اصلاحطلبان چگونه باعث استعفای آیتالله صافی از شورای نگهبان شدند؟
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: انتخابات مجلس سوم نوزدهم فروردینماه 1367 برگزار شد، این انتخابات در حالی برگزار شد که جامعه ایران پیش از انتخابات حوادث مهمی را تجربه کرده بود؛ جمعه خونین مکه، انتخاب آیتالله خامنهای بهعنوان رئیسجمهور، انتخاب پرحرف و حدیث میرحسین موسوی بهعنوان نخستوزیر و نیز تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام بهفرمان امام خمینی (ره).
انحلال سازمان مجاهدین انقلاب در مهرماه 1365 و حزب جمهوری اسلامی در اول خرداد 66 که هر دو با موافقت حضرت امام خمینی (ره) صورت گرفت و انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت ازجمله حوادث تأثیرگذار در این دوره از انتخابات مجلس بود.
با توجه به حساسیت انتخابات، امام در پیام مهمی که خطاب به ملت صادر کرده بودند، آنها را به شرکت قاطعانه در انتخابات دعوت کردند و از آنها خواستند که اگر در زیر بمب و موشکها هم قرار گرفتند پای صندوقهای رأی بروند.
در آن زمان بیش از 140 بمب به تهران اصابت کرده بود و برخی از ترس شرکت نکردن مردم، پیشنهاد به تعویق انداختن انتخابات را میدادند، اما انتخابات با شکوه و عظمت خاصی برگزار شد.
مشکلات انتخابات مجلس سوم در تهران از لسان مرحوم آیت آلله مؤمن
مرحوم آیتالله مؤمن عضو فقهای شورای نگهبان، درباره مشکلات مجلس سوم و رفتار جریان چپ به کمک آقای محتشمی پور به عنوان وزیر کشور وقت میگوید:
"مسئله دیگری که در نظام جمهوری اسلامی در دوره عضویت ما در شورای نگهبان به وجود آمد و برای ما مشکل ایجاد کرد، مسئله انتخابات مجلس سوم در تهران و برخی از شهرستانها در زمان وزارت کشور آقای محتشمی بود. در مقطع برگزاری انتخابات، بنده عضو هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات بودم. اعضای مزبور پنج نفر بودند که رئیس نظارت در آن مقطع آقای امامی کاشانی بود. دوستان در آنجا اصرار داشتند که بنده در هیئت مرکزی نظارت باشم و به پیشرفت کارها کمک کنم. در آن حال، آقای محتشمی در جمع ما حاضر شدند و عنوان کردند که خوب است آئین نامهای در کار باشد و مذاکرهای برای هماهنگی صورت گیرد. منتها متأسفانه مطالبی غیر از آنچه صحبت شده بود، خدمت امام به صورت کتبی منعکس شد که برخی از این نامهها را هنوز هم بنده در اختیار دارم. بنده از یادآوری برخی از آن مطالب میگذرم.
آقای محتشمی طلبهای بودند که از نظر سنی از من پایینتر بودند. ایشان وقتی در قم بود، با آقای سید مصطفی شاکری، هم بحث بود. بعد ایشان به نجف رفت. طلبهای مؤدب بود و با من سلام و علیک گرمی داشت. در نجف هم که بودم، در شمار طلبههای درس امام و نزدیک به ایشان بود و خیلی مؤدب برخورد میکرد. در ماجرای انتخابات تهران انتظار داشتیم، ایشان با همان صفا و صمیمیت ظاهر شود که چنین نشد و متأسفانه مطالبی را برخلاف آنچه مطرح شده بود، به صورت کتبی برای حضرت امام نوشت و ما در آن مقطع، بسیار دچار زحمت شدیم.
وقتی انتخابات مجلس سوم برگزار شد، گزارشهایی داشتیم که آرای برخی از کاندیداها را با آنکه در صندوق انداخته شده بود، نخواندهاند؛ اما در ذهن حضرت امام مسئله به این شکل جلوه داده بودند که شورای نگهبان میخواهد انتخابات تهران را بیجهت، ابطال کند. ظاهراً یک روز هنگام عصر بود که خدمت حضرت امام رسیدیم. ایشان فرمودند: «به من گفتهاند که شورای نگهبان میخواهد انتخابات تهران را باطل کند».
بازداشت ناظران شورای نگهبان!
آقای امامی کاشانی مطالبی گفتند و دکتر مدنی از حقوقدانان شورای نگهبان نیز مطالبشان را بیان کرد. من هم در آخر صحبت کردم و به امام عرض کردم: «شورای نگهبان اصلاً تصمیم بر ابطال انتخابات ندارد و ما انتخابات تهران را صحیح میدانیم. منتها دو مطلب در کار است. در حدود 30 شعبه از شعب اخذ رأی، ناظرین ما را دستگیر و زندانی کردهاند. وقتی در این شعب، ناظر شورای نگهبان را حبس کردهاند، ما حق داریم که دست کم احتمال سوء نیت بدهیم. نهایتاً ممکن است تنها همین چند صندوق را باطل کنیم. گزارشهایی هم از ناظرین صندوقهای دیگر (که حدود 600 صندوق است) به ما رسیده است که دال بر وجود تخلفاتی است که در این صندوقها صورت گرفته است. برای مثال در یک شعبه، ظاهراً آقای باهنر دو هزار و خردهای رأی داشته است؛ ولی تنها دو رأی برای ایشان منظور شده است. ما این صندوقهای مشتبه را میخواهیم بازشماری کنیم و در این بازشماری ممکن است نتیجه آرا، جابهجا شود و خلاصه اینکه، واقع، معلوم گردد.»
تاکید امام (ره) بر حق شورای نگهبان
وقتی بنده این مطالب را خدمت امام عرض کردم، ایشان فرمودند: «حق شورای نگهبان است که چنین کند و باید شما این کار را انجام دهید؛ منتها آنچه من میگویم، این است که کار به شکلی انجام شود که به روزی که برای برگزاری مرحله دوم انتخابات میان دورهای اعلام شده است، لطمه نخورد.» ما گفتیم: «بسیار خوب.» بنا شد صندوقها در اختیار ما قرار گیرد. در این حال مرحوم حاج احمد آقا ابراز کرد که خوب است یک فرد هم از دفتر امام بر این بازشماری نظارت داشته باشد. من گفتم: «شاید این کار دون شأن دفتر امام باشد؛ ولی در عین حال اشکالی ندارد.»
بنده در همان حال به نوار ضبط صوتی که در حال ضبط صدای محفل بود، نگاه کردم و دیدم که نوار در حال اتمام است. این بود که صحبتهایم را کوتاه کردم. از طرف دفتر، آقای محمدعلی انصاری برای این نظارت انتخاب شد. در نهایت هم صندوقها در اختیار شورای نگهبان قرار نگرفت! تصور بنده این است که وزارت کشور و آقای انصاری با هم هماهنگی کردند و نگذاشتند که صندوقهای شبههدار در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد. در نهایت، حضرت امام را وادار کردند که نامهای برای شورای نگهبان بنویسند و اعلام کنند که انتخابات تهران، صحیح برگزار شده است و صحت آن را اعلام کنید!"[1]
موسوی لاری: شورای نگهبان نتیجه را نمی پسندید، مشکل تراشی می کرد.
در مقابل موسوی لاری، وزیر کشور دوره خاتمی و نماینده مجلس سوم در مورد عملکرد شورای نگهبان نظر دیگری دارد؛ وی می گوید: «وقتی نتیجه انتخابات مجلس سوم در تهران روشن شد، شورای نگهبان شروع کرد به مشکل تراشی، چون نتیجه انتخابات را نمیپسندید. 27 نفر در تهران از جریان چپ یا خط امام یا اصلاحطلب رای آوردند و سه نفر از جریان اصولگرا که اتفاق عجیبی بود. شورای نگهبان دنبال آن بود که نتایج را مخدوش اعلام کند، اما با حکمیت امام، نهایتا صحت انتخابات تایید شد.»
بادامچیان: با بازشماری 20 صندوق نتیجه تغییر میکرد
اسدالله بادامچیان، عضو حزب موتلفه اسلامی در این مورد می گوید: «آقای محتشمیپور انتخاباتی برگزار کرد که پر از مشکل بود تا جایی که برای بازنگری به ما صندوق نمیدادند. اشکالات تا حدی بود که با بازشماری بیست سی تا از صندوقها نتیجه تغییر کرد. بنده و آقای عسگراولادی که جزو 30 نفر نبودیم به 17 و 18 رسیدیم. کشور درگیر جنگ بود و امام با حکم حکومتی انتخابات را تایید کرد.»
روحانی: میگفتند اسلام راستیها، اسلام آمریکایی است!
حسن روحانی روایت جالبی در مورد تهمت هایی که آن روزها به راستی ها زده می شد، دارد. وی در این باره می گوید: «مجلس سوم شرایط خاصی داشت؛ به طوری که جو عجیبی در تهران و شهرستانها ایجاد شد و دست آخر جناح راست در اقلیت افتادند و اکثریت قاطع را جناح چپ بدست آورد که حکم امام در صدور مجوز جدایی روحانیون مبارز از روحانیت مبارز، در آن موثر بود. چپی ها یک لیست 99 نفره اعلام کرده بودند و گفته بودند این افراد با وجود تمایل امام، به نخست وزیری مهندس موسوی رای ندادند.»
وی ادامه می دهد: «یک بحث دیگری هم علم کرده بودند و آن بر اساس سخن امام مبنی بر وجود دو اسلام با عنوان اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی (ص) بود که آنها میگفتند اسلام جناح راستیها، آمریکایی است. حتی در تهران سخنرانیها را به همین بهانه به هم میریختند. من خودم در ماه رمضان همان سال، برای منبر رفتن به مسجدی رفتم که از نظر آنها، امام جماعتش طرفدار اسلام آمریکایی بود. در آنجا تعدادی جوان دور مرا گرفتند و گفتند که شما چرا میخواهید اینجا منبر بروید؟ من گفتم مگر مشکل چیست؟ آنها گفتند اسلام امام جماعت اینجا آمریکایی است، امام گفته است و.... من پاسخ دادم، این حرف را نزنید؛ امام کی چنین حرفی زده است؟ در نتیجه این فضا، امام ناچار شد که بعد از انتخابات اطلاعیه مهمی در حمایت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صادر کنند و در آن بگویند «مخالفان جامعه مدرسین، اسلامشان آمریکایی است»! در واقع ایشان میخواستند قضیه را جبران کنند و فتنه را بخوابانند.»[2]
آیتالله مومن درباره استعفای آیت الله صافی از شورای نگهبان نیز میگویند:
"با این وصف از طرف وزارت کشور با پاسخ ردی عجیب و غریب رو شدند. بعد از تشکیل مجلس سوم نیز ما بسیار در مضیقه بودیم و وقتی مجلس مصوبهای داشت، در مقابل نظریات شورای نگهبان، مقاومت میکردند و هر روز شورای نگهبان را در مقابل طرحهای فوریتدار و دوفوریتی به مجلس میکشاندند.
در این اواخر هم صلاحیت واجدین شرایط برای مجلس خبرگان را به عهده فقهای شورای نگهبان گذاشته بودند و برخی از کاندیداهای خبرگان که در شمار طیف موسوم به چپ بودند، وقتی از طرف شورای نگهبان تأیید نشدند، در مجلس به شورای نگهبان اهانت کردند و حتی به نام برخی از بزرگان اشاره کردند و ما بسیار اذیت شدیم. با آنکه در آن دوره با رفاقت و انصاف برخورد میکردیم و انتظار برخورد بد را از طرف مقابل نداشتیم، ولی پاسخ مطلوب دریافت نکردیم. آیتالله آقای صافی هم نتوانستند این وضعیت را تحمل کنند و استعفا کردند. البته اگر بنده در جریان استعفای ایشان قرار میگرفتم، مانع میشدم؛ ولی وقتی خبردار شدم که ایشان نامه استعفا را به تهران و خدمت امام فرستاده و امام هم پذیرفته بودند. از این رو دیگر نتوانستیم کاری کنیم."
چند نکته درباره انتخابات مجلس سوم
1- به نظر میرسد که امام خمینی بر خلاف نظراتی که گفته میشود درباره مجلس سوم حکم حکومتی صادر کردهاند، هیچ حکم حکومتی صادر نکرده و بر طبق اخباری که نماینده ایشان و دو نفر از نمایندگان شورای نگهبان به اطلاع امام رساندهاند، اعلام میکنند که صحت دور اول انتخابات مجلس سوم اعلام شود.
اگر به نامه امام در آن برهه توجه شود، مشخص میشود که امام هیچ حکم حکومتی صادر نکرده است.
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای امامی، عضو شورای محترم نگهبان
جنابعالی می دانید که اینجانب هیچ گاه میل نداشتم در مورد انتخابات مسئله ای بگویم؛ ولی اوضاع را به صورتی دیدم که اگر پا درمیانی نمی کردم به اصل نظام و اسلام، آن هم در شرایط کنونی، صدمه می خورد. البته شورای محترم نگهبان در دوره قبل، در ظرف 31 روز، تمام حوزه ها را تأیید یا ابطال و یا متوقف کرد. ولی در این دوره که وضع هم حساستر است تا به حال که 26 روز از انتخابات می گذرد، شما از 196 حوزه فقط 45 حوزه را تأیید کردید. اگر در تهران به عقیده شما اختلاف بود، رسیدگی به شمارش آرای شهرستانها که ممکن بود. باید سعی شود حقی از بین نرود. شما هم تمام تلاش خود را بنمایید تا لااقل تکلیف انتخابات مرحله دوم از دوره سوم را روشن کنید. قابل ذکر است که نماینده اینجانب (1) و دو نماینده شورای محترم نگهبان که از طرف آقایان برای رسیدگی به وضع انتخابات تهران تعیین شده بودند، چند روز قبل نزد اینجانب آمدند و به صحت و سلامت انتخابات تهران شهادت دادند. ان شاء الله موفق باشید.
14 / 2 / 67
روح الله الموسوی الخمینی [3]
2- آنچه که قطعی است، تقلب در انتخابات صورت گرفته ولی سؤال این است که آیا این تقلب صورت گرفته در حوزه انتخابیه تهران، نتایج را جابهجا میکرده است؟ به نظر میرسد که نتایج انتخابات بعد از دبیر کلی آیتالله جنتی و بررسی صندوقهای شائبه دار تغییر جدی نکردهاند ولی اصل شیطنت و تقلب توسط جریان موسوم به چپ جدی و قابلتأمل است.
3- اگرچه جریان موسوم به چپ و اصلاحطلب امروزی ادعای جمهوریت و توجه به آرای مردم دارد، اما شائبههای تقلب در مجلس سوم و مجلس ششم، نشان میدهد که این جماعت هر زمانی که به نفع خودش باشد، هدف وسیله را توجیه میکند و این جماعت دست به هر اقدامی برای رسیدن به قدرت خواهد.
[1] -http://tarikhirani.ir/fa/news/1035
[2] -https://snn.ir/fa/news/160971
[3] - صحیفه امام؛ ج 21، ص 39
انتهای پیام /