سه‌شنبه 6 آذر 1403

چند قدم دورتر از ماجرای مهسا امینی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
چند قدم دورتر از ماجرای مهسا امینی

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، احتمالا ماجرای روزهای اخیر، با اعصاب همه‌ی ما بازی کرده و همه را ناراحت کرده است. بعید است کسی در ایران پیدا شود که از این اتفاق پیش آمده خوشحال باشد، آن هم برای ما ایرانی هایی که در روزهای سختی و خوشحالی نشان داده ایم چگونه دردهای دیگران دردهای ماست و شادی های آنان هم شادیهای ما. محمد پورغلامی پژوهشگر اجتماعی و روزنامه‌نگار کمی از ماجرا دورتر شده...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، احتمالا ماجرای روزهای اخیر، با اعصاب همه‌ی ما بازی کرده و همه را ناراحت کرده است. بعید است کسی در ایران پیدا شود که از این اتفاق پیش آمده خوشحال باشد، آن هم برای ما ایرانی هایی که در روزهای سختی و خوشحالی نشان داده ایم چگونه دردهای دیگران دردهای ماست و شادی های آنان هم شادیهای ما.

محمد پورغلامی پژوهشگر اجتماعی و روزنامه‌نگار کمی از ماجرا دورتر شده و شرح مفصل و متفاوتی از حواشی و اصل ماجرای مهسا امینی داده‌است.

دیروز داشتم با خودم فکر میکردم که روزانه هزاران نفر مرد و زن و کودک در غرب و شرق عالم، باگناه و بی گناه کشته می شوند و کک کسی هم نمی‌گزد. در قسمت عمده ای از این کشتارها، چشم آبی های غربی، مستقیم و غیرمستقیم دخالت دارند، در افغانستان، پاکستان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن، لیبی، نیجریه و...، اما کمتر رسانه ای هست که به اینها ضریب بدهد. رسانه های غربی حتی به اتفاقات و حوادث تلخ خود نیز آنگونه که باید ضریب نمیدهند، مانند همین اعتراضات اخیری که در مرگ ملکه ی انگلیس اتفاق افتاده، اما شما تصویری کاملا زیبا و جذاب از بدرقهی ملکه را در رسانه ها می بینید.

اما چرا وقتی پای ایران به میان می آید، یکهو همه چیز تغییر می کند؟ چرا انگار رسانه ها با یکدیگر رقابت دارند تا تصویر بدترو اسفناک تری به افکار عمومی داخلی و بین المللی نشان دهند؟ چرا یک اتفاق کوچک، تبدیل به بزرگترین بحران بشر از عصرغارنشینی تا برج نشینی می شود؟ به نظرم، جواب در فهم یک سناریوی مهم و کلیدی و البته دائمی نهفته است: سناریوی آشوب!

بیایید چند سال به عقب برگردیم: شهریورماه 96، جرد کوشنر، داماد یهودی و مشاور شخصی دونالد ترامپ با محمد بن سلمان در کاخ پادشاهی ریاض دیدار کردند. دیداری که تا بامداد صبح روز بعد به درازا کشید و حاوی توافقاتی میان نمایندگان این دو کشور، بر سر موضوعات منطقه ای بود. اسرائیل شامیر، کارشناس اسرائیلی برای وبسایت «تسارگراد» روسیه، دربارهی محتوای این دیدار چنین گفت: «محمد بن سلمان، یکی از تندروترین مخالفان ایران در عربستان است. او حاضر است برای پیروزی بر ایران که آن را دشمن درجه ی یک عربستان می داند، دست به هر کاری بزند. حتی حاضر است با اسرائیل که دشمن همه‌ی اعراب محسوب می شود نیز متحد شود.»

وی سپس چنین گفت: «که در این دیدار دوجانبه، استراتژی آمریکایی عربستانی جدیدی برای منطقه تعریف شد که محور آن شکست حزب الله لبنان و ایران است.» موضوعی که بن سلمان در گفت وگو با تلویزیون «ام بی سی» صراحتا آن را اعلام کرد و گفت: «تلاش می کنیم جنگ را به درون ایران بکشانیم.» پیش از این البته سناتور «تام کاتن» صراحتا اعلام کرده بود که «سیاست آمریکا باید بر پایه ی تغییر نظام در ایران باشد.» طبق همین نقشه بود که حوادث دی ماه 96 و آبان 98 رقم خورد.

اصل اساسی سناریوی آشوب به زبان ساده این است: ایرانی ها نباید یک روز خوش هم داشته باشند، باید کاری کرد که زندگی در ایران برای ایرانیان رقت بار تلقی شود، بنابراین تامیتوان، باید مردم و حاکمیت را به بهانه های مختلف در تقابل باهم قرار داد. حالا از این بعد، وظیفه ی رسانه ها است که وارد معرکه شده و این گزاره هارا عملیاتی کنند. فرمول ساخت آشوب هم کار چندان سختی نیست و چند مرحلهی همیشگی دارد:

1. یک مسأله را تبدیل کنند به مسأله‌ی اصلی کشور. این مسأله میتواند واقعی (مثل فوت مهسا امینی) یا غیرواقعی (گوهرعشقی) باشد. 2. به کمک رسانه‌ها، به این مسأله آنقدر بپردازند که افکار عمومی هم تصور کند این مسأله، مهمترین مسألهی نه تنها ایران، بلکه جهان است! 3. برای آن مسأله یکی دو هشتگ درست کنند. البته بعدا میتوانند به بالاسری هاگزارش تعداد بدهند برای چاپیدن و گرفتن دلار بیشتر! 4. ناگهان چندنفر پیدا شوند و «ابعاد جدیدی» از ماجرا را کشف کنندکه تابه حال هیچ کس از آن خبر نداشته است! (مثل توئیت آن پزشکی که درباره‌ی علائم شکستگی مهساامینی منتشرکردو روز بعد ساختگی بودنش مشخص شد) 5. حالا وقت ورود اینفلوئنسر‌ها و سلبریتی‌ها است که وارد معرکه شده و به این کمپین بپیوندند و مردم را تهییج کنند. 6. اما اعتراضات مجازی تا زمانی که به کف خیابان نیامده، فایده‌ای ندارد. پس باید به طور گسترده، اطلاعیه برگزاری تجمع در برخی نقاط پخش شود و مردم را دعوت به تجمع خیابانی کرد. 7. اما تجمع خیابانی هم به تنهایی به درد نمیخورد، تئوریسین اصلاح طلبان می‌گفت «اصلاحات نیاز به خون دارد»، پس باید یکی دو نفرهم کشته و زخمی شوند آن هم دقیقا به دست نیرو‌های حاکمیتی! اگرکسی هم کشته نشد، کشته سازی که می‌شود! (مثل ماجرای سعیده پورآقایی) ما، اما می‌توانیم به این چرخه پایان دهیم. اشتباه نکنید! حرف این نیست که چشم‌ها را ببندیم و همه چیز را گل و بلبل ببینیم، نه، که اتفاقا باید موضع گرفت و این خود، از مصادیق امربه معروف و نهی از منکر است، حرف این است، اما ما می‌توانیم تکه‌ای از این نقشه‌ای که برای ما طراحی شده نباشیم. نقد‌ها را بگویید، با صدای بلند هم بگویید، اما پازل آشوب راکامل نکنید! که اول قربانی آن، خود ما هستیم.