دو دولتی؛ راه حل فلسطین یا انحلال فلسطین
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - مبینا حسینیفرد؛ به تصویر زیر نگاه کنید. شاید بارها آن را دیده و ساده از کنارش گذشتیم. تصویری که سندی بر 74 سال اشغالگری میهمانانی است که اکنون نه تنها مدعیاند ما صاحب خانهایم بلکه اهل خانه را یا راندهاند یا به قتل رساندهاند. تصویر مربوط است به کشتی حامل پناهجویان یهودی در بندر حیفا است. این عکس در سال 1947 به ثبت رسیده است. روی پارچه پناهجویان یهودی...
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - مبینا حسینیفرد؛ به تصویر زیر نگاه کنید. شاید بارها آن را دیده و ساده از کنارش گذشتیم. تصویری که سندی بر 74 سال اشغالگری میهمانانی است که اکنون نه تنها مدعیاند ما صاحب خانهایم بلکه اهل خانه را یا راندهاند یا به قتل رساندهاند.
تصویر مربوط است به کشتی حامل پناهجویان یهودی در بندر حیفا است. این عکس در سال 1947 به ثبت رسیده است. روی پارچه پناهجویان یهودی نوشته شده است: «آلمان خانه و آشیانه ما را نابود کرد، لطفا شما امید ما را نابود نکنید»
این تصویرِ به جامانده، تنها سند حقانیت سرزمین کهنسال فلسطین نیست. جلوههای وجود حکومت را میتوان در موزهای در سرزمینهای اشغالی نیز یافت. آنجا که پاسپورت زن انگلیسی وجود دولت فلسطین را گواهی میدهد. نکته جالب اینجاست که تاریخ این پاسپورت مربوط به 1947 است درست یک سال پیش از تاسیس رژیم اشغالگر صهیونیستی.
خلق ایده دو دولت برای یک ملت
از میان راه حلهای طرح شده برای فلسطین ایده «دو دولتی» همچنان نُقل مجلس حامیان مستقیم و غیر مستقیم اسرائیل است. مبنای پیمان اسلو که انور سادات، سومین رییس جمهور مصر، با کمپ دیوید (پیمان صلح میان مصر و اسرائیل) زمینهساز تحقق آن شد و بعدها نیز یاسر عرفات، رییس سازمان آزادیبخش فلسطین را برندهی جایزه صلح نوبل کرد، همین ایده دو دولتی بود.
شاید در ابتدا اینطور به نظر برسد که ایده دو دولتی با پیمان اسلو گره خورده است. اما برای یافتن ریشه باید عقبتر رفته و جایی در سال 1937 بایستیم؛ در زمان قیمومت انگلستان بر فلسطین. درست در همان نقطهای که «شورای سلطنتی» برای فلسطین تشکیل و برای نخستین بار ایدهی دو دولتی متولد شد. ایدهای که موجودیت خود را مدیون اعلامیهی بالفور 1917 است، یادداشتی که نخست وزیر (انگلستان) به یکی از سران ایدئولوژی صهیونیسم (روتشیلد) نوشت؛ بدون در نظر گرفتن دولت و ملت فلسطین. در واقع باز هم انگلستان به داد فرزند نامشروع خویش رسید.
این ایدهی انگلیسی رشد کرد و قوام یافت تا در سال 1993 مبنای پیمانی قرار بگیرد که یک طرف آن فلسطینی است. پس از پیمان اسلو دولت اسرائیل به رسمیت شناخته شد. اتفاقی که تا آن زمان با مقاومت کشورها مواجه شده بود، ابتدا توسط یک مصری در پیمان کمپ دیوید و سپس توسط یک فلسطینی در پیمان اسلو رسمیت یافت.
ایده صهیونیسم دو دولتی را نمیپذیرد
«فلسطین سرزمین عجیبی است میتوانی از سردی زمستانهایش به مصر و از گرمای تابستانهایش به کوهستانهای سرد لبنان پناه ببری.» این سخن «شماریا لوین» یکی از بزرگترین طرفداران صهیونیسم و مبلغ پرتوان این اندیشه است. مردی که سخنانش تاثیر بسیاری بر اندیشه گلدا مایر، نخستین زن نخست وزیر اسرائیلی گذاشت.
این عبارت را میتوان یادآور ایده اصلی صهیونیسم یعنی تحقق آرمان از نیل تا فرات دانست. براساس تورات، حدود سرزمین موعود بخشیده شده به بنیاسرائیل چیزی در حدود اسراییل فعلی به علاوه لبنان، کرانه باختری، نوار غزه، قسمت اعظم سوریه، اردن و مصر تا نیل را شامل میشود.
ایدهای که با عنوان ارض موعود بارها توسط سران حزب لیکود (حزب راست میانهی اسرائیل) که اکنون نیز قدرت را در دست دارد مطرح شده است. اگر تمام اتفاقات تاریخی پیش از اشغال فلسطین را نادیده بگیریم این پرسش اصلی وجود خواهد داشت که آیا صاحبان چنین اعتقادی میتوانند ایده دو دولتی را بپذیرند؟
میگویند دو دولتی، بخوانید اسرائیل
سخن گفتن از ایدهی «دو دولت» توسط مقامات ارشد آمریکایی از رییس جمهور گرفته تا وزیر خارجه به عنوان تنها راه حل مسئله فلسطین مطرح میشود. چندی پیش بایدن، رییس جمهور آمریکا در اظهارات خود درباره فلسطین مجددا به این ایده اشاره کرد و گفت: «راه حل دو کشوری تنها راه تضمین امنیت بلند مدت برای حل مسئله فلسطین است.» این سخنان درحالی مطرح میشود که اسرائیل در حال پیشروی بیشتر برای تحقق آرمان «نیل تا فرات» است. از همان ابتدا یعنی از سال 1948 حقوق مردم فلسطین به عنوان ساکنان همیشگی کشور فلسطین تحت الشعاع قرار گرفت. فقط در همان سالهای ابتدایی حضور اشغالگران، نزدیک به نیمی از جمعیت فلسطین آواره و صدها شهر و روستای فلسطینی تخریب شد تا دیگر امکان بازگشتی وجود نداشته باشد.
به گزارش سازمان آمار فلسطین، نزدیک به 85 درصد سرزمین تاریخی فلسطین تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار دارد و فقط بخش محدودی از کرانه باختری و غزه در اختیار فلسطینیهاست؛ آن هم در حالی که در سال 1948 فقط 6.5 درصد سرزمین فلسطین در دست یهودیها بوده است.
بعد از تشکیل دولت اسرائیل، قانون تبدیل به ابزاری برای نادیده گرفتن حقوق مردم فلسطین شد. از جمله «قانون بازگشت مصوب 1950» که به یهودیان اجازه مهاجرت به اسرائیل و گرفتن تابعیت اسرائیلی میداد. یا قانون «اموال غائبین» که در راستای موجه کردن اشغالگری اسرائیلی به تصویب رسید. به نوشته روزنامه هاآرتص، براساس این قانون دولت رژیم صهیونیستی اجازه دارد اموال «غائبین» یعنی مالکان فلسطینی که در مناطقی که تحت کنترل کامل اسرائیل نیستند، سکونت دارند، تصرف کند.
اخراج فلسطینیان از محل سکونتشان و تعداد بالای اسرای فلسطینی حتی صدای سازمان عفو بین الملل را درآورد و موجب شد تا این نهاد در 20 آوریل 2022 بار دیگر، اسرائیل را یک حکومت آپارتاید معرفی کند. منظور از آپارتاید حکومتی است که علیه یک جمعیت به خاطر ویژگیهای قومی - مذهبی اعمال محدودیت میکند.
در کنار همهی این موارد مسئلهی آب نیز از نخستین دلایل جنگ میان اعراب و اسرائیل بوده است. بر اساس گزارشهای جهانی، اسرائیل 90 درصد منابع آبی کرانه باختری را مصرف میکند. همچنین سیاستهایی از این رژیم برای تسلط بر منابع آبی رود اردن دنبال میشود. به گزارش سازمان ملل، سرانه بهره برداری صهیونیستها از منابع آبی، هفت برابر فلسطینیهاست.
در چنین وضعیتی سخن گفتن از «دو دولت» به معنای حذف فلسطینیان و حاکمیت مطلق اسرائیل است. اقدامات رژیم صهیونیستی مانند کوچ اجباری فلسطینیان، غصب اموال و تخریب ساختمانها، گسترش شهرک سازیها در دوران نخست وزیری نتانیاهو نیز موید این ادعاست. در کنار این اقدامات عملی اسناد متعددی از جمله مکاتبات «بن گوریون» اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی وجود دارد که نشان میدهد سران صهیونیستها به چیزی کمتر از تصرف «همه سرزمین فلسطین» قانع نیستند.
تنها راه حل؛ احیای حق تعیین سرنوشت
از ابتدای قیمومت انگلستان بر سرزمین فلسطینیان تا تشکیل دولت اسرائیل و حتی در پیمانهای به اصطلاح صلح «کمپ دیوید 1 و 2»، «اسلو 1 و 2» آنچه نادیده گرفته شد یک مفهوم مهم حقوق بشری و بین المللی است؛ یعنی حق تعیین سرنوشت. مفهوم مذبوحی که احیای آن سالهاست در کلام رهبران انقلاب اسلامی ایران شنیده میشود.
اخیرا نیز مقام معظم رهبری با تاکید مجدد بر این موضع فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران قائل به همهپرسی در فلسطین و نظر مردم است.» راه حلی که دارای بیشترین انطباق با موازین حقوق بشری و بین المللی است، سالهاست توسط مدعیان حقوق بشر نادیده گرفته میشود. بیان این رویکرد در کنار رویکرد امتحان پسداده و مردود «دو دولت» نشاندهندهی این است که تنها راه حل، احیای حق تعیین سرنوشت برای مردم مظلوم فلسطین است. حقی پایمال شده که برای به دست آوردن آن راهی جز به پا کردن یک طوفان وجود نداشت. حال باید دید جنگی که برای استقرار صلح برپاشده، میتواند پایانی بر استمرار سالها ظلم باشد؟