فتح خرمشهرهای اقتصادی با انتخاب کاندیدای انقلابی
سوم خرداد؛ میزان اقتدار و توانمندی نیروهای انقلابی با گفتمان مقاومت و با رویکرد "مامیتوانیم" و متکی به سلاح "توکل و توسل" را در معرض چشم جهانیان گذاشت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خاورستان، سوم خرداد هر سال یادآورحماسهای بزرگ و تداعی کننده عملیات غرورآفرین بین المقدس است. عملیاتی که موجب انگشت به دهان ماندن دشمنان تا بن دندان مسلح گشته، و از سوی دیگر میزان اقتدار و توانمندی نیروهای انقلابی با گفتمان مقاومت و با رویکرد "مامیتوانیم" و متکی به سلاح "توکل و توسل" را در معرض چشم جهانیان گذاشت.
نیروهای انقلابی در عملیات آزادسازی خرمشهر با استمداد از رهنمودهای امام خمینی و مبتنی بر مکتب اسلام ناب ثابت کردند که میتوان بدون وابستگی به غرب و شرق، در برابر جهانخواران و استعمارگران بینالمللی ایستاد و پیروز شد. عملیات فتح خرمشهرکه پس از خلع بنیصدر از ریاست جمهوری و انتخاب دولت انقلابی شهید رجایی رقم خورد، نشان داد که وقتی دولتی خدمتگزار و خادم و انقلابی داشته باشیم، به راحتی میتوان مناطق اشغال شده را از چنگ دشمن درآورد و بر اوضاع نابسامان غلبه پیدا کرد. آزاد سازی خرمشهر که صدام خواب آن را هم نمیدید ثابت کرد میتوان به جای اعتماد به وعدههای خوش آب و رنگ کدخدا، به وعده خدا اعتماد نمود که فرمود (یا أیها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت أقدامکم) (محمد: 7)
آری، فردا سوم خرداد ماه، مصادف با سی و نهمین سالگرد فتح خرمشهر و آغاز سرشکستگی های ارتش صدام و سایرپشتیبانهای او در جبهه "عبری، عربی، غربی" است، و این برای برخی دولتمردان غربگرا و برجامزده امروز درس بزرگی است که میشود بدون تسلیم شدن نسبت به نظم نوین جهانی به سردمداری آمریکای جنایتکار، میتوان به پیروزیهای بزرگ و باورنکردنی دست یافت، به شرط آنکه "دیپلماسی استرحامی انظلامی" را بر "میدان" و "دکترین مقاومت" ترجیح نداده، و به شرط آنکه به جای امید بستن به امضای جانکری، چشم امید به جوانان برومند، مومن، خلاق و باانگیزه داخلی داشته باشیم.
عملیات بیت المقدس ثابت کرد که رمز عبور از تحریمها و تهدیدها این نیست که بدون پشتوانهای به نام "میدان"، نباید به پشت میز مذاکره رفت. نباید فریب وعدههای چرب و شیرین طرفهای بدسابقه را خورد و به نام "مذاکره"، مشغول دیکته نوشتن و قبول خواستههای زورگویانه کدخدا شده، امتیازهای نقد داده و مشتی وعده نسیه تحویل بگیریم.
عملیات بیت المقدس نشان داد که راهکار عبور از فشارهای دشمن در جنگ تمام عیار اقتصادی آن نیست که آویزان "1+5" شده، به طناب پوسیده مذاکره دخیل بسته، غرب را قبله آمال دانسته، کرنش در برابر تمدن عاری از معنویت غربی را افتخار دانسته، خزانه کشور را خالی قلمداد کرده، ملت را در صفهای طولانی مرغ و روغن و شکرمنتظر گذاشته، و خیال کنیم که آمریکا با یک بمب میتواند در کسری از ثانیه میتواند تمام توان نظامی ما را ناکارآمد سازد.
عملیات بیت المقدس ثابت کرد که کلید حل مشکلات در ژنو و وین و لوزان و واشنگتن نیست، بلکه کلید حل مشکلات در دستهای توانمند و مومن جوانان بسیجی است که به توانمندیهای خود باور داشته، کار و ابتکار خود را به میدان آورده، و بدون تبعیت از قواعد شناخته شده دشمن، زیرمیزبازی زده، و جنگی نامتقارن را آغازنماییم که دشمن قادر به پیش بینی و جلوگیری از آن نباشد.
جوانان مبتکر دهه شصت به ما آموختند که صحنه نبرد را آن گونه باید مدیریت کرد که دشمن را غافلگیر کرد. زمین بازی را خودمان بایست بازتولید و بازتعریف کرده، قواعد و دستورالعملهای جدیدی ابداع نمایم که موجب حیرت و تعجب کارشناسان غربی و تکنوکراتهای غربزده شود.
عملیات آزاد سازی بیت المقدس اثبات کرد که اگرمیخواهیم در "نبرد ارزی" و جنگ تمام عیار اقتصادی همچون "نبرد ارضی" به پیروزی دست یابیم، نباید به الگوهای اقتصادی لیبرالی و نئولیبرالی، و نسخه "تجارت آزاد" و سایر نسخههای توصیه شده از طرف صندوق بین المللی پول و بانک جهانی _ که زیر نظر سرمایهداران صهیونیسم هستند_ اعتماد و اعتنا کرد، بلکه باید به نسخه بومی "اقتصاد مقاومتی" با رویکرد "درونگرایی" و قطع وابستگی به خام فروشی منابع نفتی رجوع نمود، تا بتوان اقتصاد کشور را به اوج شکوفایی رساند و کمر تحریم را به خاک مالید.
امروز اگر میبینیم پالایشگاه ستاره خلیج فارس به دست جوانان برومند و خودباور و مومن این مرز و بوم ساخته شد و بحمد الله درتولید بنزین به خودکفایی رسیدیم، اگر میبینیم انواع تسلیحات پیشرفته و بازدارنده و موشکهای نقطه زن بالستیک و کروز را ساختیم و متجاوزان داعشی دستپرورده آمریکا را ادب کردیم، و اگر میبینیم با تکیه به "مردان میدان"، نفوذ و اقتدار منطقهای پیدا کردیم تا امنیت داشته باشیم، همه و همه رهاورد کنارگذاشتن تفکر برجامزده، رای ندادن به کدخداپرستان و راه بستن بر ورود لیبرالهای مرعوب داخلی به عرصههای گوناگون مدیریتی بوده است.
به تعبیر دقیقتر این دستاوردهای شگفت انگیز حاصل تدبیر نسل جوانان پرهمت، ولایتمدار و انقلابی بازمانده از نسل شهیدانی همچون قاسم سلیمانی، حسین خرازی، ابراهیم همت، چمران، باکری، بابایی، باقری، زین الدین، و... است.
آری، طعم شیرین خودکفایی و سایر موفقیتهای امروز انقلاب اسلامی مرهون نیروهای مومن، بسیجی، مخلص و متعهدی است که با مدیریت جهادی و با اعتماد به نفس بالا و با «خودباوری» افروخته شده توسط امامین انقلاب، از طرفی بنا را بر بیاعتمادی به دشمن و فریبگر دانستن استکبار جهانی گذاشته، و از طرف دیگر اعتماد به وعدههای هدایت و نصرت الهی را سرلوحه برنامهریزیهای خویش قرار داده، و معطل وعده های نافرجام طرفهای بدعهد اروپایی و آمریکایی نشدند.
از آنجاییکه در آستانه انتخابات 1400 قرار داریم، ملت ایران باید توجه کافی به این نکته داشته باشند که هیچگاه با مدیران مرفه، برجامزده، غربگرا (بخوانید غربگدا)، تنبل، حقوق نجومی بگیر، اشرافی، ولنجک نشین، رانتخوار، اهل دیپلماسی التماسی، پشتمیزنشین، مدعیان اصلاحات و تدبیر، و... نمیتوان به قلههای استقلال و اقتدار و عزتمندی دست یافت.
انتخابات 1400 فرصتی است تا دوباره به دوست و دشمن ثابت کنیم فقط و فقط در پرتو تفکر بسیجی، انقلابی، با اتکا به خودباوری و روحیه اعتماد به نفس ملی، با تکیه زدن به جوانان مبتکر داخلی، با فعال سازی ظرفیتهای عظیم و دستنخورده داخلی، با حمایتگرایی از تولید، با فسادستیزی و قطع دست فرصت طلبان نفوذی، و در یک کلام با پشتیبانی از ولایت فقیه و عمل به رهنمودهای حکیمانه او، عبور از تحریمها و تهدیدها و چالشها میسر خواهد بود. نشان به آن نشان که در صدها مورد دیگر و از جمله در جنگ هشت ساله و در عملیات آزاد سازی خرمشهر، به برکت روحیه و اراده پولادین بسیجیان، و با مقاومت و ایثارگری و خودباوری توانستیم بر دشمن بعثی که توسط تمام قدرتهای بین المللی حمایت و پشتیبانی میشد فائق آییم.
فرصت یک ماهه تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، باید مغتنم شمرده شده، نخبگان حوزه و دانشگاه با رقم زدن جهاد روشنگری باید این نکته مهم را به ملت قهرمان ایران متذکرگردند که برخلاف آنچه تفکر غربشیفته با توسل به رقیبهراسی و فضاسازیهای رسانهای و با بزرگنمایی تحریم القا میکند، «تحریم» علیه کشوری مانند ایران با ظرفیتها و امکانات و موقعیت استراتژیک و سوق الجیشی فراوانی که دارد اگرچه بیتاثیر نیست ولی هرگز نمیتواند آنگونه که آمریکا و متحدانش و «جریان تحریف» و «جریان نفوذ» و «جریان لیبرالهای ایرانی» انتظار دارند، فلجکننده و بن بست آور باشد.
بلکه تحریمها و تهدیدها و فشارهای اقتصادی آمریکا میتواند با بکارگیری نیروهای مبتکر و خلاق و متخصص داخلی، به فرصتی برای جوشش استعدادهای جوانان و عامل شکوفا شدن خلاقیتهای ذهن پرتوان ایرانی تبدیل گردد.
امروز بحمدالله نسل فاتحان خرمشهر، و پیروان مکتب شهید سلیمانی، پرچم پایداری و "دکترین مقاومت امام خمینی" را بر افراشته نگاه داشته، و میدان مقاومت و پیروزی را تا عراق و سوریه و لبنان و یمن و عمق فلسطین اشغال شده گسترش دادهاند. رهبر حکیم انقلاب فرمود "خرمشهر ها در پیش است"؛ و ما طلیعه پیروزی های بزرگ و فتح خرمشهرهای اقتصادی را منوط به پالایش و زدودن تفکرغربگرایی از عرصه قوه مجریه، و مشروط به انتخاب دولت جوان حزباللهی میبینیم.
یادمان نرود که برخی معادلات غلط در دهه شصت _ نظیر اینکه: امتیاز بدهیم، زمین میدهیم و زمان میخریم و... _، هنگامی در در دفاع مقدس تغییر کرد و پیروزی های خیره کننده به دست آمد، که بنی صدر (که نمایانگر و نماد تفکر لیبرال غربگرا بود) از ریاست جمهوری عزل، و دست منافقین حامی وی برای مردم رو شد.
خلاصه کلام آنکه این گزاره را بایستی آویزان گوشمان کنیم که حرکت به سمت آبادانی دین و دنیا، زمینه سازی برای تحقق تمدن عظیم اسلامی و آماده شدن برای طلوع خورشید ولایت مهدوی، منحصرا در گرو حضور با شکوه و آگاهانه مردم در عرصه انتخابات، و سپس انتخاب کاندیدای اصلح، و رقم زدن دولت کارآمد، مومن، ساده زیست، مردمی، با رویکرد "ما میتوانیم" است. فاعتبروا یا اولوا الابصار
یادداشت از: رسول رضایی، پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان
انتهای پیام /