رسوایی «نابغه» آمریکایی
بسیاری از تحلیلگران تردید دارند که عبدالحمید دبیبه، نخستوزیر لیبی واقعا از برنامههای نجلا المنگوش، وزیر امور خارجهاش برای دیدار با همتای اسرائیلی خود در رم بیاطلاع بوده باشد و در عوض معتقدند که او را قربانی باقی ماندن در پست و مقام خود کرده است. به گزارش الجزیره، ماه گذشته، المنگوش برای گفتوگو با الی کوهن ملاقات کرد و در 27اوت، کوهن این خبر را اعلام کرد که به خشم در لیبی دامن زد...
به نظر میرسد که اسرائیل تلاش میکند نشان دهد که عادیسازی با کشورهای عربی با وجود اینکه تقریبا سه سال است که هیچ کشور جدیدی به توافقنامه آبراهام نپیوستهاند، در حال افزایش است. با اعلام این دیدار، به نظر میرسد که قرار بود گفته شود دیدار مقامات عالیرتبه عرب با همتایان اسرائیلی خود «عادی» است؛ اما قرائن نشان میدهد که نظر افکار عمومی از حاکمان عرب جدا است. صرف نظر از اینکه دبیبه چه میدانست و چه زمانی به داستان دیدار آنها پی برده است! دولتش باید با این فریادها دست و پنجه نرم میکرد. در لیبی، بهویژه غرب لیبی، تمایلی برای عادیسازی روابط با اسرائیل وجود ندارد.
آندریاس کریگ، دانشیار دپارتمان مطالعات دفاعی در کینگز کالج لندن، به الجزیره گفت که لیبیاییها تاکنون «پرشورترین مردمان برای صحبت به نفع فلسطین و علیه اسرائیل» بودهاند. فدریکا ساینی فاسانوتی، دستیار ارشد موسسه مطالعات سیاسی بینالمللی ایتالیا میگوید: «در طول 42سال حکومت معمر قذافی، «اسرائیل دشمن بوده است.» او میافزاید: «این میراث هنوز در لیبی پس از قذافی وجود دارد و من اگر جای دبیبه بودم آن را دست کم نمیگرفتم.» آندریاس کریگ میگوید: «دستیابی به حمایت عمومی برای عادیسازی روابط با اسرائیل تقریبا غیرممکن است. در لیبی، جامعه مدنی قدرتمندی وجود دارد؛ هرچند این جامعه مدنی ممکن است در زمان قذافی محدود شده باشد، اما همان جامعه مدنی در یک چیز تواق داشت و آن فلسطین بود. این واقعا تغییر نکرده است.»
پیامدهای سیاست خارجی آمریکا
مقامات واشنگتن از افشای اطلاعات در پس زمینه تلاشهای بیصدای دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برای وارد کردن لیبی به توافقنامه آبراهام، عصبانی هستند. استفانی هالت، سرپرست سفیر ایالات متحده در اسرائیل برای ابراز نارضایتی با کوهن دیدار کرد. یکی از مقامات آمریکایی گفت این افشای اطلاعات احتمال عادیسازی روابط لیبی با اسرائیل را «از بین برده» و در عین حال گسترش اینگونه توافقنامهها را به کشورهای اسلامی عربی جدید دشوارتر میکند. به نظر میرسد که دولت مستقر در طرابلس لیبی در تلاش برای حمایت بیشتر ایالات متحده و مشروعیت بیشتر در صحنه بینالمللی بوده است. کریگ میگوید: «اگر مشروعیت مردمی ندارید، میتوانید مشروعیت بینالمللی بهدست آورید و من فکر میکنم دولت بایدن به دولت دبیبه پیام داده است که پیوستن به توافقنامه آبراهام ممکن است راهی برای کسب مشروعیت و حمایت بینالمللی در واشنگتن باشد.»
مارکو کارنلوس، سفیر سابق ایتالیا در عراق میگوید: «لیبی آنقدر مستاصل بوده که آماده است همه را راضی کند تا از نوعی حمایت برخوردار شوند. اگر خوب بودن با اسرائیل میخواهد آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد؛ چراکه نه؟» فاسانوتی میگوید: «سیاستمداران لیبی هیچ اعتباری در برابر جامعه بینالمللی ندارند. بنابراین کسب حمایت عمومی از سوی کشورهایی که در صحنه بینالمللی نقش دارند، بسیار مهم است.» همانطور که دولت مستقر در طرابلس لیبی بهشدت به دنبال مشروعیت بیشتر در غرب است، در دولت بایدن نیز ناامیدی وجود دارد. با توجه به اینکه برای تیم بایدن آوردن کشورهای بیشتر به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل اولویت دارد، خشم کاخ سفید قابل پیشبینی بود. کارنلوس گفت: «من معتقدم که در این مرحله، دولت بایدن هر کاری را انجام خواهد داد تا کشورهای عربی بیشتری به توافقنامه آبراهام بپیوندند.»
با توجه به مشکلات گسترده و وخیم لیبی، این واقعیت که توافق با اسرائیل اولویت ایالات متحده است، نشاندهنده مرکزیت توافق آبراهام در سیاستهای واشنگتن است. کریگ میگوید: «مشکل در اینجا این است که تمرکز در واشنگتن باید بر مشروعیت مردمی و آمادهسازی انتخابات در لیبی باشد. آنها با علم به اینکه این کار بسیار دشواری است، به دبیبه و دیگر بازیگران لیبی قدرت دادهاند که گفتهاند: «ما از هر راهی برای عادیسازی شما با اسرائیل حمایت میکنیم - چه انتخابات باشد چه نباشد - که این سیگنال اشتباهی است.» او ادامه میدهد: «روایاتی که از لیبی بیرون میآید این است که ایالات متحده فقط نگران اسرائیل است، به بقیه جهان عرب اهمیت نمیدهد و قطعا به افکار عمومی عرب که شدیدا مخالف هستند، اهمیتی نمیدهد.
این همچنین نشان میدهد که دولت بایدن با واقعیتهای موجود در خاورمیانه غریبه است.» کارنلوس گفت: «زمانبندی واشنگتن کاملا اشتباه است، با توجه به اینکه اسرائیل دارای بدترین کابینه تاریخ خود است که در نزد جهان عرب و فلسطینیها بسیار منفور است.» او میگوید: «من نمیدانم چه نابغهای در واشنگتن است که چنین پیشنهاد پوچی ارائه کرده است.»
نقش امارات
امارات متحده عربی اصلیترین کشور عربی بود که ژنرال خلیفه حفتر را در طول جنگ داخلی لیبی 2014-2020 تسلیح کرد. به گفته کریگ، او وابسته به یک دولت رقیب مستقر در شرق لیبی است؛ اما ابوظبی اخیرا با دولت طرابلس درگیر شده است که تلاش میکند دبیبه را برای عادیسازی متقاعد کند. امارات متحده عربی پیشتاز تلاشهای منطقهای برای متقاعد کردن بیشتر کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با اسرائیل است. آمریکا این کشور خلیجفارس را برای منافع سیاست خارجیاش بسیار مهم میداند. بهعنوان مثال، در سال2020، اندکی قبل از اعلام عادیسازی سودان با اسرائیل، نشستی در ابوظبی با سودان، امارات و آمریکا برگزار شد. سودان خواستار بسته حمایتی اقتصادی گسترده شد که به امارات متحده عربی این فرصت را میدهد تا از منابع مالی خود بهعنوان انگیزهای برای سودان استفاده کند.
برای ابوظبی، گسترش پیمان آبراهام مهم است؛ زیرا میتواند به استحکام جایگاهش در واشنگتن کمک کند. کریگ به الجزیره میگوید: ازآنجاکه ابوظبی از اهرم خود برای گسترش توافقات استفاده میکند، امارات متحده عربی، درجه مانور بالایی در واشنگتن دریافت کرده است. حالا دیگر این سوالات نباید برای کسی مطرح باشد که چگونه امارات به فرار از تحریمها کمک میکند، گروه واگنر را تامین مالی میکند یا پایگاه اطلاعاتی چین در کشورش وجود دارد. هر بار که این مسائل مطرح میشود، کسی در واشنگتن خواهد بود که میگوید: آنها توافقنامه آبراهام را امضا کردهاند.» به گفته کریگ: «این همچون کارت آزادی آنها از زندان است.»
--> اخبار مرتبط