شنبه 3 آذر 1403

قهرمان حماسه‌ساز والفجر 8 / مالک اشتر جبهه‌های ایران را بیشتر بشناسید

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
قهرمان حماسه‌ساز والفجر 8 / مالک اشتر جبهه‌های ایران را بیشتر بشناسید

شهید طوسی سردار دلاوری که ایثارگری، حماسه آفرینی و شهادت طلبی بی نظیرش در طول جنگ تحمیلی بویژه در عملیات غرور آفرین والفجر 8 در گنجینه خاطرات 8 سال دفاع مقدس پرتو افشانی می‌کند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، شهید "محمدحسن طوسی" سال 1337 در خانواده ای مذهبی، متدین در روستای طوسکلا از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود، از همان آغاز پدر و مادر با ایمانش در تعلیم و تربیت اسلامی وی سعی فراوان نمودند تا در آینده خدمتگزاری صادق و وفادار به اسلام و مسلمین تحویل جامعه دهند. وی دوره تحصیلات خود را در زادگاهش روستای طوسکلا و شهرستان نکاء پشت سر گذاشت، پس از پایان تحصیلات آستین همت بالا زده و در مساعدت به خانواده بعنوان بازویی پرتوان، یار و یاور پدر گشت تا اینکه جهت انجام وظیفه سربازی فراخوانده شد، تمایلی برای خدمت در رژیم منحوس پهلوی نداشت پس از فشار زیاد از سوی ژاندارمری وقت، بناچار خود را معرفی نمود که خوشبختانه دست حق به یاری وی شتافت و از سربازی در دستگاه ظلم پهلوی معاف شد. شهید "طوسی" از همان آغاز دوران جوانی در کنار فراگیری تعالیم اسلامی و مذهبی علاقه وافری به بالا بردن سطح بینش سیاسی خود داشت و به همین جهت در هیئت‌های مذهبی پیش از انقلاب حضوری فعال و تعیین کننده داشت. با آغاز نهضت خونبار اسلامی ایران به رهبری امام راحل (ره) باتفاق تنی چند از وفاداران به انقلاب فعالیت سیاسی گسترده ای را در سطح منطقه آغاز نمود که تا سقوط حکومت ننگین شاهنشاهی ادامه داشت. بلافاصله پس از پیروزی برای حفظ دستاوردهای انقلاب، ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شهرستان نکا مشغول بکار شد، سپس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان ساری ثبت نام و به انجام خدمت شبانه روزی در این نهاد مقدس مشغول شد. *شهید "طوسی" و مبارزه با ضد انقلابها با شروع توطئه ضدانقلاب در غرب کشور در راس گروهی از پاسداران به منطقه کامیاران عزیمت نمود و ضمن آشنایی با سردار بزرگ سپاه اسلام جاویدالاثر "حاج احمد متوسلیان"، خدمات شایانی از خود به یادگار گذاشت. شهید "طوسی" در سال 59 با شروع جنگ تحمیلی لحظه‌ای در انجام تکلیف درنگ نکرد و بعنوان فرمانده نیروهای اعزامی از استان مازندران در منطقه سرپل ذهاب حضور یافته و با رشادت و شهامت بی نظیر خود و دیگر همرزمانش در کنار سایر نیروها هجوم دشمن بعثی را سد نموده و ضربات مهلکی بر پیکر آنان وارد آوردند به همین خاطر از سوی فرماندهی وقت منطقه مورد تشویق قرار گرفت. پس از این مأموریت شهید "طوسی" بدلیل شجاعت و لیاقتی که از خود در میدان عمل نشان داده بود، به فرماندهی عملیات سپاه ساری منصوب شد.

وی در این مقطع از عمر پر برکت خویش به درهم کوبیدن لانه‌های فساد منافقین کوردل، چریک‌های فدایی، توده‌ایها و سایر گروهکهای چپ و راست پرداخت و طومار فعالیتهای مذبوحانه آنان را درهم پیچید و آنگاه که روباه صفتان منافق تاب مقاومت را در مقابل جان برکفان سپاه اسلام از دست دادند و به جنگل پناه بردند باز هم سردار "طوسی" با مسئوولیت فرماندهی قرارگاه عملیاتی ناحیه2 جنگلهای شمال و فرماندهی عملیات سپاه منطقه 3 گیلان و مازندران با سازماندهی نیروهای گردان های رزمی و اجراء طرح شهید "کلانتری" به تعقیب باقیمانده ضدانقلاب در جنگل پرداخت.

ظرف مدت 3 سال تلاش شبانه روزی وی و سایر برادران جان برکف سپاه، شمال کشور از لوث وجود عناصر سرسپرده بیگانه بطور کامل پاکسازی شد. *شهید "طوسی" و دفاع مقدس در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر در محور پل‌نو مسئوولیت یکی از محورها و هدایت چندگردان را به سمت پل‌نو به عهده داشت و در همین عملیات بود که شدیداً مجروح شد. در سال 62 به شوق جهاد فی سبیل ا... در منطقه عملیاتی والفجر 6 دهلران حضور یافت و به عنوان جانشین قرارگاه طرح "لبیک"، مسئوولیت بکارگیری گردانهای طرح "لبیک یا خمینی" از استانهای گیلان و مازندران را عهده دار گردید و با استقرار گردانها و تلاش شبانه روزی در منطقه لیاقت و شایستگی خود را بیش از پیش نمایان ساخت و در سایه همین درخشش بود که سال 63 به عنوان مسئوول اطلاعات و عملیات لشکر همیشه پیروز 25 کربلا منصوب گشت و در این مسئوولیت خطیر با برنامه‌ریزی دقیق، سازماندهی و جذب نیروهای توانمند، مخلص و کاملا مورد اعتماد معاونت اطلاعات قوی و کارآمدی را بوجود آورد. در سال 64 بر اساس تدبیر فرماندهی کل سپاه مبنی بر شناسایی همزمان در 6 منطقه مرزی، شناسایی بخشی از مناطق عملیاتی را به عهده گرفت و در همین سال بعنوان جانشین لشکر 25 کربلا منصوب گشت. در این راستا شخصا مشکل‌ترین مأموریت‌ها را انجام داده و گاهی تا چند روز در پشت خطوط مقدم دشمن حضور می‌یافت. وی با کوله‌باری از رشادت، صلابت، خلوص، صفا، تقوی و پاکی سر تعظیم فرود آورده تا ندای جان بخش فرزندی "خمینی کبیر" را لبیک گفته و همواره در خط ولایت و رهبری با حضور الهی خویش در نبرد با دشمن بعثی صهیونیستی با تمام صداقت و وفاداری به مکتب و مرام سید و سالار شهیدان اسلام حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) ایستادگی و استقامت خویش را به اثبات برسانید. *وصایای شهید "طوسی" در فرازی از وصیت‌نامه این شهید آمده است: انقلاب اسلامی ما در یک برهه‌ای از زمان واقع گردید که به جرأت می توان گفت که تمام اسلام در مقابل تمامی شرک و کفر واقع گردیده که پیروزی انقلاب باعث احیاء اسلام در تمام دنیا و شکست آن باعث شکست اسلام خواهد شد، پس باید همه دست بدست هم در صراط مستقیم و پیرو امام به حرکت ادامه دهیم. محمد حسن طوسی در 18 فروردین 66 ندای حق را لبیک گفت و در منطقه شلمچه در عملیات کربلای هشت در کنار همرزمان شهیدش آرام گرفت. *شهید "طوسی" از زبان سردار "کهنسال" برادر جانباز سرتیپ "کمیل کهنسال" می‌گوید: من و شهید "محمدحسن طوسی" قائم مقام لشکر ویژه 25 کربلا بعد از عملیات والفجر 8 در حین رفتن به فاو بودیم، ایشان را خیلی ناراحت دیدم، مرتب با خود زمزمه‌هایی می‌کرد، پرسیدم "محمدحسن" چرا ناراحتی گفت، بسیاری از دوستانم شهید شدند و من هنوز مانده‌ام. گفتم تو شهید می‌شوی، نگران نباش. گفت، آخر من برای بعد از شهادت خودم هم نگرانم، گفتم تو که شهید شدی به نعمت‌های خداوندی می‌رسی، شفاعت پیدا می‌کنی، حسابت پاک است، برای چه نگرانی، گفت، نگرانیم از این است که شهیدانی چون اسم چند تا از دوستانش را گفت، اینها دنیایی از شخصیت و رشادت و دلاوری بودند، از اینها دنیایی فقط در محدوده روستا تجلیل شد. ولی ما که به شهادت برسیم در سطح استان و در حد وسیع برایمان مراسم می‌گیرند، در صورتی که من خودم را خیلی کوچکتر از آن بسیجیان شهید می‌بینم. وی می‌افزاید: ایشان سرانجام با شهادت به آسمان خدا و به جمع بهشتیان پیوست. آقای "طوسی" را به لحاظ ارتباط کاری که با هم داشتیم کاملاً می‌شناسم روحیه شجاعت، شهامت، عشق و ایثار در وجودش متبلور بود، دارای استعداد فوق‌العاده نظامی و راه‌گشای بسیاری از مسائل نظامی در لشکر بود، از خصوصیات بارز کاری ایشان شناسایی کارشناسانه، فنی و دقیق او در مناطق عملیاتی بود با تمام خستگی که در وجودش موج می‌زد دست از کار نمی‌کشید و تمام آرزویش پیروزی بچه‌ها و نابودی دشمن بود. سردار "کهنسال" ادامه می‌دهد: سردار "طوسی" را بر اثر رشادتهای بی‌مانندی که از خود در لشکر به جا گذاشت می‌توان، مالک اشتر لشکر 25 کربلا نامید. *شهید "طوسی" از زبان همسرش همسر این شهید گرانقدر نیز می‌گوید: ما در اهواز در پایگاه شهید "بهشتی" زندگی می‌کردیم. "محمدحسن" نیز در همین پایگاه مشغول فعالیت بود، اما بیشتر اوقات در محل خدمتش می‌ماند. یکبار از او پرسیدم چرا به خانه نمی‌آید او با مهربانی پاسخ داد، رزمندگان دیگری هم هستند که متأهل می‌باشند و زن و بچه دارند از نظر وجدانی عذاب می‌کشم که آنها نمی‌توانند هر روز به ملاقات همسر و فزندانشان بروند. وی ادامه می‌دهد: رفتارش به گونه‌ای بود که بسیجی‌ها او را پدر می‌خواندند، حتی "محمدحسن" لباس آنها را به خانه می‌آورد و می‌شست. ایشان غرق در نیکی بود، عشق به پروردگار و خدمت به بنده‌های حضرتش اوج ارادت او به خالق پاک بود.

*مالک اشتر جبهه‌های ایران را بیشتر بشناسید

به گزارش بلاغ، محمدحسن طوسی» سال 1337 در روستای «طوسکلا» از توابع شهرستان «نکا» به دنیا آمد. پس از طی دوران تحصیلی ابتدایی به شهر نکا رفت. در مدرسه راهنمایی «فردوسی» نکا تا سوم راهنمایی درس خواند و برای ادامه تحصیل به ساری رفت.

سال سوم دبیرستان بود که محمدحسن با روحانیون مبارز آشنا شد. مدتی گذشت و دیگر میل رفتن به مدرسه را نداشت. ابتدا کمک به معیشت خانواده را بهانه‌ای برای ترک تحصیل عنوان کرد اما بعدا معلوم شد به دلیل همکاری با انقلابیون بر علیه شاه و از ترس دستگیری به مدرسه نمی‌رود.

در همان زمان ازداواج کرد و هنوز چند وقتی از ازدواجش نگذشته بود که زمان خدمت سربازی‌اش فرا رسید. رضایت نمی‌داد به سربازی برود. می‌گفت: من به طاغوت خدمت نمی‌کنم. اما در نهایت با زور ژاندارمری مجبور شد به خدمت سربازی اعزام شود. او را یک راست به پادگان آموزشی در بیرجند بردند اما هنوز چند روز از اعزامش نگذشته بود که به خانه برگشت و گفت: من که گفته بودم به طاغوت خدمت نمی‌کنم.

زمزمه اعتراض بر علیه شاه بالا گرفته بود. محمدحسن یک رادیوی کوچک خرید. اخبار را از کشورهای دیگری می‌گرفت و آن را به دیگران منتقل می‌کرد تا این که مبارزات علنی شد و جزو کسانی شد که بصورت منسجم بر علیه شاه تظاهرات را سازماندهی می‌کردند. محمدحسن در آستانه ورود حضرت امام خمینی (ره) به وطن عازم تهران شد و گفت: حضرت امام می‌خواهند بیایند اما گاردی‌های شاه اعلام کرده‌اند که نمی‌گذارند بیاید. می‌خواهیم با دوستانمان برای حفاظت از جان امام و همراهانش به تهران برویم. رفتند و پس از دیدار با امام به مازندران برگشتند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته انقلاب اسلامی شهرستان نکا و با همراهی تعداد از روحانیون سرشناس اقدام به حفاظت از شهر و مردم آن کرد تا این که بعد از مدت کوتاهی، در مرداد 1358 به سپاه پاسدران انقلاب اسلامی پیوست.

در همان زمان با اوجگیری درگیری ضدانقلاب در گنبد، به این شهرستان اعزام شد. پس از آرامش در این شهر به کردستان رفت. در آن جا با احمد متوسلیان آشنا و در سال 1359 فرمانده عملیات سپاه ساری شد. همزمان در سپاه ساری فرماندهی «گروه شهید» را پذیرفت و در برقراری امنیت در جنگل‌های آمل، سوادکوه، ساری، گرگان و جنگل‌های گیلان از خود شجاعت وصف ناپذیری به خرج داد. در همان زمان به دلیل لیاقت به فرماندهی طرح و عملیات سپاه منطقه سه - گیلان و مازندران - منصوب شد. همزمان و در زمستان سال 1360 بعد از پایان یافتن غائله ضدانقلاب در آمل، به «تیپ 31 عاشورا» اعزام شد.

در معاونت اطلاعات و عملیات تیپ 31 با دوست دیرینه‌اش شهید «حسین اکبری دنگسرکی» بارها و بارها برای شناسایی به قلب دشمن زد. در همین مرحله بود که افق جدیدی در مقابلش باز شد و او با غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری آشنا شد. آشنایی محمد حسن طوسی و غلامحسین افشردی تنگاتنگ شد تا حدی که بارها و بارها این دو در جلسات مختلف در کنار هم قرار گرفتند.

بعد از شرکت در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس در سال 1361 به مازندران برگشت و جانشین قرارگاه حضرت ابوالفضل (ع) که کار اعزام نیروی رزمی و پشتیبانی به جبهه‌ها را در مازندران به عهده داشت، شد.

در سال 1362 به «لشکر 25 کربلا» پیوست و معاون اطلاعات و عملیات این لشکر شد. محمدحسن طوسی «عملیات والفجر 6» را نیز تجربه کرد. در همین عملیات بود که برادرش محمدابراهیم طوسی به شهادت رسید. شهید مرشدی وقتی از محمد حسن طوسی خواسته بود که اجازه دهد هر طور شده پیکر محمد ابراهیم را به عقب بیاورند محمدحسن طوسی در جوابش گفته بود: یا همه شهدا یا هیچکدام. که این موضوع باعث شد پیکر محمد ابراهیم طوسی بعد از 13 سال کشف شود.

بعد از عملیات والفجر 6 در عملیات‌های «قدس 1 و 2» و عملیات‌های ایذایی دیگر شرکت کرد. اوج زحمات محمد حسن طوسی را در «عملیات والفجر 8» می‌توان مشاهده کرد.

در عملیات والفجر 8 و ادامه آن برای چندمین بار مجروح شد و حتی به حالت اغما رفت. بعد از این عملیات، «عملیات کربلای1» - آزاد سازی مهران - از محمد حسن طوسی خاطرات خوشی دارد. حضور در «عملیات کربلای 4» و پس از آن «عملیات کربلای 5» که سخت‌ترین نوع عملیات در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران لقب گرفت عملیات‌هایی هستند که محمد حسن طوسی به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ویژه 25 کربلا به ایفای نقش پرداخت.

در فروردین سال 66 بار دیگر به شلمچه رفت و در حالی که جانشین فرمانده لشکر 25 کربلا بود، با تنی خسته و مجروح در دشت تفتیده شلمچه و نوزدهم فروردین‌ماه 1366 در سن 29 سالگی برای همیشه و بر اثر اصابت ترکش‌های گلوله «خمپاره 60» عراق میهمان آسمان شد. انتهای پیام /