شنبه 3 آذر 1403

اصلاح طلبان؛ از نظریه مذاکره با داعش تا ژست مبارزه با طالبان!/ چرا لیدرهای این جریان به دنبال فرو بردن ایران در باتلاقند؟

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
اصلاح طلبان؛ از نظریه مذاکره با داعش تا ژست مبارزه با طالبان!/ چرا لیدرهای این جریان به دنبال فرو بردن ایران در باتلاقند؟

قصد اصلاح طلب ها از پیشنهاد دخالت نظامی ایران در افغانستان، کمک به آمریکا و رژیم صهیونیستی است و چرا که آن ها میخواهند نیروهای ایران از سوریه و عراق خارج شوند و در پنجشیر شروع به جنگ کنند و اینگونه رژیم صهیونیستی یک نفسی را تازه کند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ با حمله طالبان به شهرهای افغانستان، دولت رسمی این کشور پا پس کشید و اشرف غنی رئیس جمهور فرار کرد. کل کشور جز دره پنجشیر در شرق افغانستان دست طالبان افتاد و احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود با گروهی به آنجا رفت تا از تسلط طالبان به این دره جلوگیری کند.

به همین موازات اما یک بازی رسانه‌ای در داخل ایران رقم خود و گروهی از اصلاح‌طلبان عمدتا تندرو که بغض مقاومت منطقه‌ای ایران را در گلو داشتند، یک دوقطبی ایجاد کردند. دوقطبی‌ای کاذب و دارای مغلطه که خروجی آن انحراف افکار عمومی از اصل ماجراست. اصل مغلطه این بود که چرا ایران که برای دفاع از سوریه در برابر داعش به آنجا نیرو فرستاد ولی برای دفاع از مردم افغانستان در برابر طالبان به این کشور نیرو نمی‌فرستد؟ این مغلطه اما بارها توسط کارشناسان امر پاسخ داده شده که اجمالا ریشه آن به تفاوت ماهوی دو گروه داعش و طالبان، از سویی و البته نوع کنشگری سیاسی دولت فراری این کشور برمی‌گردد که جای بحث درمورد آن این مقال نیست.

در حالی که مصطفی تاج‌زاده معاون سیاسی دولت اصلاحات 8 آبان 1395 در مصاحبه‌ای خواستار خروج نیروهای نظامی ایران از سوریه شده و گفته بود که «ایران به کمک نظامیان رفت تا با بخش دیگری از مردم سوریه بجنگند و این آغاز فاجعه بود»، این روزها در کنار متهم کردن ایران به حمایت از طالبان، سعی می‌کند با پررنگ کردن مقاومت مسعود در پنجشیر، کمپین دعوت ایران به دخالت در مناقشات افغانستان را داغ کند.

انتشار مطلبی از سوی زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی سردمدار فتنه 88 در صفحه شخصی تاجزاده که در آن گفته است که «جمهوری اسلامی، فرصت حمایت از پنجشیر و قهرمانان جان برکف آن را از دست داد...»، یکی از تلاش‌های وی برای گرم کردن این بازار کاذب رسانه‌ای است.

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم که نهم اردیبهشت سال 96 در افتتاحیه ستاد انتخاباتی حسن روحانی در اصفهان گفته بود: «غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و این‌ها. آقا جان ما هم دلمان می‌خواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه این‌جا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آن‌جا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن این‌ها حاصل می‌شود...».

این اظهارات همان موقع بسیاری از خانواده های مدافع حرم را آزرده خاطر کرد و حالا قوچانی سردبیر رسانه متبوع حزب کرباسچی، در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشته است: «نباید افغانستان را دست‌بسته تحویل طالبان بدهیم. باید ائتلاف سیاسی «عبدالله - کرزای» و نیروی مقاومت «احمد مسعود» را تقویت کنیم».

عمادالدین باقی دیگر اصلاح‌طلبی است که از حمایت ایران از مقاومت پنجشیر نوشته و می‌گوید:‌««راه رهایی از شر تروریسم از پنجشیر می گذرد».

باقی ضمن اینکه تاکید دارد «شکست پنجشیر شکست افغانستان، ایران، خاورمیانه و بلکه همه جهان است‌»، می نویسد: «پنجشیر میدان راستی‌آزمایی مدعیان مقاومت بود که ادعای مقاومت شان گوش فلک را کر کرده و در حالی که صدها کیلومتر دورتر در سوریه نیروهای مادی و انسانی ایران را به عنوان مقابله با داعش به باد دادند درباره هموطنانمان در کنار گوش مان که قربانی تروریست های طالبان می شدند نظاره گر بودند». این اظهارات باقی هم که در خود یک بغض مشهود از جبهه مقاومت در سوریه و عراق دارد، موید تلاش این جریان برای ایجاد این دوقطبی در عین دامن زدن به سفسطه مذکور است. گویی تلاش‌های منطقه‌ای ایران در سوریه و عراق برای حذف داعش از منطقه یک اقدامی احساسی و بدون بررسی‌های سیاسی و فنی بود و در عرصه افغانستان هم ایران باید با چنین رویکرد سطحی و غیرآینده‌نگرانه ای پا به عرضه درگیری بگذارد.

اینها تنها بخشی از موضعگیری اصلاح‌طلبان در روزهای اخیر است که به یک خط رسانه‌ای عمدتا در شبکه‌های مجازی تبدیل شده و این خط رسانه‌ای در عین اینکه می‌خواهد دوقطبی سوریه - افغانستان را رقم بزند، قصد دارد با هدف قرار دادن عقبه فکری و استراتژیکی جریان مقاومت و تنزل آن به یک حرکت کور و بدون فکر، این گزاره را بین مردم افغانستان جا بیاندازد که دولت ایران در کنار افغانستان نیست.

در این راستا به سراغ محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر سابق ایران در مکزیک و سیاستمدار ایرانی رفتیم. متن کامل این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید.

*اصلاح طلب ها با چه تحلیلی مطالبه حضور در افغانستان را دارند؟

قصد اصلاح طلب ها از پیشنهاد دخالت نظامی ایران در افغانستان کمک به آمریکا و رژیم صهیونیستی است و چرا که آن ها میخواهند نیروهای ایران از سوریه و عراق خارج شوند و در پنجشیر شروع به جنگ کنند و اینگونه رژیم صهیونیستی یک نفسی را تازه کند و این مسئله با ارتباط کشورهای عربی پولدار با رژیم صهیونیستی برقرار کردند تقویت شده و این ماموریت جدید نبوده و همواره حرکتشان در جهت ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی بوده است.

زمانیکه آمریکا به طالبان حمله کرد و یا زمانیکه آمریکا با صدام درگیر شد این اصلاح طلبان پیشنهاد داشتند که با طالبان و یا صدام علیه آمریکا بجنگیم. در همین راستا طالبان را خیلی خطرناک جلوه می‌دهند و حتی فیلم های مربوط به 20 سال گذشته را به عنوان اتفاقات حال حاضر افغانستان پخش می‌کنند و در حالیکه طالبان واقعا تغییر کرده است و به سمت مطلوب رفته است البته طالبان و رژیم طالبان برای ما مطلوب نیست و ما نظام جمهوری اسلامی را قبول داریم ولی بنا نداریم که دخالت در کشورهای دیگر بکنیم و ما برای آنها تصمیم بگیریم و افرادی که امروزه اصرار بر رابطه با عربستان دارند اصرار دارند که باید وارد جنگ با طالبان شویم. باید به آن ها گفت حکومت آل سعود و بن سلمان رهبران و رژیمی بدتر از طالبان هستند و چطور اصلاح طلبان اصرار بر رابطه با این‌ها دارند که البته داشتن رابطه با عربستان از نظر بنده هم در شرایطی مطلوب است به شرطی که حقوق ما رعایت بشود.

*تحلیل شما از آینده افغانستان چیست؟ ما چه رویکردی باید درمقابل آن داشته باشیم؟

40 درصد جمعیت افغانستان پشتو هستند و اکثر طالبان پشتو هستند و گفته‌اند که حقوق شیعیان و تاجیک‌ها و ازبک‌ها و همه را رعایت خواهند کرد.

اگر به تحلیل‌های اصلاح طلبان دقت بکنیم می‌گویند که آمریکا در هدفش برای تحقق دیپلماسی در افغانستان شکست خورد و باز هدف کشتار را توجیه می‌کنند و گویا آمریکا بدنبال پیشرفت افغانستان و حاکمیت دموکراسی بر این کشور بوده است و در حالیکه اینگونه نیست و اگر آمریکا بدنبال دموکراسی است چرا آن را برای عربستان و دیگر کشورهای ارتجاعی منطقه بکار نمی‌گیرد؟! و اگر هدف صلح و آرامش و امنیت است چرا از جنایات آل سعود از یمن حمایت می‌کند و واقعیت این است که طالبان در ابتدا خودشان تربیت شده و دست نشانده سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس بودند و مرحوم خانم بینظیر بوتو نیز که در مصاحبه با آمریکایی‌ها مورد انتقاد به خاطر مدارس طالبان در پاکستان قرار گرفته بود گفت که سیا این مدارس را ایجاد کرده و بودجه می‌دهد و شما ما را مقصر جلوه می‌دهید!

اسلام داعش و اسلام طالبان همان اسلام آمریکایی است و آقای اسنودن که افشاگر مسائل آمریکاست و در روسیه پناهنده است اسنادی را منتشر کرده است که داعش را آمریکا و اسرائیل و انگلیس با هم ایجاد کردند و در جنگ‌ها نیز داعشی ها در بیمارستان‌های اسرائیل درمان می‌شدند و یک گلوله هم حتی به سمت اسرائیل شلیک نکردند در حالیکه طالبان الان می‌گوید که از فلسطین دفاع می‌کنیم و با اسرائیل رابطه برقرار نخواهیم کرد و آل سعود و دیگران بدنبال رابطه رسمی هستند و امارات متحده عربی و بحرین هم رابطه رسمی دیپلماتیک بر قرار کردند.

*چطور می‌شود که اصلاح طلب ها حامی حضور در منطقه می‌شوند؟

همین افراد اصلاح طلب در دهه شصت پونز در پیشانی دختران بدحجاب فرو می‌کردند. اقایانی که پیراهن استین کوتاه داشتند را دستشان را در رنگ فرو می‌بردند و دخترانی که حجاب کمی داشتند موهایشان را می‌تراشیدند و همین اقای خاتمی با ورود دستگاه پخش سی دی مخالفت می‌کر‌د و کسی که می‌خواست استفاده بکند باید قاچاق می‌آورد، آقای خاتمی عینک دودی را ممنوع کردند چون نماد غرب می‌دانست، یا زن کشی که به طالبان نسبت می‌دهند خود آقای نجفی نمونه بارز آن است، این افراد در حال حاضر برای ما روشنفکر شده‌اند.

*شباهات طالبان با منافقین را در چه حدی می دانید؟

همین منافقین ایران دست کمی از داعش نداشتند و 17 هزار نفر را شهید کردند و در مناطق مختلفی انفجار بمب داشتند و داعشی واقعی منافقین بودند و این اصلاح طلبان از منافقین حمایت می کنند و می‌گویند چرا این افراد را اعدام کردید و با این افراد که 17 هزار نفر را شهید کردند چه باید می‌کردند؟ باید نوازش می‌شدند؟ و این افراد باید موقعی که دستگیر می‌شدند اعدام می‌شدند و کسانیکه در زمان جنگ با دشمن متجاوز به کشور که مردم عادی ما را به شهادت رسانده است و در جنگ هم از بمب‌های شیمیایی و عصبی و میکروبی استفاده کرده است همکاری کردند و در خیانت‌ها و لو دادن عملیات‌ها نقش داشته اند و همین‌ها شکنجه‌های عجیبی انجام دادند و با خیانت‌های خود کمک کردند که 60 هزار نفر هم در مجموع اسیر عراق شدند و منافقین در اردوگاه‌های اسرا با صدامیان همکاری کرده و در شکنجه دست داشتند و این افراد کم از داعش نداشته و ندارند. داعشی‌ها شعار جهاد نکاح دادند و بعضی از این علمای وهابی حکم دادند و بعضی علمای وهابی زن‌هایشان را برای جهاد نکاح فرستادند و منافقین نیز همین کار را کردند و مسعود رجوی مریم رجوی را که همسر ابریشم‌چی بود بدون اینکه عده نگه دارد همسر خود کرد و تمام معاونین خود را از زن انتخاب کرد و حرمسرا تشکیل داد و چه بسا مریم رجوی به همین دلیل او را کشته باشد. این‌ها که همواره با جمهوری اسلامی دشمنی می‌کردند و در مورد سپاه قدس و مدافعان حرم بدگویی می‌کردند چطور در حال حاضر طرفدار افعانی‌ها می‌شوند حال آنکه آن‌ها قصدشان مقابله با طالبان نیست بلکه می‌خواهند مومن‌ترین نیروهای وفادار به اسلام و نظام یعنی مدافعان حرم را به کشتن بدهند. اگر قرار است به جنگ طالبان بروند اصلاح طلبان خود آماده جنگ بشوند و انتظار از دیگران نداشته باشند.

****

ایران طی سال‌های اخیر با موضوعات بین‌المللی مختلفی مواجه شده که در برابر هر یک از آنها، دوقطبی جنگ و مذاکره یا جنگ و صلح، گرچه با تعابیری دیگر، در همه آن‌ها متولد شده یا قابل ردگیری بوده است. در موضوع سوریه، عراق، یمن و حتی در موضوع فلسطین و لبنان، طیفی که ذکرش رفت، شعار معروف «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را رونمایی کرد و حتی اگر برخی از آنان، عینا این شعار را بیان نکردند، اما در مفهوم، بار‌ها و بار‌ها طعنه و کنایه زدند که چرا پول ایرانیان باید خرج ملت‌های دیگر شود و با همین مفاهیم کلی جوک و کنایه ساختند و در فضای مجازی منتشر کردند. بعضا از میان همین طیف، پیشنهاد مذاکره با داعش هم بیان شد و حتی بی اعتنایی به آنچه داعش در عراق و سوریه رقم می‌زند هم مورد توجه آنان بود. آیا ملت‌های سوریه و عراق ملت نبودند و برای این جماعت، فقط ملت افغانستان ملتی قابل دلسوزی در برابر ظلم است؟ اینجا سؤالی دیگر وجود دارد و آن اینکه آیا در واقع، آن‌ها دلسوز مردم افغانستان هستند یا این شیون‌ها هدف دیگری را دنبال می‌کند؟ اگر هدف دلسوزی و طلب حمایت و کمک برای ملت‌های تحت ظلم است که چه فرقی میان ملت افغان با عراقی‌ها، سوری‌ها، یمنی‌ها و لبنانی‌هاست؟ گرچه موضوع افغانستان با موضوعات کشور‌های دیگر قابل مقایسه نیست، اما باید به اینان گفت که فرض کنید این بار مقامات ایران حرف شما را گوش کرده و طبق سیاست شما که مقاومت نباید کرد و مذاکره راه‌حل است و هزینه مقاومت در کشور‌های دیگر را مردم ایران نباید بپردازند، عمل کرده است؛ پس چرا باز معترض هستید؟ به مردم عراق و سوریه در برابر تروریست‌های چند ملیتی داعش نباید کمک می‌کردیم؛ اما به مردم افغانستان در برابر اقدامات غیرنظامی هموطنان خودشان باید کمک کنیم؟! تناقض‌ها آن قدر زیاد و شفاف و روشن است که عجیب است اگر کسی متوجه آن نشود و برای این ادا‌های دلسوزی هورای تأیید بکشد!

انتهای پیام /