جعفری: لزوم تربیت پزشکان متخصص بومی در مناطق محروم / عباسی: با رویه فعلی از خروجی دانشگاههای علوم پزشکی نمیتوان انتظار حافظ سلامت داشت
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مدت زیادی از شیوع کرونا و ماجراها و چالشهای زیاد آن در کشور میگذرد. مسئلهای که از همان ابتدای مدیریت و کنترل آن، باعش آشکار شدن ضعفهای زیادی از سوی نظام سلامت کشور در نگاه مردم شد و استراتژی و نقشه راه مشخصی در این مسئله وچود نداشت. این مسائل و چالشها پیرامون نظام سلامت و آسیبشناسی دقیق ساختاری آن وجود داشت و کرونا نیز من بابی برای...
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،مدت زیادی از شیوع کرونا و ماجراها و چالشهای زیاد آن در کشور میگذرد. مسئلهای که از همان ابتدای مدیریت و کنترل آن، باعش آشکار شدن ضعفهای زیادی از سوی نظام سلامت کشور در نگاه مردم شد و استراتژی و نقشه راه مشخصی در این مسئله وچود نداشت.
این مسائل و چالشها پیرامون نظام سلامت و آسیبشناسی دقیق ساختاری آن وجود داشت و کرونا نیز من بابی برای آشکار شدن همه آنان شد. مسائلی که در چندوقت اخیر و با توجه به ایام انتخابات ریاست چمهوری و بحثهای مختلف روی مسائل اصلی و کلان کشور نیز نقل محافل مختلف پزشکی کشور شده بود. با معرفی و صحبتهای وزیر جدید بهداشت نیز این موضوعات گستردگی بیشتری با توجه به پایان نیافتن بیماری کرونا نیز، پیدا کرد.
مسائل زیادی این روزها دغدغه دانشجویان فعال در حوزه پزشکی است که هر کدام ماجراها و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. از ساختار مسئله دار نظام سلامت تا وجود تعارض منافع در آن تا محوریت این نظام و چالشهای پیش روی آن در سالهای آینده و همچنین مسئله مهمی به نام بجران کمبود پزشک، همه از موضوعات اولویتدار نظام سلامت کشور است.
در این باره یعنی مسائل اولویت دار نظام سلامت کشور با محوریت بحران کمبود پزشک به گفتگو با فعالین دانشجویی پزشکی پرداختیم. کامیار جدیدالسلام، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران، محمد حسین عباسی، مسئول مرکز هماهنگ کننده بسیج دانشجویی دانشگاههای علوم پزشکی کشور و محمد امین جعفری، عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، به گفتگو در این باره با ما پرداختند.
دانشجو: به صورت کلی بفرمایید که کلان مسئله و چالش نظام سلامت امروز کشور ما چه چیزهایی است؟ محمد امین جعفری، عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در پاسخ به این سوال گفت: چالشهای نظام سلامت ایران و راهکارهای رفع آنها حدود چند دهه است که مشخص است؛ اما متاسفانه یا عزم راسخی برای حل و فصل کردن این مسائل نبوده و یا موانعی که بر سر راه قرار دارند خیلی بزرگ و عمیق هستند. از عمدهترین مشکلات نظام سلامت میتوان به نظام پرداخت اشاره کرد مشکلی که ما هنوز به این جمعبندی نرسیده ایم که آن را مطابق با کدام مدلی که در دنیا وجود دارد اجرا کنیم و یا به تعبیر دیگر بگوییم که ساختار نظام سلامت ما قرار است مشابه ساختار نظام سلامت چه کشوری اعم از انگلیس، آلمان و یا ساختار خصوصی در آمریکا باشد.
عدم ریلگذاری متحد و منسجم در نظام سلامت وی افزود: یکی دیگر از عمدهترین مشکلات نظام سلامت این است که علیرغم وجود سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و برنامههای پنج ساله، اما توسعه متاسفانه سیاستگذاری و ریل گذاری متحد و منسجمی طی این دههها در نظام سلامت وجود نداشته به گونهای که هر وزیری بنابر اولویت و تشخیص خود به ریل گذاری در نظام سلامت پرداخته است که قطعا نتیجه چنین روندی یک کار اصولی، علمی، درست و حسابی و فاخر نخواهد بود. به هر روی اگر یک سیاستگذاری منسجمی صورت بگیرد و اولویتها از سوی تمام بخشهای تصمیم گیر، تصمیم ساز و سیاست گذار نظام سلامت کشور تعریف شوند و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صرفا به عنوان مجری این سیاستها به ایفای نقش بپردازد و نه سیاست گذار این روند خیلی میتواند راهگشا باشد.
در ادامه بیان کرد: فراگیری ویروس کرونا یکی از چالشهایی است که نظام سلامت کل دنیا و از جمله نظام سلامت کشورمان را به خود درگیر کرده و آسیبها و معضلات زیادی را به بدنه نظام سلامت وارد ساخته به گونهای که امروز ما با کادر درمان خسته که بعضا با دریافتی ماهیانه خود هم مشکل دارند و همچنین بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی بدهکار مواجه هستیم. از این رو انتظار میرود که دولت سیزدهم یک رویکرد مناسب برای این مسئله بیندیشد چرا که بسیاری از دانشگاهها در معرض ورشکستگی هستند.
عدم اجرای نظام ارجاع و پرونده الکترونیک و پزشک خانواده جعفری گفت: از دیگر مشکلات نظام سلامت میتوان به عدم اجرای نظام ارجاع، پرونده الکترونیک، پزشک خانواده و همچنین فقدان راهنماهای بالینی به عنوان منبع تجویز و درمان اشاره کرد که باید اجرایی شوند؛ چرا که امروز به دلیل عدم یکسانی حق فنی در بخش دولتی و خصوصی شاهد افزایش تجویزهای القایی هستیم و این در حالی است که در سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب به یکسانی حق فنی در بخشهای دولتی و خصوصی تاکید شده، اما متاسفانه این بخش از سیاستها تاکنون اجرایی نشده از این رو بسیاری از اساتید تمام وقت دانشگاه با توجه به اینکه دریافتی آنها در بخش دولتی یک سوم بخش خصوصی است تمایل دارند که از دانشگاه خارج شوند و در بخش خصوصی هم فعالیت داشته باشند و این مسئلهای است که منجر به کاهش کیفیت درمان و آموزش در بخش دولتی میشود. با این اوصاف ضرورت دارد که دولت سیزدهم در این رابطه نیز به چاره اندیشی بپردازد.
عدم توزیع عادلانه پزشک متخصص و حاذق در سطح کشور کامیار جدیدالسلام، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران بیان کرد: متاسفانه عدم توزیع عادلانه پزشک متخصص و حاذق در سطح کشور، باعث شده شاهد نوعی تبعیض در توجه به مشکلات درمانی بیماران باشیم. در حالی که تعداد زیادی از پزشکان متخصص و فوق تخصص در انواع رشته ها، تهران را به عنوان سکونتگاه دائمی خود برگزیده اند، این وضعیت مشکلات عدیدهای برای قشر محروم و آسیب پذیر جامعه فراهم آورده است.
وی افزود: به طوری که اغلب بیمارانی که بیماری آنان نیازمند معاینه و انجام آزمایشهای خاص است، مجبورند برای درمان بیماری به تهران بیایند و همین مسئله علاوه بر اینکه آنان را نسبت به حرفه پزشکی بدبین میکند، موجب میشود که هزینه زیادی برای ایاب و ذهاب و محل استراحت در پایتخت صرف کنند. در حالی که اگر تنها، تعداد اندکی از پزشکان متخصص و فوق تخصص در مناطق محروم و دور افتاده کشور حضور بیابند، میتوان به تغییر رویکرد مردم نسبت به جامعه پزشکی امیدوار بود.
محمد حسین عباسی، مسئول مرکز هماهنگ کننده بسیج دانشجویی دانشگاههای علوم پزشکی کشور بیان کرد: قوانین و سیاستهای بالادستی زمین مانده در نظام سلامت از جمله اصلاح نظام ارجاع، نظام سلامت الکترونیک، پزشک خانواده، ساماندهی و توسعه طب سنتی ایرانی و... از اهم مسائل کلان در نظام سلامت است. بحث تعارض منافع که گاهی ساختاری و گاهی شخصی ایجاد میشود یکی از معضلات مهم است که البته در سایر بخشها هموجود دارد، اما در نظام سلامت پررنگتر مینماید. به طور خلاصه شاید بتوان مهمترین مسائل نظام سلامت را اصلاح نظام ارجاع، سلامت الکترونیک و اصلاح توزیع نیروی انسانی در نظام سلامت دانست.
دانشجو: مسئله توزیع ناعالادنه پزشک در کشور را چقدر جدی و درست میدانید؟ همچنین با توجه به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در رابطه با مسائل پزشکان و پرستاران توزیع پزشک در مناطق مختلف کشور خصوصا مناطق محروم به چه نحوی است؟ جعفری در پاسخ به این سوال گفت: توزیع ناعالادنه پزشک در کشور یک مسئله عمیق، جدی و درست است؛ به گونهای که بخش قابل توجهی از پزشکان و متخصصین کشور یعنی حدود 60 تا 70 درصد آنها در استان تهران مستقر هستند و این خیلی ناباورانه و غیرقابل قبول است؛ چرا که با این وضعیت ما برای ارائه خدمات تخصصی در شهرستانها و مناطق محروم معذور هستیم. یکی از نمونه و بروزهای توزیع ناعدلانه پزشک به این صورت است که بعضا در فلان منطقه بیمارستان و مرکز درمانگاهی احداث شده، اما به دلیل نبود پرسنل و متخصص امکان افتتاح و راه اندزی آن وجود نداشته است.
وی افزود: واقعیت این است که ما امروز در کشور با کمبود پزشک عمومی مواجه نیستیم و آن طور که گفته میشود کمبود پزشک در کشور خیلی جدی و آسیب زاست واقعا اینطور نیست؛ اما امروز مشکل ما کمبود متخصص و آن هم در مناطق محروم است یعنی اگر ما بخواهیم به 80 میلیون جمعیت کشورمان خدمات ارائه بدهیم آمار پزشکان متخصص نسبت به جمعیت کمتر است؛ البته نباید فراموش کنیم که کیفیت خدمات پزشکی در کشورمان بالاست به گونهای که بیماران کشورهای همسایه برای درمان به ایران سفر میکنند.
جعفری ادامه داد: قطعا افزایش پزشکان متخصص نباید بدون تدبیر و فلهای انجام شود. معتقدم افزایش این ظرفیت باید منطقهای و به صورت بومی گزینی باشد به این صورت که باید به پزشکان عمومی که سالها در مناطق محروم طبابت کرده اند با اختصاص تسهیلات و همچنین اخذ تعهدات در تخصصهای مختلف تربیت شوند و در همان منطقه هم خدمت خدماترسانی خود را ادامه دهند و این راهکاری است که میتواند برای محرومیت زدایی خیلی مفیدتر و مناسبتر باشد و گرنه متخصصی که با هوش، استعداد، پشتکار و ساعتها مطالعه در آزمون رزیدنتی پذیرفته شده و متعاقب آن کشیکها و شب کاریهای بسیار سختی را در مدت تحصیل خود تحمل کرده با این حق الزحمههایی که پرداخت میشود حاضر نیست که برای خدمت در مناطق محروم و دورافتاده حضور یابد.
مسئولان نظام سلامت سیاست درستی در راستای توزیع عادلانه پزشک در کشور پیش نگرفتهاند جدیدالاسلام در پاسخ به این سوال بیان کرد: توزیع ناعادلانه همین تعداد پزشک در سطح کشور، دسترسی آسان، عادلانه و متوازن مردم مناطق محروم به پزشک و امکانات بهداشتی و درمانی را بسیار مشکل کرده و صف طولانی انتظار خدمات پزشکی را رقم زده است. به طوری که تهران با دارا بودن 11% از جمعیت کشور، بیش از 33% از پزشکان را به خود اختصاص داده است. بر اساس آخرین آمار سازمان نظام پزشکی که در خبرگزاری ایسکانیوز مورخ 1400/06/09، اعلام گردید، در حال حاضر 32 هزار و 290 پزشک در تهران مشغول به فعالیت هستند. پس از آن خراسان رضوی با 8 هزار و 181 پزشک و اصفهان با 7 هزار و 843 پزشک در رتبه دوم و سوم قرار گرفتهاند. این در حالی است که در استان خراسان جنوبی 544 پزشک و در استان خراسان شمالی 697 پزشک مشغول به فعالیت هستند. متاسفانه مسئولان نظام سلامت سیاست درستی در راستای توزیع عادلانه پزشک در کشور پیش نگرفتهاند، همین امر منجر به افزایش فشار کاری بر کادر درمان از جمله رزیدنتها شده است. به نظر میرسد وزارت بهداشت علاوه بر افزایش ظرفیت آزمون دستیاری، باید ساز و کار مشخصی برای توزیع عادلانه پزشک در سراسر کشور تعریف کند.
دانشجو: با توجه به چندین دهه تجربه در ظرفیت پذیرش پزشک در کشور، افزایش ظرفیت را خصوصا با توجه به پیری جمعیت در آینده ایران و چالشهایی که پیرامون آن وجود دارد چقدر درست میدانید. آیا این سرانه باید افزایش پیدا کند؟ جعفری در این بخش بیان کرد: قطعا با توجه به رشد جمعیت و همچنین میزان ساعتی که به ویزیت هر بیمار اختصاص مییابد که ظاهرا این زمان در کشورمان یک سوم میانگین بین المللی است ما نیاز به افزایش ظرفیت داریم؛ اما این افزایش ظرفیت باید به صورت پلهای و همراه با تدبیر، برنامه ریزی، هدف گذاری و به صورت نقطه زنی باشد. چون با افزایش ظرفیت فلهای و بدون هدف گذاری ما شاهد آسیبهایی از جمله کاهش کیفیت آموزشی و تربیت پزشکان و متخصصین بدون مهارت و کم سواد که از تبعات آن کاهش کیفیت خدمات است، خواهیم بود.
همچنین جدیدالاسلام افزود: پس از انقلاب اسلامی و در دهه شصت افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی، موجب تقویت نظام ارائه خدمات بهداشتی و درمانی گردید و این حوزه به یکی از افتخارات جدی انقلاب اسلامی بدل گردید. متاسفانه این روند پذیرش دانشجوی پزشکی از دهه هفتاد سیر نزولی پیدا کرد و بتدریج سرانه تعداد پزشک به ازای جمعیت به شدت کاهش یافت. به نحوی که امروز ایران با دارا بودن سرانه 1.17 به ازای هر 1000 نفر، رتبه 20 از 25 در میان کشورهای منطقه را داراست. با توجه به بحران سالمندی پیش رو و افزایش حدودا 12 برابری نیاز به خدمات پزشکی در آینده نزدیک، ایجاد بسترهای مناسب برای آموزش تعداد بیشتر دانشجوی پزشکی و افزایش عاقلانه و تدریجی ظرفیت پزشکی (من جمله از طریق دانشگاههایی که آزمون لیسانس به پزشکی برگزار میکنند و تربیت نیروی متعهد و حاذق و دغدغه مند) در کنار افزایش مزایا ضروری مینماید. برای جبران این کمبود راهکارهای عملی متعددی وجود دارد از جمله عمل به بند 3 قانون عدالت آموزشی و تربیت پزشک تعهدی از مناطق محروم برای مناطق محروم البته با در نظر گرفتن مزایای مناسب، اصلاح نظام جامع شبکه و استفاده از نیروهای حد واسط در پیشگیری و درمان.
مهمتر از افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، اصلاح زیرساختها برای استفاده از فارعالتحصیلان علوم پزشکی در کل کشور است محمدحسین عباسی گفت: سرانهی پزشک ایران پایین است و افزایش ظرفیت پزشکی لازم است. خصوصا با مختصات جمعیتی ایران که متاسفانه رو به پیری است. اما مهمتر از افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، اصلاح زیرساختها برای استفاده از فارعالتحصیلان علوم پزشکی در کل کشور است. این مساله ظرایف و ملاحظات فراوان دارد و نمیتوان با این مسالهی پیچیده ساده برخورد کرد. در این خصوص نظرات کارشناسی و علمی بسیار مهم است و نباید با این موضوع ژورنابیستی برخورد کرد.
دانشجو: با توجه به صحبتهای دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر افزایش ظرفیت پزشکی، تحلیل شما نسبت به این اقدام چیست و آیا در این مسئله تعارض منافع افراد و نهادهایی وجود دارد؟ جعفری در پایان گفت: بنده موافق افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی هستم، اما با یک تدبیر و هدف گذاری صحیح تا درد و مشکل مردم حل شود نه اینکه بخواهیم آینده نخبگان و جوانان کشورمان را پس از سالها سختی مسیر تحصیل به چالش بکشیم. پس باید یک تدبیر عاقلانه و توام با دوراندیشی صحیحی برای افزایش ظرفیت صورت بگیرد. متاسفانه تعارض منافع در کشور ما در حوزههای مختلف از جمله در حوزه سلامت به صورت عمیقتر و گسترده تری وجود دارد و قابل انکار هم نیست، اما اینکه در بحث افزایش ظرفیت تعارض منافع وجود دارد یا نه بنده به آن صورت اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم، اما حرف بنده این است که افزایش ظرفیت با یک عقلانیت و تدبیر درست است نه اینکه به صورت فراگیر، عمومی و بدون حساب و کتاب باشد.
جدیدالاسلام نیز بیان کرد: اساسا قبل از هرگونه تصمیم گیریهای کلان و مهم میبایست بررسیهای کارشناسی شدهی جامع صورت بپذیرد. در باب افزایش ظرفیتها پزشکی نکته حائز اهمیت افزایش ظرفیت پزشکی به صورت هدفمند و با توجه ویژه به مناطق محروم و نیازمند پزشک متخصص جهت برطرف کردن مشکلات عدیده این مناطق میباشد، و همچنین عنایت به راهکارهای جدید من جمله جذب دانشجوی تعهدی برای این مناطق با تامین مزایا و شرایط ویژه با رویکرد جذب دانشجوی پزشکی از طریق آزمون لیسانس به پزشکی تا نتیجه حاصله پزشکانی متعهد، دغدغهمند و مسئولیت پذیر شود.
عباسی نیز در پایان گفت: تحلیل بنده این است که این طرح مصوب خواهد شد. زیرا گفتمانسازی و مطالبهگری بسیار قوی انجام شده و این مساله تبدیل به مطالبهی عمومیشده است. اما به اعتقاد بنده اولویتهای واجبتر از این موضوع در نظام سلامت وجود دارد از جمله اصلاح نظام ارجاع، پزشک خانواده و نظام سلامت الکترونیک. اگر قرار بر افزایش ظرفیت پزشکی هم باشد الزاما باید هم راستا با آن سایر مسائل نظام سلامت هم حل شود وگرنه افزایش پزشک بدون اصلاح زیرساختها همانند ریختن آی در ظرف سوراخ است. البته اگر عملیاتی به موضوع نگاه شود احتمالا 4 سال فرصت دولت سیزدهم در وزارت بهداشت مصروف بحث افزایش ظرفیت خواهد شد که میتواند خسارتهایی برای کشور داشته باشد. همانطور که عرض شد تعارض منافع در بخشهای مختلف نظام سلامت ممکن است وجود داشته باشد و شاید دلیل برخی موضعگیریها باشد، اما حواله کردن هر اظهار نظری به تعارض منافع هم رویهای اشتباه است. بسیج دانشجویی همواره پیگیر بحث تعارض منافع در سطوح و ابعاد مختلف نظام سلامت بوده و هست.
از خروجی دانشگاههای علوم پزشکی با رویهی فعلی نمیتوان انتظار حافظ سلامت داشت وی تأکید کرد: در نهایت لازم میدانم نکتهای اساسی و مغفول را ذکرنمایم و آن اینکه متاسفانه از خروجی دانشگاههای علوم پزشکی با رویهی فعلی نمیتوان انتظار حافظ سلامت داشت. کما اینکه 98% آموزشها به دانشجویان پزشکی درمانی است و تنها 2% بهداشتی. همچنین متاسفانه نگاه و عملکرد در تربیت دانشجوی علوم پزشکی که ذاتا فعالیتهای خدماتی هستند به سمت کسب درآمد و جایگاه برتر اجتماعی رفته است و از این فصای فرهنگی - آموزشی - اجتماعی نباید انتظار خادم مردم داشت؛ لذا حل اساسی بسیاری از مسائل با اصلاح روند آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی است.