وحشی بازی براندازان در سیرک لندن و پاریس / چگونه شعار گروهکهای تجزیهطلب اسم رمز آشوب شد؟
آشوبهای اخیر بیش از پیش باطن وحشی و جانی جریان ضدانقلاب را به رخ کشید. تصاویر درگیری این افراد با نشان میدهد که مدعیان دموکراسی گرفتار لمپنیسم و وندالیسم هستند.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
********
روزنامههای امروز چهارشنبه ششم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پاسخ قاطع ملت به اغتشاشگران؛ لشگر کشی سلبریتیها و میزان خسارتهای وارده به اموال مردم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
پاسخ قاطع مردم به عوامل اغتشاش باعث شده است تا روزنامههای رادیکال این بار به جای فرمان به آشوب، تغییر جهت داده و سخن از بازگشت به قانون بزنند!
روزنامه اعتماد در تیتر یک امروز خود گفتوگویید با صادق زیباکلام انجام داده و مسیر پیگیری مطالبات و عبور از اغتشاش در بسترهای قانونی را تحلیل کرده است.
زیباکلام در این مصاحبه با اشاره به اینکه در برخی برههها به نظر میرسد که ارتباط تصمیمسازتان با واقعیتهای موجود در جامعه، ارتباط پویایی نیست گفته است: باید از تجربههای تاریخی درس بگیریم و این اشتباهات را تکرار نکنیم، باید ببینیم محمدرضا پهلوی چه کرد که باعث دگرگونی عظیم سال 57 شد.
زیباکلام در ادامه مدعی شده است:
کسر قابلتوجهی از سیاسیون در داخل کشور و بسیاری نیز در خارج میگویند که خیر، نمیتوان مطالبات را از طریق صندوقهای رأی و... دنبال کرد. این دسته از افراد هر شخص و جریانی که از کنشگری سیاسی معقول صحبت کند را خیانتکار میدانند و به آنها فحش میدهند و آنها را گماشته، سوپاپ اطمینان و... میدانند. اشکال ندارد بگذارید، براندازها فحاشی و تهدید کنند. جالب اینجاست که تندروهای داخلی هم همین رفتار رادارند، یعنی چهرههای اصلاحطلب و میانهرو را با همان الفاظی میرانند که براندازها طعنه میزنند.
در حالی اصلاحطلبان تندرو خود را در کسوت دفاع از قانون و بازگشت به صندوق رأی قرار دادهاند که پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته مراسم ترحیم برای صندوق انتخابات برگزار کردهاند و جنگ خیابانی را تنها راه بازگشت به قدرت تلقی میکردند. نتیجه دمیدن به تنور رادیکالیسم آن بود که اراذلواوباش لیدری تحرکات را در دست گرفته بدند که برای اصلاحطلبان ذرهای نیز نقش رهبری در مناقشه را قائل نبودند. این بازگشت به قانون از سوی اصلاحطلبان نه یک استراتژی که تاکتیکی برای شناخت تحولات در میدان است.
روزنامه هممیهن که این روزها آتش بیار معرکه در اغتشاش بوده است، ارزیابی کارشناسان از ویژگیهای نسلی و چشمانداز تجمعات اخیر را در صفحه یک امروز خود آورده و به نقل از محمد فاضلی نوشته است:
جامعه امروز ایران جامعهای است که بهشدت بالغ شده، جمعیت آن از 36 میلیون نفر به 84 میلیون نفر رسیده است و افراد تحصیلکرده آن بهشدت افزایشیافته و به لحاظ آگاهی نیز رشد داشته است. این جامعه جهانی شده و میتواند خودش را مقایسه کند. این جامعه با ساختار حکمرانی مواجه است که بهطور دائم توانش را از دست میدهد. این وضعیت جامعه ایرانی را به استیصال رسانده است.
این روزنامه اصلاحطلب دیدگاه عماد افروغ درباره این اعتراضات را نیز منتشر کرده و به نقل از او نوشته است: نگران این هستم که اگر این شورشها رهبری نداشته باشد، تبعات بدی داشته باشد. اگر رهبری داشت، بیانیه میداد و درخواستها و ایدئولوژی آن مشخص بود اما اینیک شورش کور و بدون رهبر است و این خطر را دارد که میتواند به جنگ فرقهای درونی بپیوندد. حتی اگر بتوان اینها را آرام کرد، شاید در مسائل دیگر سرباز کند.
برگزاری چند تجمع توسط منافقین و برخی سر شبکههای فراری از کشور با واکنش پلیس اروپایی روبرو شده است؛ سطح وحشیگری از سوی این افراد به حدی بود که شهردار لندن از مردم آن شهر خواسته است تا افراد بر هم زننده نظم عمومی را شناسایی کنند!
روزنامه وطن امروز با شاره به این ماجرا نوشته است:
آشوبهای اخیری که به بهانه فوت مهسا امینی در کشور رخ داد، بیش از پیش باطن وحشی و جانی جریان ضدانقلاب را به رخ کشید. جدای از آشوبهایی که در چند روز اخیر در برخی شهرهای کشور ایجاد شد و در نهایت با حضور گسترده مردم ایران درصحنه به پایان رسید، گروهکهای ضدانقلاب، از سلطنتطلبانی که همچنان امیدوارند ربع پهلوی به کشور بازگشته و تاجگذاری کند! تا برخی گروههای تجزیهطلب در خارج از کشور گرد هم آمدند تا ضمن کوبیدن بر طبل رسوایی خود، باطن وحشی و اوباشگری خود را به نمایش بگذارند؛ نمایشی که بهمنزله قاب رسوایی افرادی بود که خود را طرفدار آزادی و دموکراسی میخوانند.
روزنامه صبح نو نیز جلد امروز خود را به تجمعات خشونتآمیز ضدانقلاب در لندن و پاریس اختصاص داده و با تیتر «واقعیت اپوزیسیون» نوشته است:
تصاویری که از مخالفان جمهوری اسلامی در کشورهای غربی بیرون میآید نشان از نوعی خشونت و رادیکالیسم است که حتی موجب شد که پلیس لندن و پاریس را هم به واکنش واداشت.
در ادامه این گزارش آمده است:
تصاویر درگیری این افراد با یکدیگر و با پلیس این کشورها نشان میدهد که مدعیان دموکراسی و حقوق بشر خود گرفتار لمپنیسم و وندالیسم هستند و نهتنها نمیتوانند معلم خوبی برای دیگران باشند که خود باید درس و آداب بیاموزند. خشونتطلبانی که نهتنها از ویرانیطلبان استیجاری که از ناراحتی و غم مردم اسباب آشوب ساختند حمایت میکنند که خود هم گوشهای از خصلتهای خطرناک خود را در غرب مدرن به نمایش گذاشتند تا جامعه با واقعیت اپوزیسیون آشنا شود.
برخورد قاطع با سلبریتیهای اغتشاش
روزنامه همشهری به بررسی بافت برخی عوامل آشوب پرداخته و درباره سلبریتیها نوشته است:
به نظر میرسد ماجرای مهسا امینی، بهانه لازم را برای عملیاتی کردن این پروژه در کشور آنهم به دست سلبریتیهایی با دنبالکنندههای پرشمار و اغلب جوان و احساساتی داده است. سلبریتیهایی که سواد سیاسی و رسانهای چندانی ندارند، بهترین مهرهها برای بازی صهیونیستها در افکار عمومی هستند؛ بازی در زمینی از پیش طراحیشده برای زدن «اصل نظام» با ادعای خواست مردم! شبکههایی که با هوشیاری مأموران امنیتی تاکنون ضربات سنگینی را با دستگیری عناصر سازماندهی کننده آشوب در شهرهای مختلف کشور تحمل کردهاند؛ اما این شبکهها سرهای دیگری نیز دارند؛ سرهایی که مانند افعی، نیششان دردناکتر و زخمی که برجا میگذارند عمیقتر از زخمی است که دشمن شناختهشده بر پیکر ایران میزند.
روزنامه کیهان نیز نقش سلبریتیهای مجازی را در آشوبها جدی دیده و مینویسد:
آمریکا و اسرائیل، انگلیس، برخی دولتهای اروپایی، سازمانهای جاسوسی بیگانه، گروهکهای معاند، افراطیون مدعی اصلاحات و برخی سلبریتیها آتشبیار فتنه اخیر بودند اما مردم ایران اسلامی با اجتماع بزرگ امت رسولالله (ص) آرزوهای پلید آنها را لگدمال کردند. در داخل کشور، باید با افراطیون مدعی اصلاحات و برخی سلبریتیها که در نقش پادوهای آمریکا و تحریک گران به آشوب عمل کردند، برخورد قاطعانه شود تا دیگر به خود جرئت حمله به امنیت کشور را ندهند.
در ادامه گزارش کیهان آمده است:
مماشات با مدعیان اصلاحات که سالها پستهای مدیریتی را اشغال کردند و با تکمیل نقشه دشمن فاجعه رقم زدند و برخی سلبریتیها که حلقومشان از ثروت کشور پر است و درعینحال غلط زیادی کرده و دعوت به آشوب و اغتشاش کردند، آنها را گستاختر و دچار برداشتهای ناصواب بیش از گذشته میکند. علاوه بر بازخواست و برخورد قاطعانه با این طیفها، باید خسارتها به اموال عمومی از آنها گرفته شود.
اسم رمز آشوب از کجا آمد؟
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود به نقش گروهکهای ضدانقلاب پرداخته و نوشته است:
شعار «زن، زندگی، آزادی» هرچند ظاهراً شعاری نرم به شمار میآید، اما درواقع شعار اصلی جریان تجزیهطلب کردی است. «زن، زندگی، آزادی» یا اصل آن «ژن، ژیان، ئازادی» را اولین بار عبدالله اوجالان رهبر پ. ک. ک مطرح کرد و از سوی انشعابات این گروه در ترکیه، عراق، ایران و سوریه مورداستفاده قرار گرفت. اوجالان و گروهش به دنبال جدایی کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه و ایجاد کشوری موهوم به نام کردستان بودهاند.
در ادامه این خبر قابلتأمل آمده است:
جریانات تجزیهطلب کردی از دیرباز از زنان بهعنوان ابزارهای جذب نیرو استفاده کرده و معمولاً در بدنه تیمهای عملیاتی خود از حضور تعدادی از زنان برای عادیسازی فعالیتها و نیز ایجاد جاذبه جنسی برای مردان گروهک بهره میبردهاند. این شعار و ترجمه فارسی آن از سوی هواداران این گروه در مراسم تدفین خانم امینی در سقز و نیز سنندج سر داده شد و به دنبال آن برخی از هواداران این گروهک این شعار را در میان تجمع دانشجویان دانشگاه تهران سر دادند و متأسفانه در بقیه نقاط کشور نیز استفاده شد، بیآنکه شاید بسیاری از مردم از ماهیت تجزیهطلبانه این شعار مطلع باشند. پ. ک. ک و پژاک در حالی درباره ارزش و مقام زن صحبت میکنند که خودشان از بزرگترین شبکههای قاچاق دختران برای گروههای مافیایی جهت بهرهکشی جنسی هستند. سازمان حقوق بشر اروپا و پلیس بینالملل پارها در گزارشهای خود به موضوع فروش دختران توسط پ. ک. ک و پژاک به گروههای مافیایی بهویژه باندهای مافیایی کوزوویی اشارهکردهاند.