پنج‌شنبه 8 آذر 1403

برای دونالد ترامپ؛ فرصت جبران بسیار محدود است

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
برای دونالد ترامپ؛ فرصت جبران بسیار محدود است

تهران - ایرنا - بی‌کفایتی ترامپ در مدیریت پاندمی کرونا برای اولین بار این کشور را در معرض فاجعه ملی قرار داده است و امروز مبتلایان و قربانیان کرونا در آمریکا در صدر قرار داشته و شواهد نشان از تشدید وضعیت دارد؛ فرصت جبران برای ترامپ بسیار محدود است و ادامه این وضعیت می‌تواند موجب ریزش روزافزون آرای ترامپ برای انتخابات 2020 شده و او را رئیس جمهوری یک دوره‌ای کند.

نتایج نظرسنجی «شبکه خبری فاکس نیوز» حکایت از آن دارد که به دلیل کاهش اعتماد عمومی نسبت به دونالد ترامپ رییس جمهوری این کشور، جو بایدن نامزد حزب دموکرات در انتخابات 2020 از او پیشی گرفته است. در حالی که بایدن با جلب نظر 49 درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی بیشترین رای را آورده، ترامپ با کاهش حمایت عمومی، تنها به 40 درصد آرا بسنده کرده است که نشان از افت محبوبیت او دارد.

هر چند پیش بینی احتمال شکست دونالد ترامپ و پیروزی جو بایدن در انتخابات پیش رو سخت و زود است، لیکن عوامل متعددی احتمال شکست ترامپ را تقویت می‌کند. مهمترین موارد عبارتند از: ترامپ در اداره امور کشور دارای ضعف است و ساده انگاری مربوط به شیوع کرونا سوء مدیریت او را نمایان ساخت. او بدون توجه به هشدارهای مراکز ذیربط آمریکایی نسبت به شیوع کرونا، تمهیدات لازم برای کنترل و مهار آن را اتخاذ نکرد و پس از گذشت زمان و واکنش‌های داخلی اقدام کرد، عدم تحقق شعارها و وعده‌های انتخاباتی در دوره گذشته، شکست در پیشبرد سیاست خارجی و توسعه پایدار اقتصادی مطابق با برنامه‌های اعلام شده، یکجانبه گرایی و عدم تبعیت از منطق همکاری و مشارکت جمعی در حوزه روابط بین الملل، ادامه سیاست‌های پوپولیستی ناشی از توهم با تمرکز بر پروپاگاندای سالن و رینگ «کشتی کج» و تمرکز بر ادامه و گسترش سیاست‌های جنگ طلبانه و...

دونالد ترامپ در دوره ریاست جمهوری نمودار خوبی از روابط دو جانبه و همکاری‌های بین‌المللی ترسیم نکرده است. رفتار و نتایج ترسیم شده در بردار سیاست خارجی ترامپ، نشانگر اوج گیری افول قدرت نرم و سخت ایالات متحده آمریکا است. تصویری شوم که می‌تواند جهان را به ورطه سقوط و جنگ‌های ویرانگر نزدیک کند. اراده انزوا طلبی ترامپ مبتنی بر یکجانبه گرایی، خروج پیاپی و بی منطق آمریکا از مجموعه توافقات و پیمان‌های بین‌المللی مهم آمریکا با جامعه جهانی را سبب شد. این امر موجب بی اعتباری آمریکا نزد جامعه بین‌الملل و افکار عمومی جهانیان شد به نحوی که اینک جایگاه این کشور از یک ابرقدرت موثر در تصمیم‌سازی‌های صلح آمیز جمعی به کشوری پیمان‌شکن، غیرقابل پیش بینی و شیر منزوی و گرسنه تنزل یافته است.

در این ارتباط می‌توان اذعان داشت دونالد ترامپ با باورهای خودخواهانه، همراه با فقدان تدبر و تامل در رفتارها و تصمیم سازی‌های استراتژیک، به طور بی سابقه قدرت ایالات متحده را در همه سطوح سیاسی، اقتصادی و امنیتی، تضعیف کرده است. توهمات بی پایه ترامپ در مورد تنظیم سطح روابط با کشورها، قومیت‌ها و مذاهب، حاکم کردن فضای جنگ طلبانه در تمام شئونات کاخ سفید از طریق هزینه کرد میلیاردها دلار از بودجه این کشور با تفکرات عصر حجری اقتدارگرایانه یا تشدید نظم میلیتاریستی و قدرت‌نمایی اقتصادی در فضای یکجانبه گرایی پر هزینه، غیر کاربردی و ناموثر بوده و بر اشتباهات راهبردی او می‌افزاید.

اشتباهاتی که منجر شد تا همکاری‌های مشترک و نهادینه ایالات متحده آمریکا با جامعه بین‌المللی در بسیاری از موارد در معرض فروپاشی و اضمحلال کامل قرار گیرد. نمونه واضح این امر، خروج ترامپ از توافق بین المللی برجام بود. توافقی که با پشتوانه گفت وگوهای 12 سال شکل گرفت و نتیجه آن مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل بود. این توافق اصول و قواعد مشارکت بین‌المللی برای همکاری‌های صلح آمیز با ایران را به صورت متقابل تنظیم کرده بود.

خروج از برجام از جمله خطاهای استراتژیک رییس جمهوری آمریکا در حوزه روابط بین المللی محسوب می‌شود. خطایی که به هیچ عنوان منطبق بر مصالح و منافع راهبردی ایالات متحده آمریکا و جامعه بین المللی نبوده و نیست بلکه صرفا در برگیرنده منافع و منویات سفارش شده از سوی یک رژیم صهیونیستی و برخی از سران تازه به دوران رسیده و مرتجع عربی است.

تحت تاثیر چنین فرایندی، دونالد ترامپ حتی فرصت و امکان جبران دشمنی و کینه ورزی بی‌بنیانش با دولت و ملت ایران را در شرایط کنونی پاندمی کرونا نادیده انگاشت و متاسفانه به جای دوستی و دلجویی از ایرانیان؛ با تشدید تروریسم ظالمانه، ادامه سیاست کینه ورزی را در دستور کار خود قرار داده است. متاسفانه دولت ترامپ از طریق بستن راه‌های مبادلات مالی و تجاری ایران، امکان خرید و ارسال دارو، تجهیزات پزشکی و تامین مالی امور پزشکی، درمانی و رفاه ملی برای مبارزه موثر با پاندمیک کرونا را از بین برده و جان مردم ایران را بیش از پیش در معرض تهدید قرار داده است.

این رفتار غیرمسئولانه و در یک کلام، اقدام جنایت کارانه، تمام فعالیت‌های موثر ایران و جامعه جهانی را برای مهار ویروس کرونا در مسیر شکست قرار داده است؛ چرا که این ویروس از چین آغاز شد و اینک با عبور از همه مرزهای سیاسی و جغرافیایی، جهانیان را در معرض آسیب‌های جدی و بی سابقه قرار داده است. چنانچه حتی یک کشور به هر علت از جمله اعمال مقررات تحریم امکان مبارزه با ویروس را نداشته باشد، شکست زنجیره بهم پیوسته مبارزه برای کنترل و مهار ویروس کرونا قطعی خواهد شد.

در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که در چنین فضایی به سبب فقدان درک لازم از سوی رییس دولت آمریکا برای مدیریت بحران و عدم همکاری این کشور با جامعه جهانی در راستای کنترل و مهار این پاندمی مهلک، اینک همه کشورهای جهان در مسیر هژمونی جدید ناشی از توسعه قدرت و شکست ناپذیری ویروس کرونا (حداقل در این مقطع) قرار گرفته و چالشی عظیم در پیش رو است.

با عنایت به این که رییس جمهوری آمریکا نتوانسته به عنوان مدیری موفق، کفایت لازم را برای اداره امور این کشور حتی در یک مساله به دست آورد و ناکارآمدی او در مبارزه با ویروس کرونا در داخل و خارج از مرزها به اثبات رسیده است؛ بنابراین می‌توان شاهد افول روزافزون او در صحنه سیاسی آمریکا شد. به خاطر بی کفایتی ترامپ، پاندمی کرونا برای اولین بار این کشور را در معرض فاجعه ملی قرار داد و تمامی ایالات آن را درگیر بیماری کرد. امروز مبتلایان و قربانیان کرونا در آمریکا در صدر قرار داشته و شواهد نشان از تشدید وضعیت دارد. فرصت جبران برای ترامپ بسیار محدود است و ادامه این وضعیت می‌تواند موجب ریزش روزافزون آرای ترامپ برای انتخابات 2020 شده و او را رئیس جمهوری یک دوره‌ای کند.

* کارشناس روابط بین الملل

*س_برچسب‌ها_س*