اینگونه است که آنها «گذشته» هستند و ما «آینده» ایم
دولتهای غربی نتوانستند یک راهبرد متوازن، متحد و پایدار در قبال ایران اتخاذ کنند که فعالیتهای جمهوری اسلامی را محدود کند.
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «بشر در حال ورود به مدار جدیدی است. قدرتهای کهنه در حال افولاند. آنها «گذشته» هستند و ما «آینده» ایم. تکرار میکنم که آنها «گذشته» هستند و ما «آینده» ایم.»؛ این بخشی از اظهارات جناب آقای رئیسی، رئیسجمهور محترم کشورمان در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد است.
بله، قدرتهای کهنه در حال افولاند. اخیرا روزنامه «فایننشال تایمز» در گزارشی بااشاره به همزمانی آزاد شدن داراییهای ایران با سالگرد اغتشاشات سال گذشته، نوشت:«تبادل زندانیان (بین ایران و آمریکا) در چنین زمانی حاکی از شکست سیاستهای آمریکا برای مقابله با تهران است... تداوم پیشرفتهای هستهای ایران در کنار افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، از دیگر نشانههای شکست سیاستهای غرب در قبال ایران است.»
این رسانه غربی در ادامه نوشت:«سیاست آمریکا و اروپا در قبال ایران فاقد هرگونه «لنگرگاه» و «جهتگیری» است. دولتهای غربی نتوانستند یک راهبرد متوازن، متحد و پایدار در قبال ایران اتخاذ کنند که فعالیتهای جمهوری اسلامی را محدود کند. راهبرد غرب در قبال ایران، نه تنها هدف مشخصی را دنبال نمیکند بلکه حتی چارچوب مشخصی هم ندارد.»
پیش از آن نیز هفتهنامه اکونومیست در تحلیلی بااشاره به آزادسازی اموال ایران و توافق تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا نوشت:«در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دست بالا را دارد.»
«بنیامین نتانیاهو»- 5 خرداد 1390(26 می2011)- دو سال پس از فتنه 88 در کنگره آمریکا گفت:«امروز از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبلالطارق در مراکش، تحول و دگرگونی عمیقی در حال وقوع است و همهجا به لرزه افتاده است. این لرزه، کشورها را متلاطم و دولتها را متلاشی کرده است و همه ما همچنان شاهد این نوسانات هستیم...
این لرزه ویرانگر (!) یادآور انقلاب 1979 ایران (پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357) است. باید قبول کنیم نیروی قدرتمندی وجود دارد که با الگوی مورد نظر ما برای اداره جهان مخالف است. در رأس این نیروی قدرتمند، ایران خمینی و خامنهای قرار دارد. من هشدار میدهم که لولای تاریخ -history hinge- در حال چرخیدن است. کسانی که ایران و خطر آن را نادیده میگیرند، سر خود را در شن فرو کردهاند.»
از زمان اعتراف نتانیاهو تاکنون دشمنان ملت ایران به سرکردگی آمریکا بارها تقلا کردهاند تا مانع از شکلگیری نظم جدید جهانی شوند. دشمن ذیل این پروژه، به خیال خام براندازی، چندین آشوب و اغتشاش را در ایران تدارک دید. از غائله آشوبهای دیماه 96 تا اغتشاشات آبان 98 و در نهایت پروژه جنگ ترکیبی در تابستان و پاییز 1401.
نظم جدید جهانی، چند بعدی و چندوجهی است. یکی از مصادیق آن، تحولات مهم در منطقه غرب آسیا است. از شکستن کمر داعش در عراق و سوریه تا شکست پروژه آمریکا در یمن و از بحران روزافزون در سرزمینهایاشغالی فلسطین تا خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان. توافق ایران و عربستان، برچیده شدن بساط تروریستهای تجزیهطلب در اقلیم کردستان عراق با هماهنگی دولت عراق، قدرت مقاومت در لبنان، پیادهروی عظیم و تماشایی اربعین و موارد متعدد دیگر را نیز باید به این فهرست اضافه کرد.
رهبر حکیم انقلاب دیروز در دیدار پیشکسوتان و فعالین دفاع مقدس فرمودند:«حضور معنوی ایران در منطقه و اوج گیری فرهنگ مقاومت، فریاد آمریکا و برخی دیگر را درآورده است.» پیش از این «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا گفته بود:«احمقانه 7 هزار میلیارد دلار در خاورمیانه خرج کردیم اما من بهعنوان رئیسجمهور آمریکا مجبورم در تاریکی به عراق بروم!». در حقیقت این هنر جبهه مقاومت بود که پروژه هفت تریلیون دلاری آمریکا را شکست داده و اکنون با رقم زدن نظم جدید در منطقه، آمریکاییها و صهیونیستها را به وحشت انداخته است.
وضع فعلی اروپا، وجه دیگر نظم جدید جهانی است. در ماههای گذشته چندین بار شاهد اهانت وقیحانه به قرآن کریم در اروپا بودیم. به عقیده کارشناسان، اهانت به قرآن کنش فعالانه غرب نیست؛ بلکه واکنش منفعلانه در برابر کنشهای تأثیرگذار اسلام است. در حال حاضر دنیا به سمت معنویت، اسلام سیاسی، دین و اخلاق گرایش پیدا کرده است و در این گرایش، قرآن و افکار و اندیشههای قرآنی نقش محوری و سهم اصلی را دارد. در حقیقت اسلام با یک حرکت تصاعدی و فزاینده در حال فتح قلوب و عقول جهانیان است.
از سوی دیگر کارشناسان معتقدند که اروپا به دلیل جنگ اوکراین در یک باتلاق گرفتار شده است. بر همین اساس افزایش کمکهای نظامی به اوکراین با هدف تقویت امنیت اروپا، تنها به ناامنی بیشتر منجر خواهد شد.
علاوه بر ناامنی روزافزون به واسطه جنگ، اروپا با تبعات سنگین اقتصادی جنگ اوکراین نیز دست و پنجه نرم میکند. بر همین اساس از دست دادن انرژی ارزان روسیه یک چالش جدی برای اروپا است. مسئلهای که تبعات آن را در «زمستان سخت» سال گذشته شاهد بودیم.
وضعیت کنونی آمریکا نیز از دیگر مصادیق اصلی نظم نوین جهانی است. چندی پیش نشریه فارن افرز در مطلبی نوشته بود:«تحریمها علیه ایران از سر درماندگی و بیش از اندازه تک بعدی است. همه چیز به افول آمریکا برمیگردد. رؤسای جمهور مأیوس، تیر کمتری در کمان دارند. تحریم نه تنها افول آمریکا را آشکار میکند، بلکه باعث شتاب آن شده و دائما اوضاع را بدتر میکند.»
فارن پالیسی نیز در مطلبی مشابه نوشته بود:«آمریکا میان انواع بحرانها قرار دارد... مجموعهای از معضلات از جنگ اوکراین تا رقابت با چین و انتخابات.» نشریه فرانسوی نوول ابزرواتور هم در گزارشی نوشت: «آمریکا به خاطر بلبشوی پدید آمده در اثر جنگ اوکراین و به هم خوردن ائتلافهای قدیمی، مجبور به واگذاری امتیاز به دیگر کشورها و از جمله ایران است».
رهبر معظم انقلاب در بیانات حکیمانه خود در دیدار اخیر با مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی فرمودند: «دنیا در آستانه یک تحول است... قدرت استکباری آمریکا ضعیف شده است و دارد ضعیفتر میشود... این یکی از خطوط اصلی این تحول است. آمریکا... و قدرتهای غربی در حال ضعیف شدنند... شاخصهای اقتدار آمریکا در دنیا رو به تنزل است... مثل اقتصاد... مثل دخالت در امور دولتها؛ آمریکا در دولتهای گوناگون دخالت میکرد، امروز این حالت رو به افول است.»
به عنوان نمونه، واشنگتن، آمریکای لاتین را حیاط خلوت خود قلمداد میکرد، اما در این منطقه، دولتهای ضدآمریکایی، یکی پس از دیگری روی کار آمدند. علاوهبر این، یکی از مهمترین تحولات در آمریکای لاتین در سالهای اخیر، شکست مفتضحانه آمریکا در کودتا علیه دولت قانونی ونزوئلا بود. با وجود آنکه آمریکا با تمام توان از کودتاچیان حمایت کرد، اما این کودتا با شکست سنگینی مواجه شد.
در حال حاضر قدرتهای کهنه در حال افولاند. قدرت روزافزون سازمانهایی از جمله شانگهای و بریکس از جمله مصادیق افول قدرتهای کهنه است. سازمان همکاری شانگهای دارای نه کشور عضو کامل، چهار کشور ناظر و 14 شریک گفتوگو است. اعضای شانگهای بیش از 35 میلیون کیلومتر مربع و به عبارتی حدود یک چهارم خشکی کره زمین و 60 درصد از خشکی اوراسیا و همچنین بیش از 3 میلیارد نفر از جمعیت جهان را در برمیگیرند.
اعضای این سازمان بیش از 30 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را نیز به خود اختصاص دادهاند. مجموع تجارت اعضای آن حدود
6/6 تریلیون دلار بوده که در 2 دهه گذشته صد برابر شده است. نکته قابل توجه اینجاست که پیش از این دولت آمریکا درخواست داده بود که عضو ناظر شانگهای باشد اما این درخواست از سوی این سازمان رد شده بود. جالبتر اینکه حجم اقتصاد اعضای سازمان شانگهای، 32 درصد از حجم اقتصاد اتحادیه اروپا بیشتر است.
همچنین بر اساس گزارش صندوق جهانی پول، طی پنج سال منتهی به پایان 2023، ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو سازمان شانگهای از اقتصاد گروه «جی 7» پیشی خواهد گرفت.
بریکس نیز که شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است، با پیشرفتهای اقتصادی و ژئوپلیتیک خود برای کشورهای دیگر هر روز جذابتر میشود. نکته اینجاست که آمریکا و کشورهای غربی اعتبار خود را در مقابل این گروه نیز از دست دادهاند.
جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است و مصادیق نظم نوین جهانی روزبهروز بیشتر نمایان میشود. آنچه بدیهی است اینکه «ایران قوی» در این نظم جدید جهانی نقشی ویژه و غیرقابل انکار دارد.