سر و صدای جدید "بنت" علیه ایران برای چیست؟
«تداومِ راهبرد صهیونیست ها در ملتهب نگه داشتن همکاری های بین المللی ایران، ایجاد جوی متشنج در آستانه برگزاری نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، تلاش جهت از بین بردن اندک ظرفیت های انعطاف پذیری دولت بایدن در روند مذاکرات اتمی با ایران از جمله مهمترین محرک های جنجالی سازی اخیر نفتالی بنت علیه کشورمان هستند».
به گزارش الف؛ "نفتالی بنت"، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به تازگی در یک اقدام سیاسی و تبلیغاتیِ جدید علیه کشورمان، اتهامات جدیدی را علیه ایران مطرح، و با قراردادن یک آدرس اینترنتی گوگل درایو همراه با پیام توئیتری خود، از اسنادی رونمایی کرده و مدعی شده که ایران با جاسوسی از آژانس بین المللی انرژی اتمی و ربودن برخی اسناد از این نهاد بین المللی، عملا در زمینه دور زدن تحقیقات هسته ای آژانس در رابطه با برنامه اتمی کشورمان، اقداماتی را انجام داده است. پیشتر نیز نشریه "وال استریت ژورنال" در گزارشی مدعی شده بود که ایران اسنادی را از آژانس بین المللی انرژی اتمی ربوده و از آن ها در حدود 20 سال پیش، جهت منحرفکردن تحقیقات این نهاد بین المللی بهره برده است.
با این همه، نفتالی بنت سعی داشته تا تصویری امنیتی و تاریک را از ایران و برنامه اتمی کشورمان ایجاد کند تا از این طریق، دستیابی به چند هدف برای رژیم اشغالگر قدس در مورد معادله اتمی ایران را تسهیل کند. در این راستا، به طور خاص می توان 4 هدفِ بنیادین را به مثابه محرک های اصلی اقدام جنجالی اخیرِ نفتالی بنت علیه ایران مورد اشاره قرار داد.
1: رژیم صهیونیستی و ادامه سناریوی تنشسازی علیه ایران
صهیونیست ها سال هاست که در مورد مسائل مختلف، همواره سعی داشته اند تا از عادی سازی روابط ایران با جهان جلوگیری کنند و تا جای ممکن با ایجاد فضای تنش پیرامون جمهوری اسلامی ایران، سِیلی از فشارها و انزوا و تحریم ها را به تهران تحمیل کنند. دلیل اصلی این رویکرد آن ها نیز این است که هرگونه اوج گیری قدرت ایران در ابعاد مختلف، تهدیدی اساسی علیه صهیونیست ها ادراک می شود و به نوعی در زمره خطوط قرمز آن ها قرار دارد.
اهمیت این مساله در نوعِ نگاه رژیم صهیونیستی به ایران به قدری زیادی است که پیشتر شاهد بودیم در بحبوحه امضای توافق برجام در سال 2015، بنیامین نتانیاهو عازم آمریکا شد و علی رغم مخالفت های باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، جز معدود رهبران خارجی بود که با حضور در کنگره آمریکا، علیه دستور کارِ دولت وقت آمریکا جهت انعقاد توافق برجام با ایران، به ایراد سخنرانی پرداخت.
در این راستا، اقدامات اخیرِ عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی در ترور شهید "حسن صیاد خدایی"، در برابر منزلش در تهران و همچنین خرابکاری پهپادی اخیر علیه یک ساختمان تحقیقات پهپادی در مجتمع فناوری و نظامی پارچین که به شهادت یک نفر و زخمی شدنِ یک تن دیگر انجامیده نیز، جدیدترین اقدامات تنشزا و ماجراجویانه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان محسوب میشوند و جنجال سازی جدید نفتالی بنت را نیز به نوعی باید تکمیل کننده روند اقدامات تروریستی مذکور، با هدف حفظ فضای تنش و جنجال علیه کشورمان و جلوگیری از هموار شدن مسیر جهت دستیابی به یک توافق جدید در چهارچوب معادله احیای برجام ارزیابی کرد.
2: جنجال سازی علیه ایران پیش از نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی
یکی دیگر از محرک های اساسی و مهم اقدام اخیر نفتالی بنت، نخست وزیر رژیمصهیونیستی علیه پرونده هستهای کشورمان، برگزاری نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در هفته آینده است. در واقع، صهیونیست ها سعی دارند تا جای ممکن، شدت فشارهای روانی و تبلیغاتی علیه کشورمان را در آستانه نشست مذکور بالا ببرند و به طور خاص با توجه به رکود و سکونِ ایجاد شده در روند مذاکرات اتمی وین، راه را جهت انجام اقدامات ضدایرانی در نهاد مذکور (آژانس بین المللی انرژی اتمی) هموار سازند. البته که این راهبرد سالهاست از سوی صهیونیست ها و یا عوامل وابسته به آن ها نظیر گروهک منافقین دنبال می شود. نکته اساسی در این رابطه این است که ظاهرا آمریکا و تروئیکای اروپایی بنا دارند در نشست آتی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، قطعنامه ای را نیز علیه ایران ارائه کنند. مساله ای که عملا می توان در فهمِ بهتر دلایل و محرک های جوسازی های اخیر نفتالی بنت علیه ایران، راهگشا باشد.
با این حال، اینطور به نظر می رسد که دورِ تازه تلاش های تبلیغاتی صهیونیست ها علیه کشورمان، به طور خاص معطوف به مرگ برجام و به طور کلی، بسته شدن پرونده آن و القای این مساله به جامعه بین المللی است که دستیابی به هرگونه توافقی در مورد مساله هسته ای ایران، از هیچگونه اهمیت، تضمین و پشتوانه ای برخوردار نمی باشد. مساله ای که عملا در نقطه مقابل منافع ملی کشورمان قرار دارد.
3: تلاش رژیم صهیونیستی جهت کاستن از سطح انعطاف پذیری دولت بایدن در معادله مذاکرات اتمی ایران
یکی دیگر از محرک ها و اهدافِ جوسازی و جنجال سازی های تبلیغاتی اخیر نخست وزیر رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، تحت فشار قرار دادن دولت بایدن جهت اعلام شکست مذاکرات وین، از طریق نابود سازی کلیه زمینههای انعطاف پذیری این دولت در روند مذاکرات مذکور است.
در واقع، همانطور که صهیونیست ها به طور خاص در مساله خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان های تروریستی آمریکا (FTO)، تحرکات سیاسی و رسانهای گسترده ای را انجام دادند و مخصوصا با استفاده از قدرتِ لابی های خود در آمریکا، موفق شدند که سناتورهای آمریکایی را مجاب کنند تا از طریق روند قانونگذاری، دولت بایدن را مجبور کنند که حق ندارد سپاه را از فهرست سازمان های تروریستی آمریکا خارج کند، اکنون نیز نخست وزیر رژیم صهیونیستی با جنجال سازی علیه کشورمان، سعی دارد حداقل امکانات انعطاف پذیری دولت بایدن در معادله مذاکرات هسته ای وین را نابود سازد و از این طریق، زمینه را جهت شکست قطعی مذاکرات مذکور فراهم سازد.
4: تسهیل روند دستیابی به یک توافق اتمیِ حداقلی با ایران
یکی دیگر از اهدافی که امکان دارد نخست وزیر رژیم صهیونیستی و جریان های تصمیم ساز در اراضی اشغالی، به واسطه جوسازی تبلیغاتی اخیرِ نفتالی بنت علیه کشورمان دنبال کنند، این است که آن ها به نوعی سعی دارند به واسطه هماهنگی با دولت بایدن (در پشت پرده)، ایران را تحت فشار قرار دهند و عملا توافق مطلوب خود را که امتیازات حداقلی را به تهران اعطا می کند، پیش روی ایران بگذارند. این سناریو در نوع خود سناریویی پیچیده است و تا حدی با اعلام هشدارهای برخی محافل اطلاعاتی و نظامی در اراضی اشغالی دال بر اینکه بهتر است توافق برجام احیا شود زیرا احیای آن، سطح تهدیدات کمتری را از جانب ایران برای صهیونیستها به دنبال دارد، همخوانی دارد.
دراین رابطه، "درور شالوم" رئیس دفتر سیاسی و نظامی وزارت جنگ اسرائیل، "تامیر هیمن" رئیس سابق دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل، و "آهارون هالیوا"، رئیس کنونی سرویس اطلاعات نظامی رژیم اشغالگر قدس، از مهمترین حامیان ایده احیای توافق برجام (در مقایسه با شکست آن) هستند. از این رو هیچ بعید نیست که دولت بایدن در پشت پرده با صهیونیست ها به توافقی دست یافته باشد که در قالب آن، با به اوج رساندن فشارها علیه تهران و تهدید به اجماع سازی گسترده بین المللی علیه کشورمان، بخواهند ایران را جهت دستیابی به یک توافق که منافع حداقلی را برای آن به دنبال دارد، اما محدودیت های گسترده ای را علیه برنامه اتمی این کشور تحمیل می کند و البته زمینه را جهت انجام مذاکرات گسترده تر، در مورد نفوذ منطقه ای، و توان موشکی و پهپادی ایران هموار می کند، فراهم سازند.