نقدی ناصحانه بر یک بیانیه
بیانیهنویسان مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین طوری حرف میزنند که گویی همین امروز مشکلات ظهور کرده و تا دیروز که خود بر 4 دولت پس از انقلاب تکیه زده بودند خبری از آن بحرانها و مشکلات نبود!
به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت 12 بهمن سالروز ورود امام (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 بیانیهای مشترک صادر کردند. این بیانیه مفصل 3715 کلمهای دیدگاه برخی از علما و روحانیون محترمی را در برمیگیرد که در سنین 70 سال به بالا دوران دهه آخر عمر خود را طی میکنند. برخی از آنها سمتهای عالی در جمهوری اسلامی در نهادهای انتخابی و انتصابی داشتهاند. کارکرد و کارنامه هر یک در دوران حکومت آنها در نزد ملت ایران مشخص است.
نگاهی به امهات این بیانیه که در زیر اشاره میشود خالی از لطف نیست؛
1- امروز جامعه ما با بحرانهای بزرگی در عرصههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و بینالمللی روبهرو است.
2- پرسش این است اگر جمهوری اسلامی نبود آیا بخش مهمی از این خدمتها و پیشرفتها بهوجود میآمد؟
3- پرسش بعدی این است که؛ آنچه صورت گرفته چه نسبتی با آرمانهای انقلاب و خواست تاریخی ملت دارد؟
4- بسیاری از کشورهای همتراز کشورهایی که از ما عقب افتاده بودند امروز جلو افتادهاند بازهم کارنامه جمهوری اسلامی را درخشان خواهیم یافت؟
5- افزایش میزان مهاجرت، کاهش سرمایه اجتماعی، خروج سرمایههای مادی و وضع معیشت مردم اگر اینها نشانه آشکار بحران نیست پس چیست؟
به این گزارهها در این بیانیه مشترک دقت کنید. ظاهرا نویسندگان بیانیه فراموش کردند از بنیانگذاران و حامیان 4 دولت از 5 دولت روی کار آمده در پس از پیروزی انقلاب هستند. اگر این سیئات که ادعا میکنند وجود دارد، چرا باید نقش و مأموریت خودرا در پدیداری آن انکار کنند!؟
به کلمه «امروز» در بیانیه و تأکید بیانیهنویسان دقت کنید طوری حرف میزنند که گویی همین امروز مشکلات یا به قول خودشان بحرانها ظهور کرده است تا دیروز که خود بر 4 دولت پس از انقلاب تکیه زده بودند خبری از آن بحرانها و مشکلات نبود! خوب بود بیانیهنویسان قبل از انتشار آنرا به چند تن از علمای علم سیاست نشان میدادند و حداقل واژه «بحران» را بهویژه بحران سیاسی، اقتصادی و... را برای آنها تعریف میکردند و بعد با وضع امروز انطباق میدادند.
اگر این تعریف از بحران را بپذیریم باید آمریکا به عنوان قدرت اول جهان از بحرانیترین کشورهای جهان باشد که در حاشیه ایالتهای بزرگی چون نیویورک، کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، لسآنجلس و... کارتنخوابها و ماشینخوابها به قدری زیاد شدهاند که شهرداران ایالتها میگویند نمیتوانند هر روز صبح ادرار و مدفوع آنها را که باعث رنجش عابران شده، جمعآوری کنند!!
در همین این بیانیه 3715 کلمهای از ذکر مظالم و مصائب تحریمهای آمریکا و لعن و نفرین استکبار جهانی در خصومتورزی با ملت ایران خبری نیست.
خدا رحمت کند امام خمینی (ره) را کافی است به صحیفه نور نگاه کنید ببینید در هر ملاقاتی و هر سخنرانی کلیدواژه اصلی او آمریکا و مصائب و توطئههای آمریکا علیه ملت بود.
بیانیهنویسان محترم دقت کردهاند در ذکر بحرانهای خیالی مبادا یک بار کلمه جنایات آمریکا را ذکر کنند و بخشی از مشکلات کشور را گردن آنها بیندازند!
بیانیهنویسان در سطر سطر بیانیه، کشوری را ترسیم کردهاند که هر کس آنرا از نزدیک ندیده باشد فکر میکند رو به قبله و در حال فروپاشی است.
درصورتیکه دنیا میتواند شهادت بدهد بنیانی که امام خمینی (ره) 43 سال قبل در ایران اسلامی بنا نهاد و در آغاز نهضت اسلامی در سال 1342 فرموده بود؛ «سربازان من در گهوارهها هستند».
همان سربازان ارتش ناتو را در غرب آسیا به زانو درآورده است. اسرائیل را در مرزهای اشغالی محصور کرده و لشکر خونخوار داعش را در عراق و سوریه تارومار نموده است. امروز آوازه قدرت ایران در 5 قاره جهان پیچیده است و یکی از مباحث مورد مناقشه با استکبار جهانی گفتوگو در مورد محدود کردن نفوذ منطقهای و جهانی ایران است. کتاب «صعود چهل ساله» نظام به قلههای افتخار و بالندگی را آنهم مستند به منابع خارجی را بیانیهنویس محترم بخواند. چیزی که دشمن اعتراف میکند شما چرا انکار میکنید!؟ بیانیهنویس محترم بهگونهای قلم را روی صفحه چرخانده است که گویی امام (ره) عزیز و رهبر بزرگوار و بهویژه ملت بزرگوار ایران پنجه در پنجه آمریکا و قدرتهای خونخوار جهانی و استبداد و استکبار جهانی نینداختهاند و دشمن هم کاری به این ملت نداشته لذا ایران از برخی کشورها عقب افتاده است!
اولا: نگفتند از کدام کشورها!؟ ثانیا: نگفتند از چه چیزی در چه حوزهای عقب افتاده است!؟ ثالثا: گویی ما چالشی با آمریکا نداشتیم و تحریمهای به اصطلاح فلجکننده و شکننده آمریکا علیه کشور بورکینافاسو بوده است! رابعا: اصلا پیشرفتی در کشور بهویژه درحوزه های علمی و فناوریهای نوین و... بهویژه در هوافضا و هسته ای نبوده ما با چاقوی ضامن دار با آمریکا درافتادهایم!
در جای جای بیانیه روی «جمهوریت» نظام تکیه شده است از جمله بیان فرمودند: «اگر همگان جمهوریت نظام اسلامی را بپذیرند بسیاری از مشکلات حل میشود».
کارنامه پایبندی مجمع روحانیون و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به جمهوریت نظام در انتخابات سال 88 مشخص است. آنها ثابت کردند جمهوریت را به شرط «چاقو» قبول دارند. 8 ماه مملکت را به آشوب کشاندند و درروزی که منافقین و سلطنتطلب ها در 30 خرداد 88 علیه رأی ملت اعلام راهپیمایی کردند، آنها هم بیانیه دادند با آنها همراهی کردند. آنها با آنکه مدام میگفتند میزان رأی ملت است این میزان را با 8 ماه آشوبآفرینی و بحرانزایی به آتش کشیدند و از آن طرف نمایندگان جنبش سبز را فرستادند به پارلمان اروپا و کنگره آمریکا التماس کردند تحریمها علیه دولت و ملت را تشدید کنند ما زورمان به رأی ملت نمیرسد!! در اوج فتنه وقتی مخالفان جمهوریت نظام شعار می دادند؛ «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است» مجمع روحانیون مبارز از جمهوریت نظام دفاع نکردند. وقتی منافقین و سلطنت طلب ها شعار می دادند؛ «مرگ بر اصل ولایت فقیه» هیچ دفاعی از اصل ولایت فقیه نکردند! این جمهوریت که مجمع از آن دم می زند چیست که در رای مردم تبلور ندارد، اما در فتنه گری جلوه می کند. ازجمله دغدغههای بیانیهنویس محترم فروکاهش سرمایه اجتماعی و ربط آن به آسیب جمهوریت نظام بود. اما از خودشان سؤال نکردند آن سرمایه اجتماعی آنها در دوم خرداد 76 در انتخابات اخیر 1400 چه شد که به اندازه آرای باطله کاهش یافت!
از اعضای محترم و معزز مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین تقاضا میکنم یک بار این بیانیه عریض و طویل را بخوانند قدری از عصبانت ناشی از پشت کردن مردم به آنها در این دو انتخابات اخیر بکاهند تا بتوانند حقایق انقلاب اسلامی و کار عظیمی که امام (ره) در برپایی انقلاب اسلامی و رهبری معظم انقلاب پس از امام (ره) و ملت ایران انجام دادهاند را دریابند. این انقلاب صاحب دارد و صاحب آن خداوند بزرگ و پرچمدار آن حضرت ولیعصر (عج) است اگر قرار بود به این بادها که فهرست آن در بیانیه ناشیانه تحت عنوان «بحران» آمده، بلرزد همان روزهای اول انقلاب که شرارت لیبرالها و منافقین و ضدانقلاب در کشتار ملت ایران و همراهی با متجاوزان به خاک مقدس جمهوری اسلامی انجام دادند، سقوط میکرد و خبری از آن نبود. با شناختی که از برخی حضرات محترم این دو مجمع دارم بعید میدانم قبل از انتشار، بیانیه را خوانده باشند. مگر میشود به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب دو تشکل که همگی از علما و روحانیون سیاسی کشور هستند یک بیانیه 3715 کلمهای بدهند اما از آغاز تا انتهای کلمات خود کمتر از انگشتان یک دست از «خدا» یاد شده باشد!؟
غیر از بسم الله الرحمن الرحیم سرآغاز بیانیه و کلمه پروردگار پایان بیانیه از کجای بیانیه شما بوی خدا میآید!؟ مگر میشود عدهای از علما به مناسبت دهه فجر بیانیه بدهند و از امام یاد کنند اما در سرتاسر بیانیه آنها یک کلمه از «ولایت فقیه» به عنوان فلسفه سیاسی امام یاد نشود!؟ مگر میشود این همه ادعا را از جمعی از علما پذیرفت در آن بیانیه حتی مستند به آیه ای از قرآن و روایتی از معصوم نباشد!؟ قدری تأمل کنید ببینید چه کسی ویروس سکولاریزم را در اندیشه سیاسی شما تزریق کرده است! مجمع روحانیون از زمانی که انشعاب از روحانیت مبارز کردند در تور جنگ شناختی دشمن افتاد. زیست رفیقانه، مؤمنانه و رقابت اخلاقی و الهی را در حوزه سیاست کنار گذاشتند و بنا را بر ستیز بیدلیل با رقبا گذاشتند.
اندوه سترونبودن، سوءظن و تلاطم درونی و ناکارآمدی در 4 دولت پس از انقلاب که صفر تا صد آن دست آنها بود سرمایه اجتماعی آنها را به باد داد.
آنها منادی گسست و تفرقه درجامعه بودند و حاضر نشدند در فرآیند همگرایی حاضر شوند و ایران را بسازند. در دو فتنه 78 و 88 آتش بیار معرکه نبرد نرم دشمن علیه انقلاب و نظام بودند. هنوز حاضر نیستند از خیمه فتنه فاصله بگیرند.
در این بیانیه اشاراتی بر ماندن در این خیمه دارند که اگر فرصت شد عمری باقی ماند در مقاله بعد آن را بازخوانی خواهم کرد.