سه‌شنبه 6 آذر 1403

دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول نفت را به خزانه واریز نکرد / رئیسی 100 روز اول، برادری‌اش را به مردم ثابت کرد

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول نفت را به خزانه واریز نکرد / رئیسی 100 روز اول، برادری‌اش را به مردم ثابت کرد

گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ احد شیرزاد: اگر بازه زمانی 90 یا 100 روزه را مقطع مناسبی برای ارزیابی عملکرد اولیه یک دولت بدانیم، نخستین مرحله از ارزیابی عملکرد دولت سید ابراهیم رئیسی فرا رسیده است.

قبل از این 90 روز، افکار عمومی در نهایت بی‌اعتمادی نسبت به قوه مجریه کشور قرار داشت. این بی‌اعتمادی به‌حدی بود که به سایر ارکان حاکمیت نیز سرایت کرده بود. نتیجه آن نیز در مشارکت مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم خود را نشان داد.

به هر تقدیر مردمی که در 28 خرداد پای صندوق رأی آمدند، سرخورده و رنجور از آنچه در هشت سال دولت حسن روحانی بر آنان گذشته بود، نام متفاوتی را بر تعرفه‌های رأی حک کردند. نامی که روحیه، شعار و گفتمان کاملا متفاوتی از حسن روحانی و دولتمردان مستقر داشت و آن را ثابت نیز کرده بود.

حال سؤال این است که امروز چه تفاوتی با 90 روز قبل کرده است و دولت اولا آیا به شعارها و وعده‌های خود پایبند بوده است یا خیر، و ثانیا تا چه میزان توانسته آن‌ها را محقق کند.

به همین منظور با محمدکاظم انبارلویی از روزنامه‌نگاران کهنه‌کار و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی همکلام شدیم تا به ارزیابی اولیه عملکرد 3 ماهه دولت رئیسی بنشینیم.

انبارلویی معتقد است رئیس‌جمهور با سفرهای خود و حضور در متن جامعه، توانسته گام مهمی را بردارد، با این حال می‌گوید رسالت اصلی دولت تحقق موعضوعاتی است که تکلیف آن‌ها نه در سفر استانی بلکه در پشت میز روشن می‌شود؛ مسائلی ازقبیل تورم، کاهش ارزش پول ملی، بودجه و...

او درباره یأس‌پراکنی اصلاح‌طلبان نسبت به دولت رئیسی نیز می‌گوید که آن‌ها نمی‌توانند خود را بالا بکشند، به همین دلیل تلاش می‌کنند تا رقیب خود را پایین بکشند.

متن کامل گفت‌وگو با محمدکاظم انبارلویی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی را در ادامه می‌خوانید.

سه ماه از روی کار آمدن دولت آقای رئیسی سپری شده است. در این مدت چه تغییری را نسبت به قبل از آن در دولت شاهد بود‌ه‌ایم؟

**کیفیت حکمرانی در دولت رئیسی تغییر کرده است

انبارلویی: در مقایسه با دولت قبل مردم در کیفیت حکمرانی یک تفاوت‌هایی را بخصوص در سطح رهبری دولت مشاهده کرده‌اند و دولت کنونی بر اساس مأموریت‌هایی که رهبر انقلاب در دیدار با دولت داشته، در حال ارائه یک تصویر جدید از حکمرانی است که با دولت گذشته کاملا متفاوت است.

مقام معظم رهبری اولین مأموریت دولت کنونی را بازسازی انقلابی، عقلانی و فکورانه در مدیریت اجرایی کشور توصیه کردند. رفتاری که ما روزانه از آقای رئیسی می‌بینیم این است که مشغول این بازسازی انقلابی هستند. بخصوص دو روز آخر هفته که با اینکه روز تعطیلی دولت است، اما روز پرکار دولت هم هست. خب رئیس جمهور به روستاهای دور و استان‌های مرزی و محروم می‌رود و از نزدیک مشکلات مردم را بررسی می‌کند، دستوراتی می‌دهد و قبل از آن در تهران در جلساتی که دارند تصمیمات جدی برای حل مشکلات آن ها می‌گیرد.

یکی از توصیه‌های رهبری این بود که دکور دولت که در نگاه مردم، دولتی پیر و خسته و پشت میز نشسته بود را تغییر بدهید و بروید در میان مردم و تماس بی‌واسطه با مردم داشته باشید. اینکه از پدیده و منش اشرافی‌گری فاصله بگیرید و سبک زندگی مردمی داشته باشید، توصیه‌های رهبر انقلاب است که آقای رئیسی این موارد را در مشی خود نشان می‌دهند.

توصیه مهم رهبر انقلاب به دولت این بود که هر تصمیمی که گرفتید پیوست عدالت داشته باشد. درواقع اینطور نباشد که بگوییم اگر یک عده هم زیر چرخ توسعه له شدند مهم نیست. حالا نسبت به این مورد، خود آقای رئیسی باید بیشتر توضیح دهند که تصمیماتی که در این مدت گرفته شده چه تبعاتی به لحاظ اجرای عدالت داشته است.

موضوع بعدی جوان سازی دولت است که ما می‌بینیم که کادرهای اقتصادی دولت جوان هستند بویژه در وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی و وزارتخانه‌هایی که مرتبط با مسائل اقتصادی هستند. این افراد هم تحصیلات مربوط به آن مسئولیت‌ها را دارند هم دارای تجربه هستند و هم جوان.

مسئله بعد این بود که از داخل دولت چند حرف بیرون نیاید. در دولت قبل می دیدیم که وزرا چند حرف می زدند. توصیه دیگر این بود که یک روزشمار برای وعده‌ها تعیین کنید. نیایید به مردم وعده دهید بعد هشت سال بگذرد و ببینیم اصلا یادشان رفته است. این‌ها نکاتی است که رئیس جمهور الان به آن‌ها توجه دارد. نکته بعد، مسئله فسادستیزی است و از همه مهم‌تر این نکته که دولت، سازمان و انسجام خودش را حفظ کند.

به نکته کلیدی رهنمودهای رهبر انقلاب می‌رسیم؛ بحث قانونگرایی، شفافیت و انضباط مالی. جلوگیری از تعارض منافع؛ یک جا تعارض منافع بین دولت به معنای درآمد عمومی و خزانه کشور با یک دستگاه دولتی است، ممکن است آن دستگاه جیب دولت را بزند. یک موقع نه، یک کارمندی آنجا سوءاستفاده شخصی می‌کند. در قسمت اول بحث سوءاستفاده کارمند نیست، بحث تعارض دستگاه است؛ می‌گویند فلان درآمد را به خزانه نریزیم تا دست ما خالی نشود و دستگاه ما موفق شود. اینجا تعارض دستگاه دولتی با دولت به مفهوم خزانه و حکمرانی است. یک‌موقع دیگر نه، آن کارمند وضعش خراب است و مسئولیتی به او داده‌اند یا امضای کلیدی در جهت منافع خودش به کار می‌برد. بحث انضباط مالی هم وجود دارد.

خب الان دیوان محاسبات گزارشی را راجع به تفریغ بودجه 99 که مربوط به دولت گذشته است منتشر کرده است. در این گزارش بی‌انضباطی مالی، تعارض منافع، عدم شفافیت و عدم احترام به قانون و قانون‌گریزی موج می‌زند. مثلا در جایی گفته شده354 دستگاه اصلا حساب‌هایشان در خزانه و بانک مرکزی نیست و در جای دیگری حساب باز کرده‌اند. بعد دولت داد می‌زند که من کسری بودجه دارم. خب وقتی دستگاه‌های شما رفته‌اند برخلاف اصل 53 قانون اساسی این کار را انجام می‌دهند خب معلوم است که کسری بودجه می‌آورید. الان آقای رئیسی باید بیاید همین گزارش تفریغ بودجه را بگیرد و جلوی این بی‌انضباطی مالی را بگیرد و بخشی از کسری بودجه خودش را تأمین کند. آن‌جاهایی که بحث تعارض منافع بین یک دستگاه اجرایی با دستگاه دولتی به‌معنای خزانه است جلویش را بگیرد. گزارشش الان روی میز سران سه قوه است. به دلیل افتضاح دولت روحانی بخشی از آن هم محرمانه اعلام شده است.

**تصمیماتی که پشت میز باید گرفته شود

از اینجا آن کار اصلی و حکمرانی اصلی مفهوم پیدا می‌کند، غیر از این کارهایی که آقای رئیسی انجام می‌دهند نظیر سرکشی. الان پرونده‌ای روی میز ایشان گذاشته‌اند و می‌گویند اینجا بی‌انضباطی مالی افتاق افتاده است. یعنی یک وجوهی باید در درآمد عمومی می‌رفته که نرفته است. چه کسی این را گفته است؟ دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی در خود دولت. سازمان حسابرسی نورافکنی است برای شفافیت نهان‌خانه اتفاقاتی که در دولت به لحاظ مالی و محاسباتی افتاده است. چه کسی گفته؟ سازمان بازرسی کل کشور که زیر نظر قوه قضائیه است. خب اینجا آقای رئیسی، قالیباف و اژه‌ای وقتی در جلسه سران قوا می‌روند این‌ها موضوعات مورد بحث حکمرانی است. دستور کار چیست؟ جلوگیری از تعارض منافع، انضباط مالی، شفافیت و اجرای قانون. این دیگر به سفر استانی مربوط نیست، باید پشت میز حل شود...

درواقع تصمیم مدیریتی می‌خواهد...

انبارلویی: بله، شما اگر این تصمیم را بگیرید کسری نخواهید داشت یا کاهش قابل توجهی پیدا می‌کند. چاپ اسکناس بدون پشتوانه نخواهید داشت. ارزش پول ملی‌تان حفظ می‌شود. از اینجا آقا بحث بعدی‌شان را اشاره می‌کنند که دولت باید تورم بالا، کسری بودجه، مسائل معیشتی مردم، کاهش ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید مردم را مدیریت کند. این‌ها مسئولیت‌های اصلی دولت است.

بنابراین در جمع‌بندی بخش اول می‌شود گفت که دولت دست فرمان را تغییر داده و عمده کار آقای رئیسی، مردمی شدن دولت است. همان چیزی که رهبر انقلاب هم تأکید کردند مبنی بر اینکه به معنای واقعی کلمه دولت را مردمی کنید. درواقع گام اول دولت در صد روز اول حرکت به سمت مردمی شدن دولت است...

**سفرهای رئیسی با سفرهای احمدی‌نژاد و روحانی متفاوت است

انبارلویی: بله، در ابتدا دولت باید برادری‌اش را به مردم اثبات می‌کرد که این اتفاق در سفرها رخ داد و دولت ثابت کرد که من در کنار مردم هستم. حتی در این فتنه بنزینی هم این را نشان داد. یعنی جنبه مردمی بودن دولت، ارتباط دولت با اقتشار مختلف، ارتباط دولت با مسائل محرومین. این سفرهای استانی رئیس‌جمهور کاملا متفاوت است با سفرهای احمدی‌نژاد و روحانی.

تفاوتش چیست؟

انبارلویی: آن‌ها می‌رفتند یک کاروان راه می‌انداختند و مردم می‌آمدند دست تکان می‌دادند. اکنون این تشریفات کنار رفته است. رئیس‌جمهور یکسره به سراغ مسئله اصلی می‌رود؛ اشتغال، مسائل محرومین و... این‌ها را آدم می‌بیند دیگر. یعنی رئیس‌جمهور وقتش را تلف نمی‌کند و می‌رود سراغ محروم‌ترین افراد و مشکل‌دارترین عناصر مثل همین کارگران ذغال سنگ. جاهایی که در این 40 سال کسی سراغ آن‌ها نرفته است. البته من استقبال‌های مردمی را تختئه نمی‌کنم. مردم همیشه از دولتی که روی کار آورده‌اند حمایت می‌کنند، اما آقای رئیسی دیگر از این کارها نمی‌کند و نقطه‌زنی می‌کند و یکراست سراغ مشکلات مردم می‌رود. بنابراین الان آقای رئیسی ارتباط مردمی خودش را و اثبات اینکه دولت من مردمی است و من از مردم هستم و درد مردم را احساس می‌کنم توانسته محقق کند. این در حوزه اجتماعی است و من خیلی‌ها را دیده‌ام که می‌گویند هنوز مشکلات ما حل نشده اما اینکه رئیس‌جمهور هم‌دردی می‌کند و مثل رئیس‌جمهور قبلی از دور اداره نمی‌کند، خوب است.

در حوزه فرهنگی هم اقدام جالبی که آقای رئیسی کرد این بود که مصوباتی که در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی برخلاف قانون توسط رئیس‌جمهور بایکوت شده بود همه آن‌ها را گفت بیاورید اجرا کنید. ما چرا الان در مسائل فرهنگی این همه مشکل داریم؟ در شورای انقلاب فرهنگی سران سه قوه، فرهیختگان و منتخبین مردم در آنجا نشسته‌اند و تصمیم گرفته‌اند و کلی هم تحقیقات دانشگاهی پشت آن بوده است. حالا تصویب کرده و رئیس دولت در کشوی خودش گذاشته است. این کار بسیار زشتی است و خلاف سوگند رئیس‌جمهور است. رئیس جمهور بایست به قانون اساسی عمل کند. بنابراین در این مدت کوتاه همینکه پذیرفته است که این قوانین بر زمین مانده را اجرا کند مهم است. این در حوزه فرهنگی است که کار زیادی است.

**دولت برای مذاکره له‌له نمی‌زند

در سیاست خارجی دولت برای مذاکره له‌له نمی‌زند. الان آمریکا می‌گوید تحریم‌ها را برنمی‌داریم، راستی آزمایی هم قبول ندارم و شما باید سانتریفیوژهای نسل 8 را بردارید و هر روز هم تحریم جدیدی وضع می‌کند. بعد هم با پررویی می‌گوید ایران از برجام خارج شده و باید برگردد. مرد حسابی، تو از برجام خارج شدی. بعد هم کلی حرف‌های مزخرف می‌زنند؛ هم اروپایی‌ها هم آمریکایی‌ها. برای چه ما این همه اشتیاق نشان دهیم برای مذاکره؟ دولت الان کار خودش را می‌کند. بعد هم با تلاشی که کرده برای ورود به پیمان شانگهای و بسط روابط با همسایگان و عملیاتی کردن روابط راهبردی‌مان با چین و روسیه افق جدیدی برای سیاست خارجه باز کرده که اگر آنجا درست حرکت کنیم خنثی کردن تحریم‌ها و بی‌اثر کردنش همین مسیر است وگرنه آمریکایی‌ها تحریم را برنمی‌دارند. اگر می‌خواستند بردارند در دوره روحانی برمی‌داشتند. اصلا این کار را نمی‌کنند. الان روس‌ها و چین‌ها را هم تحریم کرده‌اند. سیاست تحریم راهبرد اصلی آن هاست. در جنگ کم آوردند رفته‌اند در حوزه اقتصاد توطئه می‌کنند و مدام تحریم اضافه می‌کنند. اصلا تحریم یک روش است. اخیرا گفته‌اند که فرانسه به خاطر دعواهایی که با انگلیس داشته است تحریم می‌شود. اینکه ما فکر کنیم تحریم‌ها را با مذاکره برمی‌دارند حماقت است و توهمی بیش نیست. آن‌ها 40 سال است برای سازمان تحریم کار می‌کنند، بعد بیایند آن را بردارند؟! مسئله هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای و برد موشکی ما بهانه است برای اینکه ما را تحریم کنند تا پیشرفت نکنیم.

شما 500 سال هم مذاکره کنید و آن‌ها امضاء کنند و روی کاغذ هم بیاورند که آوردند، به یک عدد از تعهدادشان هم عمل نخواهند کرد. غیب نمی‌گویم، این را تجربه کردیم.

با توضیحات شما ممکن است این سؤال برای مخاطب پیش بیاید که پس دولت آقای رئیسی برای چه دارد مذاکره می‌کند؟

**کرکره مذاکره را هیچ‌وقت نباید پایین بکشیم

انبارلویی: خب ما کرکره مذاکره را هیچ‌وقت نباید پایین بکشیم. اما کرکره امتیاز دادن، وادادگی و مشکلات اقتصادی کشور را گره زدن به مذاکره باید بکشیم پایین که ایشان پایین کشیده است. اگر قرار بود مذاکره مشکلات را حل کند در دوره روحانی حل می‌شد. از این چک سفید دادن به دشمن بهتر که روحانی داد و گفت هر مبلغی می‌خواهید داخل آن بنویسید؟ فقط 18 میلیارد دلار غنی‌سازی 20 درصد ما می‌ارزید که اکسید کردیم. سانتریفیوژها را دادیم، نظارت‌های فراپادمانی را پذیرفتیم و هرچه خواستند دادیم و یک تحریم هم برنداشتند و ده‌ها تحریم دیگر اضافه کردند. پس این راه بن‌بست است. اما اینکه ما بگوییم اهل مذاکره نیستیم و طرف مانور جهانی بدهد که این‌ها اهل گفت‌وگو نیستند، نه.

درواقع مذاکرات مسیر خودش را می‌رود و در داخل هم کشور اداره می‌شود...

انبارلویی: بله مذاکره راه خودش را می‌رود. ما هر موقع در زمان آقای روحانی تلویزیون را روشن می‌کردیم مذاکرات خبر اول بود. الان دیگر بحث مذاکرات خبر اول ما نیست. چون هیچ گشایشی صورت نگرفته و هیچ پیشنهاد جدیدی نداده‌اند. ما گفته‌ایم تحریم‌ها را بردارید، راستی‌آزمایی می‌کنیم و از برجام هم خارج نشوید تا درخدمت شما باشیم. اما آن‌ها می‌گویند تحریم‌ها را برنمی‌داریم، راستی‌آزمایی 48 ساعته قبول داریم، تضمین هم نمی‌دهیم که از برجام خارج نشویم. خب مگر ما ابله هستیم در چنین شرایطی بیاییم با شما مذاکره کنیم. 

**چالش اصلی رئیسی، کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی است

چالش اصلی آقای رئیسی همین چند قلمی است که مقام معظم رهبری گفتند؛ کنترل تورم که یک مطالبه عمومی است و حفظ ارزش پول ملی، یعنی همه مردم می‌خواهند پولی که در جیب آنهاست ثباتی داشته باشد. این اصلا وظیفه ذاتی همه حکومت‌هاست و خیلی از دولت‌های جهان به نحو احسن به این وظیفه عمل می‌کنند و مثلا 30 سال است قیمت پول‌شان ثابت مانده است. جلوگیری از گران‌فروشی‌های بی‌معنی. الان شما می‌روید بازار و می‌بینید بی‌بهانه و بابهانه این لیوان را یک جا 50 تومان می‌دهد یک جا 40 تومان و یک جا دیگر 100 تومان. دولت باید برای این فکری بکند.

ده‌ها سازمان برای کنترل این موضوع وجود دارد. لذا کلیدی‌ترین وظیفه آقای رئیسی غیر از این کارهایی که انجام داده و خیلی هم از دولت قبل جلو هست، این است که بنشیند در اتاق فرمان جنگ اقتصادی، چون آنجا با یک جنگ روبرو هستیم. فرمانده این جنگ، خود رئیس‌جمهور است. ژنرال‌های این اتاق جنگ، مسئولین و وزرای اقتصادی هستند. این‌ها مثل شرایط جنگی باید تصمیم بگیرند، کسانی که تخلف می‌کنند و چوب لای چرخ دولت می‌گذارند، اعم از خود دولتی‌ها و نقوذی‌هایی که در دولت هستند تعیین تکلیف شوند و نقشه جنگی تعریف شود. نقشه جنگی دولت چیست؟ برنامه. الان ما در برنامه ششم هستیم و می‌خواهیم برنامه هفتم را بنویسیم. عملیات آن چیست؟ بودجه. چون دولت‌ها بر اساس برنامه باید برنامه یکساله مالی‌شان را بنویسند. خب اگر طبق این برنامه عمل کنند و طبق آن بودجه پیش بروند ما مشکلی نخواهیم داشت، اما دولت‌ها عمل نمی‌کنند. شما تفریغ بودجه 99 که آخرین سال حکومت روحانی است را ببینید؛ آنجا گفته که بودجه 200 درصد از برنامه ششم انحراف داشته و نسبت به بودجه هم فقط 38 درصد آن را اجرایی کرده است. خب وقتی طبق این نقشه عمل نکردی و طبق آن برنامه هم عملیات نداشتی می‌خواهی به اهدافت برسی؟ معلوم است که نمی‌رسید.

پس حوزه کاری آقای رئیسی در شش ماهه دوم که باید وقت اعظم خود را به آن اختصاص بدهد همین حوزه‌ای است که رهبری تعریف کرده‌اند. ایشان می‌گویند جلوی خلق پول و افزایش نقدینگی را بگیرید.

عملکرد دولت نسبت به همین حیطه‌هایی که اشاره کردید چطور بوده و آیا آهنگ مناسب برای حرکت در راستای حل این مسائل وجود دارد؟

انبارلویی: بله، حرکات خوبی انجام شده است، برخی رسانه‌ای می‌شود برخی هم نه. مثلا همین نامه چند روز پیش وزیر اقتصاد مبنی بر اینکه بانک‌هایی که تسهیلات می‌دهند یک نسخه خود آن تسهیلات بگیر داشته باشد، تصمیم خوبی بود. شما تسهیلات می‌گیری و همه اسناد و مدارک دست بانک است. اینجا هزار مفسده در این مسئله ممکن است ایجاد شود. دولت رئیسی باید بر اساس اصل شفافیت و انضباط مالی و قانون‌گرایی کارها را انجام دهد. استارتش را وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی زده‌اند.

در خبرها هم بود که برای اولین بار طی چندسال اخیر پایه پولی تغییر نکرده است و این اقدام مثبتی است...

انبارلویی: دلیلش این است که دولت دیگر اسکناس چاپ نکرده و تکیه به درآمدهای خزانه کرده است. معلوم است که در این مدت برای وصول درآمدهای عمومی دولت اقدام کرده‌اند. این اقدامات باعث می‌شود که دولت روی پای خودش بایستد. من امیدوارم که با این اخلاص و توکلی که آقای رئیسی دارد برود در حوزه حکمرانی واقعی. حکمرانی واقعی برای همه دولت‌ها، اهتمام به مالیه عمومی است. مالیه عمومی یعنی صیانت از بیت‌المال، صیانت از دریافت‌های واقعی دولت در خزانه. ایشان باید برود جلوی هرزرفت منابع اصلی دولت را بگیرد. الان در همین گزارش تفریغ بودجه مواردی وجود دارد که اگر جلوی آن‌ها را بگیریم اصلا نیازی به چاپ اسکناس نداریم. دولت برود منابع خودش را احیا کند. منابع زیادی دارد که در دستگاه‌های دولتی و وزارتخانه‌ها وجود دارد و دپو می‌شود و در خزانه نمی‌آید.

یعنی صرفا یک عزم نیاز دارد تا این‌ها را جمع‌آوری کند...

**بیت‌المال در زمان روحانی، صاحب نداشت

انبارلویی: بله، دولت در زمان آقای روحانی صاحب نداشت، به این معنا که خودش را صاحب بیت‌المال فرض نمی‌کرد و فرض غلطی هم وجود داشت مبنی بر اینکه مثلا شرکت دولتی را دولت می‌دانند. شرکت دولتی که دولت نیست. آنچه در قانون بودجه از آن به‌عنوان دولت یاد می‌شود همان خزانه و درآمد عمومی است. اگر یک پولی بیاید در شرکت ملی نفت و گاز، ولو کسی هم سوءاستقاده نکند، موقعی که دولت کسری می‌آورد از آن که برنمی‌دارد. این پول زمانی به کمک دولت می‌آید که آن درآمد برود در خزانه بنشیند. الان مثلا نفت خام در داخل که دو میلیون بشکه در روز به پالایشگاه‌های کشور فروخته می‌شود، قانون هدقمندی یارانه‌ها می‌گوید باید قیمت فروش آن 90 درصد فوب خلیج فارس باشد. شما الان بیا از دیوان محاسبات و سازمان بازرسی بپرس که کدام حساب در خزانه است که ردیف مربوط به فروش نفت در داخل را دارد؟ یعنی مثلا وقتی شرکت ملی نفت، نفت را به پالایشگاه شازند اراک فروخت آن مبلغ به خزانه برود. اصلا همچین چیزی نیست. همین پول گازی که شما می‌دهید، باید به خزانه دولت برود. فروش گاز طبیعی به پالایشگاه‌ها و فروش نفت خام در داخل انفال محسوب می‌شود. این‌ها اصلا به خزانه نمی‌رود. این‌ها به خزانه برود شما اصلا کسری نخواهید داشت. این‌ها تبدیل می‌شوند به وجوه در اختیار دستگاهی به‌نام نفت یا پتروشیمی یا شرکت ملی گاز...

چه دلیلی دارد که این درآمدها به خزانه واریز نمی‌شود و در بودجه نمی‌آید؟

انبارلویی: یا جهل است یا غفلت و یا عدم آشنایی به حکمرانی از باب مالیه عمومی. همین الان آقای رئیسی اراده کند اگر این وجوه عظیم در دستگاه‌های دولتی که الان از خزانه حساب‌شان را درآورده‌اند، این‌ها را بیاورد در خزانه و سهم خزانه را از این درآمدها مشخص کند؛ سهم خزانه از فروش نفت خام در داخل. فروش نفت خام به خارج سهمش در بودجه مشخص است و در تبصره یک توضیح داده است. این مربوط به صادرات است. اما فروش نفت به داخل کجاست؟ اصلا ردیف ندارد. باید یک ردیف داشته باشد. همچنین سوآپ گاز که همین چند روز اخیر وزیر راه مطرح کردند، این یک درآمد دارد. شما بروید ببینید این در بودجه ردیف درآمدی دارد؟ نه.

**پول نان خشکی پادگان‌ها هم در بودجه می‌آید اما درآمد فروش نفت و گاز در داخل، نه

ما یک جدول شماره 5 در بودجه داریم که همه درآمدهای دولت در آن تعریف شده است. مثلا مالیات بر حقوق کارمندان، حقوق کارگران، مالیات بر ثروت، همه این‌ها در آن جدول هست. ده‌ها ردیف وجود دارد. حتی در پادگان‌ها نانی که دولت به سربازها می‌دهد و نان خشکی که از آن حاصل می‌شود این را حساب می‌کنند و الان ردیف دارد که عنوانش عواید پادگانی است. می‌گوید دولت به سربازها غذا می‌دهد و نان خشک را می‌فروشد به گاورداری‌ها و مبلغی از این طریق کسب می‌شود. 3 میلیارد تومان در بودجه 1400 مربوط به این مورد است. شما برای این ردیف بودجه گذاشته‌ای اما کاری به آن همه مورد نداری. ما در سال 5 تن طلا تولید می‌کنیم. یک گرم آن در بودجه نیست. این انفال است دیگر. ما الان دهمین کشور تولیدکننده فولاد جهان هستیم. غیر از فولاد، سنگ آهن صادر می‌کنیم. اصلا یک گرم آن در بودجه نیست.

چرا بیستمین اقتصاد جهان هستیم؟ چون این منابع را داریم. اما نمی‌آید در خزانه بنشیند. لذا ما یک کشور ثروتمند را داریم با دولت فقیر اداره می‌کنیم. دولتی که فقیر باشد نمی‌تواند کشور را اداره کند. دولت باید از فقر خارج شود. چطور؟ همین درآمدها را باید جمع کند و وارد درآمد عمومی کند. این‌ها درآمد شرکت نفت و شرکت گاز نیست.

لذا آقای رئیسی باید برود بنشیند در خزانه داری کل. چرا؟ حضرت یوسف وقتی پذیرفت قحطی را حل کند، پیشنهادش به عزیز مصر این بود که پست خزانه‌داری را به من بدهید. خزانه‌داری خیلی پست مهمی است. نگفت بشوم وزیر کشاورزی یا نخست وزیر و یا حتی عزیز مصر. گفت فقط پست خزانه‌داری را می‌خواهم. بعد فرمود کسی که اینجاست دو صفت باید داشته باشد؛ حفیظ و علیم. حفیظ یعنی اینکه هر گونه دخل و تصرفی نکند. اینطور نباشد که بردارد بخش عظیمی از این را جایی بلکوکه کند. علیم هم یعنی اینکه علم داشته باشد. بسیاری از این‌هایی که چهل سال گذشته امانت‌های مردم را در ثروت‌های عمومی به‌عهده داشتند نه حفیظ بودند و نه علیم، و این بدبدختی را برای کشور آوردند. کدام بدبختی؟ کسری ساختاری بودجه، تورم، رکود و کاهش ارزش پول ملی. دولت اگر پول چاپ نکند ارزش پول ملی که کاهش پیدا نمی‌کند.

بنابراین شما در دنیا می‌بینید که مهم‌ترین پست دولت، وزارت خزانه‌داری است. در مذاکرات هسته‌ای وزیر خزانه‌داری آمریکا یکی از اعضای اصلی است، اما معاونت خزانه‌داری ما هست؟ اصلا خبر ندارد که در معامله برجام چقدر سر ما کلاه رفته است. نه سازمان حسابرسی در مذاکرات هست نه دیوان محاسبات، نه معاونت خزانه‌داری و نه وزیر اقتصاد. آن طرف نیز مذاکره 150 نفر نشسته‌اند، اما اینجا 5 نفر را فرستاده‌اند که در مسائل اقتصادی سوادی ندارند. اولین مورد این است که ما در این معامله چقدر ضرر میکنیم؟ دولت روحانی اصلا به این مسائل فکر هم نمی‌کرد. سانتریفوژهایی که این همه برایش هزینه کرده ایم و جزو اموال دولت است، چقدر می‌ارزد؟ دولت ما اصلا برایشان مهم نبود.

یعنی باید افراد اقتصادی دولت در مذاکرات حضور می‌داشتند و حساب می‌کردند که هزینه تعهدات ما چقدر است؟

انبارلویی: بله و بعد باید می‌گفت قبول نمی‌کنم. اینکه می‌گویند 18 میلیادر دلار غنی‌سازی را اکسید کرده‌ایم، در بازار جهانی یک گرم آن قیمت دارد و خرید و فروش می‌شود. آقایان اصلا نمی‌فهمند. ما برای این پول داده‌ایم. مثل این می‌ماند که معامله‌ای بشود و بگوییم ما 20 تن طلا را داخل یک جوب بریزیم. برای این موضوع کلی پول خرج شده و کلی آدم شهید شده‌اند. ارزش مالی دارد. چه کسی باید بفهمد؟ این‌ها برچسب اموال خورده. همینطور بدهیم برود؟ این جهل و غفلت در حکمرانی است که در دولت‌های روحانی و هاشمی و خاتمی بود. اشکالی ندارد، این‌ها را بدهیم اما بگوید این دستاوردها برای ما مثلا بیست میلیارد دلار هزینه دارد شما عین خسارتش را بدهید ما می‌دهیم شما ببر یا اصلا بروید اکسید کنید بریزید بیرون.

آقای عباس عبدی قبلا گفته بودند «آقای روحانی محصول همین سیستم است و این سیستم، دیگر بهتر از روحانی تولید نخواهد کرد». این در حالی است که مردم این روزها، تفاوت محسوسی بین آقای رئیسی و آقای روحانی مشاهده می‌کنند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

**در اواخر دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول فروش نفت به خزانه واریز نشده بود

انبارلویی: آقای عبدی از این حرف‌های بی حساب زیاده می‌زند. اخیرا مقایسه‌ای راجع به مسائل اقتصادی کرده بود و نتیجه گرفته بود که دولت خاتمی موفق‌ترین دولت از نظر اقتصادی بوده است. من اشاره کنم که در دولت آقای خاتمی تمام اسناد مربوط به نفت و قراردادها محرمانه و سری بود. آخرین سال دولت آقای خاتمی که این‌ها از محرمانه‌بودن خارج شد، معلوم شد که 6 میلیارد دلار نفت فروخته بودند و به خزانه نریخته بودند. فروش نفت و گاز در داخل را هم نریخته بودند. فساد کرسنت در دوره آقای خاتمی اتفاق افتاد. فساد استات اویل همان دوره بود که در تفریغ 83 هم آمده بود. سال 83 فقط 100 صفحه گزارش نفت منتشر شد. الان گزارش نفت چندصفحه بیشتر نیست، آن زمان 100 صفحه گزارش دادند. اگر در زمان خاتمی که همین زنگنه وزیر نفت بود دادگاه تشکیل می‌دادند و به فساد کرسنت رسیدگی می‌کردند و ایشان را محکوم می‌کردند این کرسنتی‌ها اخیرا ما را محکم نمی‌کردند. ما می‌گفتیم این قرارداد فساد دارد، آن‌ها می‌گفتند اگر دارد پس آقای زنگنه چرا وزیر نفت شماست؟ این دهان ما را بسته بود. این زمان آقای خاتمی بود.

«استات اویل» در جریان محاکمه مهدی هاشمی مطرح شد، در صورتی که استات اویل همان سال 83 باید رسیدگی می‌شد. کسانی که رشوه داده بودند در آن کشور محکوم شدند. همه می‌پرسند کسانی که در ایران رشوه را گرفته‌اند و این قرارداد را بسته‌اند چرا محاکمه نشدند؟ بعد که مهدی هاشمی محاکمه شد یکی از موارد همین استات اویل بود. در حالیکه کیفرخواست استات اویل در تفریغ بودجه سال 83 نوشته شده بود. همان موقع باید تکلیفش را مشخص می‌کردند نه چندسال بعد. الان هم آقای رئیسی باید توجه کند به گزارش‌های نهادهای نظارتی. همین گزارش تفریغ بودجه را باید بگذارد وسط و تمام تخلفات را به کمک دستگاه‌های قضایی و مجلس و سازمان حسابرسی و نهادهای نظارتی مشخص کند. نتیجه مشخص شدن این گزارش‌ها احیای منابع عمومی دولت و مسئله جبران کسری بودجه دولت است.

به نظر شما چرا اصلاح‌طلبان در قبال دولت سیزدهم رویکرد یأس پراکنی را در پیش گرفته‌اند؟ در حالی که دولت متحد آن‌ها هشت سال تمام دولت را در دست داشت و با اینکه مشکلات عدیده‌ای برای کشور ایجاد کردند، اما حاضر به پاسخگویی و اعلام برائت از عملکرد دولت نشدند، و امروز در حالی دولت آقای رئیسی را تخریب می‌کنند که نشانه‌های مثبتی از حل مشکلات هم وجود دارد...

انبارلویی: اصلاح‌طلبان دست‌شان خالی است و سرمایه اجتماعی ندارند. آن‌ها به‌جای اینکه خودشان را بالا ببرند، مجبور هستند رقیب‌شان را پایین بیاورند، چون خودشان دیگر بالاآمدنی نیستند. در این جریان 2 نفر آدم اقتصادی که بتواند بگوید این کارها شده است وجود ندارد، یا اگر وجود دارد دارد نمی‌آید بگوید این توفیق‌ها برای دولت حاصل شده است. اگر وجود داشت در زمان هاشمی و خاتمی و روحانی راهنمایی می‌کردند و دولت را دچار فراز و فرودهای تورمی در دوره هاشمی و بعد هم روحانی نمی‌کردند.

دولت هنوز عرقش خشک نشده است. صبح که رئیس‌جمهور بلند می‌شود می‌بیند فلان جا زلزله و سیل آمده و باید برود سرکشی کند. البته وظایف کلیدی مدیریتی و تئوریک دولت نباید زمین بماند. شما باید برای اداره کشور تئوری داشته باشی. باید بر اساس این تئوری‌ها که بعدا تبدیل به برنامه و سیاست‌های بودجه می‌شود عمل کنی، اگر هم فاقد این‌ها بودی حداقل به سیاست‌های کلی ابلاغی رهبر انقلاب عمل کن. الان آقای رئیسی عزمش را جزم کرده که عمل کند. آثار وجودی این‌ها در زمان مشخص می‌شود و باید جلو برویم. هنوز زمانی از صدارت آقای رئیسی نگذشته است. بعلاوه اینکه انبوه کارهای تعریف شده روی میز ایشان یک مقدار ممکن است ایشان را از وظیفه کلیدی که همان تورم و گرانی و اثر وضعی روی قیمت‌ها و... است باز دارد.

**دولت باید خود را برای مقابله با باندهای مافیایی آماده کند

دولت عملا درگیر یک باندهای مافیایی می‌شود که باید بتواند خودش را جمع و جور کند. این باندهای مافیایی گاهی دولت‌هایی را آورده‌اند و برده‌اند. چون هم قدرت دارند هم ثروت هم رسانه و حزب. اما آقای رئیسی خدا و مردم را دارد. نخبگان و دلسوزان جامعه هم از ایشان حمایت می‌کنند و امیدواریم همین پشتیبانی‌ها باعث شود کارها پیش رود.

گاهی روزمرگی آدم را از کارهای اساسی باز می‌دارد. آقای رئیسی چشم باز کند باید بودجه را تقدیم مجلس دهد. برنامه هفتم را بگذارد روی میز نمایندگان؛ این‌ها کار می‌طلبد. الان در سازمان برنامه چه می‌گذرد؟ این همان سازمانی است که طی 40 سال گذشته بودجه را داده رئیس‌جمهور و او هم آکبند به مجلس تحویل داده. از دل همان بودجه‌ها این فسادها بیرون آمده است. هیچگاه هم اجرا نشده‌اند. باید دید در نهانخانه این سازمان چه می‌گذرد.

انتهای پیام /

*س_ شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید _س* این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید سید ابراهیم رئیسی محمدکاظم انبارلویی برجام عباس عبدی توصیه های رهبری به دولت رئیسی استات اویل عملکرد دولت رئیسی مذاکرات هسته ای این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول نفت را به خزانه واریز نکرد / رئیسی 100 روز اول، برادری‌اش را به مردم ثابت کرد 2
دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول نفت را به خزانه واریز نکرد / رئیسی 100 روز اول، برادری‌اش را به مردم ثابت کرد 3
دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول نفت را به خزانه واریز نکرد / رئیسی 100 روز اول، برادری‌اش را به مردم ثابت کرد 4
دولت خاتمی 6 میلیارد دلار پول نفت را به خزانه واریز نکرد / رئیسی 100 روز اول، برادری‌اش را به مردم ثابت کرد 5