چهارشنبه 30 آبان 1403

توافق ایران و چین؛ یکی دیگر از پازل‌های چین برای تکمیل برنامه‌های اقتصادی‌

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
توافق ایران و چین؛ یکی دیگر از پازل‌های چین برای تکمیل برنامه‌های اقتصادی‌

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مارکو کارنلوس در میدل ایست آی نوشت: تحولات جالب توجهی در اوراسیا در جریان است، برخی از آن‌ها حتی ممکن است منجر به تغییراتی در برخی از فرضیات و ساختار‌های ژئوپلیتیکی منطقه شود، ساختار‌هایی که برای بیش از یک قرن بدون تغییر مانده‌اند. در ادامه این مطلب آمده است: پکن و تهران اخیرا یک توافق نامه همکاری 25 ساله امضا کردند که در صورت اجرای آن اقتصاد...

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مارکو کارنلوس در میدل ایست آی نوشت: تحولات جالب توجهی در اوراسیا در جریان است، برخی از آن‌ها حتی ممکن است منجر به تغییراتی در برخی از فرضیات و ساختار‌های ژئوپلیتیکی منطقه شود، ساختار‌هایی که برای بیش از یک قرن بدون تغییر مانده‌اند. در ادامه این مطلب آمده است: پکن و تهران اخیرا یک توافق نامه همکاری 25 ساله امضا کردند که در صورت اجرای آن اقتصاد ایران می‌تواند دوباره احیا شود. این معامله البته اظهارنظر‌های متفاوتی را در پی داشته است. به نظر می‌رسد که چین پس از شروع مبارزه خود با دولت بایدن در جریان مذاکرات اخیر در آلاسکا، پروژه بزرگ زیربنایی خود تحت عنوان طرح یک کمربند و یک جاده (BRI) را راه اندازی کرده است. پکن قصد دارد یک بلوک بزرگ اقتصادی و تجاری در اوراسیا که توسط یک طرح بزرگ زیربنایی به ارزش تقریبی 1 تریلیون دلار پشتیبانی می‌شود، ایجاد کند. این طرح عملا بزرگترین طرح بین‌المللی اقتصادی از زمان برنامه مارشال آمریکا در سال 1948 بوده است. طرح یک کمربند یک جاده عملا ایده جاده ابریشم باستان را دوباره بازسازی کرده، تجارت دریایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و حجم تجارت چین از طریق گلوگاه‌هایی مانند مالاکا، باب المندب، سوئز و هرمز را هم کاهش می‌دهد. بدون شک ایران می‌تواند با گسترش نفوذ خود به عراق، سوریه و ترکیه به سمت مدیترانه و جنوب اروپا، به یک بخش جنوبی مهم در این ابتکار چین تبدیل شود. توافق ایران و چین یکی دیگر از پازل‌های چین برای تکمیل برنامه‌های اقتصادی‌اش است. این توافق همچنین می‌تواند مقدمه‌ای برای پیوستن رسمی ایران به سازمان همکاری شانگ‌های باشد، سازمانی که همراه با بانک زیرساخت و سرمایه گذاری آسیا از جمله مجامع اقتصادی اوراسیا هستند. اگرچه این پروژه ادغام اوراسیا باید در امتداد سیاست‌های اقتصادی پیش بینی شده با افزایش همکاری‌های چین و روسیه پیش رود، اما در عین حال می‌تواند کابوس استراتژیکی را که محققان بزرگ ژئوپلیتیک انگلیس و آمریکا برای دهه‌ها هشدار داده بودند را به تدریج محقق کرده و منجر به ایجاد یک بلوک اوراسیا خارج از نفوذ آمریکا گردد.

*س_ مذاکرات هسته‌ای ایران_س*

در همین حال، با میانجیگری اتحادیه اروپا بین واشنگتن و تهران، مذاکرات برای نجات توافق هسته‌ای ایران از سر گرفته شده است، البته مقامات ایرانی تا زمانی که تحریم‌های دوران ترامپ همچنان برقرار باشد، از دیدار علنی با همتایان آمریکایی خودداری می‌کنند. در حالی که شایعات بسیاری در مورد مراحل اولیه گفتگو‌ها منعکس کننده یک خوش بینی شگفت آور بود، اسرائیل به ناگهان دست به اقداماتی خرابکارانه در نظنز زد. شایعات در تل آویو و واشنگتن حاکی از رضایت خاطر در مورد آنچه که به نظر می‌رسد ضعف قابل توجه اهرم مذاکره در ایران باشد، است. البته این فقط در مراحل بعدی مذاکرات قابل تشخیص خواهد بود. در همین حال، اسرائیل درگیر جنگ پنهانی دریایی علیه ایران شده است تا مانع از عرضه سلاح و نفت به سوریه شود و همزمان تهران نیز به این حملات واکنش نشان داده است. در همین حال، اتحادیه اروپا که دوباره موفق شده است نقش مهم میانجیگری میان واشنگتن و تهران را پس بگیرد، طرحی نابهنگام را برای وضع تحریم‌ها علیه برخی از مقامات ارائه داده است. البته با فرض اینکه بروکسل قصد نداشته باشد اعتبار خود را به عنوان یک میانجی خدشه‌دار کند، قابل قبول است که این اقدام اروپا ناشی از تصمیمی باشد که از مدتی قبل اتخاذ شده است. با توجه به اظهارات یکی از مقامات اروپایی در گفتگو با شخص خود من حتی بعید نیست مقامات ایرانی از پیش از این تصمیم اروپا مطلع شده باشند. البته اگر اتحادیه اروپا چند هفته دیگر صبر می‌کرد، احتمالا هیچ تغییری حاصل نمی‌شد. در سوی دیگر ایران واکنش منفی به این تصمیم طرف اروپایی نشان داده است و همزمان سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز اعمال این تحریم‌ها را در چنین مقطع زمانی اقدامی ناشیانه توصیف کرده است.

*س_ تنش زدایی با روسیه_س*

در روز‌های اخیر، دولت آمریکا در حال تسریع و حتی شاید یک جهش کیفی در رفتار سیاست خارجی خود در اوراسیا است. رئیس جمهور جو بایدن خروج کامل نیرو‌های آمریکا از افغانستان را که قرار است در 11 سپتامبر به اتمام برسد، اعلام کرد و به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پیشنهاد تشکیل اجلاسی را برای رسیدگی به پرونده‌های مختلف از جمله پرونده حساس اوکراین، داد. این پیشنهاد، در کنار مذاکرات با ایران که به نظر می‌رسد کاخ سفید با وجود اقدامات کارشکنانه اسرائیل قصد دارد آن‌ها را دنبال کند به مسکو داده شده است. از یک سو، تلاش برای تنش زدایی با مسکو ممکن است نشان دهد که واشنگتن سرانجام با این واقعیت کنار آمده است که نمی‌تواند به طور همزمان با روسیه، چین و ایران درگیر باشد. این واقعیت که بایدن ابتدا به پوتین به جای شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، پیشنهاد تشکیل یک نشست را ارائه داد، گویای این است که از نظر واشنگتن کدام تهدید اکنون در اولویت است. جدا شدن کامل از افغانستان می‌تواند آغاز واقعی پایان جنگ‌های بی پایان در غرب آسیا باشد. جالب است که ببینید آیا در مورد عراق نیز چنین مسیری دنبال می‌شود یا خیر، اما این می‌تواند بیش از هر چیز به معنی مهر تأیید واشنگتن بر این واقعیت هم باشد که ابتکار کمربند و جاده ابریشم جدید چین واقعیتی غیرقابل انکار است. خروج از افغانستان می‌تواند نشانه سازش دیگری برای تهران باشد، در عین حال که می‌تواند همزمان نتیجه معکوس هم در پی داشته باشد: واقعا اگر خروج آمریکا از کابل طالبان را به قدرت کامل برساند، چقدر تهران خوشحال خواهد شد؟ اظهارات جو بایدن مبنی بر اینکه آمریکا به عقب برگشته است، بیانگر عقب نشینی استراتژیک آمریکا برای کاهش تنش در مناطقی که احتمالا واشنگتن بازی را واگذار کرده می‌تواند به دولت جدید این کشور کمک کند تا با جدی‌ترین تهدید استراتژیک و امنیتی خود در داخل آمریکا مقابله کند. بنابراین، آیا می‌توان گفت که واقعا یک استراتژی بزرگ جدید در واشنگتن در حال ایجاد است؟ در این صورت، ممکن است به جای انتخاب مسیری دشوارتر در آسیای مرکزی، همکاری با متحدان اروپایی و تلاش برای خنثی سازی ابتکار جاده چین در غرب اروپا باشد. این ممکن است به آسیای شرقی و منطقه هند و اقیانوس آرام نیز گسترش یابد و به اصطلاح محور آمریکا، ژاپن، هند و استرالیا را تقویت کند. سرانجام واشنگتن می‌تواند مانع از ایجاد اختلال در به اصطلاح "هارتلند" شود و آن را با تمام مشکلات پایدارش به قدرت‌های اوراسیا واگذار کند، در سوی دیگر آمریکا قادر خواهد بود کنترل خود را بر روی "ریملند" و تجارت عمده دریایی حفظ کند. با این اوصاف باید گفت قدرت در آینده نه تنها توسط کسانی که سرزمین اوراسیا را کنترل می‌کنند، بلکه بیش از هر چیز توسط کشور‌هایی اعمال می‌شود که همزمان با انقلاب چهارم صنعتی صاحب داده‌های بزرگ و فن آوری هستند. در این زمینه، یک درگیری جهانی با چین تازه آغاز شده است. برای موفقیت در این درگیری، واشنگتن باید منابع خود را عقلانی‌تر مصرف کند، در حقیقت این کشور باید شاخه‌های خشک و غیرمولد را قطع کند و از باتلاق‌های کنونی خارج گردد.

منبع: انتخاب