نقش حاج قاسم در جلوگیری از سقوط بغداد
تهران - ایرنا - چهار سال پس از پایان خلافت گروهک تروریستی داعش در منطقه، یکی از فرماندهان میدانی محور مقاومت به رمزگشایی از نقش حیاتی سردار سلیمانی در جلوگیری از سقوط بغداد و تبعات این ماجرا پرداخت.
به گزارش روز یکشنبه ایرنا، ساعت یک و بیست دقیقه بامداد جمعه 13 دی 1398 حاج قاسم سلیمانی، «سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت»، این بخشی از پیام تسلیت رهبر انقلاب بعد از شهادت فرمانده افسانهای جبهه مقاومت است که هنوز با گذشت دو سال از ترور سحرگاه سردار در فرودگاه بغداد باورپذیر نیست؛ خبری که همه معادلات را تغییر داد و منطقه غرب آسیا را برای همیشه برای رژیمتروریستی آمریکا ناامن کرد. حالا در دومین سالگرد شهادت مردی هستیم که در روز تشییع خود همه ایرانیان را با هر سلیقه سیاسی به خیابان ها کشاند تا یک تشییع تاریخی رقم بخورد، وداع با فرمانده ای نظامی که تاریخ هیچگاه چنین محبوبیتی را سراغ نداشته و ندارد.
در روزهای منتهی به سالگرد شهادت سردار بخشهایی از مهمترین خاطرات و ناگفتههای خانواده و همرزمان حاج قاسم را بازخوانی کردهایم.
آنچه در ادامه می آید، گفتگو با سردار سرتیپ محمدجعفر اسدی از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس و از فرماندهان میدانی جبهه دفاع از حرم که به مدت چند سال در سوریه فرماندهی نیروهای مستشاری ایران را برعهده داشت.
سیام آبان ماه سال 1396 سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در نامهای به رهبر معظم انقلاب پایان یافتن سیطره داعش در کشورهای عراق و سوریه را اعلام کرد و اینک، سردار اسدی از آن روزها میگوید:
بیش از چهار سال از اعلام پایان فتنه داعش توسط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در نامه به رهبر معظم انقلاب اسلامی و 10 سال از آغاز فتنه داعش که سردار سلیمانی آن را «فتنه سیاه» نامیدند میگذرد. سوال نخست ما این است که هدف از تشکیل داعش چه بود و چه چیزی موجب شد تا جمعی از جوانان مسلمان در منطقه و خارج از منطقه به این جریان بپیوندند و چه دولتهایی از این سازمان تروریستی حمایت کردند؟
داعش از چهار کلمه «دولت اسلامی عراق و شام» تشکیل شد. استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، اسرائیل، انگلیس و تمام کسانی که میدانند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسیده است تا کیان آنها را به باد بدهد و بلند جایگاهی را که برای خود درست کردهاند به پایین بکشد، از شکلگیری داعش حمایت کردند.
امام خمینی (ره) فرمود که قرن آینده، قرن اسلام است و این اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت میکشاند. به همین دلیل این دولتها در چهل سال گذشته در حال جنگ با اسلامی هستند که امام احیا کرده است. آنها به دنبال برقراری اسلام آمریکایی در کشورهای مسلمان هستند، اما اسلام ناب محمدی (ص) که امام خمینی (ره) احیاگر آن بودند در برابر این اسلام آمریکایی ایستاده است.
داعش با دو هدف شکل گرفت. هدف نخست آنان همان هدف اعلامیشان است؛ یعنی تشکیل دولت در عراق و شام که البته منظور از شام تنها سوریه نیست و شامل فلسطین، لبنان و اردن نیز میشود. اگر این اتفاق صورت میگرفت پیوندی بین داعش و اسرائیل خبیث که در فلسطین است، به وجود میآمد و اتفاقات دیگری در منطقه غرب آسیا روی میداد.
اما هدف دوم بدنام کردن اسلام بود. داعش ایجاد شد تا چهرهای خشن از اسلام به جهانیان نشان داده شود. دولتهای غربی تلاش کردند با حمایت از داعش به ملتهای خود بگویند که مسلمانان به راحتی سر یکدیگر را میبرند، جنایت میکنند، انسان میسوزانند و در جنایت کردن هیچ فرقی میان مرد و زن و کودک و بزرگ و کوچک قائل نیستند.
داعش و حامیانش این دو هدف را با جدیت دنبال کردند. برخی از جوانها که فریب خوردند و به داعش پیوستند، گذرنامههای خود را روی هم تلنبار کردند و روبروی دوربین به آتش کشیدند و گفتند ما قصد بازگشت به کشورهایمان را نداریم و آمدهایم تا در اینجا دولت اسلامی عراق و شام را شکل بدهیم. این اقدامات با پشتیبانی آمریکا، عربستان، امارات، قطر و حتی ترکیه صورت گرفت و این دولتها بسیار قوی به میدان آمدند.
آنها تصورشان این بود که دولت بشار اسد در سوریه را طی دو سه ماه سرنگون خواهند کرد، اما با مردانگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به گونهای که وقتی خواست از فرودگاه دمشق تا شهر برود چند بار مورد هدف تیراندازی قرار گرفت و همچنین مجاهدت سردار شهید حسین همدانی (ابووهب) که در آن ایام خطرناک به سوریه رفت و ایستادگی کرد، این هدفشان محقق نشد. سردار شهید همدانی به مدت سه سال در سوریه تلاشهای بسیار زیادی تحت فرماندهی سردار سلیمانی انجام داد.
در خصوص عراق نیز باید به خاطرهای اشاره کنم. بنده در سوریه بودم که یکی از اعضای ارشد وزارت اطلاعات به آن کشور آمد و در جلسهای عنوان کرد که من از عراق میآیم. در بغداد جلسهای بود و روحانیون، سیاسیون، اقتصادیون و... حضور داشتند. آنها گفتند اگر آن روز چهارشنبهای که سردار سلیمانی وارد بغداد شد، نمیآمد نه تنها بغداد که شهرهای نجف و کربلا نیز از دست میرفت. مردم در حال فرار بودند. مسئولان بغداد هم آماده شده بودند تا شهر را ترک کنند، اما سردار سلیمانی آمد و وضعیت را تغییر داد. ایشان در آنجا 14 مجموعه درست کرد. برای هر مجموعه قرارگاهی تشکیل داد و بین افراد و نیروها تقسیم کاری صورت گرفت. تعدادی از آنها مامور به حفظ بغداد و تعدادی از نیروها مامور به جلوگیری از پیشروی نیروهای داعش شدند.
داعشیها بضاعت چندانی نداشتند، اما از سوی کشورهای عربی حمایت مالی شدند. از سوی کشورهای غربی همچون آمریکا، انگلیس و فرانسه سلاحهای پیشرفته دریافت کردند. متاسفانه برخی هم در عراق و سوریه با اینها همکاری کردند. در عراق برخی افراد که در ارتش بر سر کار آمده بودند با آن نوع از اسلام داعشی موافق بودند. آنها بازماندگان حزب بعث در ارتش عراق بودند. بعثیهای ارتش عراق یا به داعش پیوستند یا اینکه پادگانها را تحویل داعش دادند. در نتیجه سلاح و امکانات داعش چند ده برابر شد و برخی از شهرها با تلفن به اشغال درآمد؛ یعنی تماس میگرفتند، تهدید میکردند، آنها فرار میکردند و اینها شهر را به اشغال در میآوردند.
در چنین شرایطی یک انسان جوانمرد، عاشق ولایت، عاشق اسلام که مرامش حسینی بود به میدان آمد و ماجرا را تغییر داد و برگرداند. سردار سلیمانی با لطف خداوند متعال توانست وضعیت را به جایی برساند که اعلام کند داعش به پایان خواهد رسید. سپس نیز این ادعای خود را عملی کرد.
اگرچه سیطره داعش به پایان رسید، اما امروزه مشاهده میشود که این گروه در برخی کشورها همچون عراق، سوریه و افغانستان فعالیتها و اقدامات تروریستی انجام میدهد. اکنون وضعیت داعش چگونه است و آیا ممکن است مانند گذشته خطری جدی برای ما به حساب آید؟
ممکن است این روزها برخیها بگویند که داعش به پایان نرسیده است. اما باید توجه داشت که وقتی انتهای این ماجراها به شیطان بزرگی همچون آمریکا و شیطان خبیثی به نام اسرائیل وصل میشود، آنها تمام تلاش خود را میکنند تا این جریانها دست و پای خودشان را بزنند.
مگر اکنون تمام آن گروهکها همچون کوموله، دموکرات و خلق عرب که از ابتدای انقلاب اسلامی علیه ما غائله و توطئه ایجاد کردند، تمام شده است که داعش هم تمام شود؟ اما همه آنها دیگر کارآیی ندارند و به لحاظ مفهوم «کارآیی» به پایان رسیدهاند. آن روزهایی که مردم در کردستان خودمان جرات نمیکردند ساعت چهار بعد از ظهر از خانههایشان بیرون بیایند و از این شهر به آن شهر بروند، دیگر تمام شد. کوموله و دموکرات هنوز میگویند که ما هستیم و نفس میکشیم، اما آن عمری که آنها کردند و آن خباثتها را انجام دادند، تمام شد.
امروز هم اگر داعش میگوید که در عراق و سوریه حضور داریم، بدین معنا نیست که آنها بتوانند دولت اسلامی عراق و شام تشکیل بدهند. آن توان دیگر تمام شد. همه دنیا هم فهمیدند که اینها تمام شدند. تمام شدن فتنه داعش مدیون تلاشها و مجاهدتهای شبانهروزی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است. به گفته دوستان، او شب و روز نشناخت تا ریشه این فساد را از دامن مردم مسلمان منطقه بکند. به لطف خدا هم توانست آن ریشه را بکند. اکنون هم اگر حرکتی صورت میگیرد، مذبوحانه است. یک حیوان را هم وقتی سرش را میبرند، دست و پا میزند و بالا و پایین میپرد. حرکتهای کنونی داعش به جایی نخواهد رسید و کار آنها به لطف خدا تمام شد.
نامه اعلام پایان فتنه داعش از سوی سردار شهید سلیمانی خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشته شد و در آن نامه از اقدامات و هدایتهای رهبری تشکر شد. نقش رهبر معظم انقلاب اسلامی در مهار فتنه داعش چه بود؟
سردار سلیمانی بزرگوار از روزی که انقلاب پیروز شد، مقلد امام خمینی (ره) بود. در آن هشت سالی که دفاع مقدس بود و بعد از آن هم که جبهه و جنگ تمام شد، ایشان از دیار خودش که کرمان بود تا زاهدان، بندرعباس و مرزهای افغانستان و پاکستان به دفاع از ایران اسلامی پرداخت و یک شب راحت نداشت. ایشان کارهای بزرگی کرد و به گونهای با سران اشراری که در منطقه بودند، برخورد کرد تا امنیت در شرق کشور برقرار شود. ایشان با ظرافت بسیار بالایی، مسلحین شرور را خلع سلاح کرد. اشرار یکی یکی خدمت سردار سلیمانی آمدند و سلاحها را زمین گذاشتند. فیلمها و تصاویر این اتفاقات موجود است.
بعد از آن و در سال 76 ایشان فرماندهی نیروی قدس سپاه را برعهده گرفتند. ایشان برای آن نیرو برنامهریزی کردند و وقتی من خدمت ایشان رسیدم، ایشان گفتند که من برای بیست سال آینده نیروی قدس برنامه دارم. انصافا هم آن برنامه مو به مو و دقیق اجرا شد و جلو رفت؛ علیرغم اینکه پیشبینی نمیشد چنین اتفاقاتی در منطقه رخ بدهد. ایشان کارهای بزرگی برنامهریزی کرده بود و به لطف خدا از تمامی تنگناها و مشکلاتی که درست کرده بودند، عبور کرد.
سردار سلیمانی کارنامهای تحویل داد که به دنیا ثابت کرد اگر کسی بتواند مرید مولای خودش باشد، حتما خدا کمکش خواهد کرد و پیروز میشود. ایشان بعد از امام، مقلد حضرت آقا بود و مقام معظم رهبری را به عنوان فرمانده و تکیهگاه خودشان میدانست. ایشان مقلد واقعی و حقیقی رهبر انقلاب بود.
*س_برچسبها_س*