چهرههای پرحاشیه سینمای ایران در سال 98
اقتصاد نیوز: سینمای ایران در سال 1398 سال پرماجرایی را پشت سر گذاشت؛ خصوصا بعد از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی که سینمای ایران را به دو دسته مشخص تقسیم کرد؛ دسته اول کسانی که موافق تحریم جشنواره فیلم فجر بودند و کسانی که موافق حضور در جشنواره فیلم فجر بودند.
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از رویداد 24، این موضع گیریها به جدالی دامنهدار بدل شد که یک سر آن شهاب حسینی بود که موافق حضور در جشنواره فیلم فجر بود و سر دیگر آن که موافقان تحریم جشنواره بودند که محوریت آنها را مسعود کیمیایی شکل میداد. جنجالهای جشنواره فیلم فجر سال 1398 را بدل به سال پرماجرای سینمای ایران کرد، سالی که چهرههای برجستهاش بیشتر اسیر حاشیه بودند تا متن. در این گزارش چهرههای جنجالی سینمای ایران در سال 1398 بررسی شدهاند.
مسعود کیمیایی؛ سوار خسته میتازد
نام مسعود کیمیایی همیشه با اعتراض گره خورده است. فارغ از کیفیت نهایی آثارش او فیلمساز همیشه معترض سینمای ایران باقی مانده و کوشیده فیلمهایی بسازد که سوگیری سیاسی آن به نفع طبقهای باشد که کیمیایی خود را کارگردان آنها میداند.
کیمیایی آن خصلتهای دوران جوانی که نقطه اوجش «گوزنها» بود را در دوران کهنسالی هم حفظ کرده و کوشیده جایی بایستد که همه از او انتظار دارند. بعد از شلیک به هواپیمای اوکراینی مسعود کیمیایی اولین کسی بود که مقابل دوربین قرار گرفت و جشنواره فیلم فجر را تحریم کرد.
تندترین انتقادات به مسعود کیمیایی را شهاب حسینی انجام داد که در نشست خبری یکی از فیلمهایش در جشنواره فیلم فجر به کیمیایی اتهام زد که روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است.
این اظهارات البته واکنشهایی را برانگیخت. منیژه حکمت، امیر پوریا، پرویز جاهد و انجمن کارگردانان واکنش تندی به سخنان شهاب حسینی نشان دادند و صحبتهای او را محکوم کردند.
خون شد کیمیایی البته و در نهایت و به اصرار تهیه کننده فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد و موافقین و مخالفین خودش را پیدا کرد.
کیمیایی نشان داد در هفتاد و هشت سالگی و فارغ از کیفیت نهایی آثارش همچنان مثل یک سوار خسته در مسیری که به آن اعتقاد دارد میتازد و یکی از مهمترین چهرههای سینمای ایران است.
شهاب حسینی؛ ایستاده در غبار
به گزارش رویداد24 شهاب حسینی را همیشه به عنوان پسر خوب سینمای ایران معرفی کردند. مجری خوش پوش و ساده برنامه نوجوانان در دهه هفتاد خیلی زود توانست به یکی از مهمترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شود.
همکاری با اصغر فرهادی شهرت شهاب حسینی را از مرزهای ایران فراتر برد و جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را برای او به ارمغان آورد. در چند سال گذشته شهاب حسینی از فعالیت بازیگری خود کم کرد و تلاش کرد با تاسیس یک کمپانی فیلمسازی و ملاقات با چهرههای مشهور هالیوودی مثل رابرت دنیرو دست به تولید محصولات مشترک میان ایران و آمریکا بزند، اما هیچ کدام از این اقدامات نام او را در سال 1398 به اندازه موضع گیری متفاوت او درباره جشنواره فیلم فجر و حمله به مسعود کیمیایی سر زبانها نینداخت.
گرفتن نشان شوالیه از دولت فرانسه هم باعث نشد مخالفان شهاب حسینی درباره موضع گیریهای او کوتاه بیایند و او را به خاطر این مواضع ببخشند تا سال 98 برای ستاره سابق سینمای ایران فقط حاشیه باشد و بس.
محمدحسین مهدویان؛ کارگردانی که میخواست گوبلز نباشد
بعد از ماجرای نیمروز، محمد حسین مهدویان در مصاحبهای به کنایه خطاب به محسن رضایی گفته بود نمیخواهد گوبلز و یک تبلیغاتچی باشد و دلش میخواهد کارگردان باقی بماند. این مصاحبه زمانی انجام شد که شمایل مهدویان تازه داشت شکل میگرفت و عدهای او را در قامت حاتمیکیای جوانی میدیدند که نازپرورده است و سعی میکند مضامین همسو با قرائت رسمی فیلمهایش را پشت فرمی مبهوت کننده پنهان کند.
برای آنها جذابیت اسلحه دست گرفتن یک عضو اطلاعات سپاه در ماجرای نیمروز (کمال) کافی بود تا شمایل ادامهدهنده مسیر حاتمیکیا تکمیل شود. با آنکه فیلمهای مهدویان این شائبه را تقویت میکند اما او تلاش میکند فیلمش را بسازد و وارد حاشیههای دیگر نشود.
مهدویان توانست فیلمهایی خلق کند که روی پرده بزرگ جذاب هستند و میتوان مدتها درباه فرم و مضمون آنها حرف زد و تفسیرهایی از دل آثارش بیرون کشید. به خاطر همین بود که در جشنواره فیلم فجر همه منتظر درخت گردو بودند؛ فیلمی که مهدویان را به یکی از چهرههای مهم سینمایی در سال 1398 تبدیل کرد.
مخالفان روشنفکر مهدویان منتظر بودند تا او را بچه نازپرورده سیستم معرفی کنند و یاران قدیمی میخواستند او را بوقچی آرمانهای خود کنند، با این حال مهدویان در اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفت میخواهد خودش باقی بماند؛ شخصیتی که به گفته خودش گوبلز نباشد.
محمدرضا گلزار؛ آقای سوپر استار ستاره و مربعها
به گزارش رویداد24 شاید اگر حواشی برنامه برنده باش نبود، نام بردن از محمدرضا گلزار در میان چهرههای جنجالی سینمای ایران در سال 98 ضرورتی نداشت؛ چه آنکه یکی از پولسازترین بازیگران سینمای ایران وارد تلویزیون شده بود و برنامهای اجرا کرد که حاشیههای فراوانی داشت.
محمدرضا گلزار و برنامه برندهباش باب مباحث جدیدی را درباره صدا و سیما و نحوه درآمدهای این سازمان گشودند. تا پیش از این کمتر کسی به خودش اجازه میداد درآمدهای صدا و سیما را با بلیطهای بختآزمایی قیاس کند، اما آقای سوپراستار با اولین حضورش در تلویزیون تابو این مسائل را شکست و باب بحثهای جدیدی را درباره صدا و سیما گشود که تا پیش از این سابقه نداشت.
گلزار به غیر از مسابقه برنده باشریال حضوری فرعی در فیلم شکست خورده کمال تبریزی داشت و دیگر خبر چندانی از او نبود. اما همین حواشی مسابقه برنده باش به قدری زیاد بود که نام او را در سال 98 هم در افکار عمومی زنده نگه دارد.
کنسرت محمد رضا گلزار در آمریکا نیز حاشیههای جالبی داشت و گفته شد او سالن برگزاری مراسم اسکار را گرفته و نتوانسته بلیت بفروشد. البته ایرانیان مقیم آمریکا استقبال خوبی از کنسرت او داشتند.
مهناز افشار؛ خانم پرشین گات تلنت!
نام مهناز افشار در سال 98 با حاشیه گره خورده بود. مهناز افشار که در ابتدای حضورش در سینمای ایران به خاطر شباهتش به گوگوش بازیگر و خواننده ایرانی شهرتی فراتر از سایر همکاران خود به دست آورده بود، کم کم راه ستاره شدن را پیدا کرد و توانست به یکی از سوپراستارهای سینمای ایران بدل شود.
مهناز افشار، اما از چند سال پیش درگیر حواشی شد که روز به روز بر دامنه آنها افزوده میشد و در نهایت دامنه این حواشی به قدری گسترده شده که مهناز افشار مجبور شد از ایران مهاجرت کند.
مهناز افشار، رکورد حاشیه را در سال 1398 بنام خود ثبت کرد. حواشی مهناز افشار در سال 1398 با محکومیت همسرش یاسین رامین پسر معاون مطبوعاتی دولت احمدینژاد آغاز شد.
حاشیه دیگر او که در نهایت منجر به مهاجرت او شد شکایت سیدغفار دریاباری طلبه مازندرانی درباره توییتی از او بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که یک حسابی جعلی با تصویر دروغین یک روحانی مازندرانی پیامی منتشر کرد که حساسیت فراوانی برانگیخت و انتشار این توئیت از یک حساب جعلی بازتاب گستردهای داشت، این پیام پس از حضور نیروهای حشد شعبی برای کمک به مردم در مناطق سیل زده منتشر شده بود، محتوای پیام این بود که از زنان و دختران مجرد درخواست میکرد که به صیغه برادران حشد الشعبی درآیند.
این مسئله در نهایت به صدور قرار بازداشت برای مهناز افشار منجر شد که البته او پس از حواشی پیش آمده از ایران مهاجرت کرد و بعد از مهاجرت در دو توئیت مدعی شد که اطلاعات راجع به حواشی پیش آمده درباره طلبه مازندرانی را از محسن تنابنده و الهام غفوری گرفته است.
مهناز افشار مهر امسال از یاسین رامین جدا شد و در آخرین حاشیه در تغییر موضعی آشکار با حضور در برنامه پرشین گات تلنت به عنوان داور اعلام کرد دیگر حاضر به برگشت ایران نیست و میخواهد به زندگی خود در خارج از کشور ادامه دهد.
بهروز وثوقی؛ غائب همیشه حاضر
سایه بهروز وثوقی حتی بعد از گذشت چهل سال از غیبتش بر روی سر سینمای ایران سنگینی میکند. موضوعی که باعث شد نام بهروز وثوقی در سال 1398 هم سر زبانها بیفتد به موضوع نمایش نسخه اصلی فیلم آشغالهای دوست داشتنی ساخته محسن امیریوسفی برمیگردد که بهروز وثوق نیز بازی میکرد.
ارائه این نسخه از فیلم باعث شد تا برخی بازیگران دست به کار شوند و با نوشتن نامهای به حسن روحانی رئیس جمهور ایران بار دیگر درخواست نمایش فیلم امیریوسفی و بازگشت بهروز وثوقی در سینمای ایران را منتشر کنند. این درخواستها البته واکنش چهرههایی مثل جمال شورجه را به دنبال داشت.
در ایام جشنواره فیلم فجر هم شایعاتی درباره نمایش نسخه اصل آشغالهای دوست داشتنی برای استمزاج از خبرنگاران و منتقدان به گوش رسید که هیچگاه به نتیجه نرسید. اما همین حواشی باعث شد تا بهروز وثوقی یکی از چهرههای اصلی سال 98 سینمای ایران باشد.
این مطلب برایم مفید است بلی 0 نفر این پست را پسندیده اند