سه‌شنبه 24 تیر 1404

نشریه آمریکایی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشد؛ باید به دیپلماسی بازگشت

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
نشریه آمریکایی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشد؛ باید به دیپلماسی بازگشت

اقتصادنیوز: طبق گزارش نشریه فارن افرز، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور ایالات متحده این عملیات را موفقیت‌آمیز و چشمگیر خواند و مدعی شد که این تاسیسات به‌طور کامل نابود شده و از بین رفته‌اند اما این، چندان قطعیتی ندارد.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، نشریه آمریکایی با ابراز تردید درباره اینکه حمله متجاوزانه آمریکا ایران منجر به نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران شده باشد، تاکید کرد: واشنگتن با این عملیات هرگز نتوانسته یک دستاورد استراتژیک حاصل کند و اکنون می‌بایست از وقفه کوتاه ایجاد شده در فعالیت‌های هسته‌ای ایران برای بازگشت به مسیر دیپلماسی استفاده کند.

هواپیماهای نظامی برای سومین بار در چهار دهه اخیر تلاش کردند تا برنامه هسته‌ای کشوری در غرب آسیا را هدف قرار دهند تا آن را وادار به تسلیم کنند. جدیدترین تلاش، با حملات هوایی رژیم صهیونیستی علیه ایران در 13 ژوئن (23 خردادماه) آغاز شد. سپس چند روز بعد بمب‌افکن‌های بی -2 ایالات متحده به سه سایت هسته‌ای در ایران با هدف نابود کردن کامل آن، حمله کردند که شامل تاسیسات زیرزمینی فردو و سایت‌های نطنز و اصفهان بود.

نشریه فارن افرز در مطلبی با این مقدمه نوشت: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور ایالات متحده این عملیات را موفقیت‌آمیز و چشمگیر خواند و مدعی شد که این تاسیسات به‌طور کامل نابود شده و از بین رفته‌اند اما این، چندان قطعیتی ندارد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که مسئولیت نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای در جهان را بر عهده دارد، قادر نبوده است تا فاصله 40 مایلی این تاسیسات برود، بنابراین نتوانسته است میزان خسارات وارد شده در سالن‌های زیرزمینی سایت‌های نظنز و فردو را ارزیابی کند. وزارت دفاع آمریکا نیز بعدتر ادعای ترامپ درباره مقیاس نابودی تاسیسات را تعدیل و اذعان کرد که از محل نگهداری ذخایر اورانیوم با غنای بالای ایران اطلاعی ندارد.

حملات آمریکا احتمالاً نتوانسته‌اند ذخایر اورانیوم ایران را از بین ببرند

طبق این گزارش که «دیوید آلیسون» تهیه کرده، شواهد ضمنی قوی مبنی بر این وجود دارد که تهران قبل از حمله، مواد هسته‌ای و همچنین مجموعه‌های سانتریفیوژ پیشرفته مورد استفاده برای غنی‌سازی اورانیوم را که در سایت‌های هدف ذخیره شده بودند، تخلیه کرده بود. تصاویر ماهواره‌ای فعالیت قابل توجه کامیون‌ها را در سایت فردو در روزهای قبل از حمله 22 ژوئن نشان داد.

فارن افرز ادامه داد: همچنین طبق اطلاعاتی که مقامات نظارتی ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه دادند، پس از بمباران هیچ افزایشی در سطح تشعشعات اندازه‌گیری‌شده در مناطق اطراف تأسیسات مورد هدف مشاهده نشده است که نشان می‌دهد حملات احتمالاً نتوانسته‌اند ذخایر اورانیوم ایران را از بین ببرند. در واقع، احتمالاً ایران هنوز بخش عمده یا حتی تمام ذخایر اورانیوم غنی‌شده با غنای بالای خود را در اختیار دارد.

در این گزارش آمده که حتی اگر بمباران‌ها خسارات قابل توجهی به سایت‌های هسته‌ای ایران وارد کرده باشد، تاریخ نشان می‌دهد که تخریب زیرساخت‌ها، به ندرت امنیت پایدار را به همراه دارد. حملات ممکن است قابلیت‌های یک کشور را به عقب براند، اما همچنین موجب تشدید آرمان‌های هسته‌ای آن کشور می‌شود.

آمریکا در تله بمب هوشمند گرفتار شده است

در ادامه این مطلب آمده است: وقتی صحبت از ایران می‌شود، به نظر می‌رسد دولت ترامپ، مانند اسرائیل قبل از آن، در «تله بمب هوشمند» گرفتار شده است؛ اعتماد اشتباه به قدرت سلاح‌های دقیق برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته‌ای یا حتی تحریک فروپاشی نظام. واقعیت محتمل‌تر این است که دخالت ایالات متحده صرفاً برای دولت ترامپ زمان خریده است، زمانی که باید از آن برای مذاکره در مورد راه‌حل استراتژیک بلندمدت برای برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند - زمانی که به اشتباه معتقد است قبلاً به آن دست یافته بود.

نشریه آمریکایی با اشاره محتوای کتاب «آتش‌سوزی‌های اتمی: وقتی سیاست‌های هسته‌ای شکست می‌خورند» خاطر نشان کرد: مساله این است که توانایی فیزیکی تنها نیمی از چیزی است که در تلاش برای هسته‌ای شدن نقش دارد. ایجاد یک بازدارندگی هسته‌ای همچنین به اراده سیاسی عظیمی نیاز دارد. در واقع، حملات نظامی به همه برنامه‌های هسته‌ای، به جز نوپاترین آن‌ها، به ندرت به اهداف بلندمدت خود دست می‌یابند. بمباران برنامه هسته‌ای یک کشور ممکن است به طور موقت توانایی فیزیکی آن را برای ساخت یک وسیله کاهش دهد، چنین حمله‌ای تقریباً همواره این باور کشور هدف را تقویت می‌کند که ساخت سلاح‌های هسته‌ای برای بقای آن ضروری است.

عراق نمونه محکمی برای ایران و کره شمالی درباره خطر فقدان بازدارندگی هسته‌ای است

فارن افرز به یک مورد حمله به تاسیسات هسته‌ای سوریه توسط رژیم صهیونیستی در سال 2007 اشاره کرد و نوشت: اگرچه این حمله به طرز چشمگیری مؤثر بود اما یک استثنا بوده است، زیرا موفقیت این عملیات به عواملی وابسته بود که احتمالاً تکرار نخواهند شد. رآکتور سوریه به صورت عمده وارد می‌شد. این کشور فاقد تخصص داخلی برای ساخت مستقل آن بود و برنامه هسته‌ای‌اش به شدت به کمک‌های خارجی وابسته بود. این وابستگی، توانایی سوریه را برای بازسازی برنامه پس از حمله به شدت محدود کرد. به‌علاوه پس از این حمله، نظارت بین‌المللی تشدید شد و سران سوریه نتوانستند اجزای ضروری را در داخل کشور تهیه یا بازسازی کنند.

آلیسون نوشته که سوریه همچنین زیر بار خشکسالی ویرانگر و در آستانه یک جنگ داخلی فاجعه‌بار قرار داشت. و در نهایت، حمله به تاسیسات سوریه بیش از آنکه یک ضربه قاطع باشد، یک تلنگر محکم به برنامه‌ای بود که از قبل در آستانه فروپاشی قرار داشت.

مورد دیگر، حمله رژیم صهیونیستی به راکتور عراق در سال 1981 بود که اگرچه ابتدا به عنوان یک پیروزی و اقدامی پیشگیرانه مورد ستایش قرار گرفت، «صدام حسین» دیکتاتور عراق را متقاعد کرد که به یک عامل بازدارنده هسته‌ای نیاز دارد. این حمله به جای متوقف کردن برنامه هسته‌ای عراق، آن را به فعالیت‌های زیرزمینی - دورتر از نظارت بین‌المللی - سوق داد و صدام را وادار کرد تا منابع بیشتری را برای غنی‌سازی اورانیوم سرمایه‌گذاری کند.

در این مطلب آمده است: آنچه در نهایت برنامه صدام را متوقف کرد، یک حمله هدفمند نبود، بلکه کنترل‌های بوروکراتیک و قانونی اعمال شده پس از جنگ خلیج فارس بود، یعنی تحریم‌های جامع سازمان ملل و رژیم بازرسی‌های سرزده آن که بر تسلیحات عراق نظارت داشت. حملات بعدی به سایت‌هایی مانند زعفرانیه به وسیله موشک‌های کروز ایالات متحده تا حد زیادی نمایشی بودند؛ بازرسان سازمان ملل تأیید کردند که این سایت‌ها قبلاً کنار گذاشته شده‌اند. حمله بعدی ایالات متحده به عراق در سال 2003 که بر اساس یک برنامه خیالی سلاح‌های کشتار جمعی انجام شد، نمونه محکمی برای ایران و کره شمالی در مورد خطرات فقدان بازدارندگی هسته‌ای است. پیونگ یانگ زمانی که فعالیت‌های خود را در سال 2006 که منجر به اولین آزمایش سلاح‌های هسته‌ای‌اش شد، تسریع کرد به صراحت به سرنوشت صدام اشاره کرد.

ایران حملات گذشته را پشت‌سر گذاشته است

فارن افرز همچنین قرار گرفتن تاسیسات هسته‌ای کلیدی ایران در زیر زمین را عامل دیگری برای عدم موفقیت حمله به آن دانست و افزود: ایران از مدت‌ها قبل حملاتی را پشت سر گذاشته که نتوانسته‌اند آسیب جدی به برنامه هسته‌ای‌اش وارد کنند. این حملات شامل حمله سایبری استاکس‌نت به تأسیسات نطنز، تلاش مشترک آمریکا و اسرائیل که تقریباً به 1000 سانتریفیوژ در سال‌های 2009 و 2010 آسیب رساند؛ موجی از ترور دانشمندان هسته‌ای ایران توسط اسرائیل بین سال‌های 2010 و 2012؛ و اقدامات خرابکارانه اخیر اسرائیل علیه تأسیسات نطنز در سال‌های 2020 و 2021 می‌شود.

در این گزارش آمده که ایران با مقاوم‌تر کردن زیرساخت‌های فیزیکی خود، از جمله ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر و انتقال تأسیسات کلیدی مانند فردو به اعماق زمین، به هر حمله‌ای پاسخ داده است. برخی از مزایای ایران، از جمله تسلط بر چرخه سوخت هسته‌ای، همچنان فراتر از حملات هوایی است - چیزی که برنامه بسیار کوچک‌تر سوریه فاقد آن بود.

عزم ایران جزم‌تر شده است

رسانه آمریکایی با اشاره به اینکه «تلاش‌ها برای حمله به برنامه هسته‌ای ایران، عزم ایران را جزم‌تر کرده است» تاکید کرد: مقامات ارشد این کشور، حمله ایالات متحده به تاسیسات هسته‌ای را به‌عنوان «نقض وحشیانه» قوانین بین‌المللی محکوم کرده و علناً خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان‌پی‌تی) را مورد بحث قرار داده‌اند، اقدامی که به نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر برنامه هسته‌ای ایران پایان می‌دهد و حتی اگر بازرسی‌ها ادامه یابد، تهران احتمالاً همکاری کمتری با آنها خواهد داشت. از نظر سیاسی، این حملات، دیدگاه گروهی از مقامات ایرانی را مبنی بر اینکه سازش، آسیب‌پذیری را افزایش می‌دهد، تقویت می‌کند. تهران معتقد است که اجازه دادن به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ماندن در محل، حملات آینده را با قرار دادن مکان‌های حساس در معرض دید دشمنان، آسان‌تر می‌کند.

فارن افرز نوشته از طرف دیگر، تلاش‌های به اصطلاح ضد گسترش سلاح‌های هسته‌ای علیه تهران، بسیار فراتر از مرزهای ایران طنین‌انداز خواهد شد. به عنوان مثال، اگر این کشور از ان‌پی‌تی خارج شود، تغییر منطقه‌ای به سمت گسترش سلاح‌های هسته‌ای تقریباً اجتناب‌ناپذیر است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی که مدت‌هاست جاه‌طلبی‌های هسته‌ای را در سر می‌پرورانند، تقریباً به‌طور قطع برنامه‌های خود را تسریع خواهند کرد و در نتیجه جبهه‌های جدیدی را در مسابقه هسته‌ای خاورمیانه باز خواهند کرد. به این ترتیب، حمله‌ای که با هدف حل یک مشکل هسته‌ای انجام شده، می‌تواند در نهایت منجر به ایجاد چندین مشکل دیگر شود.

در این گزارش آلیسون آمده است: حمله ایالات متحده در بهترین حالت ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را تقریباً 12 تا 18 ماه به تأخیر انداخته باشد. ارزیابی‌های اطلاعاتی ایالات متحده می‌دهند که با توجه به توانایی ایران در نجات مواد، پراکنده کردن سایت‌های خود و بازسازی با استفاده از تأسیسات پنهان، تأخیری که حملات ایجاد کرده‌اند، می‌تواند به کوتاهی چند ماه باشد. تلقی این وقفه به‌عنوان یک پیروزی استراتژیک، یک خطای اساسی خواهد بود. تهران در پاسخ به این حملات، تأسیسات هسته‌ای خود را در عمیق بیشتر، پراکنده‌تر و با دفاع شدیدتر خواهد ساخت و در نتیجه اثربخشی حملات بعدی را کاهش خواهد داد.

بمب‌ها می‌توانند زمان بخرند اما دیپلماسی می‌تواند امنیت پایدار را فراهم کند

نگارنده به آمریکا توصیه کرده که اکنون واشنگتن برای تبدیل این وقفه به یک دستاورد استراتژیک باید از این فرصت کوتاه برای دنبال کردن یک مسیر دیپلماتیک استفاده کند. چنین توافقی می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله الزام ایران به بازگشت به تعهدات گذشته خود در زمینه عدم اشاعه هسته‌ای و اعطای دسترسی فوری به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اختیار بازرسی سرزده از سایت‌های هسته‌ای آن، شاید در ازای کاهش تدریجی تحریم‌ها و تعهد کشورهای خلیج فارس به صرف نظر کردن از غنی‌سازی اورانیوم خودشان.

فارن افرز در پایان خاطر نشان کرد: اما مشکل این است که مذاکره‌کنندگان اکنون با ایرانی روبرو هستند که توسط دو ارتش در جهان مورد حمله قرار گرفته و ممکن است هرگونه مصالحه‌ای را به عنوان فریبی برای حملات آینده ببیند. تجربه نشان می‌دهد که یک کشور آسیب‌دیده از حملاتی که از آنها جان سالم به در می‌برد، درس می‌گیرد، زیرساخت‌های خود را تقویت می‌کند و با پنهان‌کاری و عزم سیاسی بیشتر به کار خود باز می‌گردد. بمب‌ها می‌توانند زمان بخرند اما تنها دیپلماسی است که می‌تواند امنیت پایدار را فراهم کند.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید