جمعه 2 آذر 1403

تجربه نشان داده اسراییل به امضای خود پایبند نیست

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
تجربه نشان داده اسراییل به امضای خود پایبند نیست

اسرائیل نشان داده به هیچ امضای خود پایبند نیست؛ اگر توافق هم بکنند، امضا هم بکنند، پایبند نمی‌ماند. بزرگترین و قوی‌ترین استدلال بر این معنا هم همین وضع امروز رام الله است.

اسرائیل نشان داده به هیچ امضای خود پایبند نیست؛ اگر توافق هم بکنند، امضا هم بکنند، پایبند نمی‌ماند. بزرگترین و قوی‌ترین استدلال بر این معنا هم همین وضع امروز رام الله است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: قریب به یک قرن است مساله اشغال فلسطین و تشکیل دولت یهود، از مسائل مهم جهان اسلام است. علمای مسلمان، فراخور مسؤولیت‌شان و در موقعیت‌های اجتماعی و سیاسی، نسبت به این مساله واکنش نشان داده‌اند. علمای شیعه نیز از همان ابتدای اشغال فلسطین، از این مساله ابراز نگرانی کرده و با فلسطینیان هم دردی نشان داده‌اند؛ و بر مبارزه با اشغالگران تا آزادی سرزمین فلسطین تاکید کرده‌اند. گرچه در طی دهه‌های اول تشکیل دولت صهیونیستی در خاک فلسطین، پیشگامان مبارزه با اشغالگری، کشورهای عرب همسایه فلسطین، مانند مصر و سوریه بودند، اما شکست‌های پیاپی اعراب از اسرائیل، بیشتر این کشورها را از دایره حمایت از مبارزان فلسطینی خارج کرد و در نهایت بیشتر آنان تن به سازش با رژیم صهیونیستی دادند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری امام خمینی (ره)، مبارزه با اشغالگری صهیونیست‌ها و حمایت از فلسطین، به عنوان یک سیاست ثابت توسط مسؤولان جمهوری اسلامی اعلام و اتخاذ شد. اکنون سخن عالمان شیعه مبنی بر ضرورت مبارزه برای آزادی فلسطین، با ابزار قدرت و سیاست که به دست انقلابیون مسلمان افتاده بود، به گوش مسلمانان منطقه و مردم جهان می‌رسد.

بر کسی پوشیده نیست که انقلاب اسلامی ایران بر پایه مبانی دین مبین اسلام به وجود آمده است. بر همین اساس حمایت از منافع جهان اسلام به خصوص ملت‌های مظلوم مسلمان از اولین شعارهایی بود که توسط امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.

این در حالی بود که رژیم منحوس پهلوی جزو اولین دولت‌های اسلامی بود که اسرائیل این دولت جعلی را به رسمیت شناخته بود.

آرمان امام راحل جان تازه ای به پیکر انتفاضه دمید و ابتکار تعیین جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس عامل ماندگاری مساله فلسطین شد.

پس از ارتحال حضرت امام (ره) علم این آرمان خواهی بر دوش خلف صالح او یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) قرار گرفت. گستره اطلاعات معظم له و اشراف ایشان بر مبانی فقهی، تاریخی و سیاسی مساله فلسطین هر کسی را به پای سخن ایشان می‌کشاند.

در فرصتی که دست داد بر اساس کتاب «مساله فلسطین از نگاه حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)» نوشته سعید صلح میرزایی که توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده به بررسی و مرور نظرات و بیانات رهبر معظم انقلاب در مجامع عمومی و خطبه‌های نماز جمعه پیرامون مساله فلسطین طی سال‌های 1359 تا 1390 پرداختیم.

قسمت اول تا بیست و دوم فلسطین در بیانات رهبر انقلاب در پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی هستند:

* «مساله فلسطین مساله عربی و اسلامی نیست، یک مساله انسانی است»

* «محو اسراییل با اراده و عزم ملت‌ها ممکن است»

* «مصائب انسانی در مصیبت و قضیه فلسطین جمع است / اسرائیل زیر تل ریگ‌ها دفن خواهد شد»

* «فلسطین قطعه‌ای از خاک اسلامی است و وظیفه همه بازگرداندن آن است»

* «عامل قیام فلسطین خود فلسطینی‌ها هستند»

* «ناقص‌بودن پیروزی ایران بدون نابودی اسرائیل»

* «اسراییل غده بدخیم سرطانی منطقه است»

* «فلسطین در مبارزه خود ملت ایران را الگو قرار داده است»

* «ایستادگی ایران و ادامه نهضت فلسطین توسط نسل سوم»

* «فلسطینی‌ها چون از میهن‌شان دفاع می‌کنند در بیان غرب تروریست‌اند»

* «طراحی تحولات منفی در سطح بین‌المللی در قالب ناتوی فرهنگی»

* «خبرگزاری‌های معروف دنیا متعلق به صهیونیست‌ها هستند»

* «جمهوری اسلامی مرکز مقاومت است / طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا؛ آن روی سکه افسانه نیل تا فرات»

* «آمریکا و تبدیل فلسطینیان به تروریست و اسرائیل به مدافع»

* «اصل ماجرای فلسطین چیست؟»

* «ایران در عهد پهلوی خانه امن صهیونیست‌ها بود»

* «اسراییل از ابتدای شکل‌گیری به حقوق فلسطینیان تجاوز کرده است / تأثیرات پیمان ننگین کمپ دیوید»

* «یک مقاومت جهانی علیه صهیونیسم پدید آمده است»

* «هر جوان فلسطینی به قدر یک لشکر تاثیر دارد»

* «شعار محو غده سرطانی اسرائیل به صدای عمومی مسلمین در حج تبدیل شود / فلسطین؛ محل امتحان دولتهای اروپایی»

* «جنایات کم نظیر اسرائیل در تاریخ می‌ماند»

* «ملت فلسطین همیشه به سنگ و مشت اکتفا نخواهد کرد»

در ادامه، مشروح قسمت بیست و سوم این پرونده را می‌خوانیم؛

فلسطین در پنجاه سال اخیر یک مسأله مهم است. برای اینکه این مسأله مهم و این مشکل بغرنج حل شود دو نوع راه حل همیشه پیشنهاد شده است: یک راه حل غلط، یک راه درست. راه حل غلط این است که با همین غاصبی که نه به ارزشهای انسانی پایبند است و نه به قوانین بین المللی، و به قطعنامه‌های سازمان‌های بین المللی گردن نمی نهد، مذاکره کنند و با او به یک نقطه توافق برسند. این راه حل، راه حل غلطی است؛ این به هر شکلش ظاهر شود غلط است.

اسرائیل نشان داده است که به هیچ امضای خود پایبند نیست؛ اگر توافق هم بکنند، امضا هم بکنند، پایبند نمی‌ماند. بزرگترین و قوی‌ترین استدلال بر این معنا هم همین وضع امروز رام الله است. خوب؛ خودشان نشستند در اسلو امضا کردند؛ حکومت خودگردان را به رسمیت شناختند. حالا بفرمائید؛ این رفتاری است که با حکومت خودگردان و با طرف مذاکره شأن یعنی یاسر عرفات انجام می‌دهند. اینها به امضای خودشان پایبند نیستند. هر امضایی که طرف مقابل به اینها بدهد، پایشان را روی آن امضا می‌گذارند یک قدم جلو می آیند. طبیعتشان این است. این راه حل، راه حل درستی نیست. البته من این مطلبی که می گویم طرف خطابم کسانی نیستند که می‌خواهند به هر قیمتی شده، این غده سرطانی را حفظ کنند. آنها این حرف را قبول نمی‌کنند؛ ما این را میدانیم. لکن طرف خطاب من، دولت‌های عربی، دولت‌های اسلامی، ملت‌های مسلمان و وجدان‌های بیدار در همه جای دنیاست؛ من با آنها حرف می زنم. این راه حل که طعمه‌ای در دهن این متجاوز بیندازند و او را فربه‌تر کنند تا قادر شود قدم بعدی را بردارد، راه حل نیست. این تجربه پنجاه ساله فلسطین است. قطعنامه‌ها در سازمان ملل صادر شد. هر چند آمریکا هم که مدافع صهیونیست‌ها بوده به ظاهر پای آن قطعنامه‌ها را امضا کرد، اما این غاصب به این قطعنامه‌ها عمل نکرد و کسی هم نگفت بالای چشمت ابروست! با چنین دولتی و با چنین طرفی، انسان چه مذاکره‌ای بکند؟! این راه حل، راه حل غلطی است؛ این راه حل درستی نیست.

ممنوع و بی فایده بودن مذاکره

ملت فلسطین نباید و نمی‌تواند آزادی و حقوق حقه خود را در کنفرانس و گردهمایی‌های سران عرب جستجو کند. این نشست و برخاستها، اگر برای فلسطینی‌های مظلوم، شوم و بدفرجام نباشد، حداقل بی فایده و بی خاصیت است. روسایی که در این ایام به عنوان فلسطین گردهم آمدند، اگر صادقانه در اندیشه نجات فلسطین بودند، باید در برابر پیشنهاد مزدورانه رئیس جمهوری آمریکا، موضعی سخت و قاطع گرفته، برای کمک مالی و تسلیحاتی و سیاسی به مبارزان داخل فلسطین اشغالی، تصمیم‌های عاجل و واقعی می‌گرفتند و به شعارهای پوچ اکتفا نمی‌کردند و اگر چنین نشود که نشده است و با وضع فعلی جهان عرب و حکام آن، نخواهد هم شد مبارزان داخل باید به خدا و به نیروی مردمی و اسلامی تکیه کنند.

ترفند کشاندن طرف فلسطینی به مذاکره پس از شکست در میدان نبرد

به گمان زیاد، ناکامی رژیم صهیونیستی و شریک جرمش آمریکا در عملیات چند ماهه اخیر، آنان را به سمت طراحی ترفند تازه ای برای رهایی از این گرداب وادار خواهد کرد. ترفند کشاندن طرف فلسطینی به پشت میز مذاکره‌ای که تنها اثرش برای فلسطین ایجاد اختلاف در صفوف مبارزان فلسطینی و فرونشاندن شعله‌ی انتفاضه خواهد بود. در برابر این ترفند تسلیم نباید شد. رژیم اشغالگر ثابت کرده است که به هیچ قراری پایبند نیست و هیچ منطق حق طلبانه او را قانع نخواهد ساخت و به هیچ منطقی جز زورگویی و زیاده طلبی اعتقاد ندارد. بی شک مبارزان مؤمن و راستین و دولت‌های معتقد به قضیه فلسطین، فریب این ترفند را نخواهند خورد.

آیا جوانان غیور فلسطینی مرده اند؟

آیا جوانان غیور فلسطینی مرده اند؟ آیا جوانان کشورهای اسلامی همجوار فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی مرده اند که دشمنان بخواهند بزرگترین مسائل جهان اسلام را اینطور راحت به سود خودشان و به زیان امت اسلامی حل کنند؟ این چه سکوتی است که امروز در دنیای اسلام هست؟ تا چند سال قبل از این، مگر کسی در دنیای اسلام جرأت می‌کرد سخن از گفتگو با دولت غاصب اسرائیل بر زبان بیاورد؟ یک نفر خائن، آن طاغوت مصری جرأت کرد و اقدام نمود و بعد از اندکی سزای عمل خودش را هم دید. امروز قضیه را به صورت یک قضیه ساده مطرح می‌کنند. آن طرف قضیه آمریکاست که می‌گوید بیایید با صهیونیست‌ها، با این دزدها، با این قاتل‌ها، با این کسانی که چهل سال است ملت فلسطین را شکنجه می‌دهند و نسبت به همه دنیای اسلام سمپاشی و خیانت می‌کنند و از پشت خنجر می‌زنند و همه یا بیشتر مشکلات دنیای اسلام ناشی از اینهاست، بنشینید مذاکره کنید و امضا نمائید که بیت المقدس و سرزمین فلسطین و جولان متعلق به صهیونیست‌ها باشد!

راه حل مسأله فلسطین

راه حل مسأله فلسطین، راه حل‌های تحمیلی و دروغین نیست. تنها راه حل مسأله فلسطین این است که مردم واقعی فلسطین نه مهاجران غاصب و اشغالگر چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند.

اگر اتکاء به آرا یک ملت از نظر مدعیان دمکراسی در دنیا حرف راستی است، ملت فلسطین هم یک ملت است و باید تصمیم بگیرد. رژیم غاصبی که امروز در سرزمین فلسطین بر سر کار است، هیچ حقی بر این سرزمین ندارد؛ یک رژیم جعلی، دروغین و ساخته دست قدرت‌های ظالم است. بنابراین از مردم فلسطین نباید بخواهند این رژیم را به رسمیت بشناسند. اگر کسی در دنیای اسلام این اشتباه را بکند و این رژیم ظالم را به رسمیت بشناسد، علاوه بر اینکه برای خود روسیاهی و ننگ به وجود خواهد آورد، کار بی فایده‌ای هم کرده است؛ چون این رژیم قابل دوام نیست. صهیونیست‌ها خیال می‌کنند توانسته اند بر فلسطین مسلط شوند و تا ابد فلسطین متعلق به آنهاست! نخیر؛ اینطور نیست. سرنوشت فلسطین این است که قطعاً یک روز کشور فلسطین خواهد شد. ملت فلسطین در این راه قیام کرده است. وظیفه ملت‌ها و دولت‌های مسلمان این است که این فاصله را هر چه بیشتر کم کنند و کاری کنند که ملت فلسطین به آن روز برسد.

آنها که در این منطقه صلح می‌خواهند، اگر خانه فلسطینی‌ها را به خودشان برگردانند، صلح ایجاد خواهد شد. چرا شما افرادی را با ملیت‌های مختلف روسی، انگلیسی، امریکایی، آفریقایی، آسیایی، از هند و از مناطق دیگر دنیا در اینجا جمع کرده اید، تا مردمی را از خانه خودشان بیرون کنید؟ اگر شما صلح می‌خواهید، صلح به این است که افرادی که متعلق به کشورهای دیگرند، به خانه‌های خودشان برگردند و فلسطین را به فلسطینی‌ها بدهند. فلسطین متعلق به فلسطینی هاست. اگر مردم سرزمین فلسطین در داخل فلسطین یعنی در همه فلسطین، بدون تجزیه دولتی تشکیل بدهند، صلح خواهد شد. اگر شما راست میگویید، و اگر توطئه ای علیه ملت فلسطین و ملت‌های اسلامی و علیه اسلام در نظر ندارید، راه حل این است. اما اگر نخواهید این راه حل را عمل کنید، اردوگاه استکبار بداند که با این نشست وبرخاست هایی که ترتیب می‌دهند و با این تصمیم گیری ها، مسأله فلسطین حل نخواهد شد؛ مبارزات فلسطین خاموش نخواهد شد، و نباید بشود. نکته مهم دیگر این است که مسأله فلسطین با این عقب نشینی ها حل نخواهد شد؛ این را بدانند. هم آمریکا بداند، هم صهیونیست‌ها بدانند، هم کسانی که حالت دلالی دارند و به شکل دلال دارند عمل می‌کنند، بدانند که مسأله فلسطین اینطوری حل نخواهد شد. اینکه از یک قسمت عقب نشینی کنند، بعد قضیه تمام شود، این نمی‌شود. کسی بیاید خانه شما را به زور اشغال کند، بعد از مدتی یک اتاق کوچک را آن گوشه خانه به شما بدهد، بقیه خانه را هم به اسم خودش ثبت کند؛ مگر می‌شود چنین چیزی؟ فلسطین را گرفته اند؛ حالا ناچار شده اند از گوشه‌ای از فلسطین عقب نشینی کنند؛ کسی بگوید خیلی خوب، حالا که اینجا را دادید، پس دیگر بقیه فلسطین مال شما! مگر می‌شود چنین چیزی؟ مسأله فلسطین اینطوری حل نخواهد شد. مسأله فلسطین فقط یک راه دارد؛ همان چیزی که ما چند سال پیش اعلام کردیم: از فلسطینی‌های اصیل چه آنهایی که داخل فلسطین هستند، چه آنهایی که در اردوگاه‌ها هستند، چه آنهایی که در کشورهای دیگر هستند؛ چه مسلمان باشند، چه یهودی باشند، چه مسیحی باشند، فرقی نمی‌کند؛ فلسطینی باشند نظرخواهی کنند؛ هر دولتی که آنها خواستند، سر کار بیاید. آن دولت اگر مسلمان باشد، اگر مسیحی باشد، اگر یهودی باشد، اگر مخلوط باشد، چنانچه برخاسته از آرا خود فلسطینی‌ها باشد، مورد قبول است و مسأله فلسطین را حل خواهد کرد. بدون این، مسأله فلسطین حل نخواهد شد.

بسیج فلسطینی

امروز این اردوی رزمی، فرهنگی در حالی تشکیل شده است که جمع کثیری از جوانان امت اسلام در خود فلسطین و در قدس شریف، پرچم جهاد را برافراشته اند و با جان خودشان، با تن خودشان، با سرمایه حیات خودشان از عزت خود، از هویت خود و از هستی خود دفاع می‌کنند و به مجاهدت می‌پردازند و در خارج از کشور فلسطین عزیز در دیگر کشورهای اسلامی به نام و یاد آنها و به عنوان همدردی با آنها شعار می‌دهند و حضور خودشان را اعلام می‌کنند. در چنین شرایطی است که اردوی بزرگ شما در اینجا تشکیل شده است. عزیزان من! در فلسطین هم بسیج هست؛ بسیج فلسطینی که دنیا را امروز متوجه به خود کرده است. آن وقتی که سرنوشت قضیه فلسطین، دست چند نفر سیاستمدار باشد، مردم در آن نقشی نداشته باشند، جوانان ت پشت در آن حرفی نداشته باشند؛ سرنوشت همان می‌شود که دیدید: ذلت پشت سر ذلت؛ عقب نشینی پشت ِسر عقب نشینی؛ میدان دادن به دشمن؛ سنگرها را یکی پس از دیگری به نفع دشمن زورگو، متجاوز، پررو و قیح خالی کردن. این آن وقتی است که مردم در صحنه نیستند. مردم را کنار گذاشتند؛ انگیزه‌های حقیقی ای که مردم را جذب می‌کند یعنی انگیزه ایمانی فراموش کردند و ده‌ها سال مسأله فلسطین را عقب انداختند.

حرکت امام حسین (ع)؛ نسخه حل مسأله فلسطین

امام حسین باید این حرکت را انجام می‌داد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطی، برای مسلمان چیست. نسخه را به همه مسلمان‌های قرن‌های بعدی نشان داد. یک نسخه‌ای نوشت؛ منتها نسخه حسین بن علی، نسخه لفاظی و حرافی و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه عملی بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. در راه این قیام، جان مطهر و مبارک و گران بهای امام حسین که برترین جان‌های عالم است، اگر قربانی شود به نظر امام حسین، بهای زیادی نیست. جان بهترین مردمان که اصحاب امام حسین بودند، اگر قربان شود، برای امام حسین بهای گرانی محسوب نمی‌شود. اسارت آل الله، حرم پیغمبر، شخصیتی مثل زینب که در دست بیگانگان اسیر بشود حسین بن علی می‌دانست وقتی در این بیابان کشته شود، آنها این زن و بچه را اسیر می‌کنند این اسارت و پرداختن این بهای سنگین به نظر امام حسین، برای این مقصود سنگین نبود. بهایی که ما می‌پردازیم، باید ملاحظه شود با آن چیزی که با این پرداخت، برای اسلام، برای مسلمین، برای امت اسلامی و برای جامعه به دست می‌آید. گاهی صد تومان انسان خرج کند، اسراف کرده؛ گاهی صد میلیارد اگر خرج کند، اسراف نکرده. باید دید چه در مقابلش می‌گیریم.

انقلاب اسلامی عمل به این نسخه بود. امام بزرگوار ما به این نسخه عمل کرد. یک عده آدم‌های ظاهرنگر و سطحی بین البته آدم‌های خوب، مردمان بدی نبودند؛ ما اینها را می‌شناختیم همان وقت می‌گفتند که ایشان این جوان‌ها را توی میدان آوردند و بهترین جوان‌های ما به کشتن داده می‌شوند؛ خونشان ریخته می‌شود. خیال می‌کردند امام نمی‌داند که جان این جوان‌ها در خطر قرارمی گیرد. دلشان برای او می‌سوخت. این ناشی بود از اینکه محاسبه درست نمی‌شد. خوب بله؛ در جنگ تحمیلی، ما این همه شهید دادیم، این همه جانباز دادیم، این همه خانواده داغدار شدند. این، بهای بزرگی است؛ اما در مقابل، چه؟ در مقابل، استقلال کشور، پرچم اسلام، هویت ایران اسلامی را در مقابل آن طوفان عظیم حفظ کردیم. آن طوفانی که درست کرده بودند، طوفان صدام نبود. صدام، آن سرباز جلو جبهه دشمن بود. پشت سر صدام همه دستگاه و دنیای کفر و استکبار قرار گرفته بودند. اگر فرض کنیم از اول هم وارد این توطئه نبودند، در ادامه واضح و روشن بود؛ همه آمدند پشت سر صدام. آمریکا آمد، شوروی آن روز آمد، ناتو آمد، کشورهای مرتجع و وابسته به استکبار آمدند؛ پول دادند، اطلاعات دادند، نقشه دادند، تبلیغات کردند. این جبهه عظیم آمده بود تا ایران بزرگ، ایران رشید و شجاع، ایران مؤمن را به کلی در هم بپیچد. یک منطقه دست نشانده برای استکبار را در درجه اول، مغلوب عنصر پست و کوچکی مثل صدام کند و در درجه بعد هم در مشت و چنگال آمریکا نگه دارد. مصیبتی را که در طول دویست سال بر سر کشور ما آوردند و این همه مشکل برای این ملت درست کردند، این مصیبت را صد سال دیگر، دویست سال دیگر ادامه بدهند. ملت ما ایستاد، امام بزرگوار ایستاد. البته جان‌های عزیزی را دادیم، شهیدان بزرگی را دادیم، جوان‌های محبوبی را فدا کردیم؛ اما این بهای گزافی در مقابل آن دستاورد نبود.

امروز مسأله فلسطین هم همینجور است. مسأله غزه که شما مشاهده می‌کنید، این بخشی از ظاهر قضیه است، باطن قضیه عبارت است از اینکه بی اعتقاد به همه اصول انسانی، مایل است این منطقه دستگاه استکبار خاورمیانه، این منطقه حساس را که پر از ثروت و حساسیت گوناگون جغرافیایی و اقتصادی است، در اختیار بگیرد؛ در مشت بگیرد. وسیله اش هم اسرائیل غاصب است؛ صهیونیست‌های مسلط بر فلسطین اشغالی. مسأله این است. همه این حرکاتی که این چند سال در این منطقه انجام گرفته است از قضایای لبنان تا قضایای عراق تا قضایای فلسطین با این نگاه قابل تفسیر و قابل فهم است. مسأله این است که این منطقه باید در مشت آمریکا و استکبار، استکبار اعم از آمریکاست؛ البته مظهر عمده اش، شیطان بزرگ، دولت آمریکاست قرارداشته باشد. استکبار می‌خواهد این منطقه را در اختیار داشته باشد؛ درمشت داشته باشد. استکبار این منطقه را لازم دارد و عاملش هم اسرائیل است. همه این داستان‌ها و قضایای این چند سال با این نگاه، تحلیل می‌شود. دیدید در جنگ سی و سه روزه، وزیر خارجه آمریکا گفت: این درد زایمان منطقه خاورمیانه جدید است! یعنی از این حادثه یک موجود تازه ای متولد خواهد شد که همان خاورمیانه‌ای است که آمریکا دنبالش است. البته این خواب آشفته تعبیرش همانی بود که بر سرشان آمد. شجاعت و بیداری و فداکاری و ایثار و جهاد جوانان مؤمن در لبنان، تو دهن نه فقط اسرائیل، بلکه تو دهن آمریکا و همه پشتیبانانشان و دنباله روانشان زد. قضیه غزه هم از همین قبیل است.

ادامه دارد...