موسویان: اگر با ترامپ سازش نکنیم جنگ میشود / عبدی: همسرکشی نجفی دعوای خانوادگی بود شلوغش نکنید
«کاسبان ترس» و به عبارتی «کاسبان سایه جنگ» همچنان مشغولند، اما «جنتلمن های پشت میز مذاکره، همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند» و مردم ایران زیر بار مذاکره با قاتلان سردار حاج قاسم سلیمانی نمیروند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** موسویان: اگر با ترامپ سازش نکنیم جنگ میشود
«حسین موسویان» فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«مقاومت تمام عیار ایران مقابل تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی ودیپلماتیک ترامپ، میتواند مشوق چرخش ترامپ بهسمت سازش با ایران شود. بحران کرونا و ضرورتهای انسانی، این شانس را در اختیار ترامپ گذاشته است تا بدون پذیرش علنی شکست سیاست فشار حداکثری، بسمت حل مشکلات با ایران تغییر مسیر دهد. نهایتا معلوم نیست که ترامپ کدامیک از دومسیر را انتخاب خواهد کرد. اگر او تسلیم فشار تندروها و تشنهگان جنگ شود، ممکن است مسیر تخاصم فعلی او با ایران، منجر به درگیری نظامی هم بشود. چنین وضعیتی نه تنها موجب ویرانی بیشتر منطقه بلکه عواقب بحران کرونا را نیز تشدید خواهد کرد».
موسویان در ادامه نوشت:«با گشایش روابط مردمی دو کشور، ترامپ میتواند همکاریهای مردمی متنوع از جمله درزمینه مبارزه با کرونا را تسهیل کند. روابط مردم با مردم بدون ربط آن به مذاکره و رابطه دیپلماتیک دوکشور، میتواند مشوق مسیر صلح باشد و نه جنگ».
این عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای که چندین سال است در آمریکا اقامت دارد، دوگانه کاذب «مذاکره - جنگ» را مطرح کرده است.
وی مدعی شده است که نتیجه مقاومت ایران در مقابل خوی سلطه گری و غارتگری آمریکا از دو حالت خارج نیست، یا به مذاکره (یا به قول موسویان سازش) می انجامد و یا جنگ می شود.
اکنون به اذعان اندیشکده ها و تحلیلگران غربی، آمریکا به شدت در موضع ضعف قرار دارد. رکوردزنی آمریکا در تعداد مبتلایان و قربانیان کرونا در کنار وضعیت اسفناک این کشور در تأمین اقلام بهداشتی مراکز درمانی، شرایط نامطلوبی برای مقامات آمریکایی ایجاد کرده است. به این دلیل و دلایل بسیار دیگر، از جمله اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی ایرن، گزینه نظامی علیه ایران به هیچ عنوان روی میز مقامات آمریکایی نیست.
از سوی دیگر تجربه عبرت آموز برجام، بیش از پیش ثابت کرد که مذاکره با آمریکا، نه تنها به گشایش اقتصادی منجر نخواهد شد، بلکه هم بر مشکلات اقتصادی افزوده و هم مولفه های قدرت کشور را از کار می اندازد.
موسویان در یادداشت مذکور در طرحی شیطنت آمیز موضوع «صلح مردم ایران و آمریکا، فارغ از حاکمیت دو کشور» را مطرح کرده است. وی با این طرح اینگونه القاء کرده است که دشمنی ایران و آمریکا صرفا مربوط به حاکمیت در این دو کشور است و حاکمیت ایران و آمریکا به یک اندازه و یک شکل در بروز این تخاصم مقصر هستند.
این در حالی است که در یکسو حاکمیتی قرار دارد که اساس و بنیانش بر غارتگری و زورگویی و چپاول و جنایت است و در سوی دیگر حاکمیتی قرار دارد که اساس و بنیانش بر استقلال، اقتدار ملی، خودباوری، تکیه بر توان عظیم داخلی و مبارزه با تروریسم است.
«کاسبان ترس» و به عبارتی «کاسبان سایه جنگ» همچنان مشغولند، اما «جنتلمن های پشت میز مذاکره، همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند» و مردم ایران زیر بار مذاکره با قاتلان سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی نمی روند.
** عبدی: همسرکشی نجفی، دعوای خانوادگی بود، شلوغش نکنید
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب که پیش از این مدعی شده بود که «باید مشروب خواری و استعمال موادمخدر در ایران آزاد شود» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «ابعاد پرونده آقای نجفی» با این ادعا که درباره جریحه دارشدن افکارعمومی در پرونده نجفی بزرگنمایی شده، نوشت:«چه ارتباطی میتواند میان نظم اجتماعی و سیاسی ایران و یک دعوای خانوادگی باشد؟».
عبدی در ادامه نوشت:«اینکه آقای نجفی رقم زیادی را برای کسب رضایت داد که میتوان با آن نیمی از افراد زیر قصاص در یک زندان را آزاد و رضایت را جلب کرد نوعی ورود جهتدار به پرونده است... نکته دیگر اینکه بازگرداندن آقای نجفی به زندان و بقای در بازداشت بر اساس کدام ماده قانونی انجام شده است؟ هنگامی که پرونده از حالت قصاص خارج شد، متهم را باید با وثیقه مناسب آزاد کرد، هر چند بهتر بود که آقای نجفی از ابتدا برای احترام به افکار عمومی و کم کردن حساسیتهای آن چنین درخواستی را شخصا مطرح نمیکرد هر چند به لحاظ حقوقی چنین درخواستی، حق متهم بود، البته در هر حال در جریان کرونا و مرخصیهای عید باید در این دستور تجدیدنظر میشد».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در تاکید کرد:«فراموش نکنیم هزینههایی که افراد مشهور در برابر ارتکاب یک جرم یا حتی یک اشتباه و رفتارناپسند ولو غیرمجرمانه میدهند، بسیار بالاتر از مجازات قانونی است. بنابراین آنان در هر صورت متحمل مجازاتهای مضاعف نیز میشوند».
عبدی، پیش از این نجفی را نماد تکنوکراسی سالم و کارآمد پس از انقلاب نامیده بود! در روزهای گذشته روزنامه اصلاح طلب شرق نیز اعتراض کرده بود که چرا نجفی هنوز در زندان است؟! اصلاح طلبان در تلاش هستند تا با عملیات روانی، «جنبه عمومی جرم» نجفی در قتل همسر جوانش را به حاشیه ببرند.
محمد علی نجفی با سلاح غیرمجاز، همسر دومش را که 30 سال از وی جوانتر بود به قتل رسانده است. این جنایت، افکارعمومی را به شدت جریحه دار کرد، اما چون نجفی هم قبیله اصلاح طلبان است، اینجا دیگر «همسرکشی» و «زن کشی» و «خشونت خانگی» هیچ معنایی ندارد!
چندی پیش «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران گفته بود:«بسیار حیف است که شخصیتی مانند دکتر نجفی به اتهام قتل در انتظار اعدام باشد»!
همچنین چندی پیش روزنامه همشهری - ارگان شهرداری تهران- در مطلبی نوشته بود:«برای نجفی جنتلمن و خوشنام و نخبه پاپوش دوخته بودند»!
اصلاح طلبان به رفتارهای قبیله ای و باندی مشهور هستند و همه چیز حتی قانون را نیز برای نیل به اهداف قبیله ای خود زیر پا می گذارند.
نجفی، از جمله مدیران تکنوکرات در جریان اصلاح طلب است که حتی گزینه این طیف برای ریاست جمهوری در سال 92 نیز بود. وی هم در دوره وزارت در آموزش و پرورش و هم ریاست بر سازمان برنامه و بودجه و همچنین دوران ریاست بر سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران، کارنامه بسیار ضعیفی داشته است.
**تطهیر نهضت آزادی توسط علی مطهری!
«علی مطهری» کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «نامهای درباره نهضت آزادی را به امام منسوب میکنند که صحت آن برای من هنوز قطعی نیست و با همان نامه با آنها برخورد شد. باید توجه داشت که اگر هم مطلبی بوده به دوران جنگ برمیگردد. اینها مخالف جنگ بودند و نظر خود را اعلام میکردند، احساس میشد که پشت جبهه و روحیه رزمندگان تضعیف میشود. بههرحال نکته اینجاست که روشهای دوران جنگ قابلتعمیم به همه دورانها نیست. اگر امام مثلا پنج سال دیگر هم پس از جنگ زنده میماند و سیره و روش ایشان را در شرایط غیرجنگی میدیدیم، آن وقت ملاک عمل بود».
مطهری در ادامه گفت:«تحملنکردن مخالف و خارجکردن او از دایره انقلاب و کوچککردن این دایره، روشی بوده که متأسفانه به کار رفته و انقلاب را هم در معرض خطر قرار داده است. نتیجه این روش، انتخاباتی بود که با مشارکتی پایین برگزار شد. این میزان از مشارکت را باید بهعنوان زنگ خطری دانست که بیشتر ناشی از همین نگاه است که هرکس را که اندک زاویهای با نظرات و سیاستهای رسمی کشور دارد، از قطار انقلاب پیاده و حذف میکنیم».
تطهیر نهضت آزادی توسط علی مطهری در حالی است که حضرت امام خمینی (ره) - 19 بهمن 1366 - در پاسخ نامه «محتشمی پور» وزیر کشور وقت درباره نهضت آزادی فرمودند: «پرونده و عملکرد این نهضت در دولت موقت اول انقلاب شهادت میدهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. به حسب این پروندههای قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند، ملتهای مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا میزدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران میخورد که قرنها سر بلند نمیکرد».
امام خمینی (ره) نهضت آزادی را «طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به امریکا» و جماعتی که «از اسلام اطلاعی ندارد» و «عامل گمراهی مردم» نامیده بودند و تاکید داشتند که باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند. (صحیفه امام جلد 20، صفحه 480)
«صادق خرازی» فعال سیاسی اصلاح طلب چندی پیش با اشاره به عملکرد نهضت آزادی در دوران جنگ تحمیلی گفت:«ابراهیم یزدی نویسنده بسیاری از بیانیهها و اطلاعیههای نهضت آزادی علیه تداوم دفاع مقدس بود و در جنگ روانی صدام علیه ملت ایران در کنار مهندس بازرگان، عملا نقش ستون پنجم را ایفا می کرد و تا آنجا که در توان داشت و امکان پذیر بود علیه امام و راهبرد ایشان در استمرار دفاع مقدس تلاش کرد. تا آنجا که حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه دهم خرداد 1364 به علت همگامی کامل آنان با صدام، "نهضت آزادی" را "نکبت آزادی" نامید».
علی مطهری، نحوه برخورد حاکمیت با امثال گروهک نهضت آزادی را به احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس توسط شورای نگهبان ربط داده و کاهش مشارکت در انتخابات اخیر را ناشی از عملکرد شورای نگهبان جا زده است.
این در حالی است که اولا اصلاح طلبان در انتخابات اخیر مجلس با ترافیک کاندیدا مواجه بودند و ثانیا اصلاح طلبان به کارنامه خود باختند. علت کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، عملکرد بسیار ضعیف دولت و مجلس بود. دولتی که اکثریت مطلق آن در اختیار اصلاح طلبان است و مجلسی که بخش قابل توجهی از آن را اصلاح طلبان تشکیل داده اند.