نباید اقتصاد را به انتخابات کشورهای دیگر گره بزنیم
![نباید اقتصاد را به انتخابات کشورهای دیگر گره بزنیم](https://img9.irna.ir/d/r2/2020/07/29/4/157264719.jpg)
تهران - ایرنا - روزنامه جامجم در گفت وگو با یحیی آلاسحاق نوشت: در اکثر دولتهای ایران موضوع سیاست و اقتصاد ایران به صندوق رای کشورهای دیگر گره خورده تا تصمیم گیری شود. سوال این است که چرا ایران با این همه ظرفیت اقتصادی، باید منافع خود را به صندوق رای کشورهای دیگر گره بزند.
روزنامه جامجم سه شنبه 29 مهر به مناسبت روز ملی صادرات گفت وگویی را با یحیی آل اسحاق رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق، انجام داده است که در ادامه متن آن را می خوانیم: امروز، روز ملی صادرات است. صادراتی که اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 به اوج خود رسیده بود با تشدید تحریمها و شیوع کرونا طی یک سال گذشته روزگار چندان خوشی را سپری نمیکند. موضوعی که به کاهش درآمدهای ارزی کشور منجر شده است. همواره بخشی از نیاز ارزی کشور از طریق صادرات غیرنفتی تامین میشود. موضوعی که بازگشت تحریمهای آمریکا، سنتی بودن رویه صادرات در ایران و صادراتمحور نبودن تولیدات ایرانی باعث شده درآمدهای ارزی کشور تا حد قابل توجهی کاهش یابد. وقتی در هر دولتی پای صحبت مسؤولان آن دولت مینشینیم اگرچه از ظرفیتهای مناسب ایران برای تولید و صادرات میگویند اما کارنامه تجاری دولتها در طول دهههای مختلف نشان میدهد هرگز به میزانی مناسب از ظرفیت های موجود در کشور استفاده نشده است. جملاتی از قبیل اینکه ایران از نظر منطقهای و جغرافیایی در موقعیت مناسبی قرار دارد، معادن ایران ظرفیت بالایی برای ایجاد اشتغال و توسعه دارند، میتوان با صادرات زعفران، فرش و پسته به اندازه صادرات نفتی درآمد داشت و... به عباراتی تکراری تبدیل شده است.
به نظر شما ایران بهرغم قوانین زیادی که در حوزه تجارت دارد و البته تلاشهایی که در حوزه افزایش صادرات طی این سالها صورت گرفته، چرا هنوز با چالشهای مهمی در حوزه صادرات مواجه است؟ ایران بهرغم موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک، منابع طبیعی، ظرفیت بالای معادن به طوری که میتوان گفت ایران دارنده کامل جدول مندلیف است در کنار نیروی انسانی متخصص، ذخیره فراوان نفت و گاز و همین طور ورودیهایی که در حوزه اقتصاد دارد نتوانسته خروجی مناسبی داشته باشد. ایران از معدود کشورهایی است که هم منابع زیرزمینی فراوانی دارد و هم از منابع طبیعی و موقعیت تجاری مناسبی برخوردار است.
اگر موافق هستید کمی جزئیتر به موضوع بپردازیم. ما بارها از شما و سایر مسؤولان کشور در دولتهای مختلف، از موقعیت مناسب ایران و مزیتهای نسبی کشور در امر تولید و صادرات شنیدهایم. سوال این است با وجود این چرا نتوانستیم از این ظرفیت خوب درست استفاده کنیم؟ به نتیجه نرسیدن این موضوع به دلیل محدودیتهای داخلی و خارجی است. برخی کارشناسان موضوع تحریمها و محدودیتهای تجاری را مطرح میکنند که عامل اصلی ناتوانی صادرات ایران بوده اما بررسی ریشهای موضوع نشان میدهد محدودیتهای داخلی نیز نقش زیادی در این ماجرا داشته است. ایران با ظرفیتهای بزرگی که در اقتصادش دارد نباید نیروی بیکار در کشور داشته باشد اما متاسفانه طبق آمار رسمی که بر اساس استانداردهای سازمان جهانی کار محاسبه میشود ما در حال حاضر حدود چند میلیون بیکار در کشور داریم. طبق اعلام سازمان جهانی کار، اگر یک فرد بتواند در هفته دو ساعت کار کند میتواند زنده بماند و اقلام اولیه خوراک مورد نیاز را برای خود تهیه کند، در نتیجه در فهرست بیکاران قرار نمیگیرد. این در حالی است که کارگران ایرانی یک ماه کار میکنند و باز هم توانایی تامین اقلام اولیه زندگی خود را ندارند. یکی از مواردی که باید به آن توجه کرد این است که دولتها سیاستهای مختلفی را در طول سالهای گذشته در کشور اجرا کردند و این موضوع باعث شده مشکلاتی که امروز با آن روبهرو هستیم بیشتر خودش را نشان دهد.
منظور شما این است که دولتها موانعی برای تجارت ایران ایجاد کردند؟ نهفقط برای تجارت ایران، بلکه برای همه این موارد عملکرد دولتها متفاوت بوده است. کشور ما دارای سه کلمه جمهوری اسلامی ایران است. یعنی باید قوانین آن بر اساس جمهور، اسلام و ایران باشد اما در عمل مشاهده میکنیم ما مدلهای بانک جهانی، اقتصاد بازار و نسخ دیگر که در کشورهای غربی شکست خورده را در داخل کشور اجرا میکنیم و توقع موفقیت هم داریم. جمهوری اسلامی ایران 42 سال است که شکل گرفته و به رغم موفقیت در همه حوزهها از نظر اقتصادی نتوانسته عملکرد مناسبی داشته باشد. در ابتدای انقلاب اسلامی کشور با تهاجم رژیم بعث عراق مواجه شد و جوانان ایرانی از کشور خود دفاع کردند. از همان زمان اقتضائات کشور تغییر کرد و در همه زمینهها رشد کردیم. امروز در زمینه نظامی، دفاعی، علمی، فناوری و.... رشد خوبی داشته ایم اما از حوزه مهمی به نام اقتصاد غافل شده ایم و رشدی در این بخش حادث نشده است. دلیل این ناکامی هم اجرای نسخههای کشورهای دیگر در حوزه اقتصاد بود. به بیان بهتر از همان ابتدا استراتژی تجاری و صنعتی مشخصی نداشتیم. موضوع بعدی سیاست زدگی اقتصاد است. سیاست مانند یک علم است اما زمانی که با اقتصاد درگیر شود ماهیت اصلی خود را از دست میدهد. هرچند اکنون کشورهای موفق در سیاست سعی میکنند از وضعیت مناسب خود برای حوزه اقتصاد هم استفاده کنند اما متاسفانه در اکثر دولتهای ایران موضوع سیاست و اقتصاد ایران به صندوق رای کشورهای دیگر گره خورده تا تصمیم گیری شود. سوال این است که چرا ایران با این همه ظرفیت اقتصادی، باید منافع خود را به صندوق رای کشورهای دیگر گره بزند.
دقیقا منظورتان از استراتژی تجاری چیست؟ دو نگاه در کشور وجود دارد. یکی تولید برای استفاده داخلی و صادرات مازاد آن و دیگری تولید صادراتی. در نگاه اول میگویند تولیدی که انجام میشود ابتدا باید نیاز بازار داخل را تامین کند و مازاد آن در سبد صادراتی قرار بگیرد که این نگاه یک نگاه سنتی است. اما نگاه دیگری در این حوزه وجود دارد که میگوید تولید باید دارای استانداردهای صادراتی باشد که بتوان برای بازاریابی و صادرات اقدام کرد. متاسفانه در زمینه تجارت هنوز در کشور نگاه سنتی حاکم است یعنی زمانی که یک کالا زیاد تولید میشود و در کشور با مازاد تولید کالایی مواجه هستیم این کالا در سبد صادرات قرار میگیرد و به محض کمبود آن کالا در داخل، دروازههای کشور برای صادرات بسته میشود. خب در این شرایط زمانی که یک تاجر برای صادرات کالا اقدام میکند علاوه بر بازاریابی به خریدار تعهد میکند که طی مدت مشخصی مقدار مشخصی از آن کالا را به کشور مقصد برساند اما زمانی که آن کالا در داخل کشور با تغییر قیمت همراه میشود در وهله اول صادرات آن کالا ممنوع میشود. اینجا کشور وارد کننده دیگر سراغ ما نیامده و کشور دیگری را جایگزین ما میکند. این موارد باعث میشود ایران به عنوان یک کشور بد قول در زمینه تجارت شناخته شود و انجام تجارت با ما تنها به دلیل تخفیفها و قیمت پایینتر ما از قیمت جهانی باشد. از سوی دیگر در زمینه تولیدات صنعتی هم با مشکلاتی همراه هستیم. به عنوان مثال ایران در زمینه صنعت فولاد از ابتدا تا انتهای زنجیره به بخشهای مختلف تولید این محصول، یارانههای زیادی داده اما قیمت آنها بر اساس نرخ جهانی تعیین میشود و این موضوع باعث افزایش هزینههای تولید در داخل شده است. این در حالی است که تولید کننده به دلیل دریافت یارانه و محاسبه قیمت جهانی پایان زنجیره بدون اینکه بتواند نیاز داخلی را رفع کند به صادرات علاقه دارد. تعارض منافع در این موارد باعث تصمیم گیریهای مختلف در وزارتخانههای کشور میشود. در بعد دیگر، نگاه سنتی به صادرات باعث شده برخی افراد معتقد باشند مردم به دلیل تحریمها باید پراید را 150 میلیون تومان بخرند. در حالی که عرضه کالا با این قیمت به مردم ظلم است. تولید و تجارت زمانی موفق میشود که در رقابت باشد و اگر بخش رقابت را از تولید و تجارت حذف کنیم بدون شک قاچاق جای آن را پر میکند.
بحث خودرو کمی تخصصی است. نگاه برخی افراد این است که باید به هر نحوی از تولید ملی حمایت شود. چرا که برای مثال اگر سایه حمایت از صنعت خودرو برداشته شود افراد زیادی بیکار میشوند. این رویه سالهاست وجود دارد. در این زمینه چه نظری دارید؟ حمایت به این معنی نیست که دور کشور دیوار بکشید و تولید جزیرهای باشد. همانطور که در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی رهبر معظم انقلاب در سال 92 آمده اقتصاد ایران باید درون زا و برون نگر باشد. یعنی ظرفیتهای داخلی خود را در یابد و نگاه به اقتصاد بیرونی داشته باشد. درست است که تولید مقدس است اما تولید و عرضه کالا با هر قیمتی، اجحاف به مردم است.
یکی از مواردی که مدافعان افزایش نرخ ارز از آن به عنوان نکته مثبت یاد میکردند، رشد صادرات با افزایش نرخ ارز است. به نظرتان چرا این موضوع در اقتصاد ایران صادق نبوده و به رغم کاهش شدید ارزش پول ملی در ایران شاهد رشد صادرات نبوده ایم؟ نرخ واقعی ارز بر پایه 10 هزار تومان است و اصلا اعداد و ارقامی که اعلام میشود با واقعیات اقتصاد ایران همخوانی ندارد. به نظر من افزایش قیمت دلار ناشی از سوء مدیریت مسؤولان اقتصادی و تا حدی تحتتاثیر جنگ اقتصادی دشمن است. اما به قول شما اگرچه افزایش نرخ ارز به عنوان یکی از مشوقهای صادراتی مطرح است اما تاکنون نتوانستهایم از این شرایط بهره ببریم. اگر قرار بود افزایش نرخ ارز، مشوقی برای صادرات باشد اکنون حتی یک کالا هم در داخل کشور پیدا نمیشد و همه کالاها راهی کشورهای دیگر میشد؛ اما این اتفاق نیفتاده است. دلیل اصلی هم که این اتفاق نیفتاده این است که تولید ما صادرات محور نبودهاست.
شما رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق هستید. اکنون وضعیت تجارت ایران و عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟ عراق پذیرنده بسیاری از کالاهای ایرانی است و اگر کوچکترین انحرافی در رعایت استانداردهای جهان اتفاق بیفتد کشورهای دیگر آماده تامین کردن نیاز آنها هستند. این در حالی است که استاندارد کالاهای ایرانی، جهانی نیست و نمیتواند با همه کشورها رقابت کند. در حال حاضر پاکستان، چین و ترکیه آماده رفع نیاز بازار کشورهای منطقه هستند و سعی بر افزایش کیفیت و کاهش قیمت دارند تا بتوانند سهم بازار خود را در جهان افزایش دهند. در این شرایط صادرات کشاورزی و لبنیات میماند. از آنجا که کشاورزی ایران هم هنوز وارد فاز صنعتی نشده است قطعا دوام زیادی نخواهندداشت. از سوی دیگر باید توجه داشت حرکت نکردن در راستای اقتصاد جهانی باعث شده هزینه تولید در ایران افزایش یابد و قیمت تمام شده کالا بالا برود که این موضوع مانع رقابت کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی میشود. متاسفانه هنوز تولید صادرات محور در کشور جا نیفتاده و ما به هدر رفت منابع عادت کردهایم. اگر بخواهم مثالی در این زمینه بزنم باید گفت در شرایطی که جهان در حال تولید پکیج برای سیستم گرمایش و سرمایش است ما به سراغ تولید بخاری میرویم که دیگر کارایی ندارد و برای راهاندازی این کارخانه از نظام بانکی تسهیلات پرداخت میشود. متاسفانه کالای ترک و چین برای کشور ما برند شدهاست در حالی که مواد اولیه برخی از کالاهایی که وارد کشور میشود از ایران به آنها میرسد. اگر بخواهم این موضوع را جمعبندی کنم باید بگویم خدمات پس از فروش، کیفیت و قیمت کالاهای صادراتی میتواند نظر خریدار را جلب کند در حالی که در ایران پایه این موضوع در حد شعار باقی مانده و همین طور شعاری به کار خود ادامه دادهایم. برخی از واحدهای تولیدی که از نظام بانکی با عنوان خودکفایی در تولید تسهیلات دریافت کردهاند، توانایی رقابت با شرکتهای کوچک خارجی را ندارند و موجب اتلاف سرمایه و انرژی کشور شدهاند.
اگر بخواهیم به نقطه تعادل و ایدهآل برسیم چند سال زمان نیاز داریم؟ رسیدن به این مرحله هم آسان است و هم سخت. مسائلی در حوزه قوانین تجارتی ایران است که فشار زیادی به تولید و بخشهای دیگر وارد میکند. اگر میخواهیم به تولید و صادرات کشور کمک کنیم باید سنگهایی که سر این راه وجود دارد را بر داریم. انجام این کار باعث میشود بخش زیادی از مشکلات حل شود. یکی از راهکارهایی که در این زمینه وجود دارد اجرای قانون رفع موانع کسب و کار و همچنین اصلاح رویه نظام بانکی است. جایگاه کسب و کار ما اکنون 135 است که وضعیت مطلوبی نیست، اکنون بروکراسیها برای دریافت مجوزهای تولید و همچنین چالش با سازمان امور مالیاتی و سازمان تامین اجتماعی برای بحث بیمه و... مشکلات زیادی را برای تولید ایجاد کرده است. همین حواشی باعث شده تولید کننده به جای اینکه به فکر کیفیت باشد به حواشی میپردازد تا بتواند مشکلات خود را حل کند. همچنین اصلاح نظام بانکی از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. علی رغم اینکه گفته میشود نظام بانکی در خدمت تولید است اما شواهد نشان میدهد میزان تسهیلاتی که به بخش غیر تولیدی داده شده بیشتر از تولید است.
از این منظر باید بگویم نباید با اقتصاد سیاسی برخورد کرد. تغییر نگاه به اقتصاد و دور شدن از فضای سیاسی نیمی از مشکلات تولید را حل میکند. نگاه سیاسی از بالا باعث بروز چنین مشکلاتی در کشور است و تا زمانی که این موارد حل نشود نمیتوانیم توقع اصلاح رویه در اقتصاد کشور را داشتهباشیم.
منبع: جام جم آنلاین *س_برچسبها_س*