یک‌شنبه 27 آبان 1403

ایران جایگزین روسیه می‌شود؟ / چرایی بی‌میلی جوانان به ازدواج / زمان تصمیم‌گیری برای تهران

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

سرقت لوازم خودرو، 40 درصد سرقت‌های تهران، افزایش تعداد جانباختگان چهارشنبه سوری به 8 نفر، زنگ خطر گرانی چندبرابری کالا‌های اساسی، نتیجه انتخابات سال آینده!، بازارخلوت و جیب‌های خالی، آزمون مسکو در برجام، ایران و اقدام بازدارندگی علیه اسرائیل، آرایش جنگی مقابل پیک هفتم کرونا، جنگ خونین و تمام عیار در چهارشنبه سوزی، اوکراین؛ بازیِ سرزنش یا بازیِ سرنوشت؟ و افت 1/6 درصدی شتاب رشد نقدینگی...

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه 24 اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که آزمون مسکو در برجام، سفر معنادار امیرعبداللهیان به مسکو، پالس مثبت آزادسازی منابع ارزی و بازار خودرو تحت الشعاع قانون واردات خودرو در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

ایران جایگزین روسیه می‌شود؟

اردوان امیراصلانی طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان ایران جایگزین روسیه می‌شود؟ نوشت: اروپایی‌ها از زمان تهاجم روسیه به اوکراین با معضل دشواری مواجه شده‌اند، یا باید با تحریم کامل تمام بخش‌های اقتصادی روسیه از جمله هیدروکربن‌ها متحمل یک شوک انرژی بشوند و یا برای حفظ اقتصاد خود تحریم‌ها را به حداقل رسانده و به واردات گاز و نفت از روسیه ادامه بدهند که این به‌معنای تأمین هزینه جنگ برای ولادیمیر پوتین است. مسلما، 27 کشور عضو اتحادیه اروپا در‌خصوص بسته‌ای از اقدامات تلافی‌جویانه علیه روسیه به توافق رسیده‌اند. شدیدترین این تحریم‌ها تعلیق بهره‌برداری از خط لوله گاز نورد‌استریم‌2 است که به روسیه امکان دو‌برابر‌سازی مبادلات خود با آلمان را می‌داد و طبیعتا مسکو از این بابت خشمگین است. این موضوع باعث افزایش قیمت‌ها شده است، اما برای جلوگیری از ضربه به بخش اقتصادی، با دقت زیاد تحت ارزیابی است. چطور می‌تواند غیر از این باشد، هنگامی که در سال 2021 بیش از نیمی از گاز اروپا و 27 درصد نفت اروپا از روسیه وارد می‌شده است. کشور‌های اروپای شرقی و مرکزی حتی تا بیش از 75 درصد به منابع انرژی روسیه وابسته بودند. متأسفانه این انتخاب دشوار یادآور واقعیتی به غربی‌ها‌ست که از یک‌سو از تشدید بی‌سابقه تهاجم نظامی با عزم رئیس‌جمهور روسیه برای الحاق اوکراین و بازگرداندن آن به حوزه روسیه و از سوی دیگر از تأثیر غیرقابل تحمل جنگ بر اقتصاد اروپا واهمه دارند. ولادیمیر پوتین که به‌خوبی از نیاز غربی‌ها به کشورش مطلع است، برای تعقیب جاه‌طلبی‌های ژئواستراتژیک خود بدون نگرانی از این وابستگی به انرژی سوء‌استفاده می‌کند. به دنبال تهاجم 24 فوریه، قیمت گاز در حدود 40 درصد افزایش یافت و قیمت نفت نیز برای اولین بار از سال 2014 از صد دلار در هر بشکه فراتر رفت. همه این‌ها در شرایطی است که تقاضای جهانی برای انرژی به‌شدت رو به افزایش است؛ در‌حالی‌که به دلیل رکود اقتصادی ناشی از همه‌گیری کووید 19 ذخایر کاهش یافته است. پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی برای سال 2022 حاکی از نیاز بی‌سابقه به 100.6 میلیون بشکه نفت خام در روز است. علاوه بر جنگ در خاک اوکراین، خطر ادامه جنگ اقتصادی توسط روسیه احتمالی است که غربی‌ها را به لرزه درمی‌آورد و فضای مانور آن‌ها را به‌شدت محدود می‌کند.

در‌صورتی‌که کرملین در واکنش به تحریم‌های غرب تصمیم به کاهش صادرات خود بگیرد، گاز روسیه می‌تواند از یک کالا به یک سلاح تبدیل شود. هم‌اکنون این احتمال باعث افزایش قیمت گاز شده است، به‌طوری‌که در چند روز اخیر بهای آن به 200 دلار در هر تن رسیده است. با‌وجوداین وابستگی کشور‌های اروپایی به انرژی یکسان نیست. برای مثال، با توجه به هسته‌ای‌شدن ترکیب انرژی مورد‌نیاز فرانسه و واردات گاز از نروژ، این کشور وابستگی کمتری به روسیه دارد. علاوه‌بر‌این روسیه به درآمد 7.5 میلیارد دلار در ماه حاصل از فروش هیدروکربن‌های خود برای تأمین هزینه جنگ یا اشغال طولانی‌مدت با نتیجه نامعلوم آن نیاز دارد. در صورت ادامه این شرایط، حفظ منابع انرژی ممکن است راه‌حل ترجیحی مسکو نباشد. برای غربی‌ها و به‌ویژه ایالات متحده که علاوه بر جبهه اروپا، به‌طور دائم با جبهه آسیایی چین در مقابله است، رهایی از وابستگی و آزادی عمل واقعی توسط منابع انرژی جایگزین ضروری است. موج هولناک جنگ در اوکراین به هیچ کشوری رحم نمی‌کند. ایالات متحده که در چنگال بالاترین سطح تورم در 40 سال گذشته اسیر شده است، مانند متحدان اروپایی خود از افزایش قیمت نفت که می‌تواند از 150 دلار در هر بشکه فراتر رود، رنج می‌برد، اما منابع جایگزین موجود اندک هستند. امیر قطر که کشورش دومین تولید‌کننده گاز طبیعی مایع در جهان است، در اواخر ماه ژانویه در واشنگتن مورد استقبال قرار گرفت، اما ظرفیت‌های قطر در‌حال‌حاضر به حداکثر رسیده و تولیدات آن به بازار آسیا خصوصا ژاپن پیش‌فروش شده است. در‌حال‌حاضر تولیدکنندگان آمریکایی گاز شیل محدود به تأمین دو یا سه ابر‌نفتکش هستند و بنابراین نمی‌توانند نیاز اروپا به‌ویژه اروپای شرقی که امکانات حمل‌ونقل گاز طبیعی در آنجا کاهش یافته را فراهم کنند. تنها کشور قادر به رفع این نیاز‌های عظیم ایران است که بیش از 40 سال است که از مدار بین‌المللی کنار گذاشته شده و از زمان خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای در ماه می 2018 تحت فشار تحریم‌های اقتصادی آمریکا قرار گرفته است. اگرچه از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979 فعالیت‌های تحقیقاتی و اکتشافی در ایران بسیار محدود شده است، اما در‌واقع ایران بالاتر از روسیه دارنده بزرگ‌ترین ذخایر گاز و سومین منابع بزرگ نفتی در جهان است. تا قبل از سال 2018 تولید ایران در حدود 3.8 میلیون بشکه در روز بود که به دنبال اجرای تحریم‌ها به 2.4 میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. علاوه بر سطح تولید ماهانه قابل افزایش به میزان 500 هزار بشکه در روز، ایران ذخایر نفت خام قابل‌توجهی در فراساحل دارد که در حدود 85 میلیون بشکه برآورد شده است. این منابع نفتی در مدت زمان بسیار‌کمی قابل‌بهره‌برداری و صادرات به اروپا یا ایالات متحده است. علاوه بر این، ایران با استفاده از روابط خوب خود با دوحه می‌تواند با استفاده از میدان مشترک گازی پارس جنوبی نیاز بازار جهانی را که با کمبود شدید مواجه است، تأمین کند؛ البته این موضوع مشروط به سرمایه‌گذاری در زمینه زیرساخت‌های انرژی گازی است که فقدان آن محسوس است. بنابراین، ایران قادر است غرب را از وابستگی به انرژی روسیه رهایی بخشد، مشروط بر اینکه تحریم‌های آمریکا به‌سرعت لغو شوند. در این راستا، توافق هسته‌ای جدید ایران که برای همه طرف‌ها ضروری است، در شرف انعقاد است. نتیجه مذاکرات بر سر توافق وین که باید در پایان ماه فوریه با موفقیت یا شکست به پایان می‌رسید، به دلیل بحران اوکراین بار دیگر به تعویق افتاد. ایران باید در این بازی دشوار توازن میان روسیه، متحد نظامی و استراتژیک خود که در مجمع سازمان ملل با رأی ممتنع در جریان رأی‌گیری قطع‌نامه علیه جنگ اوکراین از آن حمایت کرد و همچنین غربی‌هایی را که با آنان منافع متقابل وجود دارد، حفظ کند. در‌واقع جنگ اوکراین می‌تواند استدلال وزینی را برای ایران فراهم کند تا آن‌ها را وادار به پذیرش برخی از خواسته‌های نادیده گرفته‌شده کند. برای مثال، بازگشت شرکت‌های آمریکایی که به نظر تنها تضمین واقع‌بینانه در مقابل خروج آتی ایالات متحده از توافق بالقوه هسته‌ای است؛ عدم وابستگی به منابع انرژی روسیه در ازای بازگشت ایران به بازار جهانی انرژی، حتی اگر به‌معنای سازش‌های خاص باشد. آیا اروپا انتخاب دیگری نیز دارد؟

چرایی بی‌میلی جوانان به ازدواج

مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان چرایی بی‌میلی جوانان به ازدواج نوشت: وقتی بحث تمایل نداشتن ازدواج جوانان مطرح می‌شود، باید مواردی را در نظر گرفت، زیرا ازدواج معلولی از علت‌ها است و علت‌ها می‌تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد. یعنی هر یک از این عوامل، عاملی هستند تا یک جوان تمایلی به ازدواج نداشته باشد. در فرهنگ جامعه و خانواده‌های ایرانی، امر ازدواج از اهمیت برخوردار است و از گذشته زمانی که فرد به سن جوانی می‌رسید خانواده‌ها زمینه ازدواج فرزندان را فراهم می‌کردند، اما رفته رفته موانع زیادی بر سر راه ازدواج جوانان قرار گرفت که عمده‌ترین آن مسایل اقتصادی و اشتغال جوانان است که باعث شده ازدواج در میان جوانان مفهوم گذشته را نداشته باشد. وضع فعلی ازدواج در کشور به مرز بحران رسیده است، یکی از مهم‌ترین عواملی که مانع ازدواج جوانان است، اقتصاد است. وقتی تورم، بیکاری و فقر وجود دارد، افراد تمایل خود را برای ازدواج از دست می‌دهند. ازدواج یک ارزش است، اما اکنون معنای آن در بین جوانان تغییر کرده است. در صورتی که همه دختران و پسران به ازدواج و تشکیل خانواده تمایل دارند، اما موانع باعث می‌شود تا آن‌ها تمایل خود را از دست بدهند. از طرفی بی‌توجهی به عوامل دخیل در ازدواج، باعث آسیب در خانواده می‌شود. در عین حال هرچه سن جوانان مجرد بالاتر می‌رود و تعداد سال‌های بیشتری از تجرد آن‌ها می‌گذرد، تمایل آن‌ها به ازدواج کمتر می‌شود. خانواده ستون جامعه است و وقتی شکل نمی‌گیرد، ارزش‌ها و هنجار‌های فرهنگی نیز به نسل‌های دیگر منتقل نمی‌شود و این مساله برای آینده کشور ناخوشایند است، زیرا با مشکل جمعیت و نیروی کار مواجه می‌شود که نتیجه‌ای جز ضرر ندارد. ازدواج به تمهیداتی نیازمند است و هنگامی یک جوان می‌تواند به ازدواج فکر کند و برای تشکیل خانواده اقدام کند که در جامعه مسایل مربوط به اشتغال و بیکاری فراهم باشد. اگر اشتغال فراهم باشد جوان می‌تواند راه‌های تشکیل خانواده را طی کند.

زمان تصمیم‌گیری برای تهران

جلال خوش‌چهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان زمان تصمیم‌گیری برای تهران نوشت: سال جاری در حالی به روز‌های پایانی خود نزدیک می‌شود که بلاتکلیفی همچنان بر روابط خارجی ایران سایه دارد. این وضع برخلاف همه امیدواری‌هایی است که در بازگشت تهران به میز گفت‌گو‌های وین برای ایجاد توافق در احیای برجام شکل گرفت. انتخاب دولت «ابراهیم رئیسی» در بازگشت به میز گفتگو به جای منازعه بر سر برجام، مفهومی از واقع‌گرایی خردمندانه را مقابل ایده‌های انتزاعی مخالفان بازگشت فعال به جامعه بین المللی بروز داد. خوب یا بد، توافقی در حال شکل‌گیری بود که در صورت تحقق، فرصتی دوباره را به ایران برای ایجاد موقعیتی متفاوت از آنچه به آن مبتلاست، ایجاد می‌کرد. این امید چنان پررنگ شد که حتی مخالفان برجام با نگاه به واقعیت‌های جاری در کشور، مجبور به سکوت شده و به نظر می‌رسید به ترجیحات نظام تن داده‌اند. تا پیش از اقدام نظامی روسیه در اوکراین، می‌شد چنین پنداشت که اگر اعضای گروه مذاکره کننده با تهران در وین، نمایندگان دو بلوک شرقی و غربی رقیب در جامعه جهانی هستند، اما بر سر محتوای توافقنامه احیای برجام نظر مشترک دارند. متن توافق پیشنهادی به تهران همانی است که تا کمی پیش از این «میخائیل اولیانف» نماینده ویژه دولت روسیه با نگاهی مثبت از آن یاد می‌کرد. او حتی گفت؛ تا توافق پنج دقیقه باقی است. طرفه اینکه او در هفته‌های قبل‌تر، تعلل تهران را برای قبول توافق مورد انتقاد قرار داده و بر سرعت انجام آن در فرصت باقی‌مانده تاکید داشت. وقوع جنگ در اوکراین به ناگاه معادلات را به هم ریخت. مسکو حالا نه به عنوان یکی از اعضای مذاکره کننده در وین که برای نزدیکی مواضع تهران و واشنگتن بر سر احیای برجام تلاش می‌کرد، بلکه به عنوان یک طرف مدعی، خواستار تضمین منافع خود از سوی واشنگتن در پسا برجام شد. اطمینان مسکو در تاثیر گذاری ادعایش، همان توقفی است که اکنون بر نتیجه پایانی مذاکرات وین تحمیل کرده است. منفعت جویی مسکو از مذاکرات وین، با شروع دور تازه نقد و مخالفت‌ها با توافق در دست انجام همراه شد. برخی مخالفان با نقد بند بند توافق، آن را تسلیم تهران در برابر خواست‌های غرب و به ویژه دولت امریکا دانسته‌اند. آنان پا را فراتر گذاشته و تیم مذاکره کننده ایرانی را که با مدیریت دولت اصولگرای سیزدهم عمل می‌کند، زیر شلاق انتقاد و اتهام قرار داده و ایشان را وابستگان به تیم «محمد جواد ظریف» و دولت دوازدهم خوانده‌اند. در نگاه مخالفان و منتقدان، دولت رئیسی و تیم دیپلماسی او همان راهی را می‌روند که به زعم آنان دولت «حسن روحانی» با گرایش‌های غربی دنبال می‌کرد. یکی از منتقدان گفته است که «امیر عبداللهیان» وزیر امور خارجه در پاسخ به نقد‌های او در باره توافقنامه در حال انجام بر این نکته اشاره کرده که اگر روزگاری کف مطالبات تهران برجام بود، حالا، اما سقف مطالبه برجام است. مخالفان برجام که اکنون توقف تحمیل شده بر مذاکرات وین را از سوی مسکو با مخالفت خود با متن توافق، آمیخته و توجیه می‌کنند، عامدانه و یا به سهو، به این مهم اشاره ندارند که همان متن مورد انتقاد با مشورت و رایزنی مستقیم نماینده روسیه در وین تهیه و تدوین شده است. تهران از ابتدای گفت‌گو‌های وین، مسئولیت گفت وگوی مستقیم با واشنگتن را به نماینده روسیه در این مذاکرات واگذارد؛ امری که از ابتدا با انتقاد و هشدار برخی ناظران درباره پیامد‌های آن همراه شد. دیر یا زود، می‌شد تاثیر سیاست‌های استراتژیک روسیه را بر فرایند مذاکرات وین و احیای برجام مشاهده کرد، با این حال جنگ اوکراین عینیت و ذهنیت لازم را در درک این مهم ایجاد کرده است. این جنگ، اتفاقی یکباره با قدمتی به اندازه روز‌های اخیر نیست، بلکه روسیه از نیمه دوم دهه میلادی کنونی، بستر‌های وقوع آن را تدارک دیده است. توسعه طلبی ناتو به سوی شرق، امنیت روسیه را در معرض خطر قرار داده است. روس‌ها نمی‌خواهند دوباره از همان سوراخی گزیده شوند که در گذشته بار‌ها تجربه کرده‌اند؛ چه در دوران حاکمیت تزار‌ها و چه کمونیست‌ها. جنگ کنونی، اما مفهومی متفاوت از پیامد‌های جنگ سرد میان دو بلوک سرمایه‌داری غرب و کمونیستی شرق پس از جنگ جهانی دوم دارد. در واقع جنگ کنونی، بازگشت به دوران توسعه طلبی‌های ارضی عصر تزار‌ها و پادشاهی‌های اروپایی قرون 17 و 18 شبیه است. هیچ‌یک از طرف‌ها حامل ارزش‌های ایدئولوژیک به مفهوم دوران جنگ سرد نیستند. هرچه هست، جنگ منافع ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک میان امپریالیست‌هایی است که دیگر کشور‌ها و دولت‌ها را مشمول ضربات و زیان‌های ناشی از رقابت خود می‌کنند. از این رو تهران با نگاه به منافع ملی و امنیتی خود نباید و نمی‌تواند در میانه منازعه‌ای قرار گیرد که سود آن نصیب این یا آن قدرت امپریالیستی شود و زیان آن متوجه مردمی که چهار دهه سختی تحریم‌ها و دوری از جامعه بین المللی را تا سفره‌های غذای خود لمس کرده‌اند. تهران لازم است به ابتکار‌های خود و مصون از گرایش به این یا آن سوی خطوط مواجهه توجه کرده و از فرصت‌های این وضع، موقعیت‌هایی را ایجاد کند که تنها منافع کشور و ملت را تامین کند؛ همانگونه که همه بازیگران صحنه آشفته کنونی در جامعه جهانی، کلاه خود را محکم در دست گرفته و از پشت شیشه‌های عینک منافع خود به نقش آفرینی مشغولند. تهران لازم است به بلاتکلیفی در روابط خارجی خود با نگاه به منافع کشور پایان داده و مدیریت اوضاع را فارغ از ملاحظات این و آن در دست گیرد. آیا در روز‌های پایانی سال، اخباری خوش از وین به گوش خواهد رسید؟ آیا اغمای دوباره برجام پایان می‌یابد؟ همه چیز به انتخاب تهران بسته است.