رمزگشایی از ابعاد مختلف نظم اقتصادی نوین جهان
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ "مهدی صفری"، معاون اقتصادی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با برنامه "اینسایت" شبکه پرس تی وی به شکل گیری بنیانهای نظم نوین اقتصادی جهان و جایگاه ایران در قالب آن پرداخت. نظم جهانی که تا حد زیادی بر قدرتگیری روزافزون قاره آسیا استوار است و در چهارچوب آن، قدرتهای غربی نظیر آمریکا و بریتانیا، موقعیت هژمونیک خود را به نحو قابل توجهی از دست میدهند.
مهدی صفری معاون اقتصادی وزارت امور خارجه کشورمان که پیشتر سابقه سفیر ایران در کشورهای چین و روسیه و اتریش را نیز در کارنامه دارد، در رابطه با نظم اقتصادی نوظهور و جدید جهان و جایگاه ایران در قالب آن گفت: مساله نظم نوین و نوظهور اقتصادی جهان، موضوعی مهم و جذاب است که البته پیچیدگیهای خاص خود را دارد و نیاز به برخی توضیحات نیز دارد.
من فکر میکنم که دو یا سه سال از سقوط شوروی گذشته بود که من سفیر ایران در روسیه شدم. در آن زمان اغلب معتقد بودند که با سقوط شوروی، جنگ سرد نیز خاتمه یافته با این حال من چنین اعتقادی نداشتم. در این راستا شاهد اراده غرب جهت توسعه ناتو و همچنین طرح و برنامههای آن برای چند تکه کردن روسیه مطابق با "دکترین برژینسکی" بودیم. در ابتدا روسها و به طور خاص رئیس جمهور این کشور ولادیمیر پوتین فکر میکردند که میتوانند با غرب تعامل داشته باشند و با آن کار کنند و در این معادله عمدتا معطوف به اهرم انرژی خود بودند. این در حالی است که به طور خاص آمریکا خود را هژمون و قدرت اصلی جهان میدید و اساسا جهان غرب ایده تسلط کامل بر جهان را دنبال میکرد.
با این حال، ظهور قدرتهای نوظهور در عصر پساسقوط شوروی، پالسهایی جدید را به نظم سیاسی و اقتصادی جهان مخابره میکرد. قدرتهایی که اکنون برخی از آنها تبدیل به ابرقدرت شده اند (نظیر چین و روسیه). با این همه، نکته قابل تامل این است که به تدریج قاره آسیا به قطب اصلی قدرت اقتصادی جهان تبدیل شده است. قارهای که جدای از میزبانی از بازیگران قدرتمندی نظیر چین، روسیه، هند، ایران، اندونزی و غیره، از نهادها و سازمانهای مهمی همچون سازمان همکاریهای شانگهای و یا آسه آن نیز میزبانی میکند.
البته که در سالهای گذشته قدرتهای غربی تلاشهای فراوانی را مثلا با نفوذ به گرجستان و یا چچن، جهت نفوذ به قلب روسیه و منطقه آسیای میانه و دریای خزر و اثرگذاری بر محیط پیرامونی روسیه و چین در دستورکار قرار داده اند. در این میان نباید فرامشو کنیم گه غرب ایده تقسیم روسیه به 3 قسمت را هم بر پایه دکترین برژینسکی در دستورکار داشته است. تمرکز ابتدایی غرب بر روسیه سبب شد تا چینیها فضای مساعدی را برای کنشگری داشته باشند.
البته که در این میان قدرت منطقهای همچون ایران نیز با توجه به تجربیات هشت سال دفاع مقدس و البته پیروی از راهنماییهای امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و حرکت به سمت خودکفایی در حوزههایی حساس نظیر حوزه نظامی، توانسته جای پای محکمی را در چهارچوب معادلات منطقهای و بین المللی کسب کند. در این رابطه کافی است توجه داشته باشیم که رهبر انقلاب در دهه گذشته تمرکز ویژهای را بر ضرورت خودکفایی کشور در حوزههای مهم و راهبردی داشته اند. دستورکاری که به طور خاص در حوزههای مختلف اقتصادی سبب ایجاد خودکفایی نسبی برای کشورمان نیز شده است.
البته که ایران در حوزههای مختلف فناورانه نیز به دستاوردهای زیادی دست پیدا کرده است. با این همه، پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر شاهد آن بودیم که سازمان همکاریهای شانگهای با اولویت اهداف امنیتی و با ابتکار چین و روسیه ایجاد شد که من در زمان سفارتم در روسیه، پیشنهاد دادم ایران باید به عضویت این سازمان درآید. البته که در آن زمان عدهای با این ایده مخالف بودند و آن را باعث حساسیت و دلخوری ناتو و غرب از ایران میدانستند. با این همه، درادامه راه ایران با تلاشهای فراوان ابتدا عضو ناظر سازمان همکاریهای شانگهای و سپس عضو دائمی آن شد.
توجه داشته باشیم که اکنون جنبه اقتصادی سازمان همکاریهای شانگهای به مراتب از جنبههای سیاسی و امنیتی آن برجستهتر شده است که این مضوع منافع قابل توجهی را برای کشورمان به همراه دارد. فراموش نکنیم که همکاریهای قدرتهای راهبردی در قالب نهادی همچون سازمان همکاریهای شانگهای تا حد زیادی معطوف به تضعیف هژمونی دلار در سطح جهان است. به نظر من چین در شرایط کنونی از حیث تجارت جهانی در رتبه نخست قرار دارد. اتحادیه تجاری جنوب آسیا نیز که کنشگران موثری همچون هند دارد هم در سالهای اخیر شاهد رشد قابل توجهی بوده است. در کنار همه اینها در نظر داشته باشید که مثلا در سازمان همکاریهای شانگهای شاهد حضور دو قدرت مهم گازی جهان یعنی ایران و روسیه هستیم.
موضوعی که در نوع خود میتواند همکاریهای قابل توجهی را میان دو کشور مذکور در حوزه انرژی ایجاد کند. البته که ایران از حیث جغرافیایی و ترانزیتی نیز برای روسیه، چین، آسیای مرکزی و هند از اهمیت بالایی برخوردار است و آنها را به اروپا متصل میسازد. ایران در قالب ابتکار ارتباطی و اقتصادی مشهور دولت چین یعنی "یک کمربند یک جاده" نیز از ظرفیتهای فراوانی برخوردار است.
در نظر داشته باشیم که چین و قدرتهای نوظهور اساسا با استفاده از همین ابتکارهای اقتصادی است که در جهان کنونی به دنبال کسب موقعیت برتر برای خود هستند. جالب اینکه مثلا کشوری نظیر چین اولویت خود در حوزه نظامی را معطوف به نیروی دریایی اش کرده است. دلیل این مساله نیز کاملا روشتن است، زیرا چینیها معطوف به تجربیات جهانی خود هستند و معتقدند که باید با توسعه نیروی دریای خود از تجارت بین الملیشان حراست کنند. البته که ایران نیز با حضور بین المللی خود به دنبال برقراری صلح و عدالت است و بنایی برای تنشزایی ندارد.
اکنون قاره آسیا تشکیل شده از بلوکی از قدرتهایی نظیر چین، روسیه، هند و ایران است که همگی آنها تا حد زیادی در شکل دهی به معادلات آتی نظام بین الملل کنشگری موثر دارند. در این میان نباید فراموش کرد که مثلا سازمان همکاریهای شانگهای از ظرفیتهای زیادی برخوردار است که همگی آنها به ویژه در حوزه اقتصادی و فناوری میتوانند کمکهای کمکهای قابل توجهی را به کشورمان جهت محقق کردن اهداف و منافع ملیاش بدهند.
در ادامه معاون اقتصادی وزارت خارجه کشورمان گفت که بسیاری به طرح این سوال میپردازند که چرا روابط کشورمان با چین، ماهیتی راهبردی را به خود گرفته است؟ شاید چیزی در حدود 10 سال قبل، روابط دو طرف راهبردی نبود. باید توجه داشته باشیم که منطقه خاورمیانه یکی از مبداهای اصلی واردات نفت چین است و واردات نفت از به ویژه خلیج فارس یک موضوع است، و تامین امنیت آن و رسیدن محمولههای نفتی و اقتصادی به چین، موضوع دیگری است. در این راستا، نکته مهم این است که ایران بیش از دو هزار کیلومتر مرز مشترک را با خلیج فارس و دریای عمان دارد. از این رو، آنها (چینی ها) به خوبی میدانند که امنیت انرژی منطقه خلیج فارس تا حد زیادی در دستان ایران است.
از این رو، ایران به عنوان کشنگر اصلی تامین انرژی در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، از جایگاهی راهبردی در منظومه سیاست خارجی چین برخوردار است. در عین حال، نباید از یاد ببریم که ایران کشوری با جمعیتی بیش از 85 میلیون نفر است و از ظرفیتهای متنوعی در عرصه اقتصادی و نیروی انسانی برخوردار است. مسالهای که عملا میتواند به ایران در رابطه با اقتصاد چین، موقعیت مکمل بودن را اعطا کند.
در عین حال، ایران و چین هر دو منافعی راهبردی را در مبارزه با جریانها و گروههای تروریستی در منطقه دارند که این موضوع نیز در کنار دو متغیر پیش گفته، عملا ایران و چین را به شرکایی راهبردی برای یکدیگر تبدیل میکند. البته که ایران و روسیه نیز از همین منظر، ظرفیتها و امکانات مشترکی را در توسعه روابط با یکدیگر دارند.
مهدی صفری در ادامه افزود: یکی از نمودهای حرکت جهان از نظم تک قطبی به نظم چند قطبی، سازمان همکاریهای شانگهای است. در این راستا یک سوال محوری مطرح میشود و آن این است که این قدرتهای نوظهور در جهان چند قطبی چه کشورهایی هستند؟ تردیدی نیست که ایران به عنوان کشوری که محل اتصال کریدورهای مهم تجاری و ارتباطی شرق به غرب و شمال به جنوب جهان است، از جمله کنشگران اصلی و مهم در این رابطه است. ایران یک قدرت مهم منطقهای است.
کشوری که آسیا را به اروپا متصل میسازد. اگر شرق جهان بخواهد به آفریقا متصل شود نیز بهترین مسیر از طریق ایران است (البته که این قاعده به صورت برعکس نیز برقرار است). در این میان نکته قابل تامل این است که استفاده از کریدور شمال - جنوب ایران نیز تا حد زیادی هزینههای حمل و نقل بین المللی را در قیاس با کانال ارتباطی نظیر کانال سوئز کاهش میدهد. با این همه بایستی ظرفیتهای ایران در چهارچوب موقعیت ترانزیتی این کشور هم تا جای ممکن تقویت شوند.
در این راستا به طور خاص باید زیرساختهای لازم برای این وضعیت نیز تعبیه شوند. فراموش نکنیم که تقویت موقعیت ارتباطی ایران میتواند فرصتهای شغلی قابل توجهی را نیز در اختیار ایران قرار دهد. در عین حال این مساله نشان میدهد که ایران در کنار دیگر اعضای قدرتمند سازمان همکاریهای شانگهای میتواند زمینه را برای گسترش دسترسیهای ارتباطی کشورهای عضو این سازمان هموار کند. مسالهای که خود از آشکار شدن جلوههای جدید نظم نوین جهانی خبر میدهد.
در ادامه معاون اقتصادی وزارت خارجه کشورمان به طور خاص تاکید کرد که سازمان همکاریهای شانگهای سازمانی نیست که صرفا در یک منطقه محدود جغرافیایی به فعالیت مشغول باشد. همین حالا نیز درخواستهایی از بیرونِ این سازمان جهت همکاری با آن مطرح است. اکنون شمار قابل توجهی از سازمانها و نهادهای مهم بین المللی که از قدرتهای نوظهور تشکیل شده اند در حال توسعه همکاریهای خود با یکدیگر هستند که از جمله آنها میتواند به تشکیلات آسه آن و یا بریکس اشاره کرد.
در این رابطه باید توجه داشته باشیم که تجمیع ظرفیتهای کشورهای عضو سازمانهایی نظیر سازمان همکاریهای شانگهای میتواند وزنه قدرت آنها در چهارچوب معادلات کلان بین المللی و به طور خاص نظم جهانی را تقویت کند. مسالهای که به طور خاص در حوزههای انرژی، فناوری، مواد اولیه و غیره، کاملا از معنا و مفهوم برخوردار است.
مهدی صفری در ادامه تاکید کرد که به نظر من آفریقا یکی از مناطق آینده دار در عرصه معادلات سیاسی و اقتصادی جهان است. ما باید بر این منطقه تمرکز ویژهای داشته باشیم. ایران و آفریقا میتوانند در روابط اقتصادی متقابل خود کارکردی مکمل را عملیاتی کنند. از این رو، زمینههای توسعه همکاریها میان ایران و کشورهای آفریقایی در حوزههای مختلف کاملا گشوده است. مسالهای که میتواند وزن تجارت غیرنفتی در اقتصاد ایران را تا حد زیادی تقویت کند. البته که ما بازارهای مقصد مهمی را نیز به غیر از آفریقا در کشوری همچون چین داریم که در قالب آنها میتوانیم به طور خاص محصولات کشاورزی خود را به آن صادر کنیم و از این طریق منافع قابل توجهی را برای کشورمان حاصل کنیم.
البته که در این رابطه ما میتوانیم از تجربیات کشوری همچون چین نیز درسهای فراوانی را بیاموزیم. مسالهای که به طور خاص در استفاده از روشهای بهینه کشاورزری کاملا صدق میکند و میتواند برای ایران کاملا مقرون به صرفا و سودآور باشد. در برخی موارد شاهدیم که مثلا کشوری همچون چین یک دهم ما در تولید برنج در یک سطح مشخص، آب مصرف میکند، اما تا 10 برابر بیشتر از ما تولید برنج از همان سطح دارد. مسالهای که هم میتواند صرفه جویی آب ما را افزایش دهد و هم تولید محصول ما را افزایش بخشد.
البته که در جریان سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به چین نیز رایزنیهای مختلفی میان مقامهای چینی و مقامهای مرتبط ایرانی صورت گرفت تا ظرفیتها در این عرصه فعال شوند. جدای از همه این ها، به نظر من ما باید نگاهی ویژه را به بازار آفریقا و کشورهای همسایه خودمان داشته باشیم. اولویت دولت سیزدهم توسعه روابط با کشورهای همسایه و کشورهای آفریقایی و کشورهای مطنقه آمریکای لاتین بوده و هست. فراموش نکنیم که ایران ظرفیت عای فراوانی را دارد که بسیاری از کشورهای آفریقایی و منطقه پیرامونی کشورمان به شدت خواهان آنها هستند (به طور خاص میتوان به حوزه فناوری و پزشکی و صنعتی اشاره کرد).
اکنون شاهدیم ک مثلا تراکتورهای ایرانی نه تنها به قاره آفریقا صادر میشوند بلکه روسیه و بلاروس نیز قویا خواهان آنها هستند. البته که همانطور که پیشتر گفتم، ظرفیتهای ایران کاملا متنوع هستند. جالب است که اخیرا با تحریمهای غرب علیه روسیه، این کشور توربینهای گازی خود را به جای آلمان، از ایران تهیه میکند. حوزهای که ایران سال هاست در آن از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردار است. در سالهای اخیر ایران به نحو قابل توجهی روند صادرات کالاها و خدمات خود را به دیگر مناطق جهان افزایش داده است و همانطور که گفتم مناطقی همچون آفریقا و آمریکای لاتین در این زمینه شاهد تشدید تحرکات ایران بوده اند.
جالب اینکه در زمینه رباتهای جراح نیز ایران حرفهای زیادی برای گفتن دارد و رقیب اصلی ایران در این حوزه، آمریکا است. ایران در این حوزه نه تنها صادرات رباتها را در دستورکار دارد بلکه آموزش نیروهای کشورهای خارجی را نیز مورد توجه خود قرار داده است. ایران در سالهای اخیر با حمایت گسترده از شرکتهای دانشبنیان سعی کرده تا جای ممکن سطح و شدت آسیب تحریمها علیه خود را کاهش دهد. در این راستا شاهدیم که کشورمان به پیشرفتهای قابل توجهی نیز دست یافته است.
به طور خاص مثلا در صنعت نفت و گاز ایران پیشرفتهای قابل قبولی داشته که همه آنها در سایه تحریمهای گسترده غرب علیه کشورمان محقق شدهاند. البته که ایران در سایه همکاری با کشورهای منطقه و همچنین بازیگران فعلی در سازمان همکاریهای شانگهای نیز سعی دارد تا جای ممکن ظرفیتهای اقتصادی خود را توسعه بخشد و از ظرفیتهای دیگران نیز استفاده مطلوب را داشته باشد.
در ادامه مهدی صفری معاون اقتصادی وزارت خارجه کشورمان در پاسخ به این مساله که نوعی مشکل تاریخی در ذهن برخی نخبگان سیاسی و اقتصادی ما وجو دارد که شاید نمیتوانند جهانِ بدون غرب را باور کنند گفت: ما نباید فرلاموش کنیم که بخش قابل توجهی از افراد تحصیل کرده کشورمان تحصیلات خود را در کشورهای غربی گذرانده اند. مسالهای که تا حد زیادی بر نوع تفکر و ذهنیت آنها تاثیر گذار است. با این حال، در بحبوحه جنگ تحمیلی، این وضعیت تا حد زیادی برای ایران دستخوش تغییر شد. در آن زمان قدرتهای مسلط غرب و شرق عالم علیه ایران اقدام میکردند و ایرانیان صرفا بایستی به خود متکی میبودند و نیازهایشان را رفع میکردند.
من به خوبی یاد دارم که زمانی صدام حسین علیه شهرهای ایران اقدام به انجام حملات راکتی میکرد، اما ما سلاح لازم برای نشان دادن واکنش به وی را نداشتیم. یا این حال، به لطف خدا و تلاش جوانان کشورمان و البته رهنمودهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، اکنون ایران یکی از قدرتهای موشکی جهان است و البته که در همان دوران جنگ نیز ما قابلیتهای قابل توجهی را از خود نشان دادیم.
در دیگر حوزهها نظیر نانو تکنولوژی و... نیز علی رغم اینکه ما چند سال پس از قدرتهای غربی وارد میدان شدیم با این حال خیلی زود به یکی از قدرتهای مهم دنیا در این حوزهها تبدیل شدیم. به بیان ساده، ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی، فعلِ خواستن را به معنای واقعی کلمه صرف کرد و حقیقتا در میدان عمل نیز ما توانستیم بسیاری از کبمودها را جبران و حتی به پیشرفتهای چشمگیری نیز برسیم. مسالهای که در حوزههای مختلف به وضوح قابل مشاهده است. جالب اینکه اکنون برخی توانمندیهای ایران در حوزههای فناورانه حتی از سوی کشورهای اروپایی نیز مشتری دارد.
با این همه، به نظر من اینکه میبینیم برخی مسوولان کشورمان نمیتوانند توانمندیهایمان را باور کنند و اساسا نظم بین المللی بدون غرب را نمیتوانند تصور کنند، ریشه در عدم اطلاعات و البته همانطور که پیشتر نیز گفتم، ریشه در ذهنیت نادرست آنها دارد. من بر این باورم که ایران فاصله بسیار کمی تا تبدیل شدن به یک ابرقدرت دارد. با این همه، همان مشکل فرهنگی که ما بعضا داریم و برخی نخبگان ما که در غرب تحصیل کرده اند تحت تاثیر ذهنیت دوران حضور خود در غرب هستند، مانع از آن شده که واقعیات را ببینیم.
بسیاری میپرسند که چرا علیرغم پیشرفتها در حوزههای مختلف، اقتصاد ما با چالشهای جدی رو به رو است. خوب جهت پاسخ به این سوال باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که فشارها علیه ایران در حوزه اقتصادی به شدت گسترده و عمیق هستند. البته که این طیف به طور خاص اطلاعات درستی نیز از مدل مناسبات اقتصادی ایران ندارند. اخیرا ما با یک کشور قرارادادری را جهت تحویل 45 هزار خودرو امضا کرده ایم. در ازای این صادرات خود، کالاهای مورد نیازمان را دریافت میکنیم. البته که ایران در زمینه تقویت درآمدهای ارزی خود نیز کنشگریهای خاصی را دارد و راهبردها و تاکتیکهای ویژهای را در این زمینه عملیاتی میکند.
همانطور که گفتم ذهنیتمان و اطلاعاتی که داریم را باید به روز کنیم. خودِ من به عنوان فردی که در روسیه و چین سفیر بوده ام، به هیچ عنوان این دیدگاه را ندارم که تماما باید به این دسته از کشورها گرایش داشته باشیم. ما باید منافع خود را در نظر گیریم و از ظرفیتهای مناسبات خارجی خود نهایت استفاده را ببریم.
مهدی صفری معاون دیپلماسی اقتصادی کشورمان در پایان در پاسخ به اینکه چشم انداز اقتصادی آتی را برای کشورمان چگونه میبیند؟ گفت که همانطور که گفتم آینده اقتصادی جهان در آسیا است و به نظرم ایران نیز در این رابطه نقشی برجسته خواهد داشت. در عین حال، سازمانها و نهادهای اقتصادی آسیایی نیز تقویت خواهند شد که در این رابطه به نظرم سازمان همکاریهای شانگهای میتواند یک الگو باشد و توسعه زیادی را پیدا میکند.
البته که بسیاری از توطئهها و طرح و نقشهها علیه ایران نیز خنثی خواهند شد و ایران بر تمامی آنها فائق میآید. من بر این باورم که ما باید فعالیتها و تولید صنعتی خود را برپایه فعالیتهای شرکتهای دانش بنیان افزایش دهیم. وقتی صادرات ما از وارداتمان پیشی گیرد، این مساله موجب قدرتگیری پول ملی کشورمان میشود.