چند نکته اساسی درباره عملیات «والفجر8»
بیست و چهارمین جلسه از سلسله جلسات شورای مطالعات راهبردی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، با حضور سردار علیمحمد نائینی؛ رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، فرماندهان یگانها و لشکرهای عملیاتی دوران دفاع مقدس، مشاورین ریاست مرکز و برخی از راویان دوران دفاع مقدس برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در ابتدای این جلسه سردار نائینی ضمن تبریک فرارسیدن چهل و چهارمین فجر انقلاب اسلامی، با اشاره به ششمین جلسه از سلسله جلسات بررسی حوادث و اتفاقات پایان جنگ با محوریت فاو، از حضور سردار رضا سیفاللهی فرمانده وقت سپاه دوم سیدالشهدا (ع)، بهعنوان سخنران اصلی جلسه تقدیر و تشکر کرد.
وی در ادامه با اشاره به جلسات قبل و بررسی تحولات و اتفاقات بعد از عملیات والفجر 10 بهویژه سقوط فاو که از زبان سرداران زهدی، قربانی، غلامپور و جعفری و همچنین راویان مرکز؛ آقایان ایزدی و مختاری روایت شد، اظهار کرد: امروز در خدمت برادر سیفاللهی هستیم که از روایات و نظریات وی بهعنوان فرمانده پدافند منطقه فاو در آن مقطع زمانی بهره ببریم.
سردار نائینی گفت: بر اساس ابلاغیهای که علی شمخانی، فرمانده وقت نیروی زمینی، در 1365/12/26 صادر کردند؛ اعلام داشتند، خط پدافندی قرارگاه کربلا در منطقه عملیاتی والفجر هشت (فاو) به آن سپاه (سیدالشهدا) واگذار شده و لازم است در این زمینه هماهنگیهای لازم با ردهها و یگانهای مربوطه صورت پذیرد.
وی ادامه داد: در 1366/4/9 معاون اطلاعات سپاه دوم سیدالشهدا (ع)، علی اسحاقی طی 10 برگ، نقشهها و اسناد تحلیل و بررسی منطقه عملیاتی «والفجر 8» ر ا به سردار سیفاللهی بهعنوان فرمانده سپاه سیدالشهدا (ع) ارسال کرده است که رونوشت آن برای فرمانده وقت نیروی زمینی ارسال شده و نقاط ضعف و قوت دشمن و خودی را برشماری کرده و جالب است که نقاط ضعف دشمن را در متزلزل بودن روحیه دشمن و کمبود نیرو در خط پدافندی دانسته و اینکه زمین، زمینی قابلاستفاده برای مانور دشمن نیست و دشمن از توان رزمی بالایی برای تک برخوردار نیست.
رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس افزود: در این گزارش نقاط قوت نیروهای خودی، ازجمله برتری روحی و انگیزه شهادتطلبی، برتری دید و تیر از دو جناح نسبت به دشمن، عدم محدودیت مهمات سبک و سنگین، ابتکار عمل در ایجاد موانع برای عدم نفوذ دشمن، برتری لجستیکی و پشتیبانی عمومی برشمرده شده که البته این گزارش مربوط به قبل از حرکت ما برای عملیات والفجر 10 میباشد.
وی اشاره کرد: همچنین در این گزارش ضعفهای نیروی خودی در کمبود نیرو، عدم کارایی نیرو، نداشتن استحکامات مناسب و... بوده که البته برخی از این ضعفها در تناقض با نقاط قوت نیروهای خودی در این گزارش است که با یکدیگر قابلجمع نیستند.
محتمل دانستن حمله دشمن
مشاور فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: تحلیلی که اسحاقی در گزارش خود ارائه میدهد در 11 محور بوده که مهمترین آن این است که وی احتمال تک دشمن را به خاطر تعویض نیرو در اکثر خطوط، تقویت سه محور، تشدید گشت رزمی، سکوت رادیویی و افزایش فعالیتهای مهندسی محتمل میداند.
آمادهباش نیروها
وی ادامه داد: در تاریخ 1366/3/23 6 آقای احمد غلامپور که جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه در جنوب است، فرمان آمادهباش را به فرماندهان سپاه ششم امام صادق (ع)، یکم ثارالله، نوح و سیدالشهدا (ع) ابلاغ میکند؛ با این مضمون که بر اساس اخبار واصله و شواهد و قرائن، دشمن در حال آماده شدن برای تک به مواضع ما در منطقه والفجر هشت میباشد.
سردار نائینی اظهار کرد: در تاریخ 2 /5/ 1366 باز آقای مرتضی صفاری بهعنوان فرمانده قرارگاه مقدم نوح، طی نامهای به فرمانده نیروی زمینی اعلام میکند؛ که ضعفها در خط بسیار جدی است که اگر جبران نشود میتواند ضایعات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد و نگرانی وی بیشتر از جهت ترک امکانات و نیروهای مهندسی خودی از منطقه است.
وی گفت: در 1366/12/18 هم آخرین نامهای که داریم با امضای آقای سیفاللهی است که آقای حسن آقایی را بهعنوان معاون عملیات سپاه سیدالشهدا (ع) معرفی میکند. در تاریخ 1367/1/28 که دشمن به فاو حمله میکند، آقای سیفاللهی به همراه تنی چند از فرماندهان همچون سردار صفوی، غلامپور، قربانی، زهدی با دو فروند هلیکوپتر، ساعت 8:30 صبح از کرمانشاه به سمت منطقه عملیاتی فاو حرکت میکنند که در جلسات قبل به تشریح جزئیات این اتفاق پرداخته شد. در ادامه جلسه نیز از روایات و نظریات و مشاهدات میدانی سردار سیفاللهی در خصوص این رویداد استفاده خواهیم کرد.
نبرد فاو، طولانیترین پدافند ما در جنگ
در ادامه سردار رضا سیفاللهی ضمن گرامیداشت سالروز ورود تاریخی امام راحل عظیم الشان به میهن اسلامی و تبریک ایام دهه فجر انقلاب اسلامی اظهار کرد: مسئله فاو، صرفاً به یک ابلاغ آقای شمخانی منتهی نمیشود، پشت سرش، ملزوماتی است؛ همچون سامانههایی که باید فعال میشدند و نشدند، سامانههایی که باید فعال میشدند و شدند و نقاط ضعف و قوتی که در طول زمان از وقتیکه فاو گرفته شد تا سقوط آن وجود داشت که نیازمند بررسی است و من فکر کنم، بیشترین مقاومت ما برای حفظ و دفاع از سرزمینهای متصرفاتی در طول جنگ هشتساله، به فاو مربوط میشود، شد.
وی افزود: حفظ و تثبیت ما در آنجا بعد از تصرف آن، به 75 روز نبرد انجامید و فکر نمیکنم هیچ عملیاتی را به این اندازه سرمایهگذاری کرده باشیم که این موفقیت با عملکرد درخشان یگانهای سپاه و پشتیبانی هوایی ارتش و در چارچوب عملیات والفجر 8 در بهمنماه سال 1364 برای ما حاصل شد.
حفظ فاو ممکن نیست
وی به مقاومت برای حفظ فاو پس از عملیات موفقیتآمیز والفجر 8 اشاره کرد و گفت: دشمن تمام قوای خود را برای بازپسگیری فاو در آن مقطع زمانی (1364) به کار گرفت و انواع سلاحهایی که تا آنوقت به کار نگرفته شده بود، در فاو تست شد، ولی بههرحال ما فاو را حفظ کردیم.
فرمانده پدافند منطقه فاو با اشاره به نقطه نظرات موجود در زمینه ادامه نگهداری فاو گفت: بعد از حفظ و تثبیت فاو، شهید صیاد شیرازی که بعضاً بر اساس مسائل مربوط و مشترک، باهم نشستوبرخاستهایی داشتیم، (چراکه من در این مقطع نماینده سپاه برای تبادل افکار و اندیشهها با نمایندگان ارتش و مشخصاً شهید صیاد. همچنین مرحوم ظهیر نژاد بودم و همچنین در آن مقطع ما عضو گروه مشاورین نظامی مقام معظم رهبری (رئیسجمهور وقت) بودیم)، این اظهارنظر را از این دو بزرگوار شنیدم که فاو قابل حفظ و نگهداری نیست و دلایلی هم برای این نظر خود داشتند که ازجمله آنان این بود که ما در اینجا فقط متکی به یک محور هستیم و آن پل بعثت میباشد و دشمن نیز به این قضیه واقف است؛ و این پل نیز با یک بمباران هوایی و یا هر نوع اقدام انفجاری از بین خواهد رفت و ما فاقد عقبه دیگری در هر سه محور این منطقه هستیم.
وی گفت: شهید صیاد ضمن تمجید از عملیات غرورآفرین والفجر 8 که منجر به تصرف فاو شد به من میگفت «دشمن در فاو غافلگیر شد، اما خود را برای بازپسگیری آن آماده خواهد کرد.» از طرفی معتقد بود تدابیر پدافندی ما در خط فاو ضعیف و به تعبیر ایشان پوستپیازی است.
سردار سیفاللهی با اظهار به اینکه با نگاه کلاسیک به جنگ، با توجه به شرایط منطقه عملیاتی و ارتش دشمن، اصولاً نباید به سراغ چنین عملیاتی میرفتیم، درعینحال بیان کرد: اما ویژگی مهم سپاه در انجام عملیاتهایی ورای نگاه و اصول کلاسیک جنگ بود.
در ادامه این گفتگو سردار سیفاللهی در زمینه سقوط فاو در دو سطح مباحث استراتژیک مرتبط و تاکتیکی مطالب خود را ارائه داد.
مبحث استراتژیک
فرمانده وقت سپاه دوم سیدالشهدا (ع) با بیان اینکه مسائل استراتژیک تأثیرگذار بر سقوط فاو فقط مربوط به خود بحث فاو نیست، تصریح کرد: بهعبارتدیگر فاو و سقوط آن جدای از مباحث استراتژیک جنگ نیست. چه گرفتن آن و چه بازپسگیری آن توسط عراق. یعنی اگر کسی بخواهد بحث مربوط به گرفتن فاو توسط ایران و بازپسگیری آن توسط عراق را بدون لحاظ کردن مباحث استراتژیک کل جنگ مورد مطالعه قرار دهد، این یک خطای استراتژیک است.
دلایل تصرف فاو
وی با اشاره به تحلیلهای مربوط به علل تصرف فاو گفت: ما در جریان تصرف فاو بر اساس نگاه استراتژیک و با اهداف سیاسی دست به این اقدام زدیم، اگر بگوییم همینطوری وارد فاو شدیم که قابلقبول نیست. یک تحلیلی پشت این اقدام بود. ما باید یک برتری نظامی در جنگ خود با عراق پیدا میکردیم تا با اتکای به آن، وارد بحث مذاکره شده، دشمن ر ا تنبیه کنیم و حقمان را بگیریم. یا اینکه این نگاه استراتژیک را داشته باشیم که این منطقه، در واقع دهانه ورود به خلیجفارس است، اینجا را که بگیریم، دشمن منفعل شده و خودش به مواضع و خواستههایی که ما طلب کنیم تن خواهد داد. یا اینکه در تحلیلی بالاتر میتوان گفت که به دنبال سقوط رژیم صدام از طریق تصرف مناطق استراتژیک آن بودیم کما اینکه نگاه ما به بصره نیز در طول جنگ، بعضاً مبتنی بر این تحلیل بود.
سردار سیفاللهی ادامه داد: این کلیات، مباحثی است که هم در روحیه رزمندگان اثر داشت و هم در روحیه فرماندهان و هم در مباحثاتی که در عملیاتها مطرح میکردند.
سقف مشخصی در سطح استراتژیک نداشتیم
وی به تحلیل استراتژیک در نظر گرفته شده در مورد فاو اشاره کرد و گفت: در سطح استراتژیک انتهای کار تعریف شده نبود. در برخی اظهارات، سقوط رژیم بعثی، انتهای کار دیده میشد. شعار «راه قدس از کربلا میگذرد»، مصداق بارز این تفکر و دیدگاه بود و این دیدگاه در ذهن برخی از فرماندهان نظامی ما بهعنوان یک هدف نهایی ترسیم شده بود. در واقع این ذهنیت وجود داشت که کمتر از سقوط صدام هدیه جنگ نخواهد بود که در ذهن بسیاری از رزمندگان و بسیجیان تا سطوح فرماندهی شکل گرفته بود.
فرمانده پدافند منطقه فاو افزود: قرائتهای دیگری نیز وجود داشت که اعتقادی به سقوط صدام نداشت بلکه بر این عقیده استوار بود که نقطه مهمی از خاک عراق را بگیریم و سپس وارد مذاکره شده و حق خود را بگیریم. این تفکر در ذهن فرمانده عالی جنگ، آقای هاشمی وجود داشت. ارتشیها از افق جنگ و انتهای جنگ یک تعریفی داشتند، سپاهیها هم یک تعریفی داشتند. این خود از مسائلی است که در دید ما اثر میگذارد.
وی با بیان اینکه باید در بعد استراتژیک به نقش سپاه در این منطقه نیز توجه داشته باشیم، توضیح داد: نقش چندگانه سپاه، هم در تأمین امنیت و دفع بحرانهای داخلی در قالب سپاههای استانی و هم انجام مأموریتهای مربوط به جنگ و حفظ و حراست از دستاوردهای آنهم بهعنوان مأموریت اصلی، مسئلهای دیگر است که باید دید چقدر تأثیر مثبت یا منفی بر سازمان تعریف شده سپاه در انجام مأموریت خطیر جنگ بهویژه در اواخر آن داشت.
مدیریت تعریفنشده جنگ
سردار سیفاللهی در ادامه با اشاره به شکل و ساختار مدیریت جنگ و مقایسه آن با رژیم بعثی گفت: سیستم سیاسی و سیستم نظامی کشور در ارتباط با جنگ ایران و عراق یکسان نبود. چیزی که سردار محسن رضایی بدان فکر میکرد این بود که اختیارات کشور بهویژه در بخش لجستیک، آنطور بایدوشاید، در اختیار جنگ قرار نمیگیرد. وی در جلسات خصوصی معتقد بود که ما باید اختیارات کشور را در حوزه جنگ در دست داشته باشیم، همانطور که در نقطه مقابل، صدام تمام امکانات کشورش را معطوف به جنگ کرده است. اینها هم ملاحظاتی است که در بحث موضوع اصلی ما که بحث سقوط فاو است باید لحاظ شود. در واقع از لحاظ استراتژیک سیستم نظامی ما با عراق بههیچوجه قابلمقایسه نیست.
وی به اعدامهای فرماندهان خطاکار عراقی به دستور مستقیم صدام اشاره کرد که نشان از تسلط کامل صدام بر امور جنگ و سختگیری مطلق در این قضیه داشت و اذعان کرد: در مقابل در کشور ما هیچ موردی مشاهده نشد که فرمانده ای یا مسئولی به خاطر کوتاهی و یا خطا در عملیاتی مورد مواخذه قرار گیرد. آیا این برخورد لازم بود یا نبود؟ من نمیخواهم بگویم که ما نیز باید بهمانند صدام عمل میکردیم، اما میتوان گفت که عراق دارای سیستم و نوعی مدیریت واحد جنگ بود ولی ما نه.
فرمانده سپاه دوم سیدالشهدا (ع) با تأکید بر اینکه عنوان «فرماندهی عالی جنگ» در حوزه مباحث استراتژیک باید تفسیر شود، اظهار کرد: باید ببینیم که آیا معنای فرماندهی جنگ در سیستم نظامی ما که آقای هاشمی نیابت گرفته بودند، همان چیزی بود که بر مبنای اصول و معیارهای متعارف مباحث نظامی استراتژیک وجود دارد و یا خیر. میزان حضور، میزان اختیارات، میزان فرماندهی و....
سردار سیفاللهی ادامه داد: آنچه ما در مقابل سیستم نظامی دشمن مشاهده میکنیم، ما را به این نتیجه میرساند که خلأ این مؤلفهها و شاخصهها در سیستم نظامی و مدیریت فرماندهی جنگ ما مشاهده میشود و ما فاقد یک سیستم فرماندهی کل هستیم که در مبحث تاکتیکی قابلبحث خواهد بود. بهعنوانمثال در جریان عملیات کربلای 5 که در همین ایام در (بهمنماه) در سال 1365 در شلمچه رخ داد، یک بخشهایی از کانال ماهی را از دست دادیم، من شاهد بودم که آقای هاشمی چند بار بهعنوان فرمانده جنگ گفته بود که اینجا را حفظ کنید ولی نشد. بنابراین بحث مدیریت فرماندهی جنگ نیز ازجمله مسائل مهمی است که در بحث سقوط فاو باید لحاظ شود کما اینکه بحث پشتیبانی لجستیکی جنگ، تقسیم مأموریتهای مختلف برای سپاه در جبهه و پشت جبهه و... نیز بهعنوان مباحث مهم استراتژیک باید موردتوجه قرار گیرد.
وی با یادآوری اینکه در زمان حمله عراق به فاو با وجود اعلام آمادهباش در این منطقه هریک از فرماندهان در منطقهای دیگر هستند، متذکر شد: این اوضاعواحوال برخلاف تعاریف و اصول آمادهباش بود که اگر بود من هم بهعنوان فرمانده سپاه دوم سیدالشهدا (ع) و مسئول پدافند منطقه، باید در منطقه فاو حاضر میداشتم. من در غرب چهکار میکنم که بعد توسط یک هلیکوپتر با تعدادی از فرماندهان به سمت فاو بیاییم آنهم در زمانی که دیگر کار از کار گذشته است و اوضاع دیگر قابلجمع کردن و کنترل نیست.
تأثیر توان ملی در سقوط فاو
سیفاللهی با اشاره به نقش توان و قدرت ملی در بحث تصرف فاو توسط ایران و همچنین بازپسگیری آن توسط عراق گفت: مسئله دیگر اینکه در بحث استراتژیک ما یک توانی داریم که همان توان کشوری یا توان (قدرت) ملی است که میزان آن در تصرف فاو و همچنین از دست دادن آن اثرگذاری داشته است. در تصرف فاو سپاه با تمام توان وارد شده و ارتش نیز پشتیبانی هوایی و توپخانهای خود را انجام داده که منجر به تصرف فاو توسط ایران شده است. اما در بحث بازپسگیری فاو، گارد ریاست جمهوری بهعنوان مانوریترین یگان دشمن، سپاه هفتم عراق و... در فاو حضور پیدا میکنند، فرماندهان ارشد ارتش عراق همچون ماهر عبدالرشید، عدنان خیرالله و در کل تمام سیستم نظامی دشمن در بازپسگیری فاو حضور دارند و از پشتیبانی تا فرماندهی مسئولیت و نقش دارند.
وی افزود: برعکس در این ایام وضعیت ما در فاو متفاوت است، توان سپاه بین چندین یگان تقسیم شده و خود شهید کاظمی به من میگفت «به آقا محسن بگو، ما در اینجا نیرویی نداریم و بسیاری از نقاط خالی است و چنانچه دشمن حمله کند تا ما بخواهیم عکسالعمل خاصی انجام بدهیم، کار از کار گذشته است.»
فرمانده پدافند منطقه فاو به وضعیت نیروی انسانی عراق در زمان حمله به فاو اشاره کرد و گفت: وقتیکه عراق به فاو حمله کرد؛ طبق برآورد انجامشده، حدود 50 گردان نیرو به این منطقه وارد کرد، حدود 40 گردان آتش، مضاف بر اینکه در سطح گستردهای از بمبهای شیمیایی هم استفاده کرده است. گذشته از اینکه ما در منطقه فاو از عقبه لازم برخوردار نبوده و متکی به همان پل بعثت بهعنوان تنها محور مواصلاتی زمینی بودیم که میدانستیم هر آن امکان تخریب آن توسط ارتش عراق وجود دارد و برای خارج شدن از اتکا صرف به این پل هیچ کاری نکردیم.
وی با اذعان به غافلگیری توسط عراق در بازپسگیری فاو بیان کرد: همانگونه که در بحث تصرف فاو با بسیج نیروها و امکانات، دشمن را غافلگیر کردیم، چراکه دشمن تصور نمیکرد که از مانع طبیعی بزرگی همچون اروندرود عبور کنیم، در بحث سقوط فاو این بار ما بودیم که غافلگیر شدیم.
سیفاللهی در این خصوص به بخشی از اظهارنظرهای سردار شهید قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت «ازبسکه به ما گفته بودند که عراق درصدد حمله به فاو است، برای ما این باور ایجادشده بود که دشمن به فاو حمله نخواهد کرد.» و یا تحلیل آقای محسن رضایی این بود که دشمن به فاو حمله نخواهد کرد و یا نمیتواند حمله کند.
تمرکز زدایی از فاو، فرصت دهی به عراق
وی با اظهار به اینکه اگر تحلیل و پردازش تاکتیکی و استراتژیکی مجموعه یگانهای سپاه بر این قرار داشت که عراق به فاو حمله خواهد کرد، رفتن ما به غرب به هر دلیل خطا بود، افزود: حالا عدهای معتقد بودند که قرارگاه رمضان درخواست اجرای عملیات در منطقه غرب را داشت و یا خیر، درهرصورت تصمیمگیری در این خصوص با فرماندهی بود که تصمیم درست را بگیرد. آیا پس از تصرف فاو، ما سبک، سنگین کردیم که کدام جبهه، جبهه اول ما است. من معتقدم ما به این فکر نمیکردیم، چراکه در آن زمان ما به این فکر میکردیم که بعد از فاو برویم شلمچه و حلبچه را بگیریم.
فرمانده سپاه دوم سیدالشهدا (ع) ضمن بیان اینکه تا زمانی که نیرو و لشکر در وضعیت آفندی است، ابتکار عمل دست اوست، درعینحال گفت: باید به این نکته توجه داشت که اینجایی که آمدیم عملیات کردیم و تصرف کردیم، این امر میتواند باعث زمینگیر کردن دشمن شود و یا اینکه دشمن بدین فکر میکند که بگذار عملیات خود را در این منطقه انجام دهد و نیرویش را در آنجا مشغول کند و خود در اقدامی ابتکاری فرصت آفند را به دست گیرد.
موضعگیری آفندی عراق
وی متذکر شد: بر اساس آموزهها و علوم نظامی هر طرفی که در جنگ توان آفند را داشته باشد این بدین معناست که انتخاب مکان و ساعت حمله در دست اوست و عمده قوا را او معین خواهد کرد، اینکه آیا آن نقطه اثر استراتژیک برای دشمن دارد یا خیر، آن یک بحث دیگر است. در بررسی وضعیت آفندی، ما که در مقطعی از جنگ به دلیل عملیاتهای مکرر در این وضعیت قرار داریم، بدین نتیجه میرسیم؛ تا زمانی که این استراتژی نظامی را اتخاذ کردهایم دشمن هلاک و مستأصل ما بود که حالا این ایرانیها کی و کجا میخواهند به ما بزنند، اما وقتیکه این نرم زمانی یکساله را دشمن به دست آورد و اطلاعات استراتژیک آن نسبت به ما قوی شد، خود را برای گرفتن موضع آفندی آماده کرد، وقتیکه آماده شد، دیگر از پس دشمن برنیامدیم و صحنه جنگ به خاطر مباحث استراتژیک جنگ معکوس شد.
سیفاللهی با طرح این سؤال مبنی بر اینکه آیا ما در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودیم که دشمن ضمن ترمیم نقاط ضعف ماشین جنگی خود، در حال تغییر موضع از حالت پدافندی به آفندی و انتخاب مکان و زمان عملیات میباشد؟ گفت: اگر جواب مثبت باشد در آن صورت فاو محتملترین مکان برای حمله آفندی دشمن بود، در غیر این صورت نتیجهاش چیزی میشود که شاهد آن بودیم.
انتهای پیام