قرارداد سعدآباد، راهی برای حفظ مستعمرات انگلیس از جیب ایران / وقتی ترکیه ایستاد اما ایران تسلیم شد
انگلیسی ها برای حفظ مستعمرات خود در مقابل شوروی، پیمان سعدآباد را درست کردند. ما برای بستن این پیمان شط العرب را از دست دادیم و حتی 3000 کیلومتر مربع را هم به افغانستان دادند و 800 کیلومتر مربع را هم به ترکیه فروختیم و خیلی ضرر کردیم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ خسرو معتضد از تاریخ شناسان مطرح دوران معاصر است که کمتر کسی برنامه های او را در صدا و سیما ندیده باشد؛ البته معتضد مدتی است مشغول به نوشتن کتاب های متعددی برای ثبت تاریخ معاصر ایران است که همین مسئله باعث شده وی ظهور و بروز کمتری در صداوسیما داشته باشد. اما همزمان با ایام سالروز اشغال ایران توسط متفقین به سراغ این استاد تاریخشناس رفتیم تا با بررسی زوایای مختلف ملی و بینالمللی این اتفاق به طور کامل این رویداد تاریخی را بررسی کنیم.
شما را به مطالعه بخش اول متن این گفت و گو در ادامه دعوت میکنیم.
*پیرامون اوضاع جهان و ایران در آن روزها بگویید.
در سال 1318 ایران در آغاز جنگ جهانی اعلام بی طرفی کرد و به تمام سفارت خانه ها اعلام کردند. در آن زمان دو گروه در دنیا از کشور های قدرتمند بودند؛ انگلستان بر کانادا، استرالیا و بخش اعظم آفریقا تسلط داشت و یک امپراطوری وسیع بود. نمی شود حساب کرد که چقدر انگلستان مستعمره داشت، نیوزلند، جزایر متعدد، افریقای جنوبی، خاورمیانه، هندوستان و... عربستان تقریبا حکومتش دست نشانده انگلستان بود، فلسطین و عراق با استقلال قلابی و آمریکای جنوبی مستعمره انگلستان بود؛ تمام جهان زیر پرچم انگلستان بود. فرانسه هم قسمت های زیادی از آفریقای شمالی تا مرکزی و شرقی به استعمار گرفته بود، قطب شمال هم تحت مستعمره انگلستان بودند. هند و چین هم مستعمره فرانسه بود، قسمت شرقی آفریقا هم مستعمره فرانسه بود.
گروه و دولت بزرگ دیگر شوروی بود که شامل تمام آسیای مرکزی و قفقازیه که الان اشتباها به آن جمهوری آذربایجان می گویند بود، گرجستان و ارمنستان هم بودند؛ تقریبا تمام 22 میلیون کیلومتر آسیای مرکزی در دست اتحادیه شوروی با رژیم چپی بود که میخواست ایران را هم ببلعد و فقر و بهداشت ایران هم پایین بوده و با جمعیت روستایی زیاد و یک طبقه مالک بوده و دیکتاتوری رضا شاه وجود داشت.
انگلیس با حمایت کودتا در ایران برداشت نفت تا سال 1993 را تمدید کرده بود و اگر جنبش ملی نفت نبود تا 2013 درگیر آن بودیم، رجال بزرگ ایران و یادگار مشروطه کم کم کنار رفتند و آدم های چاپلوس و نوکر صفت جایگزین آنها شدند. افکار آزاد نبود و جایی بود که افکار شاه پرستی را تقویت می کرد، هیچ کس جز اراده شاهنشاه تاثیر گذار نبود. شوروی هم افکار ضد ایران داشت و دریای خزر را جزو ایران نمی دانستند. ایده های ناسیونالیستی و فاشیستی در قسمت مرکزی آلمان بود و رابطه آن ها هم با ایران خیلی خوب بود. وسایل صنعتی و بقیه مواد مورد نیاز را به ایران می دادند.
رضا شاه به این قدرت کم کم ایمان آورد . او کلاه را برای لشکر خودش از آلمان گرفت و از انگلیس زیاد خوشش نمی آمد. رضا شاه سر خیلی از مسائل به انگلیسی ها باج می داد. در هر موردی رضا شاه سعی می کرد موازنه را ایجاد کند اما زمامدار خوبی نبود. چون به مشورت و به رعیت اهمیت نمی داد و کلمه ملت را به کار نمی برد.
*وضعیت مردم ایران از نظر اعتقادی چگونه بود در آن زمان؟
ایران آمیزه ای بود از ناسیونالیست و شیعه بودن و نمی خواست این را بپذیرد. انگلیسی ها برای حفظ مستعمرات خود در مقابل شوروی، پیمان سعدآباد را درست کردند. ما برای بستن این پیمان شط العرب را از دست دادیم و حتی 3000 کیلومتر مربع را هم به افغانستان دادند و 800 کیلومتر مربع را هم به ترکیه فروختیم و خیلی ضرر کردیم. رضا شاه خود را به ژاپن و آلمان و ایتالیا نزدیک می کرد. ژاپن جزو کشورهای محور می شد (برعکس جنگ جهانی اول)، در جنگ جهانی دوم برای اینکه می خواستند در قاره آسیا تسلط داشته باشند، انگلیس و فرانسه متفق بودند، این سه دولت متحد بودند و انگلیس و فرانسه متفق بودند.
شوروی هم اول دوست آلمان بود و قرار بود مستعمرات انگلستان بین این دو تقسیم شود. ایران تقسیم شد اما ترکیه ایستاد و نگذاشت تقسیم شود و دانشگاه ها و مطبوعات پشت دولت بودند، در ایران مردم طرفدار آلمان نازی بودند و نسبت به انگلیس و شوروی بدبین بودند. آمریکا هم محبوب بود. فرانسوی ها مقالاتی را برای آمریکا می نوشتند که عکس رضاشاه را در یکی از مقالات با تمسخر کشیده بود و رابطه ما با آنها قطع شد. ما نمیتوانستیم رابطه خود را با کشور ها به خوبی تنظیم کنیم.
انتهای پیام /