دستاوردهای دولت رئیسی میراث دولت روحانی است!/ اصرار اصلاحطلبان بر امتیازدهی یکطرفه ایران به غرب
جریان اصلاح طلب همواره بر مبنای «امتیازدهی یکطرفه ایران به غرب» نسخه می پیچد. در این میان حفظ عزت مردم ایران و تأمین منافع ملی برای این طیف به هیچ عنوان موضوعیت ندارد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** دستاوردهای دولت رئیسی میراث دولت روحانی است
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «رئیسی، خوش اقبال یا خوش رزق!؛ دستاوردهای دولت سیزدهم از دولتهای قبل به او ارث رسیده است» نوشت:«رئیسی، رئیسجمهور خوشرزقی است یا خوششانس؟... دولت آقای رئیسی مدت کوتاهی است که روی کار آمده و در این مدت کوتاه کارهای خوبی صورت گرفته که سرعتگرفتن واکسیناسیون در ایران و امضای عضویت در سازمان شانگهای که البته برخی از زحمات آن را دولتهای قبلی کشیده بودند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«دستاوردهای رئیس دولت سیزدهم که مورد تشویق و حمایت قرار گرفته، ریشه در تلاش دولتهای قبل دارد نه تلاش خاص دولت سیزدهم که فرصت انجام چنین اقداماتی را در مدت کوتاه آغاز به کار خود نداشته است».
روزنامه شرق در ادامه تصریح کرد:«با رویکارآمدن دولت حسن روحانی، امیدها برای عضویت ایران (در پیمان شانگهای) افزایش یافت. تصویب برجام و ایجاد فضای جدید بینالمللی این فرصت را در اختیار تهران قرار داد تا عضویت در دیگر سازمانهای بینالمللی را تجربه کند... از طرفی هم موضوع سرعتبخشی به واکسیناسیون با ورود واکسنهای خریداریشده در دولت دوازدهم محقق شده و دولت رئیسی جز توزیع واکسن کار دیگری نداشته است».
این روزنامه اصلاح طلب نوشت:«البته شانس خوش رئیسی از آنچه به ارث برده تمام نشده و در رابطه با مذاکرات وین نیز فقط یک امضا مانده است و تیم مذاکرهکننده دولت دوازدهم تا قبل از انتخابات توانست متن نهایی توافق را تهیه کند و رئیسی با امضای آن میتواند قهرمان رفع تحریمها نیز شود و از حاصل مذاکرات وین در دولت روحانی نهایت بهره را ببرد... تاکنون هر آنچه در رابطه با اقدامات رئیسی مورد تشویق قرار گرفته است، درحقیقت از تلاش دولتهای قبل به او ارث رسیده بود و باید دید در درازمدت چگونه از این شانس خوش برای رفع موانع بزرگ در لغو تحریمها و گشایش اقتصادی استفاده خواهد کرد».
واقعیت غیرقابل انکار این است که جریان اصلاح طلب با مردم صادق نیست. وقتی دولت روحانی روی کار آمد، فعالین و رسانه های اصلاح طلب مدعی بودند که دولت تدبیر و امید مشغول آواربرداری است و این پروسه 4 سال به طول خواهد انجامید.
دولت اول روحانی پایان یافت و اصلاح طلبان تاکید کردند که مردم در دولت دوم تدبیر و امید، میوه و ثمره تلاش ها و از جمله شیرینی میوه های برجام را خواهند چشید. روزها و ماهها و سالها سپری شد و به ماههای پایانی دولت روحانی رسیدیم.
در همان مقطع، «شهربانو امانی» عضو شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران گفت: «دستکم 16 سال زمان لازم است تا کشور به وضعیتی بازگردد که وقتی احمدینژاد دولت را از خاتمی تحویل گرفت، حاکم بود».
اصلاح طلبان و برخی دولتمردان هر زمان که مطالبه افکارعمومی بابت کارنامه و گزارش عملکرد افزایش می یابد، قصور و تقصیرهای خود را به گردن دولت قبل، دولت ترامپ و دولت پنهان می انداختند.
در انتخابات 1400 علیرغم تبلیغات سنگین جریان اصلاح طلب و فراخوان های افرادی همچون خاتمی، تاجزاده و بهزاد نبوی، کاندیدای اصلاح طلبان فقط حدود دو میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرده و در انتخابات شورای شهر نیز اصلاح طلبان 21 بر هیچ شکست خوردند.
در نهایت دولت رئیسی روی کارآمد و مدیریت خسته و دیپلماسی انففعالی جای خود را به مدیریت جهادی و دیپلماسی مقتدرانه داد. حالا همان جماعتی که مدعی بود که آواربرداری از دولت های نهم و دهم حدود 16 سال زمان می برد، اکنون در حال مصادره دستاوردها و موفقیت های دولت رئیسی است.
** اصرار اصلاح طلبان بر امتیازدهی یکطرفه ایران به غرب
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «اقناع آژانس با دیپلماسی فعالتر» به قلم «یوسف مولایی» فعال اصلاح طلب نوشت:«در سطح بینالمللی از نظر حقوقی مواضع آژانس مورد قبول واقع میشود. لذا ایران نیز هر طور شده باید با آژانس تعامل کرده و دیپلماسی خود را قوی کند تا این سوءتفاهم برطرف گردد و دلایل قانعکنندهای نیز برای آژانس بینالمللی داشته باشد. تصمیمات شورایحکام دارای اعتبار و لازمالاجرا محسوب میشود. این شورایحکام است که اگر با ایران به توافق نرسد، میتواند موارد را به شورای امنیت منعکس کند. لذا صرفنظر از هر مسئلهای ایران باید برای متقاعد کردن آژانس و ارائه دلایل قانعکننده دیپلماسی خود را بیشتر فعال کند».
جریان اصلاح طلب همواره بر مبنای «امتیازدهی یکطرفه ایران به غرب» نسخه می پیچد. در این میان حفظ عزت مردم ایران و تأمین منافع ملی برای این طیف به هیچ عنوان موضوعیت ندارد.
واقعیت این است که طرح هرگونه درخواست روشنگری یا دسترسی تکمیلی از سوی آژانس مبتنی بر مطالب جعلی سرویسهای جاسوسی از جمله رژیم صهیونیستی نه تنها در مغایرت با اسناد تاسیسی آژانس و نظام راستی آزمایی قرار دارد، بلکه هیچ تعهدی را نیز برای ایران در جهت اجابت این درخواستها ایجاد نمیکند.
بر همین اساس چنانچه کشورها در مقابل اینگونه توطئهها اقدامات بنیادین صورت ندهند، حاکمیت ملی آنها مخدوش خواهد شد.
در حال حاضر ایران به زیاده خواهی آژانس در بازرسی از برخی مراکز بر پایه گزارشهای جعلی دستگاههای جاسوسی دست رد زده است.
سال 1391 جی کارنی، سخنگوی وقت کاخ سفید با بیان اینکه آمریکا برنامه هستهای ایران را زیرنظر دارد، گفت: «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی چشمهای ما هستند.» این صریحترین اظهارنظر مقامات آمریکایی درباره همکاریهای فراقانونی آژانس با واشنگتن درخصوص برنامه هستهای ایران است.
اظهارات جی کارنی درواقع تایید تمام حرف و حدیثهایی بود که تا پیش از این درباره کاربرد دوگانه برخی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته و شنیده میشد؛ حرف و حدیثهایی که در جریان ترور دانشمندان هستهای کشورمان قوت گرفت و عملا به اثبات رسید.
چند سال بعد و در ماههای منتهی به امضای توافق هستهای، اندیشکده بروکینگز نیز در گزارشی با اشاره به نقش اطلاعات کسبشده از خلال این بازرسیها در فرآیند مذاکرات هستهای نوشت: اطلاعات مخفی نقش عیانی در مذاکرات کنونی بر سر برنامه هستهای ایران ایفا میکنند. اگر توافق در ژوئن نهایی شود، ایران بخش اعظمی از توانمندی غنیسازی اورانیوم خود را قربانی برداشته شدن تحریمهای اقتصادی کرده و به مدت بیش از یک دهه مجبور به پذیرش رژیم بازرسیهای سرزده خواهد شد تا پایبندیاش مورد راستیآزمایی قرار گیرد.
** دولت تدبیر و امید به دلیل مخالفتهای پشت پرده نتوانست کار کند
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «احمد زیدآبادی» نوشت:«اکثریت بزرگی از مردم ایران، استمرار دولت حسن روحانی توسط فردی شبیه او را در انتخابات ریاستجمهوری خردادماه گذشته به صلاح کشور ندیدند، چون آن را به معنای تداوم بلاتکلیفی و تعلیق تصمیمگیریهای اساسی و کلان برای اداره جامعه تلقی میکردند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«دولت حسن روحانی به خصوص در دوره دوم آن، به دلیل منازعه درون سیستمی... مخالفتهای پشت پرده برخی نهادها و موقعیت تعلیق و بلاتکلیفی دولت روحانی... عملا دچار تعلیق شد و در هیچ حوزهای نتوانست تصمیم ضروری را بگیرد».
روزنامه اعتماد افزود:«با به قدرت رسیدن دولت ابراهیم رییسی، نخستین انتظار عمومی، رفع تعلیق و بلاتکلیفی از کارکرد دولت جدید برای تصمیمگیری در امور مهم و حیاتی کشور بود؛ چراکه در دولت رییسی منازعه درون سیستمی به پایان رسیده و یکدستی قوای حاکم زمینه تعلیق تصمیمگیری را از میان برداشته است».
اصلاح طلبان با انکار ناکارآمدی دولت تدبیر و امید و با سرپوش گذاشتن بر قصور و تقصیرها، کارنامه بسیار ضعیف این دولت را به پای موارد ادعایی از جمله دولت پنهان می نویسند.
«دولت روحانی بدشانس است»، «دولت روحانی اختیارات لازم را ندارد»، «رئیس جمهور تدارکاتچی است» و... این ها ادعاهای فعالین اصلاح طلب در توجیه عملکرد دولت است.
جالب اینجاست که همان طیفی که ادعاهای مذکور را مطرح کرده است، از چندین ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری 1400 از قریب به 30 نامزد نام برد. اگر دولت در ایران دست بسته است و اختیارات لازم را ندارد و تدارکاتچی است، پس این تکاپوی شدید اصلاح طلبان برای ورود به پاستور به چه معنی است؟!
این رفتار مصداق بارز بی اخلاقی و بی مسئولیتی اصلاح طلبان است. طیفی که هیچ طرح و برنامه ای برای اداره کشور ندارد و در مقطع انتخابات بجای ارائه برنامه های راهبردی، مشغول هراس افکنی در جامعه و ترساندن مردم از سایه جنگ و بیان دروغ های شاخدار می شود.