حاشیهسازی پیرامون بیانیه چین و اعراب، کار غربگراها بود / از نگاه غرب، ایران، روسیه و چین اضلاع یک مثلثند که میتوانند نظم جهانی جدیدی ایجاد کنند
هادی زاده گفت: امریکاییها سعی میکنند تا کشورهای آسیایی را به خود نزدیک کنند تا چین را مهار کنند و پس از آن در ادبیات غربیها مثلثی تعریف میشود که سه کشور ایران، روسیه و چین اضلاع آن هستند که نظم نوین جهانی را به خطر میاندازند و باید مهار شود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تهران پرس، عبدالرضا هادی زاده، روزنامه نگار و کارشناس حوزه سیاست خارجی در سومین جلسه هیئت فرهنگی مذهبی شهید آرمان علیوردی که به همت سازمان فضای مجازی سپاه تهران بزرگ برگزار شد، به تشریح زوال آمریکا و راهبرد نگاه به شرق پرداخت. او در این خصوص گفت: پس از جنگ جهانی دوم فضای چند قطبی به فضای دوقطبی تبدیل شد که امریکا و شوروی حضور داشت و مناسبات دنیا را این دو کشور مشخص میکردند. وجه تمایز انقلاب اسلامی ین بود که در این فضای دوقطبی نه تنها تحت تاثیر قدرتها نبود بلکه علیه قدرتها و نظم جهانی بود. هادی زاده ادامه داد: بعد از فروپاشی شوروری در دهه 90 میلادی، امریکا به عنوان قدرت برتر باقی ماند که از آن به بعد اتفاقات جهانی حول محور امریکا رقم میخورد. بعد از سال 2000 که حمله امریکا به افغانستان و عراق صورت میگیرد، اوج قدرت امریکا را شاهد هستیم که در این دوره، هژمونی آمریکا غالب بود با این حال جمهوری اسلامی تنها کشوری در دنیا بود که صریحا اعلام میکند با حمله به عراق و افغانستان مخالف است. کارشناس حوزه سیاست خارجی افزود: فضای هژمونی امریکا به مرور شکسته شده و کشورها و قدرتهای جدید به لحاط قدرت اقتصادی، نظامی و خود را بالاتر آوردند و همزمان امریکاییها به دلیل شکست در عراق و افغانستان قدرتشان رو به افول رفت. نمونه این اتفاق را میتوان تشکیل گروه ها و پیمان های اقتصادی جدید توسط قدرتهای نوظهور اقتصادی و یا تصاحب منطقه کریمه توسط روسیه مشاهده کرد که امریکا و اروپا نتوانستند علیه روسیه اقدامی انجام دهند. هادی زاده در ادامه به روند توسعه کشور چین نیز اشاره کرد و گفت: چین در همین اثنا تبدیل به یک قدرت اقتصادی و قدرت غیرقابل اجتنابی تبدیل میشود و در راستای رقابت برای کسب قدرت بیشتر و به چالش کشیدن امریکا، به مانند امریکا که ناتو و... را در راستای اهداف خود تاسیس کرد، شروع به نهادسازیهایی مانند سازمان شانگهای و.. میکند تا با این اقدام بتواند قدرتهای نوظهور را هم افزا کرده و امریکا را به چالش بکشاند. وی درباره شیوه مقابله امریکا برای کاهش قدرت چین نیز اظهار داشت: امریکاییها سعی کردند تا کشورهای آسیایی را به خود نزدیک کنند تا چین را مهار کنند؛ پس از آن در ادبیات غربیها مثلثی در ادبیات غربیها تعریف میشود که سه کشور ایران، روسیه و چین اضلاع آن هستند که نظم فعلی جهانی را به خطر میاندازند و باید مهار شود. سند همکاری 25 ساله با چین و تعلل دولت روحانی کارشناس حوزه سیاست خارجی ادامه داد: راهبرد چین نیز درمقابل سیاستهای امریکاعلیه خود، ایجاد یک کمربند - یک جاده که با نام جاده ابریشم جدید بمنظور مهار کردن آمریکا و توسعه همکاریها با همسایگانش بود که برای هر کدام از این کشورها یک نقشی را تعریف کرد تا از این طریق روابط تجاری خود را با کشورهای همسایه و خاورمیانه به صورت مسالمت آمیز گسترش دهد. در همین راستا طی این چند سال اخیر شاهد افزایش روابط تجاری چین با کشورهای مختلف هستیم. هادی زاده با اشاره به پیشنهاد چین برای شراکت جامع و راهبردی با ایران تحت عنوان سند 25 ساله در ایام مذاکرات برجام و تصویب آن بیان کرد: این شراکت در جریان سفر سال 94 رییسجمهور چین به تهران و از جمله در دیدار رهبری و رئیس جمهور چین مورد تایید قرار گرفت، اما رویکرد دولت قبل پس از تصویب برجام متوجه اروپا و غرب بود و در این راستا بسیاری از شرکت های چینی که در زمان تحریم و روزهای سخت در کنار ما بودند، کنار گذاشته شدند. این کارشناس حوزه سیاست خارجی افزود: در نتیجه همین نگاه جریان غربگرا، روابط با چینیها قدری تیره شد که این رویکرد اشتباه دولت قبل با روی کار آمدن ترامپ منجر به ضربه پذیرتر شدن ایران در مقابل تحریمها شد. چنانکه اگر پس از تحریم های سال 89 و 90، روزانه حدود 700 هزار بشکه نفت میفروختیم، پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال 97، فروش نفت روزانه ایارن به حدود 200 هزار بشکه رسید. البته نهایتا سند همکاری 25 ساله با چین که باید در سال 94 به امضا میرسید در سال 1400 به امضا رسید. وی در بخش دیگری از سخنان خود مطرح کرد: ایران از یک سری ویژگیهایی برخوردار است که برای چینیها غیرقابل چشم پوشی است مانند برخورداری از موقعیت جغرافیایی، منبع انرژی بدون وابستگی به امریکا و مهمترین ویژگی نیز امنیت ساز بودن ایران است و چینیها بر خلاف امریکاییها که برای پیشبرد کارشان به دنبال ناامنی هستند، چینیها به دنبال یک منطقه امن برای کسب سود بیشترند لذا این کشور در بحران سوریه برای اولین بار قطعنامه دخالت نظامی امریکا را وتو میکند. پشتپرده حاشیه سازی از سفر رییسجمهور چین به عربستان کارشناس حوزه سیاست خارجی به چرایی رابطه چین با کشورهای منطقه و حواشی اخیر پیرامون سفر شی جین پینگ به عربستان نیز گریزی زد و گفت: این رابطه چیزعجیبی نیست و از سال 2000 حجم تجارت با عربستان شیب تندی دارد و طبیعی است که کشورها، شرکای همدیگر در حوزه تجاری و اقتصادی شوند و ارتباط مستقیمی هم با موضوع ایران ندارد. یعنی از منظر چین، این کشور میتواند همزمان با ایران ارتباط داشته باشد و همزمان با عربستان و همزمان با تل آیو. چون هرجا که منفعت اقتصادی اش آنجا باشد در آن جا حضور دارد. در روابط بین کشورها نیز اگر چینیها بتوانند کمک کنند، فقط تاکیدشان بر این است که امنیت از بین نرود. نمونههای این سیاست گسترش روابط و عدم تنش نیز بسیار است که این مواضع چین شاید برای ما قابل قبول نباشد، اما قابل درک است. هادی زاده درباره ابعاد سیاسی متن بیانیههای امضا شده چین با عربستان عنوان کرد: وقتی سفر چین به عربستان رسانهای شد از همان ابتدا یک هجمهای توسط جریان غربگرا اتفاق افتاد که درصدد بود به روابط ایران و چین ضربه وارد کند. در متن یکی ازاین بیانیههای مشترک چین و عربستان، تاکید بر تداوم ارتباطات برپایه همکاری سازنده و بدون دخالت در امور داخلی کشورها بوده و چیز عجیبی نیست، اما تلاش رسانهای ضد ایرانی و ضد چینی بر این محور بود که انگار چین از پشت به ایران خنجر شده و این راهبرد رسانهای تا حدودی نیز موفق شد و اثرگذار بود. کارشناس حوزه سیاست خارجی مطرح کرد: البته در نظم نوین جهانی؛ قدرتهای سیاسی و اقتصادی جهانی، یک سری مقدورات و محذوراتی برای ما فراهم میکنند که از یک طرف میتوانیم در شرایط تحریم از طریق چین یک دریچه اقتصادی تنفسی پیدا کنیم و محذورات نیز ممکن است در بحرانی مانند یمن، خود را نشان دهد، اما در کلیت چینیها در مقابل کشورایران قرار نمیگیرند. در واقع به این نتیجه رسیده اند که میتوانند بر خلاف 20 سال پیش، جلوی اجماع سازی علیه ایران را بگیرند و آمریکا هم نتواند کاری کند. روسها نیز همین منوال را در پیش گرفته اند تا در نظم جدید جهانی، سهم خود را از کیک قدرت بردارند. جنگ روسیه و اوکراین به کجا میانجامد؟ هادی زاده در بخش پایانی سخنان خود در پاسخ به سوالی درباره جنگ روسیه و اوکراین و ادعاها درباره حضور پهپادهای ایرانی در این جنگ نیز بیان کرد: یک تلقی از سوی کشورهای غربی وجود داشت مبنی براینکه روابط ایران و روسیه روابط مستحکمی نخواهد شد اما چند عامل باعث شد این اتفاق رخ ندهد؛ یکی از آنها تحریم های روسیه و ایران بود که باعث شد دو کشور به هم نزدیکتر شوند. وی ادامه داد: کشور اوکراین مورد حمایت شدید کل کشورهای اروپایی است و آمریکا نیز دوبار کمک هنگفت نظامی به این کشور داشته و از طرفی دیگر روسها میدانند که در این جنگ در مقابل 20کشور اروپایی و همینطور آمریکا نمیتوانند دوام بیاورند؛ از همین رو به لحاظ اقتصادی از طریق گسترش رابطه با هند و افزایش فروش گاز و نفت به چین، در صدد تقویت خود برآمدهاند. هادیزاده افزود: از لحاظ نظامی بنابر ادعاهای آمریکا، کشور روسیه با همکاری ایران درحال پوشاندن نقطه ضعفهای خودش در این عرصه است، البته آمریکا تا الان نیز نتوانسته است اثبات کند پهپادهایی که روسیه استفاده میکند برای ایران است، البته ایران نیز صریحا اعلام کرده پهپادهایی که به روسیه داده قبل از جنگ اوکراین بوده است. کارشناس حوزه سیاست خارجیاظهار داشت: به نظر میرسد آمریکاییها برخلاف اروپاییها و روسها به دنبال پایان یافتن جنگ نیستند به این دلیل که میخواهند از این طریق اهداف سیاسی خود را دنبال کنند. اما روسیه درصدد پایان یافتن جنگ است به این صورت که یک منطقهای را تصاحب کرده باشد و با گرفتن یک تضمین سیاسی از اوکراین مبنی بر نپیوستن آن کشور به ناتو به جنگ خاتمه دهد و جنگ روند فرسایشی پیدا نکند. اروپاییها نیز به جهت اینکه این شرایط جنگ باعث بحران انرژی و افزایش قیمت حاملهای انرژی شده و یک فشار اقتصادی بر آنها وارد کرده است، خواهان خاتمه یافتن جنگ روسیه و اوکراین هستند. هادی زاده در پایان بیان کرد: در فضای علمی و نخبگانی کشور ما نیز برخی براین باورند که فرسایشی شدن جنگ روسیه و اوکراین باعث تضعیف روسیه میشود و از آنجایی که تحت تحریم نیز قرار دارد و این موضوع باعث گسترش رابطه با ایران میشود نتیجتا برای ایران منفعت دارد، دیدگاه دیگر نیز معتقد است مسئله جنگ روی معادلات دیگر منطقه، هستهای و.. تاثیر دارد و اگر این جنگ پایان یابد بهتر است.