آیا روسیه به عنوان دومین قدرت نظامی جهان، واقعا به پهپاد ایرانی نیاز دارد؟
افشار سلیمانی گفت: تا پیش از جنگ اوکراین، ولادیمیر پوتین اساسا سفری را با هدف حفظ و ارتقای روابط انجام نمیداد. تمام سفرهای پوتین به ایران در قالب حضور در نشستهای سهجانبه و چندجانبه در تهران بوده است؛ کمااینکه سفر امروز سهشنبه رئیسجمهور روسیه هم برای حضور در نشست سران محور آستانه در جهت رسیدگی به تحولات سوریه است
روزنامه شرق با افشار سلیمانی سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان و کاردار اسبق سفارت جمهوری اسلامی ایران در اوکراین مصاحبه ای انجام داده است.
بخشهایی از مصاحبه را بخوانید.
هرچند در ظاهر امر به نظر میرسد اهداف حضور همزمان رئیسجمهور ترکیه و روسیه حضور در نشست سران محور آستانه است؛ اما با توجه به وقوع جنگ اوکراین و اقتضائات ناشی از تداوم و حتی تشدید این جنگ بر تحولات خاورمیانه و جهان، دیگر دلایلی که پوتین را به تهران کشانده است، چیست؟
تا پیش از جنگ اوکراین، ولادیمیر پوتین اساسا سفری را با هدف حفظ و ارتقای روابط انجام نمیداد. تمام سفرهای پوتین به ایران در قالب حضور در نشستهای سهجانبه و چندجانبه در تهران بوده است؛ کمااینکه سفر امروز سهشنبه رئیسجمهور روسیه هم برای حضور در نشست سران محور آستانه در جهت رسیدگی به تحولات سوریه است؛ اما نکته اینجاست که بعد از جنگ اوکراین و تداوم و تشدید این جنگ عملا روسیه نیاز بیشتری به ایران پیدا کرده است؛ چراکه بعد از وقوع این جنگ، کرملین و شخص پوتین با سیل گستردهای از تحریمها و چالشهای حوزه دیپلماتیک و انزوای سیاسی در منطقه و جهان روبهرو شده است؛ بنابراین مسکو خود را به هر آب و آتشی میزند که با معدود کشورهای باقیمانده که روابط را با روسیه حفظ کردهاند، مناسباتش را ارتقا دهد. یکی از این کشورها جمهوری اسلامی ایران است؛ بنابراین اگرچه پوتین امروز به نام حضور در نشست سران محور آستانه پا به تهران میگذارد؛ ولی یقین بدانید یکی از اصلیترین اهداف حضور رئیسجمهور روسیه در ایران، نه مسئله سوریه و محور آستانه، بلکه مدیریت مناسبات دوجانبه با ایران و همچنین با ترکیه درخصوص جنگ اوکراین است؛ یعنی این بحث برای حضور پوتین که به گواه رسانهها حضور در نشست آستانه است، اتفاقا در حاشیه قرار دارد و دستور کار و متن اصلی حضور رئیسجمهور روسیه در ایران به تحولات جنگ اوکراین و تأثیر آن بر روابط با ایران و همچنین ترکیه تمرکز دارد.با این تفاسیر نمیتوان مطرحشدن برخی اخبار و ادعاها درخصوص ارسال پهپاد از سوی ایران به روسیه برای بهکارگیری در جنگ اوکراین را چندان بیارتباط به این سفر دانست؟
اتفاقا خبر ارسال پهپاد از سوی ایران به روسیه یقینا در راستای اهداف اصلی سفر پوتین به ایران است.
چطور؟
ببینید، روسیه و شخص پوتین به هر طریقی که شده سعی دارد پهپادهای ایران را در جنگ اوکراین به شکل جدی و رسمی درگیر کنند.
ولی برخی معتقدند روسیه بهعنوان قدرت دوم نظامی جهان چه نیازی به پهپادهای ایرانی دارد؟
من هم معتقدم روسیه بهعنوان قدرت دوم نظامی جهان نیازی به پهپادهای ایرانی ندارد؛ اما چرا این درخواست را برای دریافت سلاح از ایران دارد؟! چرا روسیه بهعنوان یک ابرقدرت جهانی که مهمترین سلاحهای نظامی و هستهای را دارد؛ پیشرفتهترین جنگندهها، ناوها، زیردریاییها، موشکها و... را در اختیار دارد، تلاشش در گرفتن پهپاد ایرانی است؟ روسیهای که در مسئله فروش سامانه موشکی اس - 300 و دیگر تجهیزات نظامی به ما آن روش مشخص را در قبال جمهوری اسلامی ایران اجرا کرد، چرا امروز به پهپاد ایرانی نیاز دارد؟ چون این مسئله از ابعاد مختلف برای روسها منافع جدی در پی خواهد داشت.
چه منافعی؟
نخست آنکه هزینههای جنگ اوکراین و آثار مخرب تداوم این جنگ برای روسیه کاهش پیدا میکند. این هزینه لزوما هزینه لجستیکی و نظامی نیست؛ چون پهپاد ایرانی توان کاهش هزینه روسیه در جنگ اوکراین را ندارد. اینجا تمرکز روی کلیدواژه «هزینه»، صرفا هزینه سیاسی و دیپلماتیک این جنگ برای روسهاست. با کشاندن پای دیگر کشورها به جنگ اوکراین، هزینههای آن بین کشورها تقسیم میشود. بنابراین روسیه با هدف تقسیمکردن هزینهها با ایران، سعی دارد با مطرحکردن دریافت پهپاد از ما پای تهران را هم به جنگ با اوکراین باز کند؛ آنهم در شرایطی که کشورهایی مانند چین و هندوستان با هوشمندی دیپلماتیک و سیاسی از درگیرشدن در جنگ اوکراین و حمایت از روسیه به شکل جدی، مستقیم و آشکار خودداری کرده و حتی در مقاطعی تحریمهای غرب علیه روسیه را به واسطه وقوع این جنگ اجرائی کردهاند. منفعت دیگر روسها از درگیرکردن ایران به احیای برجام بازمیگردد. اگر به هر دلیلی روسیه بتواند و موفق شود ایران را در جنگ اوکراین درگیر کند، خودبهخود گسل سیاسی و دیپلماتیک تهران با اروپا و بهخصوص واشنگتن تشدید پیدا میکند و این مهم بدون شک میتواند مذاکرات احیای برجام را تحتالشعاع قرار دهد؛ کمااینکه تاکنون همین جنگ اوکراین عملا احیای برجام و لغو تحریمها را به تعویق انداخته است. مسئله دیگر به تحولات حوزه انرژی بازمیگردد. بعد از وقوع جنگ، اکنون یکی از اهرمهای فشار جدی روسیه و شخص پوتین بر اروپا و آمریکا مسئله انرژی روسیه است. اخیرا مسکو قطع صادرات انرژی به اروپا را در دستور کار قرار داده است. بنابراین پاییز و زمستان سردی برای قاره سبز انتظار میرود. از این منظر روسیه سعی دارد نیاز وافر غرب به تولید و صادرات انرژی بهخصوص در خاورمیانه و احیای ظرفیت ایران را به حاشیه بکشاند. در نتیجه خواهان آن است که از طریق برهمزدن میز مذاکرات، عدم احیای برجام و نهایتا عدم لغو تحریمها، این مهم محقق شود. واقعیت آن است که ما کماکان شاهد بازیهای مسکو هستیم؛ چون به نام تعمیر قطعات، دوره استراحت نیروگاه و مسائلی از این دست مرتب برای ما فهرستی از هزینهها را مطرح میکند. در کنار آن سوخت و پسمانده نیروگاه بوشهر را هم به روسیه منتقل میکنند. مضافا با تحریمهای غرب علیه ایران همراهی میکنند و نهایتا هم باز این ایران است که کماکان بدهکار روسهاست. با این تفاسیر، متأسفانه ما شاهد سکوت معنادار مقامات اجرائی ایران در برابر این زیادهخواهی و بازیهای روسیه هستیم. برای توسعه و ارتقای کشور این سیاست خارجی و این میزان وابستگی به روسیه نمیتواند اثرگذار باشد.