غافلگیری گردشگران در سد کرج
خشکسالی که در حال حاضر به یکی از جدی ترین و مهمترین تهدید برای کشور تبدیل شده، به صورت مستقیم گردشگری را مورد هدف قرار داده و احتمال وقوع بحرانی فرای تمامی بحرانها را پیش روی این صنعت آسیب پذیر بهویژه پس از عبور از بحران همهگیری نزدیک تر میکند که کاهش چشمگیر آب در سد کرج گردشگران را غافلگیر کرد.
تعطیلات یکروزه آخر هفته که تنها فرصت سفر یکروزه به اطراف شهرها را برای افراد فراهم میکند، باعث میشود تا خانواده ها و دیگر مسافران به رودخانهها، جنگلها و مناطق سبز و خوش آب و هوا پناه ببرند تا حداقل یک روز در هفته را در دامان طبیعت بگذرانند. از همین رو، جاده چالوس و اطراف سد امیرکبیر در کرج یکی از بهترین مقاصد سفر یکروزه برای ساکنان دو استان تهران و البرز است و تا به امروز همچنان محبوب ترین مقصد برای پیک نیک و سفر یکروزه گروهی از پایتخت نشینان به شمار میرود. از طرفی، باتوجه به پایین آمدن سطح معیشت خانوارها و افزایش مشکلات اقتصادی، با حذف سفر از سبد اقتصادی خانوارها، جاده چالوس یا مناطق اطراف تهران و البرز، به تنها مقصد سفر بسیاری از خانوارها تبدیل شده و به ویژه از زمان همهگیری کرونا افزایش چشمگیری یافته است.
علت این افزایش را باید در سفرهای ارزان و کم هزینه بودن مقصد دانست که بار اقتصادی چندانی بر افراد وارد نمی کند و فرصتی را برای گذران اوقات فراغت از یک هفته سخت کاری فراهم میکند. از همین رو گردش یکروزه به جاده چالوس و اطراف سد کرج بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچه این روزها به ویژه با گرم تر شدن هوا مسافران با آن مواجه می شوند کاهش چشمگیر منابع آبی سد و نبود آب در رودخانه منتهی به سد است که خشکسالی در منطقه را به همراه داشته است و این مقصد گردشگری پرطرفدار را در معرض خطری جدی قرار داده و در صورت ادامه این روند یک مقصد مهم گردشگران تهرانی و البرزی از دست خواهد رفت.
به گزارش دنیای اقتصاد، باتوجه به اینکه گردشگری به دلیل انعطاف پذیر بودن از هر رخدادی تاثیر می پذیرد مانند آنچه که در زمان همهگیری کرونا اتفاق افتاد؛ بیش از دیگر صنایع تحتتاثیر بحران قرار گرفته و بیشترین میزان آسیب را متحمل میشود. اما خشکسالی که اینک به بحرانی فراتر از زمان پساکرونا در حال وقوع است و تغییرات اقلیمی، جهان را بار دیگر به تلاطم و چاره اندیشی اینبار نه برای پایان یک بیماری، بلکه برای نجات سیاره واداشته است. خشکسالی حتی دامن قاره سبز را گرفته و بیش از 43درصد این قاره را درگیر کرده است. از همین رو، خشکسالی به بحرانی به مراتب جدی تر برای گردشگری تبدیل خواهد شد؛ چرا که گردشگری و خشکسالی رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند و هر سرنوشتی از جهت اقلیمی بر مقصد گردشگری و جذب گردشگران تاثیر خواهد گذاشت. مطالعه جدید سازمان جهانی هواشناسی هشدار میدهد که زمین 5 سال آینده در گرم ترین دوره ثبت شده خود قرار خواهد گرفت.
در سه سال گذشته در ایران دو عامل «کرونا» و «خشکسالی» موجب افت شدید گردشگری و درآمدهای حاصل از آن شد که مورد نخست باتوجه به گسترش علم و خلاقیت بشر به میزان زیادی کنترل شد اما مورد دوم به دلیل تغییرات آرام و طولانی مدتی که داشته، اثرات مخرب و گسترده ای در درازمدت ایجاد کرده است. آمارهای موجود در ایران نشان میدهد که 30درصد از خسارات ناشی از بلایای طبیعی به خشکسالی اختصاص دارد که این امر موجب تخلیه بیش از 10هزار روستا در منطقه جنوب شرق کشور و کاهش 30درصدی گردشگری شده است.
علت این مهاجرت را باید در آن دانست که، خشکسالی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی، کاهش سطح مراتع، به هم خوردن چهره توپوگرافی منطقه و مهاجرت گونه های جانوری میشود که این امر تاثیر مستقیمی بر گردشگری منطقه می گذارد و در دراز مدت میتواند تاثیر منفی بر جذب گردشگر داشته باشد. باتوجه به اینکه خشکسالی بیش از هر چیزی بر جوامع روستایی تاثیر میگذارد، مسبب پیامدهای زیست محیطی و اقتصادی فراوانی در محیط روستاست که این عوامل در درازمدت بر فعالیت گردشگری روستایی ها اثر می گذارند.
در زمینه توسعه روستایی هشت محور اصلی شامل «گشت و گذار»، «فعالیت آبی»، «فعالیت ورزشی»، «فعالیت های مربوط به سلامتی»، «گیاهان خاص دارویی»، «صنایع محلی و دستی»، «حیوانات بومی» و «جاذبه های اقتصادی» وجود دارد که تمامی این موارد رابطه مستقیمی با منابع آبی و خشکسالی دارد. باتوجه به اینکه، کشاورزی و دامداری به عنوان حرفه اصلی روستاییان به شمار می روند و «گردشگری» به ویژه طی دهه گذشته به عنوان یک عامل محرک بر توسعه روستایی به اقتصاد محلی افزوده شد.
وقوع خشکسالی که تهدیدی جدی بر کشاورزی و دامداری روستاها به شمار میرود، گردشگری جوامع محلی را نیز مورد تهدید قرار داده است و روستاهای در معرض خشکسالی میتوانند یک به یک از مقصد بودن خارج شده و نه تنها تمام درآمدهای مربوط به حوزه گردشگری را از دست دهند بلکه به دلیل کم آبی، دیگر امکان کشاورزی و دامپروری هم نخواهند داشت و مجبور به مهاجرت به شهرها خواهند شد. در دو سال اخیر در بسیاری از مناطق ایران به ویژه در استان فارس و خوزستان شاهد فروش دام ها توسط روستاییان در مسیرهای جاده ای مسافری بوده ایم که آخرین دارایی ها و سرمایه های دامی خود را در معرض فروش قرار دادند؛ زیرا به دلیل خشکسالی بیش از این قادر به نگهداری دامهایشان و کشاورزی در منطقه نیستند و مجبور به مهاجرت به شهرها شده اند.
این امر حتی در استان گیلان که به عنوان پربارش ترین و پرآب ترین منطقه کشور شهرت دارد نیز در حال وقوع است و در رودبار نیز شاهد مهاجرت بیش از پیش روستاییان به شهرها هستیم. اگرچه مشکلات معیشتی و اقتصادی یک عامل مهم در این تصمیمگیری هاست اما خشکسالی مهمترین دلیل مهاجرت روستاییان به شمار میرود. طبق آخرین آمار ارائه شده از سوی منابع آماری گیلان، حدود 313 روستا، تقریبا خالی از جمعیت هستند که خشکسالی و کمبود آب، تاثیر مستقیم بر مهاجرت روستاییان داشته است و در نتیجه حداقل 313 مقصد گردشگری از میان جاذبه های گردشگری کشور حذف شده است. همانطور که خشکسالی در سال 1377 منجر به خالی شدن روستاهای منطقه سیستان و زابل به دلیل خشک شدن رود هیرمند و تالاب هامون شد. طبق برخی گزارش ها در مدت 25 سال گذشته بیش از 10هزار روستا بر اثر خشکسالی در منطقه جنوب شرق خالی از سکنه شده است.
اما علاوه بر روستاها، خشکسالی بر طبیعت که طی دهه گذشته به مهمترین جاذبه گردشگری تبدیل شده و مسافران، به ویژه از زمان همهگیری به دامان طبیعت برای گذران تعطیلات پناه می برند، نیز به وضوح خود را نشان داده است که نمونه بارز آن را میتوان در مقصد گردشگری ترکمن صحرا و خالد نبی در گلستان مشاهده کرد که در بهار امسال دیگر خبری از صحرای سرسبز و مخملی با گلهای وحشی زیبا به رنگ های زرد، نارنجی، قرمز و صورتی نبود و تنها دشتی خشک مانند مناطق بیابانی قابل مشاهده بود. علت این امر از سوی مقامات حوزه اقلیمی و گردشگری منطقه، کاهش چشمگیر بارش باران و برف عنوان شده که در مقایسه با سال گذشته حدود 42درصد کاهش بارندگی اتفاق افتاده است که باتوجه به شرایط خشکسالی، این موضوع میتواند تا سالها ادامه داشته باشد و تنها محدود به یک سال نخواهد بود. البته این نکته مهم را باید درنظر گرفت، خشکسالی به یکباره و ناگهانی اتفاق نمی افتد و طی چند سال گذشته نشانههایی از خشکسالی در منطقه قابل مشاهده بود و حتی کارشناسان هشدارهایی مبنی بر در معرض خطر قرار داشتن منطقه مطرح کردند، اما مدیریت های ناکارآمد و نبود برنامه ریزی متناسب با شرایط و در عین حال، هجوم مسافران در فصل بهار و بالا رفتن تردد و مصرف آب و از طرفی کاهش باران به دلیل تغییرات اقلیمی، این مقصد بی نظیر گردشگری را به بیابانی خشک و بیآب و علف تبدیل کرده است. بر اساس آمارهای رسمی، گلستان سه سال به طور مداوم خشکسالی را تجربه کرده و در طول 15سال گذشته نیز هشت سال خشکسالی شدید در گلستان به وقوع پیوسته است.
موارد بسیار دیگری در بهار امسال به دلیل خشکسالی مشاهده شده است که میتوان به خشکسالی در «ژئوپارک دومولی» در شهر گرمی استان اردبیل اشاره کرد که آبشارهای زیبا و طبیعت بی نظیر آن از شهرت بسیاری برخوردار است و یک مقصد مهم برای طبیعت گردان و کوهنوردان بهویژه در فصل بهار به شمار میرود. اما در بهار امسال به دلیل خشکسالی منطقه و کمبود آب و خشک شدن برخی از آبشارها، بسیاری از طبیعت گردها و کوهنوردان، از رفتن به این منطقه صرف نظر کردند تا بیش از این عاملی بر آسیب بیشتر بر منطقه نشوند. همچنین نداشتن طراوت مقاصد کوهنوردی و طبیعت گردی در استان های شمالی، حاکی از تهدیدی بر آغاز خشکسالی در این مناطق است. اما یکی از عوامل تهدید این مناطق تردد بیش از حد افراد در این مناطق در فصل های خاص و رفتار غیرمسوولانه برخی از افراد است که روند خشکسالی منطقه را تسریع خواهند کرد.
یکی از مناطق گردشگری که بهار هر سال بسیار مورد توجه گردشگران قرار میگیرد، «دشت دریاسر» است که اینک در معرض خطر جدی مبنی بر تبدیل شدن به وضعیت ترکمن صحرا قرار گرفته است که در صورت عدممدیریت و اعمال قوانین سختگیرانه مبتنی بر رفتار غیرمسوولانه بسیاری از مسافران به این مقصد بی نظیر، به جای دشتی سرسبز و سراسر گلهای زیبا و رنگارنگ به بیابانی خشک تبدیل خواهد شد. در کنار اثرات بسیار منفی خشکسالی بر میراث طبیعی و روستاها که منجر به حذف مقاصد گردشگری روستایی و طبیعی شده، شهرها نیز در معرض آسیبی بسیار جدی تر قرار گرفته اند، چرا که پس از مهاجرت روستاییان به شهرها و افزایش جمعیت شهرها، میزان مصرفی آب ها نیز افزایش چشمگیری خواهد یافت و باتوجه به بحران کم آبی و خشکسالی سراسری که کل کشور را فرا گرفته، حتی ساکنان شهرها نیز در آینده نزدیک چاره ای جز مهاجرت به مناطقی که هنوز بحران کم آبی را چندان تجربه نکرده اند، نخواهند داشت.
اصفهان میتواند بهترین نمونه در این موضوع باشد که پس از خشکسالی و خشک شدن زاینده رود در این استان، منابع کشاورزی و صنعتی و حتی امور معمولی زندگی در این استان در معرض خطری جدی قرار گرفتند که این امر منجر به مهاجرت بسیاری از ساکنان اصفهان به شهرهای شمالی کشور شد. این در حالی است که اصفهان به عنوان قطب اول گردشگری کشور بیشترین میزان جذب گردشگر خارجی را در تمام سالها به خود اختصاص داد و این عاملی بر سرمایهگذاری های کلان در این عرصه شده و اصفهان را به یک برند گردشگری نه تنها در ایران بلکه در جهان تبدیل کرده است. اما بحران خشکسالی و کم آبی در سالیان اخیر و زاینده رود بی آب در اکثر ایام سال، تاثیر مستقیمی بر رونق گردشگری این شهر وارد کرده و در آینده نه تنها ممکن است گردشگران داخلی و خارجی خود را از دست دهد حتی ممکن است دیگر هیچ ساکن بومی در این شهر و استان زندگی نکنند، زیرا خشکسالی میتواند تمامی منابع را از بین ببرد و دیگر اصفهان جایی برای زندگی نباشد. ذخیره سد مخزنی زاینده رود با ظرفیت نرمال یک میلیارد و 239 میلیون مترمکعب، اینک به 132 میلیون مترمکعب یعنی معادل حدود 10درصد از کل آن رسیده است.
مجموع ذخیره آب سدهای بزرگ استان اصفهان به 156 میلیون مترمکعب رسیده و میزان پر شدگی آنها 13درصد است. این موضوع حتی برای تهران و کرج نیز صدق میکند. بحران آب، اکنون بزرگترین و مهمترین چالش این دو استان محسوب میشود که بیش از هر زمان دیگری با چالش کمآبی و خشکسالی دست و پنجه نرم میکند زیرا علاوه بر کاهش باران، بالا رفتن دما نیز باعث میشود تا خشکسالی تا سالها ادامه یابد. بر اساس اعلام کارشناسان اقلیمی، تهران تا 50 سال آینده به دلیل خشکسالی و نبود منابع آبی، قابل سکونت نخواهد بود و این امر برای استان البرز نیز احتمال تحقق خواهد داشت.
سد کرج علاوه بر دو بحران کاهش باران و افزایش دما، به دلیل انتقال آب به تهران در معرض تهدید خشک شدن کامل قرار دارد و این احتمال وجود دارد که دیگر اثری از رودخانه کرج به عنوان یکی از چهار رودخانه حفاظت شده کشور نباشد و حیات از مسیر زیبای جاده چالوس رخت خواهد بست. چرا که خشک شدن رودخانه و نبود آب کافی در منطقه تمامی باغ های سرسبز کرج و شهریار، گونه کمیاب و حمایت شده ماهی قزل آلای خال قرمز، حیات وحش و تامین آب شرب و کشاورزی منطقه را نیز از بین خواهد برد و در نتیجه، یک مقصد مهم گردشگری کشور حذف خواهد شد.
در حال حاضر با ورودی آب از رودخانه های بالادست و برداشت آب برای مصارف زیست محیطی، شرب و کشاورزی، از مجموع حجم 205 میلیون مترمکعبی مخزن سد امیرکبیر کرج، 54 میلیون مترمکعب آب پشت این سد ذخیره شده است. به عبارتی در حال حاضر 26درصد ظرفیت سد کرج پُر و 74درصد ظرفیت مخزن این سد خالی است. بر اساس اعلام مدیرعامل شرکت آب منطقه ای استان البرز، میانگین بارندگی استان از پاییز تا بهمن 1401 حدود 5/ 69 میلیمتر ثبت شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 48درصد کاهش داشته است.
غیرقابل سکونت شدن شهرهای بزرگی همچون تهران، کرج و اصفهان منجر به مهاجرت به مناطق دیگر به ویژه شمال کشور خواهد شد که در این زمان، «تنش آبی» به معنای تام کلمه در ایران رخ خواهد داد و میان مردمان بومی که با خشکسالی و کمبود منابع آبی و طبیعی مواجه هستند و مهاجرانی که مجبور به تغییر محل زندگی خود شده اند، تنش های جدی بر سر منابع آبی و طبیعی رخ خواهد داد. همچنین ازدیاد بیش از حد جمعیت منجر به نابودی جنگلها و منابع طبیعی خواهد شد و مقاصد گردشگری یکی پس از دیگری از بین خواهند رفت و این بدبینانه ترین چشم اندازی است که بحران خشکسالی میتواند پیش روی آینده کشور داشته باشد.
از میان اخبار