پنج‌شنبه 8 آذر 1403

شاه‌ویسی: تحریک تقاضا در این شرایط بی‌تدبیری محرز است / معیشت ملت؛ قربانی معاملات برد - برد بانک و دولت

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
شاه‌ویسی: تحریک تقاضا در این شرایط بی‌تدبیری محرز است / معیشت ملت؛ قربانی معاملات برد - برد بانک و دولت
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ناامیدی از فضای اقتصادی جامعه بیداد می‌کند، فضایی که مملو از نگرانی و ترس از آینده است، فضایی که دیگر خبرهایی، چون بالا رفتن یک جوان از تیر برق برای خودکشی یا خودکشی پدر خانواده‌ای به دلیل عدم تامین معیشت خانواده گویی برای همه ما عادی شده و دور از انتظار نیست. در سال‌های گذشته‌ی نه چندان دور قیمت‌ها سالی یکی دو بار تغییر می‌کرد، اما دولت آقای روحانی چنان اقتصاد را پویا و سرزنده کرد و چنان کاری کرد که هفتگی قیمت‌ها به نفع عموم مردم جابجا می‌شود و آنقدر رونق اقتصادی ایجاد کرد که واقعا مردم نیازی به دریافت یارانه ندارند! آن هم یارانه ای که کفاف خرید دو کیلو مرغ و چهار تا تخم مرغ را نمی دهد! به هر حال روز‌های سختی را پشت سر می‌گذاریم و نگران از فردایی که مبادا وحشتناک‌تر از این باشد، اما دولت مدعی است که بازار را مدیریت و رصد می‌کند، نقدینگی امسال کمتر از پارسال افزایش یافته و مدیریت دولت خوب بوده است تا جایی که دیروز اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور عنوان کرد که: «دولت دستاوردهای خوبی در سامان دادن به زندگی مردم کسب کرده است!» در واقع دولت نمی‌خواهد بپذیرد که حال بد امروز اقتصاد نتیجه‌ی سیاست‌ها و نسخه پیچی‌های غلط سال‌های گذشته و بی تدبیری های مکرر است و البته این نپذریفتن می تواند به معنی عدم تغییر و تحول و حتی بدتر شدن اوضاع باشد. ساسان شاه‌ویسی؛ اقتصاد دان و پژوهشگر اقتصادی تحلیلی از واقعیت عملکرد و نحوه تاثیر گذاری دولت بر روند افزایش تورم و گسترش فقر و فلاکت امروز جامعه در این گفتگو تشریح کرده است که در ادامه تقدیم می شود. دولت ادعا می‌کند سیاست گذاری‌هایش درست و توام با تدبیر بوده، اما کرونا و مسائلی از این دست، دست دولت را در اداره بهتر اقتصاد کشور بسته است، این روز‌ها بازار‌ها تلاطم زیادی دارد و مردم با نگرانی از کاهش سرمایه‌های خود به دلالی روی آورده اند و جای خالی تولید و سودآوری تولید به روشنی پیداست، به نظر شما دولت تا چه حد در این وضعیت مقصر است؟ جدیدا در اقتصاد موضوعی موجب تحریک مردم به سرمایه گذاری در بازار‌های دلالی شده است، موضوعی به نام از دست رفتن ارزش دارایی و پول ملی، مردم دائم این پرسش را مطرح می‌کنند که چه بخریم تا ارزش پول مان کم نشود؟ مردم به این دلیل چنین سوالی طرح می‌کنند و نگران از دست دادن ارزش پول خود هستند بنابراین موضوعی به نام تورم و گرانی، زندگی آن‌ها را سیاه کرده است. مردم گرفتار عدم اصلاح ساختار‌های اقتصادی شده اند که از دهه 40 پایه و اساس آن گذاشته شده، بنابراین، چون دولت‌ها نتوانسته اند تورم مبتنی بر زایش مشکلات ساختاری را اصلاح کنند، چه در حوزه هزینه و چه تقاضا اثر وضعی خود را با تورم بر زندگی مردم نشان داده، لذا خواسته یا ناخواسته جامعه را درگیر آلودگی یک تورم بزرگ کرده است. دلیل بسیاری از اتفاقات بی حساب و کتاب، بی در و پیکر و بدون ملاحظه‌ای که در توحش پولی اتفاق می‌افتد رشد نقدینگی است، آقای دکتر همتی معتقدند رشد نقدینگی امسال به مراتب کمتر از سال گذشته بوده است، به دلیل اینکه بورس علم شده و سرمایه‌ها به سمت بازار سرمایه هدایت شده اند. ایشان اصرار دارند بگویند رشد نقدینگی کم بوده، در حالی که ماه اول سال یعنی فروردین ماه که همه‌ی عالم و آدم تعطیل بودند و اصلا چرخه و مبادله پولی وجود نداشت که نقدینگی کم یا زیاد شود و مبادلات هم بیشتر بر مبنای پول الکترونیکی بوده، در جواب آقای همتی باید نسبت کشش و تحریک پذیری پولی دنیا را در این ایام با ایران مقایسه کنیم، مثلا در ایالات متحده آمریکا می‌بینیم که شدت مصرف آن‌ها در ایام کرونایی اوایل فروردین ماه ما 54 درصد کاهش پیدا کرد، نه تنها در آمریکا، بلکه در در اروپا بازار‌ها هنوز به خوبی و به طور کامل راه نیفتاده اند، بنابراین مشخص می‌شود دولت با اعمال سیاست‌هایی مثل کاهش سود بانکی و... مردم را وادار به ورود به بازار سرمیه کرد و از این راه پول را به گردش انداخت نه از طریق تزریق به تولید! به عبارتی دولت خود به این موضوع دامن زده است، لذا، چون دولت نمی‌تواند نفت بفروشد، حتی اگر تحریم نفتی نباشیم و بتوانیم نفت را بدون تحریم بفروشیم به دلیل کرونا حتی خریداران نفت ایران، چون چین، هند کره و ژاپن هم نه تنها از ما بلکه از سایر تولید کنندگان هم نفت نمی‌خرند، اصلا کاهش نرخ رشد جهانی به واسطه تعطیلی بازار‌های این کشورهاست. وقتی دولت سناریو‌های جایگزینی ندارد، مشخص است چه با نفت، چه بی نفت، در شرایط عادی و غیر عادی از همان ابتدا تا اینجا مشکل پشت مشکل بر اقتصاد تحمیل می‌شود. اینجا دولت باید جواب دهد برای رشد نقدینگی چه سیاست‌هایی داشته است؟ آیا سعی کرده کسری بودجه ناشی از افزایش مخارج دولت را با سیاست مطلوبی جبران کند؟ خیلی‌ها اصرار دارند می‌گویند کسری بودجه خود به خود عامل تورم نیست، بلکه نحوه تامین آن عامل تورم است. بیشتر بخوانید: آتش‌فشان نقدینگی سرازیر به سمت بازار سرمایه / رشد پرشتاب بورس تا کجا ادامه دارد؟ وقتی سود سرمایه‌گذاری در صنعت غذایی معادل درآمد نفتی کشور است! خاندوزی: تولیدکننده گروگان بروکراسی معیوب و فاسد دولت برای مسائل مختلفی از صندوق توسعه ملی برداشت کرده است، شاید در این مورد رکورد زده است، اما اثرات این برداشت‌ها یا وام‌هایی که از بانک مرکزی می‌گیرد در هیچ جای اقتصاد مشخص نیست، تحلیل شما از این وضعیت چیست و چرا دولت پاسخگوی عملکرد اقتصادی خود نیست؟ دولت ادعا می‌کند که برای تامین بودجه خود از بانک مرکزی استقراض نمی‌کند، و توجیه کنندگان عملکرد دولت ادعا می‌کنند دولت ما بهترین دولت‌هاست، به اینجا که می‌رسد دولت‌های قبلی محل اعتنا نیستند، بلکه این دولت، بهترین دولت در نرخ بدهی ملی است، به نظر می‌رسد این‌ها فکر می‌کنند هنوز برای بدهکار شدن جا دارند، اصلا به زعم دولتی‌ها ما به داخل و خارج بدهکار شویم هیچ اشکالی ندارد، مساله این است با این پول دولت کدام برنامه راهبردی اقتصادی را پیش می‌برد؟ چه برنامه‌ای برای کنترل نقدینگی، هدایت نقدینگی و وام یا استقراضی که کرده برای رشد اقتصادی و رشد تولید دارد؟ دولتی که تا کنون چند مرتبه از صندوق توسعه ملی پول گرفته، چه گلی بر سر اقتصاد کشور زده؟ جالب است که دولتی‌ها مدعی هستند که ما از جای دیگری نقدینگی را برای بودجه و گذران امور کشور فعال نکردیم، بلکه ما از صندوق توسعه پول می‌گیریم و پول را وارد بازار می‌کنیم، دولت باید دراین باره پاسخگو باشد که پول‌هایی که از صندوق توسعه ملی گرفته را خرج چه کار‌هایی کرده؟ قطعا در این باره باید شفاف سازی کند که پول‌هایی که از صندوق توسعه ملی گرفته می‌شود کجا خرج شده، چون سخن دیوان محاسبات متفاوت از سخن دولتی‌ها در این زمینه است. تراز بانک مرکزی، گزارشات سازمان حسابرسی کل کشور، گزارشات سازمان بازرسی کل کشور و در نهایت دستگاه‌های نظارتی دیوان محاسبات کشور گزارشی متفاوت از ادعای دولت ارائه می‌کند، جالب است که دولت گزارش‌های عنوان شده را اشتباه عنوان می‌کند، مگر ممکن است دولت با مدعی العمومی که از طرف مجلس مسئول است، اینگونه برخورد کند که اشتباه می‌کنی؟! وقتی این اتفاق می‌افتد آن وقت مجبور می‌شویم نفهمیم که کسری بودجه از چه محل‌هایی تامین می‌شود، ناخودآگاه بحث دیگری که به وجود می‌آید می‌گویند تحریک تقاضای کل، ما در اقتصاد اثرات انتظاری را داریم و می‌گوییم عامل اثرات انتظاری از طریق تحریک تقاضای کل مثل افزایش تقاضای کاذب ایجاد شده، آیا دولتی که مدعی است با تدبیر جلو می‌رود چنین کاری می‌کند؟! آیا می‌توان گفت هدف دولت از برخی سیاست گذاری‌ها تحریک مردم و ایجاد تورم است مثل موضوع پیش فروش‌ها و قرعه کشی خودرو، پیش فروش سکه و از این موضوعات که به کرار دراین دولت دیده شده و جز افزایش دلالی و تورم و از دست رفتن منابع کشور خاصیتی نداشته است؟ باید چند علامت سوال جلوی این قسمت بگذاریم! وقتی که دولت می‌آید 7 میلیون و 700 هزار تقاضا را برای 25 هزار خودرو تحریک می‌کند یعنی دولت تقاضا را در بازار تحریک کرده است در حالی که با کفه‌ی عرضه فاصله‌ی فاحشی دارد بنابراین رشد قیمت با این کار کاملا طبیعی و قابل پیش بینی است، حالا دولت با هر ادبیات دیگری می‌خواهد بگوید من مسئول چنین موضوعی نیستم فرق نمی‌کند چرا که اتفاقا باید بپذیرد که خود مسئول است و دولت عامل اصلی بروز تورم است. بیشتر بخوانید: صمصامی: پول مردم جای تولید در کاغذبازی خرج می‌شود / اخذ مالیات بر عایدی‌سرمایه موثرترین راه کنترل قیمت‌ها شاکری: رشد «غیرعادی» بورس انتظار سرمایه‌داران از بازدهی‌سرمایه را بالا برد / راهکاری برای کاهش تورم کنونی بالسینی: ارزش جاری بورس 2 برابر نقدینگی کشور / صنعت در خفگی تاریخی به زعم همه تولید شاه کلید حل مشکلات کشور است آیا دولت راهکاری برای حل تقویت تولید دارد که بدان عمل نکرده باشد؟ مقام معظم رهبری امسال را سال جهش تولید نامیدند، بنابراین دولت برای جهش تولید باید روان سازی کند، این دولت است که باید ساختار‌ها و بازیگران حوزه تولید را برای افزایش تولید ملی فرا بخواند و از آن‌ها برای رونق و جهش تولید دعوت کند، دولت باید به تولید کننده برای تولید بیشتر و با کیفیت‌تر میدان بدهد، حتی اگر لازم باشد می‌تواند برای انجام این موضوع مهم که اتفاقا سالهاست رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید دارند از ایشان حکم حکومتی بگیرد، دولت اگر مرد میدان حمایت از تولید باشد، باید به تولید کننده معافیت مالیاتی بدهد و به نوعی کمک حال تولید کننده باشد، اما می‌بینیم نه تنها کمترین حرکتی و کوچکترین اراده‌ای برای این موضوع مهم سرنوشت ساز یک ملت ندارد بلکه در تصمیمات خود حتی تکلیف کارگران را روشن نمی‌کند، حتی تامین اجتماعی جامعه بزرگ تولیدکننده، (با توجه به اینکه تولید کنندگان فقط کارگران کارخانه نیستند، بلکه کشاورزان و صنایع دستی‌هایی که پای دار قالی می‌نشینند هم به شمار می‌روند) هیچ حمایتی از آن‌ها به عمل نمی‌آورد. مسلما هنگامی که این اتفاق‌ها و برنامه‌ها و سیاست‌های مهم بنیان گذاری نشوند و از اساس دنبال نشوند مشخص است که تورم اتفاق می‌افتد چرا که تورم نتیجه ناهماهنگی بین دستگاه‌هایی است که هر کدام برای خود سازی می‌زنند لذا آثار روانی تورم را در اقتصاد و معیشت مردم بروز می‌دهند. دولت با علم کردن بازار بورس انتظارت تورمی را بالا می‌برد در حالی که از دل بورس راهکاری برای کمک به تامین سرمایه تولید در نمی‌آید، دولت هنوز یا متوجه این موضوع مهم نیست یا نمی‌خواهد متوجه شود که اگر تولید نداشته باشیم، اگر توزیع مناسب نداشته باشیم تمام بازار‌های مالی غیر از افزایش تورم انتظاری و تحریک تورم خاصیتی ندارند. دولت ادعا می‌کند ما سعی می‌کنیم با مدیریت و ظرفیت‌سازی از تولید حمایت کنیم، یکی از نمونه این حمایت‌ها کمک ودیعه مسکن به مستاجران یا حمایت از مستاجرانی است که قربانی سیاست" مزخرف" نامیدن مسکن مهر و بی توجهی به ساخت خانه شدند این است که وزیر راه و شهرسازی برای حمایت از 24 درصد خانوار‌هایی که اجاره نشین هستند، می‌گوید به مالکین50 میلیون تومان وام می‌دهیم، سود آن را مستاجر بپردازد، با یک دو دوتا کردن ساده می‌بینیم با سود 12 درصد 50 میلیون تومان، مستاجر باید 6 میلیون تومان در یک سال سود پرداخت کند آن هم با این حقوق‌های کم و ناچیز که شکم خانواده را هم سیر نمی‌کند چه برسد به پرداخت قسط! اگر قرار است مستأجر سود بپردازد چرا اصل سود از طرف دولت به مالک داده نمی‌شود تا فشاری روی مستاجر وارد نشود، جالب این است که هر تدبیری که دولت می‌کند یک سر آن به بانک و حفظ منفعت بانک وصل است، به این دلیل که بانک خالق پول‌های غیرقانونی است، یعنی در شرایط بحران، فشار و تحریم اقتصادی، در شرایط همسو نبودن و عدم تعادل مدیریت و بی‌ثباتی بازار، بانک‌ها خلق پول می‌کنند، لذا همه‌ی فرصت‌ها به بانک داده شده و هیچ اتفاق جدیدی برای تولید یا اقتصاد کشور نمی‌افتد، اینگونه است که دولت اول و آخر همه ماجرا‌هایی است که عاقبت آن تورم است و افزایش فشار به مردمی که روز به روز فقیرتر و بیچاره‌تر می‌شوند.