پیشنهاد تشکیل جمهوری اسلامی آذربایجان تا مداوای مجروحان جنگی در تبریز
حیدرعلی اف برای گنجاندن شهر تبریز در برنامه سفرش اصرار کرد. گفتم به خاطر اظهارات خودش، تبریزیها رنجیدهاند و ممکن است بیاحترامی کنند، ولی او میگفت، قصدی نداشته و نرفتن به تبریز، باعث شماتت دشمنان او میشود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج خاطره ی تلخ جنگ قره باغ موضوعی نیست که به راحتی از حافظه ی منطقه پاک شود. تخم نفاق و درگیری دراین منطقه از زمان استالین کاشته شد و در واپسین روهای فروپاشی شوروی به نفع کمونیست ها ثمر داد و جمهوری آذربایجان و ارمنستان را درگیر جنگی کرد که شاید به این زودی ها نتایج آن برای دو کشور پایان نخواهد یافت.
دراین میان مواضع کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران و سران اثر گذار سیاسی در آن زمان، می تواند در بازخوانی صحیح تاریخ آن روزها نقشی اساسی داشته باشد. انکار نقش مثبت تهران به نفع جمهوری آذربایجان در جنگ قره باغ، باعث گردید تا بخشی از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی را در موضوع قره باغ مرور کنیم.
پیشنهاد ارمنستان برای میانجیگری ایران
دوشنبه 21 بهمن 1370 | 6 شعبان 1412 | 10 فوریه 1992
عصر وزیر امور خارجه ارمنستان آمد. توضیحات زیاد درباره وضع ارمنستان و مشکل انرژی و مسئله نزاع با آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ داد و خواستار توسعه همکاری و باز شدن گمرک و زدن پل روی رودخانه ارس و کشیدن لوله گاز ایران شد. قرار شد ایران برای نزاع بر سر قرهباغ میانجیگری کند.
استمداد حیدر علی اف برای دفع شر ارامنه
سه شنبه 29 اردیبهشت 1371 | 17 ذی القعده 1412 | 19 می 1992
آقای محمود واعظی، معاون وزیر امورخارجه آمد. گزارش وضع قرهباغ، عدم مدیریت در آذربایجان و تجاوزات ارامنه را داد. قرار شد، تجاوزات اخیر ارامنه را محکوم کنیم. آقای حیدر علیاف، رئیس منطقه خودمختار نخجوان، از ما برای دفع شر ارامنه استمداد کرده است.
تیرگی روابط ایران و روسیه به دلیل حمایت ایران از جمهوری آذربایجان
چهارشنبه 24 شهریور 1372 | 27 ربیع الاول 1414 15 سپتامبر 1993
ساعت هشت و نیم صبح در دفترم بودم. با آقای بوریس یلتسین، رئیس جمهور روسیه، برای اولین بار تماس تلفنی داشتیم؛ برای تلطیف روابط بودکه به خاطر تحرک ما در جمهوری آذربایجان رو به تیرگی میرفت.
مذاکرات صلح تهران با چاشنی درخواست سلاح آذربایجانی ها
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1371 | 3 ذیقعده 1412 | 6 می 1992
برای استقبال آقای یعقوب محمداف، کفیل ریاستجمهوری آذربایجان به فرودگاه مهرآباد رفتیم. من به دفترم آمدم. ساعتی کارهای دفتر را انجام دادم و سپس هیأت آذربایجانی آمدند. ابتدا جلسه خصوصی داشتیم؛ خواستار توسعه همکاری همه جانبه بودند. سپس دربار قرهباغ و جنگ صحبت شد. گفت صمیمانه مایل به صلحاند. سپس مذاکرات رسمی هم در مورد همین مسائل بود.
عصر برای استقبال آقای لئون پتروسیان، رییسجمهور ارمنستان و همراهان به فرودگاه رفتیم. بعد از سان و مصاحبه، آنها با همراهی دکتر نوربخش، وزیر امور اقتصادی و دارایی به سعدآباد رفتند و من به دفتر مراجعت کردم.
مذاکره خصوصی و رسمی داشتیم. همکاری دو جانبه و مسأله قرهباغ و مسائل مورد بحث، شبیه مذاکرات هیأت آذربایجان بود؛ راه، راهآهن، پل، گاز و غذا میخواهند.
قبول ضیافت شام توسط آذربایجان و مخالفت ارمنی ها
شام را با هیأت آذربایجانی خوردیم. قرار بود هر دو هیأت باشند؛ ارمنیها قبول نکردند و قرار شد ضیافت جداگانه بدهیم. قبل از شام و همراه شام، دربار اوضاع آذربایجان مذاکره کردیم و اطلاعات فراوانی گرفتیم. در مذاکرات خصوصی تقاضای سلاح کردند.
شکایت آذربایجان از حملات روس ها
شنبه 19 اردیبهشت 1371 | 6 ذیقعده 1412 | 9 می 1992
امروز صبح آقای یعقوب محمداوف، رییسجمهور آذربایجان، تلفنی از حملات روسها در شوشا شکایت کرد و خواست که زودتر برای آتشبس اقدام کنم. از عشقآباد با آقای پتروسیان، رییسجمهور ارمنستان تلفنی صحبت کردم؛ او هم اظهار ناراحتی کرد و خواست که آقای [محمود] واعظی زود به منطقه برود.
استمداد مجدد حیدرعلی اف پس از ایلچی بیگ
شنبه 29 خرداد 1372 |28 ذیحجه 1413| 19 ژوئن 1993
در گزارشها فرار ایلچیبیگ از آذربایجان مهم است. آقای واعظی تلفنی خبر داد که به خواست حیدرعلیاف به ارمنستان تذکر داده که در قرهباغ از فرصت شلوغی آذربایجان سوءاستفاده نکنند و آنها قبول کردهاند.
تاسیس اردوگاه برای آوارگان قره باغ
جمعه 23 مهر 1372 | 28 ربیع الثانی 1414| 15 اکتبر 1993
عصر دکتر وحید دستجردی، رییس سازمان هلال احمر آمد. گزارش کار تأسیس اردوگاه در داخل خاک جمهوری آذربایجان برای آوارگان جنگ قرهباغ و... را داد و کمک گرفت.
گزارش سفر آقای قاآنی به باکو
شنبه 6 آذر 1372 | 12 جمادی الثانی 1414| 27 نوامبر 1993
آقای احمد وحیدی، فرمانده سپاه قدس و همراهان آمدند. گزارش سفر آقای قاآنی از سپاه به جمهوری آذربایجان را دادند؛ قرار آموزش نظامی، تدارک و سازماندهی گذاشتهاند. پادگانی نزدیک باکو در اختیارمان قرار گرفته است.
ماجرای هدف قرار گرفتن هواپیمای ایرانی در قره باغ
چهارشنبه 14 اردیبهشت 1373 | 22 ذیقعده 1414 | 4 می 1994
آقای کاگیک هاراتونیان، معاون رییسجمهور ارمنستان برای عذرخواهی از حادثه سقوط هواپیمای سی -130 ما در قرهباغ آمد و قول داد که مسأله را تا کشف حقیقت و تنبیه مقصر - در صورت اثبات تقصیر - پیگیری کند.
توضیح: در روز 26 اسفند 1372، یک فروند هواپیمای 130 C- در بحبوحه جنگ آذربایجان و ارمنستان، حین پرواز از روسیه به مقصد ایران، در خاک ارمنستان و در منطقه ی قره باغ، در اثر شلیک موشک استینگر توسط ارمنی ها سقوط کرد. در این سانحه، تعداد 32 نفر از اتباع ایرانی و روسی کشته شدند.
درخواست حیدرعلی اف برای تداوم فروش سلاح ایران به آذربایجان
چهارشنبه 8 تیر 1373 | 19 محرم 1415 | 29 ژوئن 1994
برای استقبال از رییسجمهور آذربایجان، به فرودگاه مهرآباد رفتیم. همراه هیأت سنگینی با دو هواپیما رسیدهاند. ساعت پنج برای مذاکره آمدند. یک تخته قالی که تصویر امام روی آن بافته شده هدیه آوردند؛ با فیلمبرداری هدیه کردند. مذاکراتمان دربار موارد همکاری بود. بر اجرای سد خداآفرین و اتصال راهآهن جمهوری آذربایجان به آستارای ایران و شرکت ایران در طرحهای استخراج نفت آنها تأکید کردم. آنها بر تداوم فروش سلاح با وام پنجاه میلیون دلاری ما و زیر پوشش گرفتن تعداد بیشتری آواره جنگ و اتصال گاز ایران به نخجوان تأکید داشتند؛ گفتم مجموعه با هم اجرا شود.
آقای حیدر علیاف، وقت خصوصی خواست و توضیح داد که روسها اصرار دارند که در مرزهای جنوبی آنها، هم مرز با ایران، حضور داشته باشند و نیز پیشنهاد دادند که در خط فاصل بین نیروهای آذربایجان و ارمنستان، حائل شوند و به تدریج ارامنه را وادار به عقبنشینی کنند؛ به جز منطقه قرهباغ و بخشی از کلبجر. در این خصوص با من مشورت کرد. در مورد اول مخالفت کردم و در مورد دوم گفتم بیشتر بررسی شود و بستگی به قدرت شما و ارامنه و پیشبینی شما دارد. قرار شد بعدا جواب بدهیم.
سپس برای گنجاندن شهر تبریز در برنامه سفرشان اصرار کرد. گفتم به خاطر اظهارات خودش، تبریزیها رنجیدهاند و ممکن است بیاحترامی کنند، ولی او قبول نداشت و میگفت، قصدی نداشته و نباید ما عکسالعمل نشان بدهیم و نرفتن به تبریز، باعث شماتت دشمنان او میشود.
توضیح: آن زمان آقای حیدر علی اف توصیفی از تبریز و دخالت ایران در کودتا کرده بودند که تعبیر درستی نبود و باعث سوءتفاهماتی در مورد ایشان شده بود.
معالجه ی مجروحان جنگ قره باغ در تبریز
چهارشنبه 5 آبان 1372 | 11 جمادی الاول 1414| 27 اکتبر 1993
آقای نهاوندیان، سفیرمان برای توضیحات و توجیه برنامه آمد. سپس آقای حیدرعلیاف آمد، با هم به مزار شهدا رفتیم؛ محل جالبی است. در گذشته قبرستان بوده و در زمان کمونیستها به پارک تبدیل شده و پس از درگیری حکومت شوروی با مردم قبل از فروپاشی شوروی که نود نفر از مردم شهید شدهاند، با دفن اجساد شهدا در اینجا، مزار شهدا شده و سپس شهدای جنگ قرهباغ را هم در اینجا دفن کردهاند. گفتند اکنون حدود دو هزار شهید در آنجا دفن است. روی تپه با شیب مناسبی است و درختهای انبوه و زمین فراوان دارد و به شکل خوبی نظم و آرایش یافته است.
... برای عیادت مجروحان جنگ، به سوی بیمارستان حرکت کردیم. چند نفری پاهایشان قطع شده و تعدادی در ایران معالجه شده بودند. گفتند تاکنون یکصدوهشت مجروح صعبالعلاج را به ایران فرستادهاند و در تهران و تبریز و رشت معالجه شدهاند؛ خیلی راضی و متشکر بودند.
حمله به زنگلان و فرارمردم به سوی ایران
برای مذاکرات خصوصی به مقر ریاست جمهوری رفتیم. دکتر ولایتی و آقای حسناف هم بودند و سفیرمان مترجم بود. به محض نشستن، تلفن زنگ زد و صحبت کرد و معلوم شد که مربوط به جنگ است؛ آقای علیاف گفت، خبر میدهند ارس طرف منطقه زنگلان، زیر آتش انبوه ارامنه است و مردم برای فرار به ایران از رود ارس عبور میکنند و تلفات میدهند. عاجزانه استمداد کرد.
پیشنهاد شرکت ایران در جنگ قره باغ
نقشه آوردند و توضیح دادند. معلوم شد که اگر زنگلان سقوط کند، از مرز ارمنستان تا نزدیک پارسآباد، ارامنه به مرز ما در شمال ارس میچسبند. پیشنهاد مشخص با اصرار این است که ما در جنگ به نفع آنها شرکت کنیم. صریحا میگویند ما همه آذربایجان را در اختیار شما میگذاریم و آمادهایم جمهوری اسلامی در آذربایجان تشکیل شود و بدون کمک ایران، نمیتوانیم دفاع کنیم و امکان پیشرفت ارامنه تا باکو هم وجود دارد.
نقشه ارمنستان بزرگ را که گویا ارامنه در سال 1980 منتشر کردهاند، نشان دادندکه در آنجا از دریای سیاه تا دریای خزر و از جنوب تا ارومیه و از غرب، خاک ترکیه تا سوریه را شامل شده است. گفتم این تصمیم بسیار بزرگی است که آثار فراوان منطقهای و جهانی دارد و باید عواقب آن در هر جهت بررسی شود و باید در تهران بررسی کنیم و جواب بدهیم، ولی کار فوری این است که تلاش کنیم، فعلا آتشبس برقرار شود و شما باید مقاومت کنید که زنگلان از دست نرود.
برای این منظور، دکتر ولایتی در همان جلسه با معاون وزیر امورخارجه ارمنستان تماس گرفت و پیام مرا برای رئیس جمهور ارمنستان منتقل کرد که گفتم در تلفن قبلیمان قرار شد، ارامنه از حدود فعلی دیگر پیشرفت نکنند و عملیات چند روز اخیر، نقض آن قرار است و با لحنی آرام، نوعی تهدید نمودیم. اجازه خواست که رئیس جمهور ارمنستان با شخص من تلفنی صحبت کند؛ موافقت کردم.
با تأخیر زیاد به جلسه مذاکرات رسمی رفتیم. خبرنگاران تا آخر جلسه ماندند و من و آقای حیدر علیاف دربار اهمیت همکاریها و موارد فراوان همکاری صحبت کردیم. دربار جنگ به نحوی به نفع آذربایجان حرف زدم.
مذاکره در تهران، توقف جنگ در زنگلان و مانور در مرز
فرصتی پیش آمد. خسته بودم، مقداری استراحت کردم. آقایان روحانی، ولایتی و واعظی آمدند. در رابطه با موضعمان درخصوص جنگ قرهباغ مذاکره کردیم. باز هم جلسه خصوصی با علی اف دربار حمایت از آنها در جنگ با ارامنه داشتیم و نهایتا جمع بندی به این صورت شد که برای تحقق آتشبس و حفظ زنگلان و عقب نشینی، تلاش سیاسی کنیم و راههایمان را برای کمک به محاصره شدگان زنگلان باز بگذاریم و مانوری در مرز داشته باشیم، تا نظامیان ما دربار کیفیت دفاع، مذاکره کنند و پیشنهاد اتحاد دفاعی را در تهران بررسی کنیم و سپس جواب دهیم. خبر دادند که از شدت گلوله باران کاسته شده است.
ادامه دارد...