سه‌شنبه 2 بهمن 1403

روسیه امروز، روسیه دیروز / یک ادعا درباره فعالیت تندروها علیه پزشکیان / انتقال پایتخت در اختیار دولت نیست

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
روسیه امروز، روسیه دیروز / یک ادعا درباره فعالیت تندروها علیه پزشکیان / انتقال پایتخت در اختیار دولت نیست

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

جبهه مشترک اصول‌گرا - اصلاح‌طلب علیه افراطیون

روزنامه ایران نوشت:

شواهد نشان می‌دهند بازآرایی تازه‌ای از موقعیت احزاب و گروه‌های سیاسی در حال وقوع است. در یک جمله این بازآرایی از این قرار است: عقلای اصولگرا به مرکز تقسیم کار سیاسی برای ایران بازگشته‌اند. مطابق این بازآرایی سیاسی تازه در ایران، دیگر موقعیت احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب یا اصولگرا مانند گذشته نیست. در قیاس با 30 سال پیش در آغاز دوران اصلاحات، دیگر نمی‌توان اصولگرایی یا اصلاح‌طلبی را همان‌طور تعریف کرد که آن زمان تعریف می‌شد. این بازآرایی حتی از تغییرات دولت اعتدال هم آشکارتر و صریح‌تر است. تغییر بزرگ دوره اعتدال، این بود که احزاب اصلاح‌طلب و طیف‌های اصولگرایان میانه، حول روحانی برخاسته از جریان راست سنتی گرد آمدند. ائتلاف دوره اعتدال، تعریف شده، مشخص شده یا دارای مرز مشخص نبود. هرچه بود، حداقل نسبت به دوره اصلاحات یک گام به پیش بود. اما تغییراتی که امروز در سپهر سیاسی در حال وقوع است و می‌توان از آن با عنوان بازآرایی سیاسی تازه در کشور یاد کرد، از جنسی دیگر است. اگر در گذشته اصلاح‌طلبان در یک سمت سیاست و اصولگرایان در سمت دیگر سیاست ایران یک موقعیت فرضی داشتند، امروز آن موقعیت‌ها در حال تغییر است.

می‌توان از تعبیر معروف «کارل مارکس» هم استفاده کرد که گفت «هرآنچه سخت و استوار است، دود می‌شود و به هوا می‌رود.» در سیاست ایران چیزی دود نمی‌شود، بلکه یک جابه‌جایی بزرگ موقعیت‌ها در حال وقوع است. این بازآرایی هم به معنای تغییر نگرش و رویکرد احزاب و جریان‌های سیاسی است و هم به معنی تغییر موقعیت آنها در مجموعه سیاست ایران. چیز متفاوتی در جریان است؛ چیزی که نشانه‌هایش هست اما هنوز به صورت رسمی دیده نمی‌شود، در حال وقوع است اما هنوز رخ نداده است. جز «بازآرایی» تعبیر بهتری نمی‌توان برای آن پیدا کرد. این دگرگونی یا جابه‌جایی چیزی شبیه «وفاق ملی» هم هست، اما فقط وفاق ملی نیست. به این دلیل فقط وفاق ملی نیست که نشانه‌های این دگرگونی پیش از روی‌کار آمدن دولت پزشکیان بروز و ظهور یافت.

******

صف‌آرایی مقابل دیپلماسی

روزنامه شرق نوشت:

کافی است خبری از مذاکره در میان باشد و نامی از مسعود پزشکیان تا شاهد سیل حملات تندروها با حربه‌های گوناگون باشیم؛ از هزینه‌تراشی برای ایران با تأکید بر تلاش بر ترور ترامپ تا خط‌ونشان برای دولت که مذاکره هیچ نتیجه‌ای ندارد، بنابراین با گشوده‌شدن کوچک‌ترین روزنه‌ای از امید در پرتو مذاکرات احتمالی ایران با دنیا، کاسبان تحریم هرچه در توان دارند به میدان می‌آورند تا مانع ایجاد هر نوع راه‌حلی برای رفع تحریم‌ها شوند. در این میان، چه چیزی بهتر از تکیه بر توان اقلیت پرسروصدای تندرو که با شنیدن نام آمریکا یا حتی کلمه مذاکره، چشمان خود را می‌بندند و فقط فریاد می‌زنند. رادیکال‌هایی که عامدانه یا از سر ناآگاهی، در مقابل منافع ملی ایستاده‌اند و دلیل مخالفت‌هایشان هم ترس از موفقیت جناح رقیب است.

اینکه در مقابل مذاکرات احتمالی آتی شاهد صف‌آرایی موافقان و مخالفان باشیم، امری طبیعی بوده و نشانه تضارب آراست و پویایی جامعه، اما به‌جای اقناع و گفت‌وگو اگر شرایط به تضعیف دولت و تیم مذاکره‌کننده سوق پیدا کند، آثاری منفی در پی دارد. نباید فراموش کرد که یکی از مهم‌ترین دلایل ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا، رفع تحریم‌های اقتصادی است. تحریم‌ها تأثیراتی منفی زیادی بر اقتصاد ایران داشته‌اند و مذاکره مستقیم می‌تواند به کاهش یا رفع این تحریم‌ها کمک کند؛ به‌خصوص که به گفته عبدالعلی‌زاده، دستیار رئیس‌جمهور، می‌توان ظرف چند ماه به توافقی جامع با آمریکا و اروپا دست یافت. در پرتو چنین مذاکراتی، بهبود وضعیت اقتصادی ایران کلید خواهد خورد زیرا این مذاکرات می‌تواند به جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی و افزایش تجارت بین‌المللی منجر شود.

همچنین وجود توافق و مذاکرات می‌تواند به کاهش تنش‌ها و افزایش امنیت ملی، کاهش تهدیدات و افزایش ثبات منطقه‌ای منجر شود. در این میان، با آغاز مذاکرات با قدرت‌های جهانی، تصویری از تمایل ایران به همکاری و تعامل با جامعه بین‌المللی پررنگ خواهد شد که خود مانع اجماع برای تحریم و تحت فشار قرار‌دادن ایران خواهد بود. بنابراین درست است تاکنون تندروها توانسته‌اند مانع مهمی در مسیر رفع تحریم‌ها شوند، اما باید دید در دولت جدید ماجرا چگونه هدایت خواهد شد و در مذاکره با آمریکا، دو طرف تا چه میزان با احترام متقابل به راهبردی جامع دست یافته و مانع تأثیر منفی تندروهای داخلی خود خواهند شد.

******

روسیه امروز، روسیه دیروز

روزنامه جوان نوشت:

هیچ چیز مانند شیوه مواجهه جریان اصلاح‌طلبی با قضایای روسیه و پوتین نشان نمی‌دهد که این جریان در سیاست‌ورزی چقدر ناراست و فرصت‌طلبانه عمل می‌کند. اگر فقط در همین سال مجموعه رسانه‌های آنان را بازنگری کنیم، تا قبل از پزشکیان صد‌ها گزارش و یادداشت می‌یابیم که یا فحش و فضیحت به پوتین است یا اینکه روسیه را خائن و غیرقابل‌اعتماد دانسته‌اند. اما بعد از پزشکیان ناگهان داستان تغییر می‌کند و ماجرا می‌شود «سفر راهبردی پزشکیان به مسکو» و «مأموریت پزشکیان در کرملین» و «دستاورد سفر مسکو»! تقریباً تمامی رسانه‌های اصلاح‌طلبی با درصدی اختلاف همین ناراستی و فرصت‌طلبی را در کارنامه دارند. چه روزنامه سازندگی که کینه پوتین دارد، اما حالا با دیدار‌های پزشکیان و پوتین مهربان شده است و چه روزنامه اعتماد که یک ضد روس کهنه‌کار بوده است، اما حالا تیتر می‌زند: «امضای پیمان استراتژیک با روسیه نقطه عطفی در کارنامه پزشکیان است»! با آنکه خود پزشکیان در روسیه گفت «با روسیه پیمانی را امضا می‌کنیم که سال‌ها روی این طرح جامع راهبردی کار شده است.» حتی اگر او نگفته بود معلوم بود که این طرح جامع راهبردی را در همین دو، سه ماه دولت او نبسته‌اند. ولی حالا روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت امضای این پیمان را نقطه عطف کارنامه پزشکیان می‌داند!

واضح است که چه‌بسا در احساس نسبت به روسیه، دیگران از جمله ما نیز حس دوستی و خوش‌آیندبودن نداشته باشیم. ولی اینجا بحث سیاست است نه خوش‌آمد عمرو و زید. چون بحث سیاست‌ورزی است، نباید با تغییر یک دولت، تغییر محسوسی در باورمان ایجاد شود. اگر گفته شود تغییری ایجاد نشده و این حفظ ظاهر است، که خیلی بدتر. وقتی می‌گوییم روسیه، بحث داستایفسکی و برادران کارامازوف نیست که بگوییم چه عالی، همچنان‌که بحث عباس‌میرزا نیست که بگوییم چه تلخ و اسفبار. اتفاقاً در رسانه‌های اصلاح‌طلب همین نوع نگاه وجود دارد که برای ما چین و روسیه و امریکا در روابط بین‌الملل نباید تفاوت کند. هرچند این سخن قابل‌مناقشه است، اما وقتی خود چنین نظری دارید، چرا از آن روسیه تا این روسیه ناگهان صد گز رسن؟!

اصلاح‌طلبان در باقی امور نیز همین‌گونه عمل می‌کنند. از ابتدای دولت پزشکیان، به‌چشم‌برهم‌زدنی همه نقد‌ها به تورم و نرخ دلار و گرانی و بدبختی مردم فروکش کرد. دیگر کشور در حال سقوط نبود. دقیقاً مثل آن روسیه تا این روسیه، همه‌چیز به سرعت خوب و قابل‌تحمل شد. حتی افزایش 20 هزارتومانی نرخ دلار در چند هفته که در تاریخ بی‌سابقه بود، اهمیتی در حد یک اشاره نداشت. اما همچنان‌که نشانه‌های آن در روز‌های اخیر دیده می‌شود خواهید دید و این یک پیش‌بینی است که به‌زودی اصلاح‌طلبان از این نوع موضع‌گیری خارج می‌شوند و دوباره برای هدف‌گیری اصل نظام همه‌چیز را سیاه و درحال سقوط می‌بینند. هیچ‌چیز را در دولت گردن نمی‌گیرند و «نمی‌گذارند» و «نمی‌شود» شروع می‌شود.

مسئله روسیه و پوتین، اما حقیقتاً باورپذیر نبود. گمان ما این بود که موضع اصلاح‌طلبی مقابل روسیه یک موضع فکرشده و حساب‌شده و با سنجش منافع ملی است. اما حالا آن طرح راهبردی که دولت قبل چند سال روی آن کار کرده بود، می‌شود دستاورد استراتژیک دولت چهاردهم! با این روحیه و رویکرد چگونه می‌توان اصلاح‌طلبی را زنده نگه داشت؟ قبلاً از اینکه گفتیم اصلاح‌طلبی مرده است، و این چیزی که الان هست با آن چیزی که در دو دهه گذشته می‌دیدیم، مثل عسل و خربزه شده است، ناخشنود می‌شدند، اما حالا می‌بینیم که از یک «گفتمان» به یک «حساب» تبدیل شده‌اند. یک حساب مجازی که هر چیزی را می‌توان در آن ریخت. چندان مایل نیستیم که آرزو کنیم کاش همین تغییرحال را روزی نسبت به امریکا پیدا کنند، اما از روسیه غیرقابل‌اعتماد به روسیه پیمان راهبردی رسیدن، یعنی شما کاسب قدرت و سیاست شده‌اید و این یک خطر برای آن پیمان‌هایی است که از صفر تا صدش را خودتان می‌خواهید تنظیم کنید.

******

و اینک شهر شناوری

روزنامه خراسان نوشت:

برای اولین بار از یک شهر شناوری نیروی دریایی سپاه (ندسا) رونمایی شد. این شهر شناوری که 500 متر زیر کوه قرار دارد، مکانی امن برای اختفا و ذخیره سازی انواع تسلیحات موردنیاز نیروی دریایی سپاه برای رزم در دریاهای خلیج فارس و عمان است. در خصوص اهمیت این شهرها چند نکته باید ذکر شود:

1- این شهرها باعث عدم تمرکز شناورها در یک نقطه خاص و در نتیجه حفظ و جلوگیری از آسیب دیدن تجهیزات راهبردی نیروی دریایی سپاه در حمله غافلگیرانه می شوند، یا به عبارت دیگر مزایای اصل غافلگیری را از دشمن سلب می کنند. این مهم خود به خود موجب بازدارندگی و جلوگیری از حمله دشمن می شود زیرا طرف متخاصم مطمئن است که با حمله غافلگیرانه نمی تواند ادوات و تجهیزات ایران در دریا را نابود سازد و واکنش سپاه با این تجهیزات سهمگین خواهد بود.

2- مخفی بودن ابتکارات جدید و تسلیحات نوین ندسا از جمله مزایای دیگر این شهرهای شناوری است که تنها زمانی دشمن متوجه می شود که دیگر کار از کار گذشته باشد. نکته مهم اینجاست که بدانیم ایران 1400 کیلومتر ساحل در خلیج فارس دارد که از هر نقطه آن در صورت لزوم می تواند بهره‌برداری کند.

3- با توجه به رونمایی از شناور موشک انداز طارق با سرعت 180 کیلومتر بر ساعت و موشک های کروز حمل شونده توسط آن، سپاه این قابلیت را دارد که در اندک زمانی صدها و هزاران قایق تندروی خود را وارد آبهای خلیج فارس یا دریای عمان کند که روی هرکدام 2 موشک کروز نصب است و شلیک همزمان این موشک ها به معنای نابودی هر نیروی متخاصمی در این دریاها خواهد بود.

4- کرانه شمالی خلیج فارس (ایران) پر از کوه و رشته کوههایی است که در امتداد شاخاب پارسی کشیده شده اند و همین مزیت طبیعی به سپاه این امکان را داده تا حداکثر استفاده را از این عوارض نماید و با ایجاد تونل هایی در دل آنها و اتصالشان به دریا از طریق کانال، دارایی های استراتژیک خود را در این شهرها محفوظ نگاه دارد.

5- شناورهای موشک انداز تنها یکی از مولفه های قدرت نیروی دریایی سپاه است و باید به این عنصر مهم، توان پهپادی، موشک های کروز و بالستیک زمین پایه، شناورهای مین ریز و تسلیحات مشابه استقرار یافته در جزایر مهم خلیج فارس را نیز اضافه کرد.

در نهایت باید گفت ترکیب قدرت نیروی دریایی سپاه و ارتش (به خصوص پدافند و نیروی هوایی) آن باعث تسلط نیروهای مسلح ایران بر سطح، زیر سطح و آسمان خلیج فارس شده است و این قابلیت ها علاوه بر بازدارندگی، به جمهوری اسلامی این امکان را می دهد تا بر اساس منافع خود در خصوص مقابله با هر تهدیدی به شکل مناسب آن اقدام کند‌.

******

یک ادعا درباره فعالیت تندروها علیه دولت

روزنامه اعتماد نوشت:

اکنون که دولتی صادق و فعال و آگاه روی کار آمده است و کسی منکر اهداف و نیات نیکوی او نیست باز هم افراطیون بی‌اعتنا به انتخاب قانونی و دموکراتیک مردم روز به روز فعال‌تر می‌شوند تا از دو سو قوه مجریه را زمین بزنند و حتی فرصت نمی‌دهند تا مدتی بگذرد و اگر این دولت موفق نشد دست به کار شوند و جامعه را با التهاب و خصومت و کینه‌ورزی به افسانه رفاه برسانند.

از یک سو عده‌ای از مخالفان شکست خورده دولت در هر بزنگاهی رگ غیرت کلفت می‌کنند و فریاد وا اسلاما سر می‌دهند و از سوی دیگر قائلان به زیر و زبرکردن جامعه اعتنایی به فعالیت‌های دولت ندارند و حداقل برای مدتی به رای 17 میلیونی شهروندان احترام نمی‌گذارند. معلوم نیست هر دو گروه که در مناقشه‌سازی و تشنج‌آفرینی چون دو تیغه یک قیچی عمل می‌کنند بر اساس کدام معیار اسلامی و انسانی عملا درصدد دوقطبی کردن جامعه برآمده و چرا از کلمه وفاق وحشت نشان می‌دهند؟ متاسفانه هستند محترمانی که اوضاع را می‌فهمند و هزینه هم داده‌اند ولی کمکی به آرامش جامعه نمی‌کنند. هر دو گروه به روی خود نمی‌آ‌ورند که کوچک‌ترین تشنج‌ها در اجتماع تا چه حد مورد سوءاستفاده بیگانگان قرار خواهد گرفت و جز متلاطم کردن بیشتر اقتصاد رنجور کشور هیچ دستاوردی نخواهند داشت. جالب اینکه برخی آقایان و خانم‌ها بر سر مطالبات بحقی تنور تشنج را داغ می‌کنند که دولت پیگیر آنهاست و گزافه نیست که از همین جا متوجه شویم مطالبات مورد ادعا پوششی برای اهداف دیگر است و به خدا پناه می‌بریم که اینان درصدد بن‌بست‌آفرینی برای دولت باشند، چنانکه خوب می‌دانند که با کار خود خدمتی به مردم و مظلومان نمی‌کنند.

برای مثال می‌دانیم که آقای رییس‌جمهور با تمام توان در پی رفع فیلترینگ است، آیا اگر کسی همین موضوع را با تندترین مواضع علم و حتی اعلام تجمع کند کاری جز مسدودسازی فعالیت‌های دولت و تعویق یا امتداد رفع فیلترینگ کرده است؟ در شرایطی که هیچ کس منکر انواع خطرات از ناترازی‌ها گرفته تا تهدیدهای بیرونی نیست مسلما آرامش درونی جامعه چون پادزهری سلامت‌بخش عمل می‌کند و تشنج‌آفرینان سم مهلک در کشور می‌پراکنند. مطالبات بحق ما از حاکمیت با استحکام وصلابت برجای خود باقی است ولی هیچ دلسوزی برای درست کردن ابرویی به کور کردن چشمی همت نمی‌کند. در این میان احتیاج مبرم به میدانداری بزرگان محبوب و امتحان پس داده، دانا، میهن‌دوست و مردم‌مدارکاملا مشهود است. به هوش باشیم که افراطیون با انواع انگیزه‌های آشکار و نهان در پی مساله‌آفرینی و حاد کردن و بحران‌سازی در بدترین موقع ممکن هستند.

******

به‌نام وفاق، زن و شوهر قاتل را آزاد کنید!

سایت مشرق‌نیوز نوشت:

عمادالدین باقی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از چهره‌های نزدیک به مرحوم منتظری به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران و در پاسخ به این سؤال که "اگر شما بخواهید سه پیشنهاد عملی برای بهبود وفاق ملی در شرایط کنونی ایران ارائه دهید، چه اقداماتی را اولویت می‌دهید؟" گفته است:

«به نظر من، اگر قرار باشد واقعاً گامی عملی برای وفاق برداشته شود، اولین گام و نشانه آن این است که تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی مانند مصطفی تاج‌زاده، سعید مدنی، ضیاء نبوی، ابوالفضل قدیانی، محمد نجفی، عبدالرضا حائری، محمد نوری‌زاد، نخعی، حمید قره‌حسنلو و همسرش فرزانه قره‌حسنلو، خانم سپهری، بهاره هدایت و چند نفر دیگر آزاد شوند.»

از بین کسانی که باقی نام برده و خواستار آزادی آنان به نام وفاق شده، «حمید قره‌حسنلو و فرزانه قره‌حسنلو» همان زن و شوهری هستند که در ایام فتنه 1401 در قتل خیابانی بسیجی شهید روح‌ا... عجمیان دست داشتند و اکنون عمادالدین باقی خواستار آزادی این دو نفر شده است!

******

انتقال پایتخت در اختیار دولت نیست

«اسماعیل کوثری» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با ایلنا درباره انتقال پایتخت گفت: «هرچندوقت یک‌بار بعضی‌ها چیزهایی به ذهن‌شان می‌رسد و در جایگاهی قرار دارند که جملات، حرف‌ها و نظراتشان را رسانه‌ها ثبت یا ارائه می‌کنند. در نتیجه موضوعی که اصلاً روی آن فکر نشده و بررسی انجام نگرفته مطرح می‌شود و متأسفانه به موضوع روز بدل می‌گردد.»

وی تصریح کرد: «موضوع جابه‌جایی پایتخت از تهران هم در اصل در اختیار دولت‌ها نیست، زیرا دولت‌ها نهایتا و در حالت خوش‌بینانه هشت سال خدمت می‌کنند و اگر فرصت کنند به کارهای روزمره‌شان برسند هنر کرده‌اند. چه رسد به این‌که به کاری اساسی یعنی انتقال پایتخت فکر کنند، لذا این مسئله به نظر من بی‌اساس است.»

وی ادامه داد: «موقعیت جغرافیایی که از آن صحبت شد را رد کردند. حداقل 20 تا 30 سال است که صحبت از ساحل مکران است. چقدر پیشرفت کرده است؟ فقط به‌عنوان یک بندر چقدر برای آن هزینه کرده‌اند؟ اصلاً چیزی به آن صورت برای آن گذاشته‌اند؟ خیر. حرف زدن راحت است اما عمل کردن اهمیت دارد. آنجا اگر هم بخواهد باشد می‌تواند یک نقطه اقتصادی تجاری بسیار مهم برای صادرات و واردات نظام باشد.»

وی تأکید کرد: «هیچ صحبتی در این مورد انجام نشده است. فقط چند سال پیش یکی از نمایندگان پیگیری این موضوع را آغاز کرد. جلساتی هم گذاشته شد، اما به هیچ نتیجه‌ای نرسید. به قول معروف نه به دار است و نه به بار. نمی‌دانم بعضی از افراد از مطرح کردن این مباحث به دنبال چه هستند و چه می‌خواهند به دست بیاورند. متأسفانه مسئول هم هستند.»

******

جزئیاتی تازه از ترور قضات دیوان‌عالی کشور

روزنامه ایران نوشت:

ساعت 10:30 صبح 29 دی گزارش تیراندازی به حجت‌الاسلام والمسلمین علی رازینی و حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقیسه و یک مأمور حفاظت در شعبه 39 دیوان عالی کشور به تیم جنایی اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد تیراندازی در طبقه اول ساختمان رخ داده است. با حضور تیم جنایی در مقابل شعبه 39 آنها با اتاقی مواجه شدند که دو در ورودی داشت. یکی از در‌ها مستقیم به شعبه راه پیدا می‌کرد و دومین در به اتاق مدیر دفتر و از آنجا به شعبه 39 ختم می‌شود. با حضور در شعبه آنها با پیکرهای خونین حجت‌الاسلام والمسلمین علی رازینی و حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقیسه و محافظ جوان که از ناحیه کتف زخمی شده بود، مواجه شدند.

در ادامه بررسی‌ها و بازبینی دوربین‌ها مشخص شد عامل قتل‌ها آبدارچی 31 ساله مجتمع بوده است که از در اصلی وارد شعبه 39 شده و پس از شلیک 6 گلوله با کلت کمری که 13 ثانیه بیشتر طول نکشیده از در دیگر شعبه که به اتاق مدیر شعبه ختم می‌شد بیرون رفته و خود را از آنجا به راهرو رسانده است. وی پس از آن طبق بازبینی‌های دوربین مداربسته و اظهارات شهود خود را به طبقه سوم رسانده و به قفسه سینه‌اش شلیک و خودکشی کرده است.

در ادامه و با توجه به مدارک و شواهد چنین به نظر می‌رسد که مرد جوان از چند روز قبل این نقشه را در سر داشته است. همچنین تحقیقات نشان می‌داد که مرد آبدارچی حدود 10 سال قبل به صورت نیروی خدماتی مشغول به کار شده. او مجرد و دارای سه خواهر بوده و با پدر و مادرش زندگی می‌کرده است. این در حالی است که تحقیقات همچنان برای کشف جزئیات این پرونده ادامه دارد.

******

آیا دولت شهید رئیسی به دنبال تصویب FATF بود؟

خبرگزاری فارس نوشت:

روز گذشته حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، مدعی شد که دولت سیزدهم موافق تصویب لوایح مرتبط با FATF است. او در این مصاحبه اظهار داشت: «در زمان دولت شهید رئیسی، زمزمه‌هایی مبنی بر درخواست تصویب این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام شنیده می‌شد. برخی از اعضای دولت سیزدهم که پیش از ورود به دولت از مخالفان این لوایح بودند، پس از دستیابی به مناصب دولتی، به اهمیت موضوع و عوارض ناشی از باقی‌ماندن ایران در لیست سیاه FATF پی بردند.»

اما محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام روز گذشته طی گفت‌گویی با اشاره به پیگیری تصویب لوایح اف ای تی اف در دولت روحانی اظهار داشت: «وقتی این موضوع مجدد به مجمع آمد، دولت آقای رئیسی تشکیل شد. پس دوباره باید منتظر دولت می‌بودیم تا بیاید و از لایحه خود دفاع کند. با این حال، دولت (سیزدهم) اصراری برای بررسی نداشت.» 18 مهرماه 1402، سید احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، در واکنش به ادعاهای مطرح‌شده پیرامون پذیرش الحاق ایران به FATF، تصریح کرد که سیاست جمهوری اسلامی در این خصوص بدون تغییر باقی مانده است.

وی خاطرنشان کرد: «جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با پول‌شویی در چارچوب قوانین داخلی خود عمل کرده و حتی فراتر از برخی استانداردهای بین‌المللی اقدامات لازم را انجام داده است.