شنبه 15 دی 1403

دو کلمه با آقای خاتمی!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
دو کلمه با آقای خاتمی!

کنگره حزب اتحاد ملت ایران پنج‌شنبه گذشته در تهران برگزار شد. آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور دولت اصلاحات سخنران افتتاحیه آن بود. مطالب خوبی را ایشان در این اجلاس مطرح کردند. می‌خواهم روی دو جمله ایشان اشاره و نقدی مطرح نمایم. ایشان فرمودند: - ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که آن را نساخته‌ایم. - با خودمان گفت‌وگو و با دنیا تعامل کنیم. 1- آیا ما واقعا در دنیایی زندگی می‌کنیم که آن را نساخته‌ایم؟ امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی مؤسس یک نظام الهی است. سازه اصلی این نظام بر این استوار است که می‌خواهد توحید را در جوامع اسلامی ترویج کند، احکام اسلامی و عدالت را حداقل در محدوده جغرافیایی پیاده کند. دهه 40 که امام (ره) حرکت الهی خود را شروع کرد، به او گفتند در دنیا دو بازی بیشتر مطرح نیست یا باید در زمین سوسیالیزم شرق بازی کنی یا در زمین سرمایه‌داری و امپریالیسم غرب، بازی سومی در کار نیست. امام فرمود: سیاست بازی نیست. ما برای عدالت، آزادی و استقرار یک نظام الهی مبارزه می‌کنیم و ان‌شاءالله آن را مستقل از دو قدرت جهانی برپا می‌کنیم. او موفق شد نظام طاغوت را در ایران با پایداری ملت سرنگون کند. دنیایی را برای ایرانیان بسازد که خودشان معمار آن هستند. سازه حکمرانی جدید در ایران که معمار اصلی آن امام (ره) و سپس امام خامنه‌ای هستند امروز به عنوان یک قدرت بزرگ در منطقه و جهان مطرح است. قدرت‌های بزرگی مثل روسیه و چین در ایجاد رابطه راهبردی با جمهوری اسلامی مسابقه گذاشتند. سیاست‌های تجاوزکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی زیر ضربات خرد کننده جبهه مقاومت به رهبری ایران اسلامی است. آقای خاتمی باید بپذیرد ما ایرانیان در دنیایی زندگی می‌کنیم که خود آن را ساخته‌ایم و به آن افتخار می‌کنیم. انکار چنین دنیایی، انکار تاریخ پرافتخار 46 ساله پس از انقلاب اسلامی در ایران است. 2- آقای خاتمی فرمودند: با خودمان گفت‌وگو کنیم با دنیا تعامل داشته باشیم این حرف درستی است. 15 سال پیش ملت ایران به پای صندوق رأی آمدند و با رأی بی‌نظیری که متضمن تولید قدرت ملی بود به یک نامزد رأی دادند. نامزدی که توفیق آرا اکثریت ملت را پیدا نکرد قبل از شمارش آرا خود را پیروز انتخابات اعلام کرد. با آن‌که تفاوت رأی بیش از 13 میلیون بود، تهمت تقلب به برگزارکنندگان انتخابات زدند در حالی که می‌دانستند این تفاوت رأی اصلا نمی‌تواند محصول یک تقلب باشد! چرا آقای خاتمی با گفت‌وگو حاضر نشدند این شبهه را حل کنند؟ چرا به جای گفت‌وگو فرمان شورش خیابانی صادر کردند؟! 8 ماه کشور را به آشوب کشاندند و حاضر نشدند از طریق یک گفت‌وگو و یک فرآیند قانونی مسئله حل شود؟! آیا همین نسخه گفت‌وگو همان موقع نمی‌شد صادر شود؟ برفرض که اختلاف بین دو نامزد بود. چرا شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند؟! چرا شعار انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است در اجتماعات اعتراضی دادند؟! چرا شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران دادند؟! خواهند گفت؛ این‌ها شعارهای ما نبود شعار منافقین و سلطنت‌طلب‌ها بود. پاسخ این است شما چرا آن‌را محکوم نکردید و به‌عنوان مدافع نظام ولایت فقیه وارد ماجرا نشدید؟! منافقین و سلطنت‌طلب‌ها در اعتراضات خیابانی شما چه می‌کردند؟! آقای خاتمی می‌گوید با دنیا تعامل کنیم. شما با دنیا (بخوانید آمریکا) تعامل کردید و گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح کردید پاسخ آن‌ها این بود که ایران محور شرارت است. گفت‌وگویی در کار نیست «جنگ تمدن‌ها» مطرح است! آقای روحانی هم بر این ممشا رفت با آمریکایی‌ها تعامل کرد، حتی به توافق رسید و برجام را با همه کاستی‌ها و تباهی‌ها امضا کرد. اما آمریکایی‌ها به همان هم قناعت نکردند. برجام را پاره کردند و دولت روحانی یک سویه همه تعهدات را انجام داد و تحریم‌ها را با چند برابر گذشته تحویل گرفت! همان تحریم‌هایی که رهبران جنبش سبز در فتنه 88 رسما از اتحادیه اروپا و کنگره آمریکا خواستند با شدت بیشتری علیه ملت ایران اعمال کند. فقط به خاطر اینکه مردم به نامزد مورد علاقه آن‌ها رأی ندادند! شما گفت‌وگو در داخل را تعطیل کردید رفتید دنبال تعامل با دشمن با آنکه هیچ دستاوردی نداشت. این فهم از «گفت‌وگو» و «تعامل» در دنیایی که امت و امامت ساخته، چه جایگاهی دارد؟ فتنه 88 سرمایه اجتماعی انقلاب را در آتش آشوب‌های 8 ماهه سوزاند تا نظام نتواند با تکیه به آن مشارکت بالا با دوستان و دشمنان انقلاب تعامل کند. گذشته‌ها گذشته است. باید به آینده فکر کرد. باید دید سهم رجال سیاسی و مذهبی و احزاب در تولید «قدرت ملی» چیست؟ آیا حاضرند سهم و نقش خود را در این وادی ادا کنند؟