دستهگلهای شما یکی دو تا نیست جناب ظریف!

محمدجواد ظریف گفت: وقتی دنبال نفوذ میگردیم، بیخودی نگاه نکنیم به کسانی که قیافهشان با ما فرق میکند، نگاه کنیم ببینیم چه کسی دارد حرف اسرائیل را میزند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: وزیر خارجه دولت روحانی و معاون راهبردی دولت پزشکیان که با الزام قانون کنارهگیری کرد، در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد:
«- در تهاجم اخیر نشان داده شد که توان نظامی جمهوری اسلامی، توان قابلتوجهی است که میتواند تصور شکستناپذیری رژیم صهیونیستی یا رخنهناپذیری دیوار آهنین و گنبد آهنین را زیر سؤال ببرد، ولی از آنطرف و مهمتر از آن، نشان داده شد که این مردم هستند که با انواع بازیهایی که اسرائیلیها و دوستانشان کردند، از میدان به در نشدند.
- ما دولتیها گُلی به سر این مردم نزدیم و خیلی خدمتی به آنها نکردیم، خیلی بهتر از اینها میشد خدمت کرد. اگر ما موشکی داریم بهخاطر این است که مردم ساختهاند. ما از خارج چیزی نگرفتهایم.
- چرا الان کسی نمیتواند توان هستهای ما را از بین ببرد؟ چرا اگر فردو، نطنز و جاهای دیگر را بزنند، توان هستهای ایران باقی میماند؟ چون این توان وارداتی نیست، این توان جوشش درونی است.
- وقتی دنبال نفوذ میگردیم، بیخودی نگاه نکنیم به کسانی که قیافهشان با ما فرق میکند، نگاه کنیم ببینیم چه کسی دارد حرف اسرائیل را میزند.
- ما باید بفهمیم نفوذ از کجا میآید. بفهمیم کاترین شکدم چطوری آمد در کشور ما!؟ چرا اینها را فراموش میکنیم؟ ببینیم و بفهمیم چه چیزی باعث شده جای فرماندهان ما را به اسرائیلیها لو میدهند و آنها دقیق میزنند و حتی با دو سه تا تحرک بعدی، باز هم میآیند و میزنند، بدانیم این نفوذ از کجا آمده؟
- ما حتماً اشتباه زیاد کردهایم، حتماً چیزهایی که بهدست آوردیم را ممکن بود با هزینه کمتر هم بشود بهدست بیاوریم. ممکن بود ما سیاستی را دنبال کنیم که امروز سردار سلیمانی عزیز زنده باشد. ممکن بود سیاستی را دنبال کنیم که امروز باقری عزیز زنده باشد و شهید حسن نصرالله زنده باشد، اما شهید شدند. چرا بیخودی سر این دعوا میکنیم؟
- دیپلماتهای ما هم توانمندند چون اینها هم از همین مردم آمدهاند. همانجور که نیروهای مسلح ما که زائیده این مردم هستند، توانمند و قدرتمند هستند، همانطور دیپلماتهای ما هم زائیده این مملکت هستند.
- من نشنیدهام که دیپلماتی بیاید و به شما استدلال کند که ما باید قدرت نظامیمان را کنار بگذاریم اگر بخواهیم دیپلماسی کار کنیم. اینها باید با هم جلو برود که به نظر من خواهد رفت.»
درباره این اظهارات گفتنی است:
1) برخلاف فضاسازی موهوم آقای ظریف و دوستانشان در دوگانه نشان دادن اسرائیل و آمریکا آشکار شد که این دو در شرارت و جنایت، هماهنگ و همدست هستند و این در حالی بود که مدعیان اختلاف مذکور تا همین اواخر به زعم خود داشتن میان نتانیاهو و ترامپ اختلاف میانداختند و این زمانی بود که آن دو در حال نهائی کردن نقشه شبیخون نظامی در پوشش مذاکره بودند.
2) ملت و نیروهای مسلح ایران در حالی به اذعان آقای ظریف، اسرائیل و دوستان آن را از میدان به در کردند که کسانی در گذشته نهچندان دور ادعا کردند آمریکا با یک بمب میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند. این طیف در چند ماهه منتهی به جنگ تحمیلی نیز یکسره در حال اظهار ضعف و عجز بودند و بنابراین دشمن را گستاخ کردند.
3) موشکهای نقطهزن و ادبکننده متجاوزان با خون دل و زیر بمباران شماتت جماعت اعتماد کرده و منفعل نسبت به آمریکا و اروپا ساخته شدند؛ درست در زمانی که طیف متوهم خوشخیال نسبت به غرب، روزگار فردا را «روزگار گفتمان و نه موشک» میخواند، بودجه نظامی را ضد توسعه مینامید، و خواستار برجام2 برای واگذاری منابع اقتدار دفاعی و موشکی بود. حالا اما ظریف پز همان موشکها را میدهد! همین حالا صهیونیستهای متوهم خواستار توقف برنامه موشکی ایران هستند که موضوع برجام دو بود!
4) او ضمناً همان کسی است که بارها با ادبیات شیطنتآمیز، به دوگانه دشمنپسند میدان - دیپلماسی (مذاکره) دامن زد و مدعی شد، میدان نظامی برای دیپلماسی کشور هزینهساز بوده است! او حتی به ترور شخصیت شهید سلیمانی پرداخته و مدعی شده بود: «بین 23 تیر 94 که برجام نهائی شد تا 26 دی 94 که برجام به مرحله اجرا درآمد، پشتسر هم اتفاقاتی افتاد که به توافق ضربه زد؛ سفر سلیمانی به روسیه، گرفتن دو قایق جنگی آمریکایی، نوشتن مرگ بر اسرائیل روی موشک و... سفر آقای سلیمانی به روسیه، به اراده مسکو شکل گرفت، نه به اراده ما. ادعا میکنیم که آقای سلیمانی، پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را گرفته بود.». برخلاف این ادعای دروغ، این شهید سلیمانی بود که در مسکو، پوتین را قانع کرد و پس از آن سفر، سوریه در سرکوب داعش مشارکت کرد.
5) در موضوع نفوذ و جاسوسی، آقای ظریف کافی است فقط اسامی نفوذیها و جاسوسانی مثل هومن مجد و تریتا پارسی، محمدعلی شعبانی، عبدالرسول دری اصفهانی، جیسون رضائیان، کایلی مور گیلبرت، نازنین زاغری رتکلیف، سیامک نمازی، باقر نمازی، کاوه مدنی، نزار زاکا، مراد طاهباز، هما هودفر، عماد شرقی و... را مرور کند و اینکه هر کدام آنها در کدام موقعیت در حال جمعآوری اسرار سری و یا خطدهی و مشورت مسموم به برخی مدیران بودند و مثلاً چه نقشی در نگارش افتضاح برجام داشتند؟!
6) فقط به عنوان یک نمونه، آن مشورتهای مسموم در نگارش پرمنفذ و خسارتبار برجام، موجب شد که غرب پس از گرفتن امتیازات بزرگ از ایران، این توافق را تبدیل به یک لاشه بکند، اما در عین حال در شکم این جنازه، مکانیسم ماشه را تعبیه نماید که حالا از سوی تروئیکای اروپایی ناقض برجام به عنوان ابزار تهدید استفاده میشود! عجیبتر اینکه ظریف تا مدتها وجود چنین مکانیم ماشهای را انکار میکرد! حالا هم که آن افتضاح حقوقی سر باز کرده، او و رفقایش با پیش کشیدن بحثهای انحرافی میخواهند به زعم خود، اذهان عمومی را منحرف کنند.
7) ظریف میگوید: «ما حتماً اشتباه زیاد کردهایم، حتماً چیزهایی که بهدست آوردیم را ممکن بود با هزینه کمتر هم بشود بهدست بیاوریم. ممکن بود ما سیاستی را دنبال کنیم که امروز سردار سلیمانی عزیز زنده باشد. ممکن بود سیاستی را دنبال کنیم که امروز باقری عزیز زنده باشد و شهید حسن نصرالله زنده باشد، اما شهید شدند». او بهتر از هر کس میداند که اظهار ضعف و عجز و انفعال از سوی برخی مدیران و کجکارکردی آنها در رها کردن مسئولیتها و معطل مذاکرات نشستن و ادعای پرهیز از تله تهدید و تنش به هر قیمت، نقش اول و تعیینکننده را در جرأت اقدامات تروریستی دشمن داشته و اگر به نسخه وی و دوستانش عمل شده بود، اکنون بلای غزه و عراق و لیبی بر سر ملت ایران آمده بود. اما این اقتدار نظامی و انسجام ملت ایران و انزجار از آمریکا و اسرائیل بود که دشمن را عقب راند.
