چهارشنبه 7 آذر 1403

نشریه آمریکایی: دوران سلطه آمریکا بر خاورمیانه تمام شد

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
نشریه آمریکایی: دوران سلطه آمریکا بر خاورمیانه تمام شد

پاداش دست‌دهی بایدن با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی بسیار ناچیز بود و عربستان سعودی متعهد به افزایش تولیدات نفت خود نشد و هیچ مخالفی در عربستان آزاد نشد.

یک نشریه آمریکایی با اشاره به این که تلاش‌های آمریکا برای یک جبهه متحد علیه ایران غیرسازنده است، تأکید کرد که عصر سلطه آمریکا بر منطقه غرب آسیا به پایان رسیده است.

نشریه تحلیلی «فارن افرز» به سفر اخیر «جو بایدن» رئیس‌جمهور ایالات متحده به سرزمین اشغالی و ریاض اشاره کرد و نوشت که سفر بایدن نشان داد که چرا واشنگتن هنوز منطقه را اشتباه گرفته است و سپس توضیح داد که سفر رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه با یک صدای رسا و بلند به پایان نرسید بلکه با صدایی شبیه به ناله به پایان رسید.

این گزارش سپس نوشت، پاداش دست‌دهی بایدن با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی بسیار ناچیز بود و عربستان سعودی متعهد به افزایش تولیدات نفت خود نشد و هیچ مخالفی در عربستان آزاد نشد. حقوق بشر فقط زمانی مطرح شد که محمد بن سلمان انتقادات درباره قتل «جمال خاشقچی» روزنامه نگار منتقد عربستانی را که تحت دستور وی انجام گرفته است، رد کرد و این کار را از طریق اشاره به سکوت آمریکا در قبال قتل «شیرین ابوعاقله» خبرنگار الجزیره به دست نظامیان صهیونیست انجام داد. عربستان سعودی در سفر بایدن اقدام چشمگیری در زمینه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام نکرد و هیچ اتحاد امنیتی جدیدی شکل نگرفت.

فارن افرز ادامه داد، با این حال، دولت بایدن جاه‌طلبی‌های گسترده‌تری برای این سفر داشت که به طور کامل در کارت امتیاز دستاوردهای کوتاه مدت گنجانده نشده است. دولت بایدن معتقد است که باید مجدداً تغییراتی را در روابط با عربستان و دیگر متحدان منطقه‌ای به وجود آورد و بر روابط با متحدان منطقه‌ای خود به منظور رسیدن به توافقی بهتر در خصوص طیفی از موضوعات متمرکز شود. نابودی احتمالی مذاکرات هسته‌ای ایران و شوک ناشی از حمله روسیه به اوکراین از اهمیت و فوریت بیشتری برخوردار است.

این نشریه سپس توضیح داد، در حالیکه برخی از آن‌هایی که در رسانه‌ها قبل از سفر بایدن به منطقه شایعاتی را درباره ایجاد یک ائتلاف نظامی رسمی با کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی مطرح کردند و بعداً مشخص شد که بسیار نابهنگام بوده است اما هدف سفر بایدن سوق دادن منطقه به سمت یک نظم منطقه‌ای بر اساس همکاری اسرائیل و کشورهای عربی علیه ایران تحت هدایت آمریکا بود.

طبق این گزارش، بایدن در این سفر گام‌های کوچکی در این مسیر برداشت اما به شیوه‌ای نبود که به افزایش ثبات منطقه‌ای کمک کند. معماری امنیتی پیش‌بینی شده توسط دولت بایدن، جدید نخواهد بود. همسویی تل‌آویو به کشورهای عربی علیه ایران چندین دهه است که رشد داشته است. توافقات آبراهام که در ابتدا تحت میانجیگری «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا بود، همکاری میان تل‌آویو و کشورهای عربی را رسمی و علنی می‌کند و مستقیماً مسئله فلسطین و حقوق بشر را از ترازو حذف می‌کند.

طبق این گزارش، سازماندهی یک نظم منطقه‌ای در غرب آسیا تحت رهبری ایالات متحده از حداقل 1991 تاکنون یک سرگرمی برای آمریکا بوده است و در آن زمان آمریکا با موفقیت یک عملیات نظامی برای بیرون کردن «صدام حسین» رئیس‌جمهور معدوم عراق از کویت را رهبری کرد اما منطقه غرب آسیا در برهه کنونی در وضعیتی نیست که تحت رهبری واشنگتن باشد و رهبران این منطقه ترجیح می‌دهند شروط خود را در دنیای چند قطبی پیش ببرند.

در بخش‌هایی از این گزارش به سیاست‌های اشتباه رؤسای جمهور ایالات آمریکا در قبال منطقه غرب آسیا اشاره کرد و نوشت که ترامپ فشار به کشورهای عربی در زمینه سوابق حقوق بشری آن‌ها را متوقف کرد و آن‌ها را وادار به حل موضوع فلسطین کرد و دولت وی توافق هسته‌ای ایران را کنار گذاشت و در عوض سیاست «فشار حداکثری» را علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال کرد اما بار دیگر تلاش‌های وی برای تحمیل یک نظم منطقه‌ای نتیجه معکوس داد.

این گزارش سپس ادامه داد که دیدگاه بایدن به منطقه نشان داد که نقطه نظر نظم منطقه‌ای همچنان در بین سیاست‌های بایدن پایدار است. کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس تاحدودی به تقاضاهای واشنگتن عادت کردند و نشان دادند که با هرگونه تلاش آمریکا برای تغییر سیاست‌ها مقابله می‌کنند. اعضای تیم بایدن افرادی از دولت کلینتون هستند که بر این باورند که درس های درستی از دوران ریاست‌جمهوری اوباما و ترامپ آموخته‌اند اما منطقه غرب آسیایی که آن‌ها امیدوارند بتوانند آن را طراحی کنند، بیشتر شبیه به نظم منطقه‌ای است که «جرج دابلیو بوش» رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده تمایل داشت به وجود آورد.

این نشریه آمریکایی ادامه داد، منطقه امروز با زمان‌های گذشته از نظم منطقه‌ای تحت رهبری آمریکا متفاوت است. منطقه غرب آسیا در امروز در داخل چندقطبی است و قدرت اعراب از مرکز سنتی شام و مصر به خلیج فارس منتقل شده است و در عین حال هم‌اکنون عصر سلطه ایالات متحده نیست. این بدان معنا نیست که چیزی شبیه یک دوقطبی یا حتی چند قطبی جدید در جهان وجود دارد.

این نشریه آمریکایی ادامه داد، ایالات متحده حتی بدون رقیب واحد نیز منابع یا توانمندی سیاسی را ندارد که بتواند نقش هژمون را در غرب آسیا ایفا کند. قدرت‌های منطقه‌ای دیگر معتقد نیستند که ایالات متحده بتواند اقدام نظامی کند یا از آن‌ها دفاع کند. انقلاب‌های عربی به کشورهای عربی نشان داد ه واشنگتن قادر به تضمین ابقای رژیم‌هایی نیست که برای منافع آمریکا کار کردند.

این گزارش سپس نوشت که شکایات پی در پی کشورهای عربی از این که واشنگتن آن‌ها را رها کرده است، نمایانگر احساس رو به رشد ناامنی آن‌ها است و تردیدهای آن‌ها بسیار عمیق است و توانمندی آمریکا و اراده سیاسی این کشور بسیار ناکافی است.

فارن افرز با اشاره به این موارد نوشت که آمریکا به جای آن‌ها به دنبال بازسازی یک نظم منطقه‌ای باشد، با یک رویکرد بهتر می‌تواند کشورها را ترغیب کند تا اقداماتی را برای تنش‌زدایی در منطقه غرب آسیا در نبود رهبری آمریکا انجام دهند.

طبق این گزارش، امارات عربی متحده در یکسال گذشته، با قطر و ترکیه روابطی را برقرار کرده است و آتش‌بس‌هایی در یمن و لیبی برقرار شد و حتی عربستان سعودی نیز گفت‌وگوهای مقدماتی با جمهوری اسلامی ایران برگزار کرد.

این نشریه سپس تأکید کرد که اقدامات آمریکا برای ایجاد یک جبهه متحد علیه ایران می‌تواند برای این تلاش‌های محلی کاملاً غیرسازنده باشد. هرچه بیشتر آمریکا به سمت توسعه تعهدات نظامی و سیاسی برای هدایت یک نظم منطقه‌ای جدید پیش رود، ثبات کمتری در منطقه غرب آسیا برقرار خواهد شد.

فارن افرز توضیح داد که امروز، منطقه خلیج فارس به یک منطقه مستقل تبدیل شده است و کشورهای عربی بیشتر تمایل دارند بدون همراهی با یک ابرقدرت وارد عمل شوند. در عین حال ایالات متحده دچار یک آشفتگی ناشی از درگیری‌های سیاسی و قطبی شدن‌ها است. واشنگتن تا حد زیادی حتی تظاهر به ترویج دموکراسی یا حقوق بشر را کنار گذاشته است.

این گزارش در بخش پایانی خود نوشت، خروج یکجانبه ترامپ از توافق هسته‌ای ایران در سال 2018، تلاش اوباما برای ایجاد نظم جایگزین را به‌طور مهلکی شکست داد و حتی بایدن نتوانست بر اثرات سمی آن غلبه کند اما فشار برای پیشبرد یک اقدام قاطعانه رو به افزای است زیرا گزینه‌ها به پذیرش یک ایران هسته‌ای یا یک اقدام نظامی برای جلوگیری از آن محدود می شود. مسیری که بایدن برای بازسازی یک نظم منطقه‌ای برمی‌دارد، احتمال آن نتیجه فاجعه بار را بیشتر می کند.