انعقاد قراردادهای ننگین در دوران پهلوی / بیش از 200 بهایی در بین مقامات ارشد کشور وجود داشت
هادی کیوان گفت: باگذشت 42 سال از انقلاب اسلامی و اینکه 60 درصد از جمعیت کشور زیر 30 سال قرار دارند و دوران ستم شاهی را ندیدهاند و با توجه به شبهه افکنی که در فضای مجازی در این خصوص صورت میگیرد بهتر است که ما به ابعاد مختلف خیانتها و جنایتهای شاه و رژیم منحوس پهلوی بپردازیم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ هادی کیوان، کارشناس ارشد علوم سیاسی در گفتگو با خبرنگار عصراترک در شیروان گفت: بزرگترین جنایت و خیانت شاه به مردم هم این نوع حکومت داری و نوع نحوه اداره کشور است که حکومت پادشاهی بهصورت دیکتاتوری بود یعنی این که یک فرد به عنوان سلطان یا پادشاه تمام قدرت سیاسی جامعه را در دست داشته و با عقیده شخصی خودش در حاکمیت بماند و حکومتداری بکند.
کیوان افزود: می دانیم که پایه و اساس حکومت های پادشاهی و دیکتاتوری بر مبنای زور است و در دنیا کشور ایران را به عنوان کشوری که با شیوه پادشاهی اداره می شود در زمره کشورهای عقب مانده محسوب می کردند که پس از انقلاب اسلامی تبدیل به یک نظام جمهوری اسلامی با سه رکن دین و مذهب، مردم و رهبری شد که بر اساس مردم سالاری اداره می شود و تقریبا بعد از انقلاب بیش از 40 دوره مردم در انتخابات شرکت کردند احزاب و تشکلهای مختلف شکل گرفته و بر خلاف نظام پادشاهی و دیکتاتوری قبلی که در عرصه بینالملل هیچ نفوذی نداشت و فاقد هر گونه نفوذ بود الان در زمره هفت قدرت برتر جهانی قرار داریم و دارای نفوذ منطقه هستیم.
مسئول حراست دانشگاه آزاد شیروان گفت: در خصوص آزادیهای سیاسی و مدنی و برگزاری انتخابات، محدود انتخاباتی در زمان شاه برای انتخاب نماینده برگزار می شد که ناآگاهی مردم از حقوق سیاسی و بیاعتنایی آنها نسبت به انتخابات و همچنین بی سوادی بیشتر رای دهنده ها باعث میشد که هیئت حاکمه هرگونه فساد و خلافی را در جریان انتخابات اعمال کند و معمولاً انتخابات به نفع خودشان تمام می شد گاهاً در انتخابات فردی که به اندازه انگشتان دست هم رای نداشته وارد مجلسمی شد.
کیوان تاکید کرد: برخی از جنایتها و خیانتهای رژیم منحوس پهلوی، واگذاری حق آبه رود هیرمند بود که به خاطر خشکسالی های اخیر بسیار مورد بحث و تنش قرار گرفته است، اگر خاطرات اسدالله علم را مرور بکنیم او در خاطرات خود مطرح می کند که پس از جدایی افغانستان از ایران ی قراردادی در پاریس امضا شد که افغانها با وجود انعقاد قرارداد در سال 1300 هجری شمسی به تعهداتشان در مورد تقسیم مساوی آب هیرمند عمل نکردند و مناقشه ای بر سر حق آبه ایران بر روی هیرمند در گرفت تا در سال 1350 هجری شمسی ایران و افغانستان دوباره درباره حق آبه رود هیرمند بحث و تبادل کردند که در نهایت قراردادی امضا کردند که این قرارداد توسط هویدا در دهم مرداد 52 امضا شده و به تصویب مجلس های ایرانی رسید.
وی گفت: علم در خاطراتش، جمله قابل تاملی در خصوص این قرارداد می گوید که کسی چه میداند، شاید هم از ارباب های نامرئی دستور این کار را داشتند البته این خیانت ده تا پانزده سال دیگر رو می شود که من مرده ام. حال باید از خود بپرسیم که این ارباب های نامرئی چه کسانی بودند و این خیانت هایی که در 10 تا 15 سال آینده علم از آن یاد می کند چه ها هستند که خود شاه اولین نفری بود که قرارداد را امضا کرد و بعد به مجلس فرستاد از این قرار است، که مطابق قرارداد 1351 هجری شمسی از 5 میلیارد و 661 میلیون و 700 مترمکعب آب سالیانه هیرمند تنها 819 میلیون و 723 هزار مترمکعب آن هم در سالهایی که بارش در حد نرمال بود به ایران تعلق می گرفت معنی این تصمیم یعنی که سهم ایران از 50 درصد رود هیرمند به کمتر از 5 درصد میرسید و کاهش حدود 35 درصدی در بارشهای ایران طی چند سال یک فاجعه تمام عیار ایجاد کرد و الانم که می بینید چه مشکلاتی ایجاد کرده و متاسفانه دریاچه هامون کلاً خشک شده است.
جدایی بحرین از ایران
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: یکی دیگر از خیانت های بزرگی که شاه پهلوی مرتکب شد، جدایی بحرین از ایران بود. خبر استقلال بحرین در زمان خودش بسیار بسیار خبر مضحکی به نظر میرسید در کتاب خاطرات علم در این باره مطلب قشنگی نوشته شده که بسیار هم جذاب است، اسدالله می گوید" گوینده خبر چنان با افتخار و غرور آن را اعلام میکرد که انگار هم اکنون بحرین را فتح کردیم نه اینکه استقلال بحرین را اعلام کردیم و از ایران جدا شده است".
کیوان ادامه داد: در سفری که شاه به هندوستان داشت در یک مصاحبه مطبوعاتی در دهلینو اعلام کرده بود که اگر مردم بحرین خواهان پیوستن به کشور ایران باشند ایران از ادعای سرزمینش دست می کشد و نسبت به این جزیره خلیجفارس ادایی نخواهد داشت و شاه برای اینکه بتواند بحرین را به راحتی و بدون دردسر و بدون اعتراضات داخلی واگذار کند از سازمان ملل خواست تا در بحرین انتخابات آری یا خیر جدایی مردم بحرین از ایران، برگزار کند که سازمان ملل وقتی وارد بحرین شد با روسا و قبایل و شیوخ جلسه گذاشتند و با وجودی که مردم مخالفت کردند بلاخص دو باشگاه در بحرین تعطیل کردن و صدها هزار نفر از شیعیان که مخالف جدایی بحرین از ایران بودند بازداشت و زندانی شدند و در نهایت با یک همه پرسی ساده بین روسای قبایل و شیوخ آنجا رای به جدایی بحرین از ایران دادند و هویدا به نمایندگی از ایران مهر تأیید زد و بعدها شاه گفت بحرین مثل دختری بود که به سن ازدواج رسیده بود و ما شوهرش دادیمرفت.
وی اظهارداشت: فضاحتی از این بزرگتر در واگذاری و جدایی بحرین در طول هیچ تاریخی رخ نداده است چراکه اگر بحرین هم اکنون جزو خاک کشور ایران بود باتوجه به اینکه تنگه هرمز یکی از پردرآمدترین تنگه های ترانزیتی دنیا محسوب میشود، یک درآمد ارزی به اندازه در آمد نفتی برای کشور حاصل میشد.
این کارشناس مسائل سیاسی در شیروان افزود: یک بخش دیگری از این داستان هم شیعیان مظلوم بحرین هستند که با جدایی بحرین، متاسفانه شیعیان در زیر سلطه و سیطره اهل سنتی که به سلفی گری نزدیکتر هستند، زندگی می کنند و در یک خفقان و در یک سختی علمای شیعه در زندان به سر میبرند و آزادی عقیده نمی توانند داشته باشند و به سختی میتوانند در امورات کشور دخالت داشته باشند دو سالی هم هست که تمام شیعیان از مجلس ملی بحرین بیرون انداخته شده اند و عملاً در سرنوشت خودشون هیچ مشارکتی ندارند.
وی تاکید کرد: هرچند جدایی بحرین از ایران در دوران پهلوی دوم رقم خورد اما نباید فراموش کنیم که بنای آن در سال 1306 توسط رضاخان پایهگذاری شد و محمدرضا طبق میل پدرش و طبق تصمیم دولت انگلیس این کار را عملی کرد.
کیوان گفت: در دوران پهلوی اول هم خسارتها و خیانتهای زیادی به ملت ایران وارد شد، در پیمان و عهد نامه سعدآباد که یک پیمان چهار جانبه بین ایران و عراق و افغانستان و ترکیه بود در آنجا برای سیاست ها و منافع انگلیس قراردادی منعقد شد که طبق آن قرارداد متعهد شدند که مانع نفوذ کمونیسم و شوروی بشوند. وی ادامه داد: در این قرارداد رضاشاه شهر قطور که متعلق به ایران بود و در تصرف حکومت عثمانی بود پس گرفت اما 800 کیلومتر متر مربع اراضی مرغوب شامل کوه های آرارات و دامنه ها و کوه های اطراف را به ترکیه واگذار کرد همین اراضی ای که در حوادث اخیر بین ایران و آذربایجان و ترکیه به حساسیت و اهمیت سرزمین ها پی بردیم جدای از بحث سرچشمه و خیلی از از رودخانه ها و وجود کوهها و موارد امنیتی در مرزهای ما بحث گذرگاهی بسیار قابل اهمیت بود که متاسفانه آن زمان رضاشاه واگذار کرد.
کیوان ادامه داد: دشت ناامید نیز به مساحت 3 هزار کیلومتر مربع در شرق ایران به افغانستان واگذار شد، حق کشتیرانی در ارند رود را به عراق داد و بدترین آن واگذاری بحرین بود.
2176 روستا به نام رضاخان غصب شد
وی گفت: جدای از زمینهایی که از کشور ایران جدا شد زمین هایی هم بودند که متعلق به مردم بود و توسط خود این خاندان از مردم دزدیده می شد و به نام خودشان سند میزدند و این اقدامات به حدی گسترده بود که روزنامه فرانسوی رضاشاه را به جانوری زمینخوار تشبیه میکند.
کیوان گفت: سفیر آمریکا در ایران در یکی از گزارشاتش نوشته بود که رضاشاه برای اراضی هر قیمتی که بخواهد پرداخت می کرده تا جایی که رضاخان برای تصاحب املاک به شیوه های متفاوتی متوسل می شد و ماموران و افسران خودش را به شمال می فرستاد تا هر ملک مرغوبی را می دیدند خریداری کنند.
وی اضافه کرد: میزان املاکی که رضاخان تسخیر کرده به قدری زیاد شده که در سال 1314 برای مدیریت این املاک یک اداره اختصاصی تاسیس می کنند، رضاشاه پس از 16 سال سلطنت در نهایت طبق آماری که گفتن و در اسناد آمده 44 هزار سند به نام خودش داشته یعنی تقریباً تمامی مازندران و اراضی مرغوب و بخشهای بزرگی از گرگان و استان گیلان متعلق به وی بوده است.
کیوان ادامه داد: تملک سراسری اراضی شمال ایران آنقدر چشمگیر بود که خاندان پهلوی برای توجیه گفتند رضا شاه این املاک را خریده تا روس ها منطقه را نگیرند و کمونیست در ایران گسترش پیدا نکند. رضاخان برای اینکه این اموال را قانونی بکند قانونی را به مجلس شورای ملی فرستاد و به تصویب رساند که راحتتر خود و خانواده اش بتوانند این املاک را به نام خودشان منتقل کنند.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: حدود 10 درصد از اراضی کشاورزی کل کشور در اختیار رضاخان بود و درآمد این املاک سالانه 25 میلیون دلار برای رضاخان بوده که هیچ وقت برای داخل ایران هزینه نکرد و به بانکهای خارجی منتقل میکرد و جدا از این زمین های کشاورزی که تصاحب کرده بود 2176 روستا بود که رضاخان به اسم خودش کرد و تمام زمین های روستا را غصب کرد.
کیوان اظهارکرد: پس از سقوط رضاشاه و روی کار آمدن محمد رضا توسط انگلیسیها 38 هزار برگ سند شکایت تنظیم شد که تنها آنهایی که صاحب نفوذ و ثروت بود توانستند حقوق خودشان را پس بگیرند البته محمدرضا پهلوی در سال 1320 برای این که خشم مردم را فرو بنشاند و نشان بدهد که پادشاه عادلی است اموالی که فقط به اسم خودش بود را به دولت واگذار کرد اما همین را هم بعد از 7 سال توسط دولتی که خودش وزرایش را منصوب کرده بود لایحهای به مجلس فرستاد و مجدداً با تصویب مجلس اکثر این اموال به شاه و خاندان برگشت.
انعقاد قراردادهای ننگین
وی ادامه داد: درخصوص جنایات خاندان پهلوی در منطقه، رضاخان پیش از سلطنتش برای اینکه بتواند به سردار سپاهی و رییس الوزرایی برسد با روسها زد و بند کرد و قرار شد، قصبه فیروزه و منطقه خلیج حسینقلی که طبق قرارداد 1921 قرار بود به ایران برگردد، مسکوت بماند و علاوه بر آن پادگان های ایران در مرز هایی که با شوروی همرز هستیم از نیرو خالی بشود. البته قصبه فیروزهای که الان در شیروان هم مرز روستای خیرآباد و سرداب سرانی است منطقه ییلاقی عشق آباد پایتخت فعلی ترکمنستان است البته در اسفند سال 1304 رضاشاه طی قراردادی 70 درصد آبهای منطقه ای که سر منشا آن داخلی بود را به روسیه می دهد و هم اکنون بسیاری از رودخانههای ما که از داخل ایران می گذره متاسفانه چون سرمنشا اس در دست ما نیست گاها با سدسازی کشورهای مشترک المنافع که قبلاً تحت سیطره شوروی بودن مانع ورود این آب ها به سرزمین ما می شوند و خود این یک خیانت بزرگ به مردم این منطقه است.
کیوان وابستگی به غرب را از دیگر جنایات پهلوی در حق مردم دانست و گفت: محمدرضاشاه روزانه با سفیر انگلیس و آمریکا دیدار میکرد و هر روز از آنها خط و مشی می گرفت و 60 هزار مستشار آمریکایی و نظامی آمریکا در ارگانهای کشور ما مسلط بودند و کسی بدون اجازه آنها آب نمی خورد.
مسئول حراست دانشگاه آزاد شیروان گفت: کاپیتولاسیون یا اعطای حق مصونیت قضایی به مستشاران امریکایی در سال 1343 و سال تبعید شدن امام به علت مخالفتش به این حق، به سال فروش استقلال کشور معروف شد.
کیوان غرق بودن خانواده شاه از همسر خواهر برادر پدر و مادر در انواع فساد های اخلاقی و مالی، بیسوادی 70 درصد جمعیت کشور، تنها 157 هزار دانشجو از جمعیت 35 میلیونی در سال 57 سواد دانشگاهی داشتند، 38 درصد وزرا فراماسونری بودند و 24 درصد آنها عضو سازمان سیاه بودند و 21 درصد آنها عضو ساواک بودند.
وی تبدیل ایران به بازار کالاهای بنجل و وارداتی غرب و نبود کارخانجات و زیرساختهای اقتصادی، تورم شدید سالانه 40 تا 50 درصد، فساد و ارتشا های سراسری، دزدی بلندپایگان و نابرابری توزیع درآمدها به طوری که اگر تاریخ را مطالعه کنیم حدود بیش از 40 درصد بودجه مملکت مختص ارتش بود که جدای از آن 40 درصد، مقداری از بودجه را با عناوین مختلف، سران و سپه داران و ارتشبدان نظامی از ارگان های دیگر می گرفتند و مابقی بودجه در اختیار بقیه قسمتهای اداری ومملکت برای ساخت و ساز و چیزهای دیگر بود.
75 درصد نخبگان سیاسی کشور از 40 خانواده بودند این کارشناس مسائل سیاسی در شیروان گفت: تقریبا 75 درصد نخبگان سیاسی کشور از 40 خانواده بودند یعنی تمام منصب های سیاسی و اقتصادی بین 40 خانواده تقسیم شده بود.
کیوان اظهارکرد: سن امید به زندگی در دوره شاهنشاه 50 سال بود در همین شهر شیروان شاید اگر همین الان هم از قدیمی ها جستجو بکنید بیشتر خانواده های قدیمی دو سه تا بچه داشتند که یا موقع تولد فوت کردند یا در 2 3 ساله فوت کرده چون متاسفانه بهداشت و زیرساختاهای بهداشتی در شهرها وجود نداشت، در همین شهر شیروان پزشک های هندی و فیلیپینی و افغانی وجود داشت لذا از لحاظ سواد کلاسیک حتی پزشکی عمومی نداشتیم و وابسته بودیم و افغانستان که الان من و شما به عنوان یک کشور عقب مانده و جنگ زده یاد میکنیم در زمان خودش پزشک صادر میکرده به کشور ما ایران به همین دلایل سن امید به زندگی خیلی پایین بود و خیلی از مادران در هنگام زایمان فوت میکردند.
وی ادامه داد: با یک بیماری فراگیر مثل حصبه، آبله یا سرخک یک قسمت از کشور نزدیک به یک میلیون 2 میلیون یا 3 میلیون نفر از جمعیت کشته می شدند و از همه اینها مهمتر که شاید جنایتکار ترین و ترسناکترین و خطرناکترین سازمان جاسوسی دنیا که در دوره شاه تاسیس شد همان سازمان ساواک بود.
کیوان افزود: در خصوص حجاب طوری وانمود کرده بودند که در دانشگاه باید طرف کشف حجاب می کرد چراکه حجاب را مانع رشد علمی بانوان میدانستند و به همین خاطر گاهی اگر اعتراض به چیزی می شد سریعاً خانم هایی که در این خصوص اعتراض داشتند را به کمیته ساواک معرفی میکردند و مورد شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار می دادند.
وی تاکید کرد: جنایت مدرسه فیضیه قم، جنایت مسجد گوهرشاد، جنایت سینما رکس آبادان، جنایت شهدای تبریز، شهدای ورامین، جنایت 6 بهمن آمل و جنایت بیمارستان امام رضای مشهد و هزاران هزار جنایت دیگر که در گوشه و کنار کشور همچون همدان و شیراز رخ داد و هزاران هزار افراد و جوانان که مملکت شان را دوست داشتن به شهادت رسیدند.
حضور بیش از 200 بهایی در بین مقامات ارشد کشور
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: بیش از 200 بهایی در بین مقامات ارشد کشور حضورداشتند به طوری که در کابینه وزرای هویدا 9 نفر از 12 نفر بهایی بودند که در مملکت شیعی حکومت میکردند.
کیوان اظهارکرد: ایجاد اولین حلبی نشین های ایران بخصوص در تهران و حاشیه شهرهای بزرگ از دهه 1340 به بعد و شهرک های کارتنخوابها، ایجاد 3 هزار فاحشه خانه در محله های گوناگون و حاشیه نشین شهر که زیبنده یک مملکت مسلمان و شیعه نبود در رژیم قبل صورت گرفت. با مخالفت مردم مومن و اعتقادی آن زمان همه این عوامل دست به دست دادند تا مردم بر علیه این رژیم منحوس قیام کنند که بیش از 3 هزار شهید دادند.
وی نادیده گرفتن ارزش های اسلامی که معروف ترین آن رقص شاه با فرح و کارتر و همسرش در محرم سال 1356 را از اتفاقات دوران پهلوی ذکر کرد و گفت: نیاید با یک عکس شاه و فرح در حرم حضرت معصومه و حرم امام رضا آنها را معتقد پنداشت. فراموش نکنیم که بزرگترین جنایت و خیانت رژیم طاغوت بر داشتن عفت و حیا از جامعه اسلامی بود که با برپایی کاباره ها و فاحشه خانه ها جوان ما را از راه راست منحرف کنند و متاسفانه به فساد بکشند.
کیوان افزود: رفاه زندگی مردم آن زمان در سطح بسیار پایین بود بیش از 70 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کردند و قوت غالب مردم گندم بود به طوری که یکی از نوستالژی های افراد قدیم این است که در سال یکبار و شب عید برنج میل می کردند با تمام این تفاسیر و توضیحاتی که دادیم بیشترین خواسته مردم در انقلاب شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی خلاصه می شد که مردم دنبال استقلال بودند مردم دنبال آزادیهای سیاسی و مدنی بودند.
انتهای پیام /