توجیه تازه شیخالوزرا برای بیتوجهی به پالایشگاهسازی

وزیر نفت در حالی گازرسانی را برابر با ظرفیتسازی پالایشگاه معرفی میکند و ساخت پالایشگاه را کثافتکاری محیط میداند که چنین قیاسی غیرکارشناسی و از یک ژنرال نفتی بعید است.
وزیر نفت در حالی گازرسانی را برابر با ظرفیتسازی پالایشگاه معرفی میکند و ساخت پالایشگاه را کثافتکاری محیط میداند که چنین قیاسی غیرکارشناسی و از یک ژنرال نفتی بعید است.
به گزارش خبرنگار مهر، بیژن زنگنه، وزیر نفت روز دوشنبه در آئین بهرهبرداری و آغاز عملیات اجرایی طرحهای گازرسانی استان کرمانشاه با اشاره به انتقاداتی که به عملکرد وی مبنی بر عدم ساخت پالایشگاه در دوره وزارتش مطرح شده است، گفت: با توسعه فازهای پارس جنوبی، ما میزان تولید گاز در کشور را از روزانه 280 میلیون مترمکعب به 700 میلیون مترمکعب رساندیم. این میزان تولید و گازرسانی به روستاها باعث صرفهجویی در مصرف فرآورده شد. با این اقدام انگار ما توانستهایم 2.6 میلیون بشکه نفت را در 10 پالایشگاه 260 هزار بشکهای پالایش کنیم و این اقدام خوبی بود که انجام شد؛ چراکه لازم نبود با احداث 10 پالایشگاه با این ظرفیت تمام کشور را به کثافت و آلودگی بکشیم.
برندی که پالایشگاه سازی را کثافتکاری میداند
این اظهارنظر وزیری است که رئیس جمهوری از وی به عنوان برند کابینه خود یاد کرده است! برندی که معتقد است پالایشگاه سازی کثافت کاری است! وی با چنین اعتقادی، مدعی حمایت از پالایشگاه سازی است.
وزیر نفت قطعا میداند که چنین قیاسی اساسا غلط بوده و نمیتوان توسعه پالایشگاهها و کاهش مصرف فرآورده - که البته مفهوم کاملا صحیحی هم نیست را با یکدیگر قیاس کرد. آن هم زمانی که مقام معظم رهبری بارها بر اجتناب از خام فروشی و افزایش تولید فرآورده تاکید کردهاند.
هیچ متخصص و کارشناسی منکر توسعه گازرسانی همراه با تدوین زنجیره ارزش افزوده نیست؛ که طبیعتا بخشی از این توسعه در زمره وظیفه حکومت در راستای تأمین رفاه عمومی مردم است. اما بد نیست وزیر نفت بداند که شهرها و روستاهایی که از نعمت گاز بی بهره هستند فرآورده نفت سفید و در برخی موارد هم کپسولهای ال. پی. جی استفاده میکنند در حالی که فرآوردههای پالایشی متنوعتر و با ارزش تر از این دو فراورده است و به این دو ختم نمیشود که بتوانیم توسعه گازرسانی را جایگزین توسعه صنعت پالایشی بدانیم.
از سویی دیگر گازرسانی، فارغ از جنبه رفاه عمومی، در حقیقت نوعی خام فروشی گاز آن هم به شکل یارانهای است. وزارت نفت نه تنها در ایجاد ارزش افزوده برای این گاز که ایده آل ترین حالت آن صادرات است، دستاورد چندانی نداشته، بلکه به خام فروشی آن نیز افتخار میکند؛ همان طور که خام فروشی نفت را بجای افزایش تولید فرآوردههای نفتی با وجود تاکید مقام معظم رهبری از افتخارات خود میداند.
ارزش حرارتی نفت و گاز قابل قیاس نیست / مشعل سوزی گاز آسیب به محیط زیست نمیزند؟
به گزارش خبرنگار مهر، قیاس وزیر نفت درباره توسعه مصرف گاز در برابر نفت در حوزه پالایشی نشان میدهد وی نه تنها اطلاعی از تنوع فرآوردههای نفتی و ارزش مالی آن در مقابل تولید محصولات گازی ندارد بلکه به طور کل تفاوت ارزش حرارتی نفت و گاز را نمیداند.
از سوی اگر وزیر نفت نگران محیط زیست است، باید گفت اولا تمامی پالایشگاهها در تمامی مراحل فعالیتی خود ملزم به دریافت مجوزهای زیست محیطی هستند این درحالی است که در احداث این واحدها مجوز ارزیابی اثرات زیست محیطی (EIA) الزامی است. اگر وزیر نفت نسبت به محیط زیست دغدغه مند است بهتر است فکری به حال گازهای مشعلی کند که سالهاست میسوزند و آثار مخرب زیادی در پی دارند.
حمایت شیخ الوزرا از پالایشگاه سازی با ابطال مجوز خوراک!
نکته مهم دیگر که مستقیما در زمره اختیارات وزیر نفت است و دقیقا نقش وی را در حمایت یا عدم حمایت از سیاست پالایشگاه سازی نشان میدهد، اعطا یا ابطال مجوز خوراک پالایشگاه است. وزارت نفت با ایجاد محدودیت و سختگیری در اعطای مجوز خوراک پالایشگاهی موجب شد تا متقاضیان این حوزه با چالشهای زیادی روبه رو شوند. در حالی که به گفته اهل فن، وزارت نفت میتواند مجوز خوراک به متقاضیان اعطا کرده و پس از یک سال مجددا بر روند اجرا و اقدامات ذیل این مجوز نظارت کند و در صورت عدم پیگیری متقاضی یا سرمایه گذار آن را ابطال یا ابقاء کند. اما وزارت نفت با کاهش مجوز خوراک، بار دیگر بی اعتقادی خود به ساخت پالایشگاه را به اثبات رساند. از سویی دیگر ایجاد محدودیت در هر حوزهای موجب دلالی گری میشود و همین ایجاد محدودیت در اعطای مجوز میتواند بستر ساز چنین فضایی در این حوزه شود.
به عنوان نمونه پالایشگاه خوزستان جزو طرحهای پالایشی بود که در دولت قبل مورد تصویب قرار گرفته بود؛ در اوایل اجرای این پروژه، یک متقاضی مسئولیت اجرای آن را بر عهده گرفت و با منابع شرکت ملی پالایش و پخش بیش از 50 میلیارد تومان برای امور راه اندازی آن هزینه شد.
قرار بود این پالایشگاه در حوالی خرمشهر و آبادان و در زمینی به مساحت 340 هکتار احداث شود که امور اختصاص زمین و آماده سازی آن انجام شده بود ولی طبق قانون باید 80 درصد سهام آن واگذار میشد. سال 93 بود که برای خرید این پالایشگاه مزایدهای برگزار شد که شرکت انرژی پاسارگاد به اتفاق چند شرکت دیگر، 4 میلیارد تومان به حساب سازمان خصوصی سازی واریز کردند تا در مزایده شرکت کنند. با برنده شدن شرکت انرژی پاسارگاد در این مناقصه، پول سایر متقاضیان باز گردانده شد ولی پول انرژی پاسارگاد به خزانه رفت.
پالایشگاه شیراز، فدای سیراف شد
به گزارش خبرنگار مهر، با این وجود زنگنه طی اقدامی غیر قانونی مجوز خوراک این پالایشگاه را باطل کرد تا بار دیگر مخالفت ذاتی خود با ساخت پالایشگاهها را به نمایش بگذارد. البته اینکه طرح پالایشی توسط چه کسی ارائه شود از اهمیت ویژهای برخوردار است بطوری که یکی از نزدیکان وزیر نفت با ارائه طرح سیراف، توانست موافقت زنگنه را برای احداث 8 پالایشگاه 60 هزار بشکهای دریافت کند تا پالایشگاه جدید شیراز فدای طرح غلطی شود که وزیر نفت دوست دارد.
در همین دولت بود که پالایشگاه نفت هرمز دچار یک تصمیم غلط شد؛ این پالایشگاه قرار بود در 10 کیلومتری بندر عباس و با ظرفیت پالایش 300 هزار بشکه نفت خام فوق سنگین و در مجاورت پالایشگاه ستاره خلیج فارس ساخته شود اما زنگنه دستور داد این مجوز هم باطل شود. علل مختلفی منجر به برنامه ریزی برای احداث این پالایشگاه در کنار پالایشگاه ستاره خلیج فارس شده بود که یکی از آنها استفاده از هیدروژن مازاد تولید شده در پالایشگاه ستاره خلیج فارس به منظور بهبود کیفیت فراوردههای تولیدی در این پالایشگاه بود.
این موارد، نشانههای روشنی است از اینکه شلختگی و بی برنامگی در وزارت نفت، چگونه صنعت پالایشی کشور را به حال خود رها کرده است؛ اگر پیشرفت فیزیکی پالایشگاه ستاره خلیج فارس در اوایل دولت یازدهم 69 درصد نبود، سرنوشت این پالایشگاه نیز به سرانجام امروز پالایشگاههای هرمز، آناهیتا و خوزستان دچار میشد.
وقتی 7 کشور در حال کثیف کردن محیط زیست بودند!
به گزارش خبرنگار مهر، در سالهایی که وزیر نفت دولت هفتم و هشتم معتقد بود ساخت پالایشگاه یک اشتباه بزرگ است، بسیاری از کشورهای جهان صنایع پالایشی خود را توسعه دادند. در ادامه این گزارش توسعه صنایع پالایشی کشورهای تولیدکننده نفت از سال 1995 تا 2005 میلادی مورد بررسی قرار میگیرد. دلیل انتخاب این بازه زمانی، روند طراحی و بهره برداری کامل از پروژههای پالایشی کشورهای مورد نظر است که در صدد است با عملکرد وزیر نفت دولت هفتم و هشتم مقایسه شود.
1 - عربستان سعودی
ظرفیت پالایشی عربستان در سال 1995 میلادی معادل 1.692 میلیون بشکه در روز بود؛ کشوری با ظرفیت تولید بالای 10 میلیون بشکه روند توسعه صنایع پالایشی خود را از دهه 70 میلادی آغاز و این روند را از سال 1995 به بعد تسریع کرد.
ریاض طی یک دهه، ظرفیت پالایشگاههای خود را با 415 هزار بشکه افزایش، به 2.107 میلیون بشکه رساند. در واقع یک چهارم ظرفیت پالایشی سعودیها، در دورهای ایجاد شد که زنگنه این اقدام را غیر اقتصادی میدانست.
2 - کویت
کویت نیز در بازه زمانی مذکور با جمعیتی حدود 4 میلیون نفر، که یکی از بازیگران سازمان کشورهای صادرکننده نفت - اوپک - شناخته میشود هم با توسعه صنایع پالایشی خود، ظرفیت خود را با 112 هزار بشکه افزایش از میزان 824 هزار بشکه به رقم 936 هزار بشکه رساند.
3 - ونزوئلا
این کشور هم در سالهای مورد اشاره، میزان ظرفیت پالایشی خود را 100 هزار بشکه افزایش داد و از رقم 1.212 میلیون بشکه در روز به 1.291 میلیون بشکه رساند؛ در واقع 80 هزار بشکه افزایش را در بخش پالایشی خود ایجاد کرد.
4 - عراق
حتی عراق در دوره صدام با همه محدودیتهای مالی و تحریمی که با آن دست و پنجه نرم میکرد، ظرفیت پالایشی خود را افزایش داد و در دورانی که ایران یک بشکه هم به ظرفیت پالایشی خود اضافه نکرد، ظرفیت پالایشگاهی را از 648 هزار بشکه به 738 هزار بشکه رساند.
5 - امارات متحده عربی
اماراتیها طی سالهای اخیر توجه ویژهای به ساخت پالایشگاه داشتهاند؛ کشوری که هم اکنون 1.147 میلیون بشکه در روز ظرفیت دارد در سال 1995 میلادی تنها 220 هزار بشکه ظرفیت پالایشی در اختیار داشت اما در طی یک دهه، با بیش از سه برابر کردن ظرفیت پالایشی خود، در سال 2005 میلادی میزان آن را به 680 هزار بشکه رساند.
6 - برزیل
برزیلیها هم طی دو دهه اخیر تمرکز خاصی بر توسعه پالایشگاههای خود داشتهاند. طبق آمارهای رسمی، ظرفیت پالایشی این کشور در سال 1995 میلای معادل 1.481 میلیون بشکه در روز بود که در سال 2005 میلادی به 1.962 میلیون بشکه در روز رسید. به عبارت دیگر، برزیل در دوره مذکور 481 هزار بشکه به ظرفیت خود افزود و این روند را ادامه داد و در سال 2018 میلادی توانست روزانه 2.258 میلیون بشکه نفت تصفیه کند.
7- آمریکا
این کشور با وجود اینکه بزرگترین تولید کننده نفت دنیاست، بیشترین مصرف نفت جهان را نیز دارد. آمریکاییها در سال 1995 میلادی روزانه 15.33 میلیون بشکه در روز ظرفیت پالایشی داشتند که این میزان را در سال 2005 میلادی با 2 میلیون افزایش، به 17.488 میلیون بشکه در روز رساندند.
سهم ایران از خاورمیانه
به گزارش خبرنگار مهر، در مجموع، ظرفیت پالایشگاههای جهان در سال 1995 معادل 75.64 میلیون بشکه در روز بود که این ظرفیت در سال 2005 میلادی به رقم 86.48 میلیون بشکه در روز رسید که از افزایش 10.84 میلیون بشکهای در روز حکایت دارد؛ در میان مناطق مختلف جهان، خاورمیانه وضعیت جالبی دارد، این منطقه در سال 1995 میلادی ظرفیت پالایشی معادل 5.849 میلیون بشکه در روز داشت که این رقم در سال 2005 میلادی به 7.532 میلیون بشکه در روز رسید؛ در حالی که همه کشورهای تولید کننده نفت به سراغ افزایش ظرفیت پالایشی خود رفته بودند، سهم ایران از این افزایش 1.683 میلیون بشکهای، صفر بود.
با استناد به نظر ژنرال نفت ایران باید گفت این کشورها در طول این مدت در حال کثیف کردن محیط زیست خود بودند و محیط زیست خود را آلوده کردند! البته این بررسی تنها درباره دوره مشابه فعالیت وزارت نفت در دولت اصلاحات است.
شیخ الوزرا در دوره فعالیت خود در دولت یازدهم و دوازدهم نیز کلنگ هیچ پالایشگاهی را نه تنها زمین نزد بلکه مجوزهایی را نیز باطل کرد و به جای آن، خوراک میعانات گازی به طرح فنس کشی شده سیراف با محصول نفتا را که طرح شاگرد خود بود تخصیص داد و برنامه روتین پالایشگاهها را که ربطی به دولتها ندارد را به عنوان حمایت خود از پالایشگاه سازی جا زد. به تازگی نیز در اظهارنظری غیرکارشناسی، توسعه گازرسانی را برابر با توسعه پالایشگاه سازی معرفی کرده است.