بهمن 01؛ «زنان تأثیرگذار» یا «دورهمی زنانه»؟
سازندگی با تیتر «دور افتخار با بورکینافاسو» طعنه زد و عصر ایران خواستار پاسخ به پرسشها شد «اگر دورهمی زنانه نبوده». کیهان اما معرفی الگوی سوم از زن دانست هرچند کنشگر مدنی در بین آنان نبود یا کم بود
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - پرسروصداترین خبر بهمنماه برگزاری «کنگره زنان تأثیرگذار» با عنوان «بینالمللی» ولی غالبا گمنام یا کمنام از 5 قاره به میزبانی همسر ابراهیم رییسی و معاون امور زنان در دولت او (خانم خزعلی) بود که چون در گرماگرم بحث زنان در ایران و جنبش زن، زندگی، آزادی برپا شد این گونه تفسیر شد که برآن شدهاند با دعوت از زنان تصویر متفاوتی از آنچه طی 5 ماه ترسیم شده بود ارایه دهند.
نکته قابل توجه اما این بود که بر زنان تأثیرگذار تأکید شد ولی به لحاظ خبری و رسانهای در فضای رسمی بیشتر بر روی همسران مردان تأثیرگذار مانور دادند و این همسران هم از کشورهای ارمنستان، بورکینافاسو، قرقیزستان و صربستان بودند و دریغ از همسر یک رییس کشور اسلامی و عربی و حتی سوریه (چون همسر بشار اسد هم در بین آنان نبود).
در این فضا حسین انتظامی معاون مطبوعاتی در دولت پیشین که مدتی دبیر کمیسیون انتشار آزاد اطلاعات هم بود دو خواست را مطرح کرد: «نخست این که اسامی میهمانان به تفکیک کشور و حوزه سرآمدی آنان منتشر شود تا بتوان با گوگل کردن (جستو جو با این ابزار هوشمند) میزان اهمیت آنان را دریافت و دوم: انتشار هزینههای این رویداد و ترجیحا به تفکیک هر میهمان).
اسامی 7 برگزیده نهایی هم مورد توجه قرار گرفت تا مشخص شود چه کیفیت و رویکردی داشته است: خانم لی (محقق شیمی از تایلند)، سوده غفوریفرد (متخصص ژنتیک پزشکی از ایران، دختر دکتر حسن غفوریفرد)، خانم الینا از روسیه، خانم زهرا امام از ایران، خانمی از آرژانتین، دکتر مژگان زندی با تخصص شیمی پلیمر از ایران و سرانجام خانم شیامی از چین.
همین که در میان 7 برگزیده نهایی نه یکی هنرمند بود، نه نویسنده، نه حقوقدان، نه فعال سیاسی، نه روزنامهنگار، نه کنشگر مدنی و نه مشهور و محبوب به سبب خدمات اجتماعی مشخص میکرد کنگره چه رویکردی داشته و روزنامهنگاری نوشت دختر آیتالله خزعلی و معاون ابراهیم رییسی میخواست به دنیا بگوید حساسیت درباره زنان در ایران نه ربطی به پوشش آنان دارد، نه مشکلات حقوقی، نه قوانین تبعیض آمیز، نه فعالیتهای مدنی و نه مشارکت سیاسی و تنها شیمی مهم است.
همزمانی برگزاری این کنگره با سفر یک خانم زیباروی سلبریتی لبنانی که در کافی شاپهای تهران با دختران روسری از سر انداخته عکس میگرفت و میگفت در ایران زنان آزادند این شایبه را ایجاد کرد که او نیز در زمره زنان تأثیرگذار دعوت شده اما توضیح دادند ربطی به کنگره نداشته یا وقتی واکنش های منفی را دیدند او را کنار گذاشتند تا توجه به خانم لوند لبنانی مانع توجه به زنان رنگین پوست نشود.
در حالی که روزنامه سازندگی به طعنه تیتر زد: «دور افتخار با بورکینافاسو!» و تارنمای عصر ایران در مطلبی انتقادی از آن به عنوان «دورهمی زنانه خانم خزعلی» یاد کرد کیهان در مقام دفاع هدف اصلی از برگزاری این کنگره را معرفی «الگوی سوم از زن، فارغ از نگاه متحجرانه از یک طرف و نگاه ابزاری و کالایی از سوی دیگر» دانست تا نشان دهد «زن میتواند هم در عرصه اجتماع فعال باشد و هم از عهده نقشهای اجتماعی خویش به بهترین وجه برآید و هم نقش خود را به عنوان محور و کانون خانواده حفظ کند». کیهان البته فراموش کرده یا ترجیح داده بود تبصره و ملاحظه این فعالیت اجتماعی را نیاورد که بهتر است فعالیت زنان اجتماعی در حوزههای علمی خاصه شیمی باشد و کاری به روزنامهنگاری و هنر و حقوق و ادبیات و البته سیاست نداشته باشند و برخی روزنامهنگاران زن حین گزارش کنگره زنانه از دو همکار زندانی خود (نیلوفر حامدی و الهه محمدی، خبرنگاران شرق و هم میهن) یاد کردند که پس از ماجرای مهسا به زندان افتادهاند.
درباره کلمه «تأثیرگذار» هم این بحث درگرفت که استفاده از این واژه احتمالا به جای «اینفلوئنسر» بوده تا هم مانوری در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشد و هم تأکید بر این که این افراد «سلبریتی» نیستند، بلکه تأثیرگذارند. حالا چرا تأثیرگذارند؟ چون یکی متخصص شیمی است، شوهر دیگری در ارمنستان صاحب منصب است و از ایرانی ها هم خانم دکتر غفوریفرد کلی مقاله ارایه داده آن هم در یک بازه زمانی کوتاه. البته همه زنان دعوت شده به اعتبار همسران نیامده بود کما این که از نیکاراگوآ 6 زن دعوت شده بودند و هر 6 نفر هم وزیر و در حالی بر روی آنان به عنوان وزیرزن تبلیغ میشد که اصولگرایان جز یک نوبت در دولت احمدینژاد زیر بار وزیر زن نرفته اند.
جدای موضوعات سیاسی و در مناظره تلویزیونی چند روز بعد میان معاون زن دولت روحانی با همتای خود در دولت رییسی خانم ابتکار از خانم خزعلی پرسید جا نداشت از مریم میرزاخانی هم یاد کنید که بیگمان مشهورترین شخصیت زن علمی در رزوگار ما بوده است؟
انسیه خزعلی گفت هدف ما این بود که با معرفی این تأثیرگذاران همه بچهها مثل مریم میرزاخانی شوند و احتمالا نمیداند «راشل ایگنوتوفسکی» در کتاب مشهور خود برای کودکان با عنوان «زنان در علم» با عنوان فرعی «50 پیشگام جسور که دنیا را تغییر دادند» به زندگی مریم میرزاخانی پرداخته است.
نویسندهای هم از لیلا اسفندیاری نوشت که از او هم یادی نشد که برای فتح "قله گاشربروم 2" خانهاش را فروخت و بدون حمایت فدراسیون کوهنوردی راهی بام جهان شد. چرا؟ چون پوشش مطلوب اصولگرایان را نداشته آن وقت خانم «مایا صباغ» لبنانی که گفته شد به کنگره ربطی نداشت ولی به هر حال مورد توجه بود و به او استناد کردند مطلوب بوده است؟
چهره خبرساز بهمنماه هم یک زن بود، معلم قائمشهری که به خاطر به اشتراک گذاشتن ترانهای حاوی برخی الفاظ نامناسب ولی با ریتم جذاب و شاد اخراج شد و زودا معلوم شد که اصلا در استخدام آموزش و پرورش نبوده و فضا آن قدر علیه این تصمیم منفی شد که با دخالت و وساطت نماینده مازنداران در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه و به دستور استاندار به کار بازگشت و بامزه این که معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش گفت اصلا از اول حرف از اخراج نبوده در حالی که 27 بهمن مدیر کلشان در استان گفته بود و جای شگفتی البته نبود چون حفظ میز گاهی به اعلام حکم اخراج است تا از مرکزگریبان خودت را نگیرند وگاه با انکار و پس گرفتن آن چون نظر امام جمعه هم باید جلب شود.
سرانجام اینکه در بهمن ماه بحث "مولدسازی" مطرح شد. مولدسازی به زبان ساده یعنی فروش داراییهای غیر منقول دولت به قصد جبران و تأمین کسری بودجه البته این گزاره دوم را نگقتهاند و برداشت کارشناسان است اما اگر چنین هدفی مد نظر نیست چرا در قالب لایحه به مجلس نبردند و در شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران تصویب کردند و برای تصمیمات خود مصونیت قضایی هم قایل شدند؟
راهپیمایی 22 بهمن هم که پس از دو سال وقفه به خاطر کرونا برگزار شد با فضای تبلیغاتی رسانههای ماهوارهای فارسیزبان همخوانی نداشت که رابطه مردم با حکومت را به تمامی گسسته ترسیم میکنند هر چند پاسداشت انقلابی با هدف براندازی رژیم سلطنتی در 44 سال قبل به معنی تأیید تمام عملکردهای نظام تأسیسی پس از آن نمیتواند باشد.
تماشاخانه