شعبده بازی «عباس عبدی» با قرارداد «ویلتموس» / فقط 30 درصد مشکلات تقصیر دولت است
برخی در ابتدای انقلاب با «بالارفتن از دیوار» و تسخیر لانه جاسوسی، خود را سوپرانقلابی نمایش دادند. در سالهای بعد به بزک آمریکا و «کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی» مشغول شدند و خود را اصلاح طلب نامیدند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**شعبده بازی «عباس عبدی» با قرارداد «ویلتموس»
«عباس عبدی» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «شکر فوتبال و نیشکر هفت تپه» نوشت: «مواجهه با فساد آن جایی ضعیف میشود که باندهای سیاسی حامی افراد فاسد شوند ولی مگر فوتبال وابسته به سیاست است؟. واقعیت این است که پس از انقلاب تصور این بود که فعالیتهای اجتماعی و وجوه جامعه کمکم رنگ ارزشهای اسلامی و اخلاقی خواهد گرفت، غافل از اینکه موضوع برعکس خواهد بود و این برخی از سیاستمداران و انقلابیون بودند که به رنگهای دیگر درآمدند و انقلاب و ارزشها را پیش پای اقتصاد، سیاست، ورزش و... قربانی کردند. در حقیقت فوتبال به دلایلی؛ نقش سیاسی تعیینکنندهای پیدا کرده و از این طریق نیز مصونیت به دست آورده است».
عبدی در ادامه نوشت: «انقلاب که شد، ورزش به کلی به حاشیه رفت، از در بیرونش کردند ولی کمکم از پنجره وارد میدان شد و برای اولین بار نیز در انتخابات مجلس چهارم (1371) آشکارا و علنی به حمایت لیست اصولگرایان امروزی و راست آن روز درآمدند! ورزشیها خیلی خوب متوجه شدند که از طریق سیاست میتوانند برای خود چتر حمایتی تهیه کنند. در حالی که آنان ذاتا سیاسی نیستند و معنی هم ندارد که سیاسی باشند. این روند به شکل مبتذلی در ایران درآمده است».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آیا تاکنون فکر کردهاید که چرا دو تیم استقلال و پرسپولیس حتی به قیمت بالا واگذار نمیشوند ولی نیشکر هفتتپه و شرکت هپکو و... با شرایط بسیار ساده واگذار میشوند؟... پشت صحنه، انواع و اقسام مبادلات صورت میگیرد و بسیاری از آنها فاسد است... جامعهای که به راحتی چنین پولی را برای مربی خارجی و کار نکرده، بدهد ولی کارگران هفتتپه آن برای گرفتن حقوق اعتصاب کرده و اشک بریزند، چگونه میتوان توصیف کرد؟».
اصلاح طلبان علاقه خاصی به شعبده بازی دارند. فدراسیون فوتبال دولت روحانی (همان دولتی که «محمدرضا خاتمی» گفت «ما تضمین این دولت هستیم» و همان دولتی که «محمد خاتمی» تکرار کرد که مردم به آن رأی بدهند) در اقدامی تأمل برانگیز قراردادی محرمانه! با ویلتموس - مربی بلژیکی - امضا کرد!
نکته قابل توجه اینجاست که «سلطانی فر» وزیر ورزش دولت اصلاح طلبان، نقش ویژه ای در این قرارداد دارد. در روزهای گذشته فدراسیون فوتبال در پرونده شکایت ویلتموس به پرداخت 6 میلیون و 200 هزار یورو معادل 167 میلیاردتومان محکوم شد. ویلتموس پیش از این نیز 53 میلیاردتومان دریافت کرده بود. این در حالی است که این مربی خارجی تنها حدود دو ماه در ایران حضور داشت!
قرارداد ویلتموس مانند قراردادهای دیگر دولت تدبیر و امید، محرمانه بوده است. «مازیار ناظمی» سرپرست سابق اداره کل روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان - آذرماه 98- در صفحه توییتر خود با هشتگ «خاطرات خدمت!» نوشت: «برای ثبت در تاریخ، در قرارداد ویلموتس بندی قرار دادهایم که در صورت فسخ از هر طرف تنها سه ماه جریمه پرداخت شود...».
نکته قابل تأمل اینجاست که ماجرای خصوصی سازی مسئله دار کارخانه «نیشکر هفت تپه» نیز در دولت روحانی (دولت اصلاح طلبان) انجام شده است. اما عبدی هیچ اشاره ای به این مسئله نمی کند.
شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه سال 94 و در زمان ریاست «پوریحسینی» (رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در آذربایجان شرقی) بر سازمان خصوصیسازی به بخش خصوصی واگذار شد؛ این شرکت به 2 جوان 28 و 31 ساله (امید اسدبیگی و مهرداد رستمی) واگذار شد که هیچگونه تخصصی در امر کشاورزی و صنعت نیشکر نداشتند!
این شرکت زمینه اشتغال 8 هزار نفر به صورت دائم و 4 هزار کارگر فصلی را فراهم کرده بود و اقتصاد شهرستانهای شوش، دزفول، اندیمشک، شوشتر و روستاهای اطراف به آن وابسته بوده است.
دولت اصلاح طلبان این کارخانه بزرگ و بسیار مهم را که ارزش آن حدود 1700میلیارد تومان بوده است با قیمت 291 میلیاردتومان واگذار کرد. نحوه پرداخت نیز اینگونه بوده است که ابتدا 6 میلیارد تومان بصورت نقد پرداخت شد و قرار شد که بقیه مبلغ (285 میلیارد تومان) بصورت اقساطی و هشت ساله با یک سال تنفس از دو نفر که هیچ تخصصی در زمینه صنعت نیشکر و کشاورزی نداشتند، دریافت شود!
در ماههای اخیر دادگاه رسیدگی به اتهامات «امید اسدبیگی» مدیرعامل هفت تپه برگزار شده است. اسدبیگی تنها در یک قلم رشوه ای 700 سکه ای به مدیر سابق بانک مرکزی در دولت روحانی داده است. در روزهای گذشته، قاضی «مسعودی مقام» خطاب به اسدبیگی گفت: «تا شما را احضار می کنیم، حقوق کارگران را دو ماه عقب می اندازید!».
پس تا اینجای کار هم قرارداد ویلتموس و هم واگذاری کارخانه نیشکر هفت تپه در دولت اصلاح طلبان انجام شده است. اما آقای عباس عبدی در کمال بی انصافی و بی اخلاقی، ماجرای ویلتموس و نیشکر هفت تپه را به پای انقلاب و جریان های انقلابی می نویسد و با کنایه می گوید «پس از انقلاب تصور این بود که فعالیتهای اجتماعی و وجوه جامعه کمکم رنگ ارزشهای اسلامی و اخلاقی خواهد گرفت، غافل از اینکه موضوع برعکس خواهد بود»!
آقای عبدی! «صادرات گاز مجانی به ترکیه در زمان وزارت ژنرال! زنگنه»، «خسارت 18 میلیارد دلاری بابت دلار 4200 تومانی (دلار جهانگیری)»، «خسارت 43 میلیارد دلاری قرارداد کرسنت»، خسارت 150 هزارمیلیارد تومانی حذف کارت سوخت، خسارت توتال، خسارت برجام، خسارت اقتصادی فتنه 88 و... همگی دستپخت دوستان اصلاح طلب شماست.
برخی در ابتدای انقلاب با «بالارفتن از دیوار» و تسخیر لانه جاسوسی، خود را سوپرانقلابی نمایش دادند. در سالهای بعد در پاریس با افسر مطبوعاتی سفارت آمریکا در زمان اشغال لانه جاسوسی دیدار کردند و ژست اصلاح طلبی گرفتند و در ادامه به بزک آمریکا و «کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی» مشغول شدند. «رنگ عوض کردن» هم مهارتی دارد که هرکسی توانایی آن را ندارد.
** فقط 30 درصد مشکلات تقصیر دولت است
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «لزوم پاسخگویی مسئولان به مردم» به قلم «هدایت ا... آقایی» از دستگیرشدگان فتنه 88 نوشت: «در این شرایط آنچه باید مدنظر قرار گیرد این است که گروههای سیاسی و کسانی که اختیار و مسئولیت دارند اما نسبت به مردم پاسخگو نیستند به سمت مردم بچرخند و نسبت به عملکرد خود پاسخگویی پیشه کنند. از سوی دیگر، دولت آقای روحانی با تمام ضعفهایی که در ابعاد مدیریتی و... داشت هفتاد درصد ناتوانی این دولت از بیرون بوده و به عبارتی این ناتوانیها به دولت تحمیل شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اکنون مشکل مردم این است که نمیدانند باید از چه کسی مطالبه کنند».
کارشناسان و صاحبنظران تاکید دارند که دولت روحانی برای انجام امور اختیارات و امکانات گسترده ای دارد؛ مسئله اینجاست که دولت برای بهره مندی از این امکانات و اختیارات گسترده، اهتمام و اراده ای ندارد.
«سعید لیلاز» عضو حزب کارگزاران چندی پیش گفته بود اختیاراتی که رئیس جمهور دارد، اگر به چوب خشک داده بودند، تا الان یک کاری انجام داده بود.
«مصطفی کواکبیان» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم نیز چندی پیش گفته بود: «آقای روحانی از شما پذیرفته نیست که بگویید چندان اختیاری ندارم، چرا که شما رئیس شورای عالی امنیت ملی هستید و ریاست دهها شورای جور واجور را هم در اختیار دارید و این مسئله نشان دهنده اختیارات گسترده شما است».
همچنین «مصطفی هاشمی طبا» فعال سیاسی اصلاح طلب پیش از این گفته بود: «آقای روحانی حتی از اختیارات خودش هم استفاده نمیکند... رئیسجمهور بهتر است از اختیارات خود استفاده کند و مشکلات را کاهش دهد، بعد به سراغ اختیارات بیشتر برود».
روحانی در سال 92 گفته بود: «واللهالعلی العظیم (قسم جلاله) اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است، راهحل نداشت کاندیدا نمیشدم. بدانید برادران و خواهران عزیز، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعا برای این قفلها کلید وجود دارد»!
برخی دولتمردان و اصلاح طلبان در توجیه این اظهارنظر گفتند که آقای روحانی در سال 92 نمی دانست که آنچه تحویل می گیرد بسیار بدتر از آن چیزی است که تصور می کرده است. این ادعا در حالی است که اولا آقای روحانی از ابتدای انقلاب تاکنون همواره در پست های ارشد حاکمیتی حضور داشته و به خوبی به جزییات آگاه بوده است. ثانیا بر فرض محال اگر بگوییم ایشان واقعا در سال 92 غافلگیر شده است، پس چرا روحانی دوباره در سال 96 مجددا کاندیدا شد و همان وعده های سال 92- و از جمله وعده گشایش اقتصادی در 100 روز - را مطرح کرد!؟
روحانی - خرداد 92- گفته بود: «اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی مشخص است. اینکه رئیس جمهور چطور بتواند به آن عمل کند، به توانمندیاش بستگی دارد». وی در همان مقطع در اظهارنظری دیگر گفته بود: «ریشه همه مشکلات به مدیریت و کارآمدی دولت بازمیگردد».
**دولت روحانی ایده ای برای اداره امور نداشت
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «احمد غلامی» سردبیر نوشت: «بسیاری بعد از اینکه آرایی به حمایت از روحانی به صندوق ریختند پشیمان و دلسرد شدند. باید گفت دولت روحانی ایدهای نداشت و کارگزاران سیاسی برایش ایده تراشیدند. کارگزاران سیاسی و پوپولیستها به یک میزان مردم را به سیاست بیاعتماد میکنند. اگر بخواهیم شرایط کنونی را درک کنیم باید این ملاکها و معیارها را در نظر داشته باشیم که مردم ایران یک دولت پوپولیست و هم یک دولت برآمده از ایده کارگزاری را تجربه کردهاند و بسیار بدیهی است بعد از این تجربه جامعه تهی از تخیل سیاسی شده و تصویرسازی و باورپذیری در آن ناممکن میشود».
این روزنامه اصلاح طلب در سال آخر دولت یادش افتاده که این دولت ایده ای برای اداره امور نداشته و کارگزاران سیاسی برایش ایده تراشیدند. این در حالی است که همین روزنامه در سال 96 پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری با تیتر «فتح فردا» از نتایج انتخابات استقبال کرد.
اسحاق جهانگیری - اردیبهشت 96- گفته بود: «اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچکس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتن خوابی دیگر نخواهد بود».
جهانگیری در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: «ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظه ای عوض می شد... امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کارکردن آغاز شده است».
پذیرش اشتباه و تلاش برای جبران خسارت، یکی از مهمترین اموری است که به بهبود اوضاع منجر خواهد شد. اصلاح طلبان بانی اصلی وضع موجود هستند. اما همواره ژست منتقد و شاکی به خود می گیرند.