرصت خوبی برای ما ایجاد شده است تا اهداف تولید غذای سالم را در راستای پیاده سازی الگوی کشت و تقویت تولید داخلی مواد غذایی دنبال کنیم. ما جشنهای مختلفی در مورد خودکفایی تولید گندم برگزار کردیم. اما وقتی بحرانی همچون جنگ روسیه و اوکراین پیش میآید، ممکن است دچار کمبود گندم شویم و در واقع همچنان در تولید گندم خودکفا نشده ایم. چه کاری باید انجام دهیم تا یک بار برای همیشه در تولید گندم خودکفا شویم؟ استعداد تولید در بخش کشاورزی ما بالاست. بخش کشاورزی ما غذای 85 میلیون نفر را تامین میکند. همین الان بخش کشاورزی ما قادر است پاسخگوی جمعیت 300 میلیون نفری کشور باشد، ولی ما از نهادهای بخش کشاورزی به درستی بهره وری نمیکنیم. بهره وری آب ما 40 درصد پایینتر است و میتوانیم این مسئله را تا حدود 90 درصد افزایش دهیم. ما میتوانیم با پیاده سازی تجهیزات آبیاری تحت فشار، بارانی، کوزه ای، نواری و قطره ای، تولیدمان را تا 4 برابر افزایش دهیم. متاسفانه دولت یازدهم و دوازدهم که به بخش کشاورزی و کل اقتصاد خیانت کردند. دلیل عده این است که در حال حاضر کشورهای صادرکننده خالص گندم، وقتی دچار خشکسالی میشوند مثلا در سال 2008 میلادی در نیمکره جنوبی زمین خشکسالی به وجود آمد، استرالیا یک کشور صادرکننده غلات است و ما از استرالیا گندم زیادی وارد میکردیم، ئر آن زمان استرالیا مجبور شد برای تامین سفارشهای خودش، 50 هزار تن گندم وارد کند. یعنی آن هم به دلیل نوسانات آب و هوایی، دچار نوسان تولید شد. حدود 20 سال است که شاهد خشکسالی در کشورمان هستیم و در بین این سال ها، 2 سالش حدودا ترسالی بوده است. الیته بارانها هم به دلیل فقدان شبکه توزیع آب و فقدان پیاده سازی آب، عمده آبها هدر رفتند و باعث سیل و خسارت شدند. ما میتوانیم تجدید نظری کنیم در الگوی آب و از تولید کشاورزی در مقابل نوسانات آب و هوایی محافظت کنیم. باید با افزایش بهره وری آب و توسعه زمینهای مجهز به تجهیزات آبیاری تحت فشار، بارانی، قطرهای و نواری، فناوری را هم سر مزرعه منتقل کنیم و ناظرین مزرعه که به مزرعه منتقل شوند تا به کشاورزان آموزش دهند، چراکه عمده کشاورزان ما کشت سنتی دارند و و سواد کشاورزی شان سنتی است و باید نیروی جوان را به بخش کشاورزی تزریق کنیم. همین کار را اسپانیا در دهه گذشته انجام داد و سعی کرد متوسط سنی صاحبان زمین را پایین بیاورد. در حال حاضر 90 درصد روغن خوراکی مان را از خارج وارد میکنیم. به جای سرمایه گذاری در زمینهای زراعی که کلزا، سویا بکاریم، در عوض اینها را اختصاص دهیم به کشت جو و گندم که ضرورت اولیه ما است. از مراتع طبیعی هم باید استفاده کنیم و در آنجا زیتون بکاریم. در کشت زیتون، با یک آبیاری مختصر، میتوانیم دیمی هم بکنیم و از آن روغن زیتون بگیریم که بهترین روغن برای سبد مصرفی ما از نظر قرآن کریم نیز است. یک امر غلطی که رایج شده این است که ما هم روغن خام خوراکی وارد میکنیم و خم اقدام به واردات کنجاله میکنیم. با وضعی که کارخانههای روغن کشی ما با ظرفیت زیر 30 درصدی کار میکنند، واردکنندگان ما ارزش افزوده روغن کشی را به خارجیها میدهند، یعنی روغن آماده را وارد میکنند. این همت را نداشتند که دانههای روغنی را بیاورند که ارزش افزوده روغن کشی و تهیه کنجاله را به نیروهای سرمایه گذار و کارگر بدهند. مافیای واردات بر اقتصاد مسلط است و دولت گذشته هم متاسفانه توجهی به اقتصاد به خصوص امینت غذایی نداشت.