دوراهی حساس در تهران
میدل ایست مانیتور در مطلبی به بررسی آینده سیاست هسته ای ایران در دولت چهاردهم پرداخت و نوشت: «در حالی که ایران در آستانه انتخاب رئیس جمهور جدید قرار دارد، آینده سیاست هسته ای این کشور در وضعیت نامعلومی قرار دارد.» بر اساس این گزارش، فروپاشی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به دنبال خروج ناگهانی ایالات متحده در سال 2018، تاثیر عمیقی بر چشم انداز سیاسی ایران گذاشته است. این توافق که برای...
هر دو نامزد پیشرو در دور دوم ریاست جمهوری، دیدگاه های کاملا متفاوتی برای سیاست هسته ای ایران و تعامل با جهان ارائه میدهند. درک دیدگاه ها و تاثیرات بالقوه آنها بر مسیر هسته ای ایران، زمانی که این کشور در حال عبور از این مقطع حساس است، بسیار مهم است.
برجام: از امید تا فروپاشی
برجام که در سال 2015 بین ایران و گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) امضا شد، به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک مورد استقبال قرار گرفت. هدف آن محدود کردن برنامه هسته ای ایران و جلوگیری از دستیابی آن به سلاح هسته ای، در ازای لغو تحریم های فلج کننده اقتصادی بود. ایران با کاهش سطح غنیسازی اورانیوم، برچیدن بخش قابلتوجهی از سانتریفیوژهای خود، و اجازه نظارت گسترده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به این توافق عمل کرد. با این حال، شکنندگی این توافق زمانی آشکار شد که ترامپ در سال 2018 به طور یکجانبه ایالات متحده را از توافق خارج و تحریم های شدیدی علیه ایران اعمال کرد. منافع اقتصادی وعده داده شده محقق نشد و منجر به سرخوردگی گسترده در داخل ایران شد. این نقض اعتماد به طور قابلتوجهی روایت سیاسی و افکار عمومی ایران را شکل داده است و بعضا شاهد برخی تغییر دیدگاه های استراتژیک در داخل ایران در خصوص برنامه هسته ای هستیم. امروز ایران نقض مفاد برجام را با این استدلال که سایر امضاکنندگان بهویژه آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده اند، توجیه میکند. این احساسات به نخبگان سیاسی محدود نمیشود. این موضوع عمیقا مردم ایران را تحتتاثیر قرار داده است؛ مردمی که مشکلات اقتصادی را بدون دیدن آرامش پیشبینی شده تحمل کرده اند.
یکی از نامزدها چشم اندازی از تعامل مجدد با غرب و احیای برجام ارائه میکند. مبارزات انتخاباتی وی به شدت تحتتاثیر وزیر امور خارجه سابق ایران قرار دارد. وی بر اهمیت گفتمان انقلابی و قدرت نرم ایران تاکید میکند. این نامزد بر اساس استراتژیای که مطرح کرده معتقد است که لغو تحریم ها و ورود مجدد به برجام، اقتصاد ایران را باثبات میکند و جایگاه بینالمللی آن را ارتقا میدهد. در صورت پیروزی این نامزد در انتخابات، احیای برجام بر اساس رویکرد عادیسازی روابط با غرب دنبال خواهد شد که میتواند فرصتی برای غرب باشد تا با ارائه یک معامله خوب به ایران، ایران را کمی از چین و روسیه دور کند. با این حال، برای قدرتهای غربی ساده لوحانه است اگر فکر کنند ایران به غنیسازی 3.67 درصدی اورانیوم که در برجام توافق شده بود بازخواهد گشت. رویکرد وی با چالش های اساسی داخلی و خارجی مواجه است.
زیرا در داخل ایران چند دستگی درخصوص مواجهه با غرب و مذاکرات لغو تحریم ها وجود دارد. از نظر خارجی، چشمانداز ژئوپلیتیک از زمان آغاز به کار برجام تغییر کرده است. روابط ایران و آمریکا مملو از بیاعتمادی است و دولت بایدن در حالی که تمایل خود را برای ورود مجدد به توافق ابراز میکند، با مجموعه فشارهای داخلی و بینالمللی مواجه است. علاوه بر این، پیشرفت های اخیر در توانمندی های هسته ای ایران، پویایی را تغییر داده و بازگشت ساده به شرایط اولیه برجام را بعید ساخته است. در مقابل، دیگر نامزد از رویکردی تقابل آمیزتر حمایت میکند و برجام را یک معاهده خلع سلاح می داند که حاکمیت و امنیت ایران را به خطر انداخته است. او و متحدانش استدلال میکنند که تحریم ها، به جای اینکه صرفا مضر باشند، میتوانند برای تقویت انعطاف پذیری داخلی به شرط به حداقل رساندن فساد در سیستم مورد استفاده قرار گیرند.
ابوالفضل ظهره وند، دیپلمات سابق ایرانی و نماینده تهران در مجلس دوازدهم، اظهار میکند که «خدا بود که ترامپ را به خروج از برجام سوق داد» که منعکسکننده روایتی از مداخله و مقاومت الهی است. مشخصه سیاست خارجی این نامزد، چرخش به سمت اتحادهای شرقی، بهویژه با چین و روسیه است. او معتقد است که این روابط در برابر فشار و خصومت غرب، موازنه های استراتژیک ارائه میدهد.
وی درگیری ایدئولوژیک با آمریکا را موضوع اساسی و لاینحل می داند که نیازمند بازدارندگی قوی است. دولت او احتمالا به غنی سازی اورانیوم در سطوح بالاتر ادامه میدهد و مرزهای برجام را جابهجا میکند. اگر اتحادیه اروپا مکانیزم اسنپ بک را فعال و تحریم های شورای امنیت را مجددا اعمال کند، میتواند ایران را به فکر تغییر دکترین نظامی خود بیندازد. کمال خرازی، مشاور مقام معظم رهبری اخیرا به الجزیره گفت: «ما تصمیمی برای ساخت بمب هستهای نداریم، اما اگر موجودیت ایران تهدید شود، چارهای جز تغییر دکترین نظامی ما وجود نخواهد داشت.»
در شرایطی که ایران رئیسجمهور جدید خود را انتخاب میکند، سیاست هستهای این کشور در یک دوراهی حساس قرار دارد. فروپاشی برجام میراثی از بیاعتمادی و بازسنجی استراتژیک را به جا گذاشته است. یکی از نامزدها، یک مسیر دیپلماتیک مملو از موانع داخلی و خارجی را ارائه میدهد، در حالی که موضع دیگر نامزد، نوید یک مسیر تقابلیتر را میدهد. نتیجه این انتخابات نه تنها آینده ایران را شکل خواهد داد، بلکه تابآوری تلاشهای جهانی منع اشاعه و ثبات خاورمیانه را نیز آزمایش خواهد کرد. جامعه بینالمللی باید با احتیاط این تحولات را دنبال کند، فشار را با دیپلماسی متعادل کند تا از تشدید تنش ها جلوگیری و مسیری به سوی صلح و امنیت پایدار را تضمین کند.
--> اخبار مرتبط