کرسیهای بهارستان، دستاورد سال اصولگرایان
تهران - ایرنا - تکاپوی سخت برای تحقق رویای وحدت آن هم در بستری از اختلافات و سهم خواهیها، با انبوهی از بازیگران اصلی و فرعی مدعی، سناریوها و سازکارهای جمنایی و شانایی گرچه سال انتخاباتی اصولگرایان را پر از بیم و امید کرد اما در نهایت و در فقدان رقیبی قدر، آنها پیروز یازدهمین دوره انتخابات مجلس شدند.
برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مهمترین رویداد سیاسی سال گذشته و برنامهریزی برای حضور تاثیرگذار و در نهایت پیروزی در این انتخابات کارویژه تعریف شده اصولگرایان به عنوان یکی از جریانهای سیاسی کشور بود. فروردین ماه 98 و همزمان با آغاز فعالیت رسمی پس از پایان تعطیلات نوروزی، وزارت کشور فرایند برگزاری انتخابات را کلید زد اما به جز چند اظهارنظر انتخاباتی مختصر از نامزدی برخی چهرهها، آغاز فعالیت انتخاباتی حزب موتلفه از زبان «حمیدرضا ترقی» عضو این حزب و اشاره «کمال سجادی» به تلاش برای تثبیت فعالیت احزاب عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، فعالیت انتخاباتی دستکم از سوی احزاب سیاسی و شخصیت های اصولگرا چندان جدی نبود.
این روند در اردیبهشت هم ادامه داشت تا اینکه «مهدی فضائلی» فعال رسانهای اصولگرا بر وجود تنوع طیفهای فکری و «اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب موتلفه اسلامی از لزوم تشکیل مجلسی متناسب با گام دوم انقلاب سخن گفتند. مهمترین رویداد اردیبهشت ماه آغاز زمزمهها درباره عدم حضور «علی لاریجانی» در انتخابات مجلس بود وقتی که رییس مجلس گفت «در این وادیها نیستم.»
خردادماه شایعات حضور برخی چهرههای شناخته شده بیشتر شد. رسانهها از عادل فردوسیپور تا داماد رییس جمهوری را در صف نامزدهای انتخابات دسته بندی کردند. اما مهمترین رویداد انتخاباتی خردادماه انتشار ویدئوی فراخوان «محمدباقر قالیباف» شهردار پیشین تهران خطاب به جوانان انقلابی یا همان نواصولگرا برای حضور پرشور در انتخابات بود. او در این ویدیو ضمن تاکید مجدد بر بازنگری در اصولگرایی و مرور مضمون نواصولگرایی از جوانان خواست با تمام قوا در انتخابات مجلس حاضر شوند. این فراخوان و رونمایی را میتوان نقطه آغاز تلاش قالیباف برای پیروزی در انتخابات دانست. در روزهای پایانی خردادماه 98 رسانهها و چهرههای سیاسی درباره طرح نواصولگرایی قالیباف به بحث و تحلیل پرداختند اما اصولگرایان با تردید به این موضوع و موضع مینگریستند. در این فضا زمزمههایی درباره حضور برخی وزرا و معاونان دولتهای نهم و دهم هم در رسانهها منتشر شد و نشان داد که بهاریون هم برای حضور در انتخابات برنامه دارند.
گرمای تابستان، فضای انتخابات را هم گرم کرد، در تیرماه «محمدرضا باهنر» دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری اعلام کرد که «زمینه و فضای رأی اصولگرایان در جامعه فراهم است» و همین پیشگویی درباره پیروزی قطعی در انتخابات، آغازگر تحلیلها و انتقادات درون جریانی و جریان رقیب شد. در این راستا جبهه پایداری به گفته «قاسم روانبخش» از اعضای شاخص این جبهه جلسات راهبردی - انتخاباتی خود را با آیت الله مصباح یزدی آغاز کرد و باهنر در نشستهای انتخاباتی خود از ضرورت وحدت در جریان اصولگرا سخن گفت.
«غلامرضا مصباحی مقدم» عضو جامعه روحانیت مبارز، از پایان کار جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) و آغاز کار شورای ائتلاف سخن گفت که با واکنش «مهدی چمران» نائب رییس جمنا مواجه شد، او تاکید کرد: «جمنا تغییری نکرده و نمیدانم آقای مصباحیمقدم از کجا چنین حرفی را گفتهاند؛ چون ایشان با جمنا ارتباط نداشته و در جمنا مسئولیتی ندارند که درباره تمامشدن جمنا مطلبی را اعلام کنند». این گفت و شنود را هم میتوان نخستین اختلاف اصولگرایان بر سر سازوکار انتخاباتی دانست. «مرتضی آقاتهرانی» دبیرکل جبهه پایداری از مدل انتخاباتی این جبهه برای همگرایی بیشتر با سایر گروهها خبر داد.
همزمان با آغاز فصل پاییز تنور انتخابات مجلس هم میان اصولگرایان داغتر شد. رفت و آمدهای درون جناحی، گفت وگوهای پیدا و پنهان و اظهارنظرهای رسانهای سوژهها و تحلیلها و پیش بینیهای انتخاباتی را روز به روز افزایش میداد. به منظور مرور رویدادهای انتخاباتی پاییز و زمستان در جریان اصولگرا صرفنظر از اظهارنظرهای مطبوعاتی و مجازی از سوی شخصیتهای منتسب به این جریان میتوان این فعالیتها را در چهار محور مورد بررسی قرار داد؛ - بازیگران اصلی انتخابات در جناح اصولگرا، - سیاهی لشکرهای پرهیاهوی این جریان که مدعی استقلال و طرح نو بودند؛ - انواع اختلافات و فهرستها و سازوکارها در آستانه انتخابات؛ - پروژه متزلزل وحدت و پیروزی پررنگ نامزدهای این جریان در انتخابات دوم اسفند
بازیگران اصلی میدان رقابت
احزاب، جبههها و شخصیتهایی که با نام اصولگرایی پای در میدان رقابتهای انتخابات مجلس نهادند با سلف خود در انتخابات گذشته متفاوت بودند. اصولگرایان سنتی با محوریت جامعه روحانیت مبارز کشور در کنار احزابی چون موتلفه اسلامی و جبهه پیروان خط امام و رهبر دیگر تنها حاضران این رقابتها نبودند. قالیباف که پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با پرچم نواصولگرایی منتقد و معترض برخی از مبانی اصولگرایی بود با جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی از سایه اصولگرایان سنتی خارج شد و نو اصولگرایی را شکل داد. قالیبافیها در ایام انتخابات بر مشکلات اقتصادی تمرکز کردند، خواستار جوانگرایی شدند، خود را صاحب برنامه خاص و افراد خاص تر برای حل مشکلات کشور معرفی کردند.
جبهه پایداری هم نوای نه چندان تازه اصولگرایی در سال انتخاباتی مجلس و از سفت و سخت ترین گروهها بود و ساز خود را در جریان وحدت ناکوک کوک کرد. جبههای که اعضای آن از هواداران محمود احمدی نژاد بودند اما با مشاهده برخی رفتارها در مسیر برائت از وی جبهه پایداری را تشکیل دادند. آیت الله مصباح یزدی را پدر معنوی و شعار انتخاباتی خود را انتخاب اصلح نامزدها در انتخابات معر فی کردند. بیشترین انرژی شورای ائتلاف برای وحدت با این گروه صرف شد و در نهایت با تامین سهم موردنظر در فهرست وحدت حضور یافت.
معاونان و مدیران و وزرای دولتهای نهم و دهم با اینکه نه حمایت مستقیم و علنی او را پشتیبان خود داشتند و نه اساسا تلاشی برای انتساب خود به او کردند اما از فعالان مهم صحنه انتخابات بودند. بهاریون بیش از دیگر جریانهای سیاسی نامزد در صحنه داشتند اما چراغ خاموش آنها تمرکز رسانهای را گرفته بود. این گروه در سازوکار و شورایی حاضر نبودند اما در انتخابات تا حدودی موفق شدند.
مستقلین منتسب به اصولگرایان
حزبهای کوچک، جمعیت ها و انجمنهای ناآشنا و چهرههای کمتر مشهور از اصولگرایان از پاییز سال جاری و همزمان با جدی شدن رقابتهای انتخاباتی بارها اعلام کردند که به شکل مستقل و به دور از سازوکارهای جمنا، شاجا و شانا در انتخابات حضور خواهند یافت. جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت که احزابی مانند حزب ایران زمین، جمعیت جوانان انقلاب اسلامی، حامیان انقلاب اسلامی، جمعیت آبادگران ایران اسلامی در این تشکل عضو هستند یا جبهه جهادگران ایران یا جامعه زینب (س) از تشکلهای اصولگرایی بودند که در سازوکار ائتلاف اصولگرایان حاضر نشدند و فهرستهای خود را روانه میدان انتخابات کردند.
در کنار این احزاب کوچک ناآشنا، گروه تازهای هم با پرچم عدالتخواهی میان اصولگرایان برخاستند و تن به حضور در شورای ائتلاف ندادند، منتقد جدی بسیاری از اعضای این شورا و رویکردهای آن شدند، زمان بستن فهرستها هم هیاهوی بسیاری در شبکههای مجازی و رسانهها علیه برخی تصمیم گیران به راه انداختند و با وجود اقلیت بودن مورد توجه قرار گرفتند و زیر میز برخی توافقها زدند.
هر یک از این گروهها هم به نحوی تلاش کردند تا در قامت جریان سوم ظاهر شده و منجی رویگردانی مردم از طیفهای مختلف اصولگرا و اصلاح طلب باشند. این گروه اما به دلیل نداشتن تجربه سیاسی لازم، گفتمان و حرف تازه، تمرکز فعالیت و هدفمندی آن و در نهایت قدرت بازیگران اصلی توفیق چندانی نیافتند.
اختلافات زمستانه اصولگرایان
انتخابات مجلس یازدهم تا آبان ماه سال 98 مهمترین رویداد سیاسی بود. اتفاقات این ماه اما تا حدودی اهمیت آن را به حاشیه برد. تغییر نرخ بنزین و اعتراضات پس از آن، در کانون توجه رسانهها قرار گرفت و همه چیز حتی انتخابات را تحتالعشاع خود قرار داد. این روند تا دی ماه ادامه یافت شهادت سردار قاسم سلیمانی، سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی در نزدیکی فرودگاه امام خمینی؛ دو رویداد تلخ دیگری بودند که انتخابات را تحت شعاع قرار داد.
اواخر دی و بهمن ماه را میتوان اوج فعالیت جناحها در سال انتخابات دانست. جلسات فشرده اصولگرایان و چالش وحدت در این مدت به اوج خود رسید، اختلافنظرها، سهم خواهیها، قهر و آشتیها، نامه نگاریها و پاسخها، تهدید به بستن فهرست تازه و مستقل بیش از هر زمان دیگر در رسانههای رسمی و شبکههای مجازی عیان شد. این کنشهای سیاسی در حالی صورت میپذیرفت که رقیب اصلاح طلب با ردصلاحیت گسترده نامزدهای خود در عمل دیگر رقیبی به حساب نمیآمد و اصولگرایان برای پیروزی میدان را بی رقیب میدید.
میدان دار وحدت اصولگرایان در میانه زمستان 98، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب یا همان شانا بود. سازوکاری که از انباشت تجربه اجماع در جمنا پیش از انتخابات ریاست جمهوری و شاجا (شورای ائتلاف جریان ارزشی انقلاب) در نیمه نخست سال به وجود آمد. مخالفانی داشت که با ریش سفیدی جامعه روحانیت مبارز همه را به موافق یا دستکم به منتقد تبدیل کرد و رکن اصلی تصمیم گیری در موضوع انتخابات شد. ریاست آن برعهده «غلامعلی حداد عادل» رئیس پیشین مجلس بود.
با طی شدن پروسه نامنویسی داوطلبان نمایندگی، بررسی صلاحیت و اعلام آن تعداد اصولگرایان تایید صلاحیت شده در تهران به اندازهای بود که شانا به فاصله یک ماه تا انتخابات ابتدا فهرستی 159 نفره و بعد بر اساس مدل خاص خود فهرستی 60 نفره منتشر کند. لیستی که هم قالیباف، «مرتضی آقاتهرانی» و «غلامرضا مصباحی مقدم» و هم «وحید یامینپور»، «محمدصادق کوشکی»، «محمدحسن قدیری ابیانه» وحتی «مسعود زریبافان» و «سید شمس الدین حسینی» را شامل میشد. حدود 6 نفر از این فهرست اولیه وزرای دولت احمدینژاد، 4 نفر از جبهه پایداری، 4 تن از اعضای حزب موتلفه اسلامی و 4 نفر از جامعه روحانیت مبارز بودند.
انتشار لیست اولیه شانا با واکنش منتقدان که عمدتا از قالیباف و اطرافیانش مواجه شد. همین امر موجب ارائه فهرستهای تازه از سوی منتقدان اصولگرا شد. جبهه پایداری و یاران احمدی نژاد با لیست «بهار خدمت» دو گروهی بودند که بلافاصله فهرستهای خود را منتشر کردند و پس از آن تعداد فهرستها سیر صعودی گرفت و به فاصله چند روز تا انتخابات، بیش از 8 فهرست در جناح اصولگرا منتشر شده بود که پایداری، شانا، جهادگران، مردم، مداحان، پایان ماجرا، متخصصین، خانه ایران و عدالتخواهان بود.
فهرست نهایی شانا که منتشر شد گرچه قالیباف را داشت اما یارانش کنار گذاشته شده بودند بنابراین وی اعلام کرد که فهرست را قبول ندارد. نگرانی حداد عادل از تفرقه جلسات را فشردهتر کرد. مشکل بعدی شانا، جبهه پایداری بود پس از انتشار فهرست آقاتهرانی دبیرکل این جبهه در نامهای گلایههای خود را مطرح کرد. حداد عادل هم پاسخ نوشت. شور و مشورت 24 ساعته، به فاصله دو روز تا انتخابات و پشت درهای بسته پیگیری شد و سرانجام با حذف برخی چهرهها و جایگزینی نامزدهای مورد نظر قالیباف و جبهه پایداری به توافقی تحت عنوان فهرست وحدت با تمام منتقدان و مخالفانش دست یافتند. جاماندگان این فهرست اما ساکت ننشستند و بیشتر در شبکههای اجتماعی و کانالهای خبری به انتقاد از آن پرداختند و حضور برخی اعضا در فهرست وحدت را نه به دلیل شایستگی بلکه به دلیل برخی مناسبات خویشاوندی و دیگر ملاحظات دانستند.
کرسیهای بهارستان در انتظار اصولگرایان
و اما، رویای وحدت 10 ساله این بار در شانا محقق شد و بخش بزرگی از اصولگرایان این بار در یک فهرست به مردم معرفی شدند. دوم اسفند 98 فرا رسید و به نوعی سال سیاسی اصولگرایان با کسب اکثریت مجلس یازدهم پایان گرفت. گرچه میزان مشارکت در کل کشور 42 درصد و در تهران 26 درصد اعلام شد اما فهرست وحدت به سرلیستی قالیباف پیروز قاطع تهران بود. در بسیاری از شهرها و کلان شهرها هم اصولگرایان به مجلس راه یافتند. اصولگرایان برای رسیدن به این پیروزی حداقل چهار سال یعنی از اسفند 94 و حداکثر 6 سال یعنی از بهار 92 انتظار کشیدند و باید دید برای مجلس آینده با انبوهی از مشکلات و چالش های کشور چه برنامه ای در سر دارند و این وحدت حاصل شده در دقیقه 90 آیا در مجلس هم ادامه خواهد یافت یا نه؟
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*