نامه تند نماینده اصولگرای مجلس به حسن روحانی

ایسنا نوشت: توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نوشت: خواهشمندم با درک تحول در ادراک شهروندان ایرانی در توانمندی دولت در حل مشکلات جامعه، دست از سخنان کنایه آمیز و بدون نتیجه بکشید و از این جدال بی نتیجه فاصله بگیرید.
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در نامه ای به رییس جمهور سابق کشورمان گفت که خواهشمندم با درک تحول در ادراک شهروندان ایرانی در توانمندی دولت در حل مشکلات جامعه، دست از سخنان کنایه آمیز و بدون نتیجه بکشید و از این جدال بی نتیجه فاصله بگیرید.
متن نامه مجتبی توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به حسن روحانی، رئیس جمهور سابق کشورمان در واکنش به اظهارات اخیرش به شرح زیر است:
«حجت الاسلام جناب آقای حسن روحانی
سلام علیکم
پیرو موضعگیری اخیر جنابعالی لازم میدانم چند نکتهای را خدمتتان عرض کنم:
1. آقای روحانی در شرایطی از مصوبه هستهای مجلس شورای اسلامی انتقاد میفرمایید که با گذشته بیش از 2سال از خروج آمریکا از برجام، عملا دولت شما هیچ اقدام موثری در قبال نقض یک جانبه توافقی که خود شما باید بیش از دیگران برای حفظ آن دلسوزی میکرد، انجام نداده و این فرصت به تعارف کلامی با اروپاییها برای راهاندازی اینستکس گذشت.
آقای همتی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی دولت جنابعالی در سال 98 گفت: «تا زمانی که از ما نفت نخرند و درآمد نفت برای ما نیاید اینستکس فقط حرف است.» سپس در اوایل سال 1400 در گفتوگو با یورونیوز اعلام کرد: «من معتقدم که اینستکس هیچ فایدهای نداشته و علیرغم ادعایی که اروپاییها داشتند و من هم دقیقا در جریانش بودم، عملیاتی نشد.» این فاصله دو ساله را باید فاصله خواب عمیق دیپلماسی دانست. اتفاقا مصوبه مجلس شورای اسلامی بود که مسیر مذاکره در اواخر دولت شما را هموار کرد و حتی حتی اروپاییها نیز با مشاهده بیعملی دولت شما عقب نشینی کرده بودند. صهیونیستها نیز با مشاهده انفعال دولت شما در مواجهه با ترور شهید سرافراز سردار حاج قاسم سلیمانی، ترور شهید فخریزاده را رقم زدند. تنها اقدامی که پس از خروج یک جانبه آمریکا از برجام، اینستکس کاغذی و بیاثر اروپا و ترور شهدای بزرگوار حاج قاسم سلیمانی و محسن فخریزاده، توانست اقتدار ایران اسلامی را نشان دهد، مصوبه مجلس شورای اسلامی بود. افسوس که آن مصوبه که میتوانست دست مذاکرهکنندگان را برای امتیازگیری باز کند و بعد از تعارفات بیثمر حضرتعالی و تیم مذاکرهکننده، برگ برنده ایران روی میز مذاکرات باشد، به خوبی مورد استفاده قرار نگرفت. جای تاسف است که به جای پاسخگویی درباره 4سال انفعال در برابر ترامپ جنایتکار و تماشای همه اقدامات خصمانه این دشمن ملت ایران، زبان به طعن میگشایید و مجلسی که ابزار اقتدار و چانهزنی به شما داد و استفاده نکردید را متهم میکنید.
بیشتر بخوانید:
2. درباره کسری بودجه 1400 به صراحت بار تمامی کسری بودجه را به دوش مجلس شورای اسلامی انداختید. واقعیت این است که مجالس ما از یکسو به دلیل مواجهه با مطالبات مردمی و از سوی دیگر به دلیل فقدان رویکرد حزبی و در نتیجه پراکندگی در آرا و نظرات اساسا نمیتواند رویکرد مشخصی در قبال موضوعاتی از جمله بودجه داشته باشد و به همین دلیل سهم دولتها در بودجهریزی بیشتر است، چرا که رئیسجمهور قدرت بلامنازع در قوه مجریه است و میتواند مدیرناهماهنگ و ناکارآمد دولتی را حذف کند و با قدرتی که دارد همه اجزای دولت را در جهت ارایه بودجهای فاقد کسری و برطرفکننده نیازهای کشور بسیج کند. با این حال لایحه بودجه 1400 با گذشت بیش از 2 سال از تاکیدات صریح رهبر انقلاب بر پیگیری اصلاحات ساختاری در بودجه و با وجود اصرارهای مکرر معظمله بر گره نزدن اقتصاد به مذاکرات، با فرض صادرات روزانه 2 میلیون و 300هزار بشکه بسته شده بود.
به عبارتی جنابعالی پیش از مذاکرات، چک آن را نقد فرض کرده و هزینههای دولت را به آن گره زده بودید. این اقدام چه منطق اقتصادی و سیاسی داشت، جز محکمتر کردن گره مذاکرات و نتیجه آن به اقتصاد و جز خالی کردن دست مذاکره کنندگان از گرفتن امتیاز؟ واقعیت این است که با وجود برخی نقدها به مصوبات مجلس که دلیلی اصلی آن همان معضل پراکندگی آراست که بالاتر عرض شد، بخش قابل توجهی از افزایش منابع بودجه 1400 در مجلس، شفافسازی منابعی بود که دولت از بخشهای مختلف دریافت میکرد اما در سرفصلهای بودجه نمیآورد. علاوه بر این بخشنامههای هزینهزای دولت در سال های 98 و 99 از جمله افزایش چشمگیر امتیازات شغلی کارکنان بسیاری از دستگاه های دولتی، جهش یکباره حقوق بخش کوچکی از کارمندانی که دریافتی های بالایی دارند و سایر مصوبات دست و دلبازانه دولت در شرایطی که منابع درآمدی دولت به ویژه فروش نفت در آن دوره در بدترین شرایط قرار داشت، عملا زمینه افزایش شدید هزینههای جاری دولت و کسری بودجه را فراهم آورده بود. این در شرایطی بود که دولت تقریبا هیچ اقدامی برای اصلاحات ساختاری در بودجه از جمله مولدسازی داراییها و ایجاد پایههای جدید مالیاتی از جمله مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه انجام نداده بود. لذا کسری بودجه وحشتناک سال 1400 را باید خروجی و چکیده عملکرد اقتصادی خودتان بدانید و با فرافکنی این مسئله را به گردن دیگران نیندازید. 3. دیگر موضوع مورد اشاره شما، اشاره به منابع اسکناس ارز در زمان تحویل گرفتن دولت و تحویل دادن آن بود. چنان که فرمودید: «زمانی که در مردادماه 1392 دولت را تحویل گرفتیم چند صد میلیون دلار اسکناس در بانک مرکزی بود. اما در زمان تحویل دولت در مردادماه 1400 به دولت سیزدهم، چند میلیارد دلار اسکناس در بانک مرکزی موجود بود.» واقعیت این است که در اقتصادی با تجارت غیرنفتی نزدیک به 100 میلیارد دلار در سال، تحویل بانک مرکزی با چند میلیارد دلار اسکناس ارز، چندان اهمیتی ندارد و سوال این است که چگونه میتوان از شرایط ارزی سال 1400 و تحریمها و ناتوانی که خود دولتمردان شما در انتقال ارز برای واردات واکسن کرونا به آن اذعان داشتند دفاع کرد!
واضح است بخش اعظم نیازهای ارزی کشور از طریق حوالههای ارزی و نه ارز نقد و اسکناس تامین میشود. سوال اینجاست که امکان انتقال ارز در سالهای پایانی دولت شما چگونه بود که حتی در واردات واکسن کرونا آنگونه ناتوان بودید و به یاری خدا دولت سیزدهم با پیگیری های دلسوزانه شخص رئیس جمهور، آیت الله رئیسی توانست این گره را بگشاید؟ خروجی مدیریت ارزی دولت شما را نه در چند میلیارد دلار اسکناس ارز که باید در هدر دادن دهها میلیارد دلار ارز در دوره نخست مسئولیتتان برای سرکوب قیمت ارز برای مصارف انتخاباتی در دوره اول دید. مدیریت ارزی دولت شما را باید در تصویب ارز رانتیِ 4200 به عنوان یکی از مخربترین سیاستهای اقتصادی تاریخ کشور و توزیع بیثمر بیش از 60 میلیارد دلار ارز با نرخ 4200 تومان دانست که نتیجه آن میراثی سنگین برای دولت سیزدهم شد و دولت را مجبور به جراحی اقتصادی سنگین در این حوزه کرد. میراث مدیریت ارزی شما را باید در اضافه کردن یک صفر به قیمت دلار و تبدیل دلار 3 هزار تومان به 30 هزار تومان دانست. همه این ها البته محصول مدیریت ناکارآمد و مدعی است که تنها راه نجات کشور را نه در مذاکرات خارجی اثرگذار که در تعارفات دیپلماتیک بیثمر میدانست. 4. دولت حضرتعالی نقدینگی را زیر 500 هزار میلیارد تومان تحویل گرفت و وقتی میخواست به دولت سیزدهم تحویل دهد حدود 8 برابرش کرد. آیا اطلاع دارید اگر یک دهم نقدینگی که به کشور در دوران شما اضافه شد، به سمت تولید میرفت، چه انقلابی در اقتصاد رخ میداد؟ آیا انفعال شما و تیم اقتصادیتان در مدیریت ناکارآمد نقدینگی، تقصیر تحریم است؟ در نهایت از جنابعالی خواهشمندم با درک تحول در ادراک شهروندان ایرانی در توانمندی دولت در حل مشکلات جامعه، دست از سخنان کنایه آمیز و بدون نتیجه بکشید و از این جدال بی نتیجه فاصله بگیرید.»
21217
کد خبر 1653168