پشت پرده دشمنی سرسختانه اسرائیل با برجام
اختلاف نظر اسرائیل و آمریکا در مورد برجام چیز جدیدی نیست. بایدن باید انتخاب کند که آیا منافع آمریکا را دنبال خواهد کرد یا اسرائیل. این نباید انتخاب سختی باشد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکو ایران، تریتا پارسی، بنیانگذار و رئیس سابق شورای ملی ایرانیان آمریکایی (NIAC)، معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی و تحلیلگر مسائل ایران، به بهانه مقاله پر سروصدای روزنامه نیویورکتایمز درباره شدت اختلاف آمریکا و اسرائیل درباره ایران، ابعاد عمیقتر و سوالات مهمتری در این زمینه را برجسته کرده است که احتمالا از حقایق موجود در مطلب یادشده قابل تأملتر هستند.
وی در مقالهای برای وبگاه خبری - تحلیلی این اندیشکده (ریسپانسیبل استیتکرفت) نوشت: «تلاش های بایدن برای مماشات با اسرائیل در مورد ایران در همه جبهه ها با شکست مواجه شده است». وی بر این باور است که مشکل تلآویو، توافق هسته ای نیست، بلکه هراس از خود ایده توافق است که واشنگتن و تهران را وارد هرگونه روند تنش زدایی کند.
در واقع اسرائیل و برخی دیگر از محل تصادم و تخاصم میان دو کشور ارتزاق میکنند و از پایان این دشمنی متضرر میشوند.
وی نوشته است: نیویورک تایمز جمعه تحلیلی مهم از تنشهای جاری آمریکا و اسرائیل بر سر تلاشهای واشنگتن برای احیای توافق هستهای سال 2015 با ایران، که در مهار برنامه هستهای تهران موفق بود، منتشر کرد.
با این حال، به همان اندازه که برای درک وضعیت بین واشنگتن و تل آویو مفید است، مقاله یک نکته اساسیتر از تحولات اخیر را نادیده میگیرد: تلاش های گسترده بایدن برای راضی کردن اسرائیل به امید تعدیل مخالفتش با برجام نه تنها شکست خورده است، بلکه احتمالا مبتنی بر فرضیات نادرست بوده و بنابراین از همان ابتدا اشتباه بوده است.
اختلاف نظر اسرائیل و آمریکا در مورد برجام چیز جدیدی نیست. اما مقامات ارشد تیم بایدن فکر میکردند که پرزیدنت اوباما میتوانست با هماهنگی نزدیکتر با نخستوزیر بنیامین نتانیاهو و در واقع همراهی با برخی توصیههای جنگ طلبانه او، بهتر با اسرائیلیها رفتار کند. اما این باور بی اساس است.
*س_واهمه از پیامدهای ژئوپلتیکی توافق هستهای_س*سوال اساسی این است: آیا دیدگاه اسرائیل و آمریکا در مورد توافق با ایران در نهایت آشتی پذیر است یا خیر؟ آیا راهی برای دستیابی به توافقی پایدار با ایران در مورد برنامه هستهایاش وجود داشت - و یا اکنون وجود دارد - که اسرائیل را نیز راضی کند؟
پاسخ در درک این نکته نهفته است که جزئیات معامله مشکل واقعی نیست. این خود ایده دستیابی واشنگتن و تهران به هرگونه توافقی است که فارغ از محدودسازی برنامه هستهای ایران، تنش های آمریکا و ایران را کاهش دهد و تحریمهایی را که مانع از افزایش قدرت منطقهای ایران شده اند، لغو کند.
بسیاری از شرکای واشنگتن در خاورمیانه بیشتر از پیشرفت های هسته ای ایران، نگران نزدیکی ایران و آمریکا و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن هستند؛ از جمله احتمال تغییر موازنه قدرت منطقه ای به نفع ایران، به ویژه با توجه به این تصور که ایالات متحده مایل است خود را از منطقه خارج کند.
من در فوریه در فارن افرز نوشتم: «تا زمانی که ایالات متحده برای مهار نفوذ سیاسی ایران و تضعیف اقتصاد آن تلاش می کند، توازن منطقه به طور مصنوعی به نفع این دولت ها متمایل می شود - شیبهایی که وزن و قدرت خود آنها نمیتوانند پایدار بمانند». (ترجه مقاله: غلبه دیپلماسی بر میدان نبرد نیابتی)
در واقع، تلاشهای بیثمر اوباما برای متقاعد کردن شرکای منطقهای واشنگتن و متحدانشان در واشنگتن برای همراهی با برجام نشان داده بود که هیچ احترامی یا مشورتی نمیتواند مخالفت قاطع آنها را با توافق با ایران تغییر دهد. با ناامیدی شدید برخی از مقامات سابق اوباما که این تجربه را پشت سر گذاشته بودند، تیم بایدن فکر کرد که می توانند این دایره را مربع کنند.
در دسامبر 2020، بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی اوباما، علنا از بایدن درخواست کرد که این اشتباه را تکرار نکند: او در پادکست PodSaveAmerica گفت: «من از [بایدن] خواهش می کنم. «فکر نکنید که از سوی بی بی نتانیاهو، MBS، و تام کاتن، ذرهای از حسن نیت شما وجود دارد. این افراد هیچ علاقه ای به معامله ندارند. آنها هرگز علاقه ای به معامله نداشته اند.» «چند بار باید این نمایشنامه را مرور کنیم؟ این در دست تیم بایدن است که بگویند: «نیازی به گوش دادن به این افراد نداریم».
اما بایدن ترجیح داد به آنها گوش دهد. به جای بازگشت به برجام در اولین روزها و هفتههای دولت وی، زمان و تلاش مهمی صرف تلاش برای متقاعد کردن اسرائیل، عربستان سعودی و امارات شد تا با دیپلماسی کنار بیایند.
نتانیاهو هرگز یک اینچ تکان نخورد، اگرچه زمانی که نخست وزیر نفتالی بنت جانشین او شد، بایدن با کسب چند پیروزی اولیه تشویق شد. به عنوان مثال، بنت موافقت کرد که از حمله علنی به دیپلماسی بایدن و بازی با دشمنان جمهوریخواه ضد ایران، همانطور که نتانیاهو انجام داده بود، خودداری کند، بنابراین روابط ایالات متحده و اسرائیل را به یک موضوع حزبی تبدیل کرد. (بنت همچنین موافقت کرد که حملات اسرائیل به ایران را با بایدن هماهنگ کند، اما بعدا در مورد آن بیشتر خواهد شد.)
با این حال، به محض اینکه مذاکرات در اوایل ماه جاری وارد مرحله تعیینکنندهای شد، بنت شروع به نادیده گرفتن توافق کرد و از ابراز مخالفت خود با تمایل بایدن برای احیای برجام دریغ نکرد. در این مرحله، باید مشخص می شد که بنت، مانند نتانیاهو، از قبل، قصد تسلیم شدن را نداشت.
با این حال، بایدن به تلاش برای راضی کردن اسرائیل ادامه داده است. تایمز گزارش میدهد که بایدن شروع به تشدید تحریمهای «فشار حداکثری» ترامپ (که مقامات بایدن همیشه بر ضد سازنده بودن آن تأکید میکردند) و تهدیدهای نظامی در تلاشی آشکار برای آرام کردن اسرائیل را آغاز کرد.
*س_بزرگترین نگرانی اسرائیل موفقیت دیپلماسی است، نه شکست آن_س*این جمله در مقاله تایمز تلاشهای سادهانگارانه بایدن را برجسته میکند: «علیرغم صحبت های سختگیرانه آمریکایی ها، مقامات اسرائیلی با نگرانی از ادامه روابط دیپلماتیک با ایران، [از جلسه] خارج شدند». در واقع، بزرگترین نگرانی اسرائیل این است که دیپلماسی موفق شود، نه اینکه شکست بخورد.
گزارش تایمز ادامه میدهد: «مقامات اسرائیل مطمئن نشدهاند. آنها به طور فزاینده ای نگران هستند که ایالات متحده در نهایت با تهران به توافق برسد و سپس به دنبال جلوگیری از انجام حملات مخفیانه خرابکارانه توسط سرویس های اطلاعاتی اسرائیل باشد».
این مقاله در ادامه گزارش میدهد که اسرائیل اکنون به دنبال «ضمانتی» است که واشنگتن به دنبال مهار کارزار خرابکارانهاش نخواهد بود، حتی اگر برجام بازگردانده شود.
بنابراین اسرائیل میخواهد بتواند به حمله به ایران ادامه دهد، حتی پس از اینکه، از نظر واشنگتن، برنامه هستهای تهران با موفقیت مهار و قابل نظارت شده باشد. با توجه به امتناع بایدن از ارائه تضمین به ایران مبنی بر اینکه ایالات متحده به قول خود وفا خواهد کرد و در برجام فراتر از دوره خود باقی خواهد ماند، جالب است که ببینیم آیا او به اسرائیل تضمین می دهد که می تواند حتی پس از برجام به حمله به ایران ادامه دهد یا خیر. بازسازی شده است.
*س_فلشبک_س*اما اجازه دهید به توافق قبلی بایدن با بنت برگردیم. تایمز فاش میکند که اسرائیل قبل از انجام دو حمله مخفیانه علیه ایران در ماههای ژوئن و سپتامبر، با واشنگتن "مشورت" کرده است. اما این مقاله نشان نمیدهد که آیا ایالات متحده تلاش کرده است اسرائیل را متوقف کند یا خیر.
اما فارغ از این، از نظر تهران، این امر احتمالا دیدگاه آن را تأیید میکند که خرابکاری اسرائیل برخلاف استراتژی ایالات متحده عمل نمی کند، بلکه این حملات جزء استراتژی گستردهتر آمریکا علیه ایران است. تهران احتمالا حملات اسرائیل را تلاش واشنگتن برای تحت فشار قرار دادن ایران به عنوان بخشی از ادامه سیاستهای ترامپ توسط بایدن می داند.
به همین ترتیب، بایدن نیز حملات شبهنظامیان عراقی به نیروهای آمریکایی را به دستور یا تایید ایران میدانست، هرچند مقامات آمریکایی اذعان کردهاند که کنترل ایران بر همین شبهنظامیان پس از ترور [سردار] قاسم سلیمانی، فرمانده [شهید] نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس، فرمانده حشد الشعبی عراق در ژانویه 2020 تا حدودی کاهش یافته است.
مقامات آمریکایی به من گفته اند که یکی از دلایلی که بایدن پس از تحلیف خود به سرعت به برجام بازنگشت، حملات شبه نظامیان عراقی به نیروهای آمریکایی در ژانویه سال جاری بود. در حالی که ایالات متحده هیچ مدرکی دال بر اینکه ایران دستور این حملات را داده است، نداشت. اطلاعات ایالات متحده نیز هیچ مدرکی مبنی بر تلاش ایران برای جلوگیری از آنها مشاهده نکرده بود.
بنابراین اگر ایالات متحده علیرغم کمبود شواهد، چنین حملاتی را به این شکل تفسیر می کند، منصفانه است که بپرسیم ایران حملات اسرائیل را که به گفته رسانه های آمریکایی پس از "مشورت" با واشنگتن انجام داده است، چگونه تفسیر خواهد کرد؟
*س_بخش عجیب گزارش و چند پرسش کلیدی_س*نکته پایانی: یک بخش عجیب در مقاله تایمز وجود دارد.
مقامات آمریکایی معترفاند که از پس از سال 2003 که ایران برنامه هستهای وقت خود را به حال تعلیق درآورد، برنامه نظامی هستهای نداشته و همچنین هرگز برای ساخت بمب اقدام نکرده است. از سوی دیگر، مقامات اسرائیلی مدعیاند که ایران به تلاشهای مخفیانه [ادعایی] برای ساخت بمب ادامه داده است.
با فرض صحت مدعای گزارش شده، آیا اسرائیل این اطلاعات [ادعایی] را با واشنگتن در میان گذاشته است؟ اگر چنین بوده، یعنی نتوانسته است سیا و آژانس بین المللی انرژی اتمی را متقاعد کند. و اگر به اشتراک گذاشته نشده، چرا [از اطلاعات ادعایی را مخفی کرده است]؟
و اساسا چرا تایمز این ادعای نسبتا تحریکآمیز را بدون بررسی این سؤالات بسیار بنیادین - نه حتی انتقادی - منتشر کرد؟
*س_عبرت_س*درس آموزنده این داستان این است: منافع ایالات متحده و اسرائیل در دیپلماسی ایران آشتی ناپذیر است. تلاش های بایدن برای مربع کردن دایره به طور قابل پیش بینی شکست خورده است. بایدن باید انتخاب کند که آیا منافع آمریکا را دنبال خواهد کرد یا اسرائیل. این نباید انتخاب سختی باشد.
همچنین بخوانید